kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۷۴۱
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۶
نگاهی به جام‌جهانی 2014 و تأثیرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی صنعت فوتبال (بخش چهارم)

استعدادیابی از تیم‌های پایه ستاره‌سازی در آسمان تیم ملی(گزارش روز)

فوتبال آنچنان غیرقابل پیش‌بینی است که به یکی از پرمخاطب‌ترین ورزش‌های جهان تبدیل شده است. بازی خوب کروات‌ها در برابر تیم ملی برزیل در افتتاحیه جام 2014 این انتظار را در تماشاچیان تقویت کرد که جام فعلی آبستن شگفتی‌های بسیاری است. خیلی از مفسران فوتبالی بر این اعتقادند که اگر پنالتی دقیقه 69 گرفته نمی‌شد شاید الان نتیجه شگفت‌انگیزتری در افتتاحیه جام به ثبت رسیده بود.


در شب دوم بازی‌ها اسپانیا و هلند روبه‌روی هم قرار گرفتند تا با نتیجه غیرقابل باور پنج بر یک به نفع تیم ملی هلند این نبرد به نبرد انتقام هلند از قهرمان جام قبلی لقب بگیرد و کلکسیون شگفتی‌ها در همین ابتدای جام تکمیل شود.
در فوتبال هیچ‌چیز به غیر از برنامه‌ریزی‌های متکی به علم روز و نیز تمرینات اصولی و سازنده نمی‌تواند قابل پیش‌بینی باشد. تنها کافی است که بازیکن لحظه‌‌ای غفلت کرده و توپ به دامن دروازه بنشیند. بنابراین حتی بزرگ‌ترین ستاره‌های آموزش دیده هم باید چاشنی زیرکی و هوشمندی را به بازیشان اضافه کنند. این‌گونه است که حتی قدرت‌های فوتبال جهان نیز هیچ تضمینی جز برنامه‌ریزی، تمرین و جذب ستاره‌های باهوش برای باقی ماندن بر سکوی قهرمانی ندارند. تولید بازیکن دغدغه همیشگی باشگاه‌ها و تیم‌های مطرح دنیاست.
درست در آستانه اعزام تیم ملی کشورمان به جام 2014 بچه‌های والیبال در برابر برزیلی‌ها گل کاشتند. روحیه‌ها تصاعدی بالا رفت. همه از هم سؤال می‌کردند: «یعنی می‌شود در فوتبال هم سربلند باشیم و لااقل اگر می‌خواهیم در برابر حریف‌های قدرمان چون آرژانتین ببازیم با اختلاف کم گل بازنده باشیم؟» بسیاری از کارشناسان داخلی بر این باورند که می‌شود در فوتبال هم گل کاشت، اگر زیرساخت ها به نحو مناسبی تقویت شوند، دعواهای مدیریتی پایان یابند، باشگاه‌ها خصوصی شوند تا برای بودجه‌شان دل بسوزانند و استعدادیابی اصولی داشته باشند.
بی‌تعارف باید گفت باشگاه‌ها که مستقیما به بدنه دولت متصل باشند، مدیریت دلش برای پولی که از سوی دولت تزریق می‌شود، نمی‌سوزد و دنبال استعدادیابی و تولید بازیکن نمی‌رود اما چنانچه خصوصی‌سازی در بدنه فوتبال را جدی بگیریم، مدیریت هم با ابتکار، خلاقیت و دلسوزی بیشترین برنامه‌ریزی خواهد داشت، چون گردش مالی‌اش دست خودش است و باید برای درآمدزایی اصولی در بدنه باشگاه‌های دولتی  برنامه ریزی داشته باشد. اگر هم مهره‌های خوبی در فوتبال گردهم بیایند (مثل تیم ملی 1998 فرانسه) سال‌ها از وجود این ستاره‌ها بهره گرفته می‌شود، بی‌آنکه تولید بازیکن را جدی بگیرند و برایش وقت و پول هزینه کنند.
شکستن شاخ قدرهای جهان
از محالات ممