kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۸۶۹۸
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۲۰:۴۱
غربی‎ها برای توقف پیشرفت علمی کشورهای اسلامی چه راهبردی دارند؟

از پروژه داموکلس تا ترور دانشمندان ایرانی




«داموکلس» شمشیری که بر سر دانشمندان عرب فرود ‌آمد
در اسطوره‌های یونان باستان از شمشیری بنام داموکلس یاد شده است. اما در ادبیات سیاسی و اقتصادی امروزی، «شمشیر داموکلس» شرایطی را نشان می‌دهد که تهدیدی همیشگی و بزرگ، فرد یا جامعه‌ای موفق را تهدید می‌کند. اگر رقبای سیاسی یا اقتصادی یا اجتماعی، بتوانند اینگونه تهدیدها را برای رقبای موفق خود ایجاد کنند، راه را بر ایشان تنگ کرده و احتمال تسلیم شدن و عقب‌نشینی آنان را افزایش می‌دهند.
این استراتژی در حوزه علم نیز صادق است. یعنی رقابت کشورها برای برتری علمی، به عنوان قدرت نوین در عرصه جهانی، باعث به وجود آمدن رقابت‌های خاصی بین کشورهای جهان و حتی دست زدن به عملیات‌های ترور علیه دانشمندان کشور رقیب شده که این موضوع در بالاترین سطوح آن، در فضای جنگ سرد و پس از آن خصوصاً در منطقه خاورمیانه ادامه داشته است.
یکی از نمونه‌های رقابت خونین کشورها در حوزه علم را می‌توان ماجرای کارخانه ۳۳۳ دانست. جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور وقت مصر، برای ارتقای توان نظامی و دفاعی کشور علاقه‌ای به وابستگی به دو بلوک قدرت شرق و غرب نداشت و افکار خاصش، وی را به خودکفایی با بهره‌گیری از دانشمندان فراری از آلمان نازی متقاعد کرد. این برنامه در تأسیساتی موسوم به کارخانه ۳۳۳ شروع شد ولی با ورود موساد به درون آن، متوقف شد.
عملیات داموکلس1 را موساد در دهه ۶۰ میلادی برای ترور دانشمندان آغاز کرد. اهداف، دانشمندان آلمان نازی بودند که به خدمت مصر درآمده و برنامه موشکی مصر را توسعه می‌دادند. بنابر اسناد تاریخی، عملیات داموکلس چندان دقیق اجرا نشد و تنها یک مورد از دانشمندان هدف، با موفقیت ترور شد. در نهایت هم با رسوایی عوامل موساد و استعفای رئیس‌وقت و مسئول این عملیات به پایان رسید. البته فشارهای دیپلماتیک به آلمان غربی و مصر باعث شد در نهایت، دانشمندان آلمانی از کار برای مصر دوری کرده و در نهایت پروژه بومی موشک‌سازی مصر متوقف شد.
«عراق» سرزمین ترورهای بی‌شمار توسط موساد
بعد از‌اشغال عراق توسط آمریکا کمپانی‌های امنیتی همچون بلک‌واتر و سازمان تروریستی موساد، فرصت را برای پیگیری اهداف خود مناسب دیدند. بعد از حمله آمریکا بخش قابل توجهی از دانشمندان، اساتید دانشگاه و پزشکان و مهندسان این کشور در این سال‌ها به وسیله تهدید یا تطمیع از عراق خارج شده و به استخدام دولت‌های غربی در‌آمدند، اما آنهایی که باقی ماندند سرنوشت دردناکی در انتظارشان بود.
به عنوان مثال، گروهی از مخالفین‌اشغالگری خارجی در عراق موسوم به IraqSolidaridad گزارشی را درباره ترور و قتل دانشمندان عراقی اعلام کرده که از سال ۲۰۰۵ الی ۲۰۱۳ میلادی ۳۲۴ دانشمند عراقی به قتل رسیده‌اند. مهندسی کامپیوتر، فناوری اطلاعات، میکروبیولوژی، ارتباطات جمعی، فیزیک، داروسازی، علوم سیاسی، علوم هسته‌ای و صنایع هسته‌ای، اقتصاد و پزشکی از جمله علومی بودند که دانشمندان و اساتید فعال عراقی در آنها طی عملیات‌های تروریستی همچون بمب‌گذاری، ترور و ربایش کشته شدند.
روایت‌های دیگری هم در این خصوص مطرح شده که تعداد دانشمندان و دانشگاهیان قربانی عراقی در سال‌های پس از‌اشغال را در اعدادی در حدود ۵۰۰ الی ۱۰۰۰ نفر اعلام داشته است.
دکتر اسماعیل جلیل، دانشمند عراقی/انگلیسی مقیم لندن آنچه که بر سر شخصیت‌های آکادمیک عراق آمده است را اینگونه شرح می‌دهد: «این عملیات‌ها در حال حاضر نیز ادامه دارد و موجب شده است بسیاری از این دانشمندان عراق را ترک کنند. تنها در یکی از موارد، در ماه آوریل 2006 در شهر موصل، تمام پزشکان این شهر تهدید به مرگ شده و از آنان خواسته شد عراق را ترک کنند.»!
به اعتقاد وی، این توطئه برای پایان دادن به حیات عراق به عنوان یک قدرت استراتژیک در منطقه و تبدیل آن به کشوری ضعیف و بدون زیرساخت‌های علمی و منابع انسانی مجرب طراحی و اجرا شده است.
به گفته برخی منابع خبری در مصر، هدف موساد از اجرای این برنامه تُهی کردن عراق از نیروهای نخبه و دانشمند بود؛ زیرا عراق دارای بیشترین تعداد دانشمند در میان کشورهای جهان به نسبت جمعیتش است. انتشار اخباری مبنی بر اخراج بیش از 15هزار استاد دانشگاه‌های این کشور پس از استقرار‌اشغالگران آمریکایی را می‌توان موید این ادعا دانست.
گفتنی است، صنایع هسته‌ای به علت پیشرفته بودن فناوری‌های علمی مرتبط و همچنین راهبرد رژیم صهیونیستی مبنی بر حفظ جایگاه اول قدرت هسته‌ای در منطقه، همیشه جزو خطوط قرمز در سیاست خارجی این رژیم جعلی بوده است.
به همین دلیل است که جدای از عملیات داموکلس2 در دوران‌اشغال عراق، شاهد ترور دانشمندان هسته‌ای عرب هستیم. دکتر علی مصطفی مشرفه (صاحب ایده تولید بمب‌های هیدروژنی)، دکتر سمیره موسی(دانشمند مصری و تنها غیرآمریکایی بازدیدکننده از تأسیسات مخفی هسته‌ای یانکی‎ها)، دکتر سعيد السيد بدير(دانشمند برجسته صنایع موشکی)، پروفسور نبيل القليني(دانشمند هسته‌اي که از سال 1975 ميلادي مفقود شد)، پروفسور یحیی المشد(پدر صنایع هسته‌ای عراق)، نبيل احمد فليفل(از دانشمندان جوان هسته‌اي فلسطيني‌تبار)، دکتر عبده محمد عبدالعال شکر(از دانشمندان هسته‌ای مصري)، پروفسور عادل الشويخ(دانشمند فيزيک هسته‌اي و کارشناس مطالعات نورشناسي)، پروفسور عبدالکريم خليل(متخصص علوم هسته‌اي) و پروفسور رمال حسن رمال(مشهورترین دانشمند هسته‌ای لبنان و از شیعیان جنوب این کشور) از جمله دانشمندانی بودند که از دهه 50 میلادی تاکنون، توسط موساد کشته شده‌اند. ویژگی مشترک همه این افراد این بود که بعد از بارها تطمیع و تهدید برای حضور در مراکز علمی غرب و رد این پیشنهاد ترور شدند.
سیاست ترور دانشمندان
 «از عراق تا ایران»
تضعیف زیرساخت‌های علمی کشورهای دشمن رژیم صهیونیستی از طریق ترور دانشمندان محدود به کشورهای عربی نیست. جمهوری اسلامی ایران هم جزو قربانیان این راهبرد است.
«رونن برگمن» روزنامه نگار صهیونیستی در کتابی با عنوان «برخیز و اول بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل»، با افشای طرح این رژیم برای حمله هوایی به تاسیسات هسته‌ای و برنامه‌ریزی موساد برای ترور دانشمندان هسته‌ای کشورمان می‌نویسد: «مئیر داگان (رئیس‌وقت سازمان موساد) در سال 2003 با ارائه طرحی به مسئولان آمریکایی و صهیونیستی، راهبردی پنج جانبه را برای توقف صنعت هسته‌ای کشورمان ارائه کرد. در بخشی از این راهبرد اجرای چند عملیات سری چون خرابکاری در تاسیسات و ترور چهره‌های اصلی این برنامه توصیه شده بود.»! به نوشته نشریه پولیتیکو، فکر پشت این تلاش‌های یکپارچه، به تاخیر انداختن پروژه هسته‌ای ایران بود.
در بخشی از این کتاب آمده است: «آخرین جزء نقشه داگان که همانا ترور دانشمندان ایرانی بود، به تنهایی توسط موساد اجرا شد. موساد فهرستی 15 نفره از پژوهشگران و دانشمندان اصلی برنامه اتمی ایران، تهیه کرد. سازمان‌های اطلاعاتی ایران معتقدند که پردو(معاون پیشین موساد) تنها چند ماه پس از آنکه به عنوان جانشین داگان منصوب شد، سیاست ترورهای هدفمند را از سر گرفت.»
ترور چهار دانشمند هسته‌ای کشورمان بخشی از اجرای این پروژه بود که نهایتا با تلاش دستگاه‌های امنیتی هسته ترورهای موساد در کشور دستگیر و اعدام شدند.
رژیم صهیونیستی به علت احساس خطر دائمی از سوی دشمنان خود، راهبرد جلوگیری از دستیابی آنها به علوم هسته‌ای و تکنولوژیک و استفاده از آنها برای تقویت عوامل قدرت فراگیر خود را سال‌ها است پیگیری می‌کند. به همین دلیل است که ردپای این رژیم را در ترور دانشمندان و اساتید جهان مسلمان را به وضوح می‌بینیم.
این راهبرد خشن اما نباید باعث شود که رفتار سایر کشورهای غربی همچون آمریکا و فرانسه را فراموش کنیم. این کشورها، همانطور که در کتاب «برخیز و اول بکش؛ تاریخ سری ترورهای هدفمند اسرائیل» گفته شده است، به علت هزینه‌های سیاسی و امنیتی بالا تمایل چندانی به انجام عملیات‌های تروریستی مستقیم ندارند؛ بلکه معتقدند مقابله با پیشرفت‌های علمی سایر کشورها می‌تواند از راه‌های آسان‌تری صورت پذیرد.
به عنوان مثال در ماجرای حمله ویروس استاکس‌نت به تاسیسات هسته‌ای کشورمان در تابستان سال 89 و روند مقابله و رمزگشایی از آن مشخص شد که آمریکا نقش اصلی در این حمله تروریستی نرم را بر عهده داشته است. بعدها یکی از افسران امنیتی اسرائیل در سال 2012 با انتشار کتابی به نام «جاسوسی علیه آرماگدون» نوشت: «این حمله یک کار مشترک از سوی ایالات متحده و اسرائیل بود. در این حمله NSA و موساد و سیا حضور داشتند. آمریکایی‌ها از این طرح اسرائیلی خوشش‌شان آمد چرا که دیدند بدون استفاده از سلاح‌های متعارف نظامی است و کم هزینه‌تر است. آنان باور داشتند که در صورت موفقیت این طرح ریسک آغاز حمله نظامی نیروهای آمریکایی علیه ایران کاهش می‌یابد. دولت بوش با این طرح موافقت کرد و دولت اوباما آن را تمدید کرد و روند اجرایش را تسریع بخشید.»
همان‌طور که شبکه خبری الجزیره در گزارشی که سال 2006 منتشر کرده است- و البته مدتی بعد از خروجی وبگاه آن حذف شد!- بسیاری از ترورها علیه اهداف علمی با کمک عوامل میدانی میدانی و اطلاعاتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی بوده است. اینکه برخی دانشمندان به دعوت کشورهایی همچون فرانسه و انگلیس به این کشورها مسافرت کردند و چندی بعد جنازه آنها به کشورشان تحویل داده شد، موید این ادعا است.
بنابراین نباید فراموش کرد که غرب نه تنها حاضر به متوقف کردن ترورهای رژیم صهیونیستی نیست، بلکه به خاطر نتایج دلخواه آنان در زمینه حفظ برتری علمی خود در جهان به همکاری با این رژیم می‌پردازد.
* سعید درویشی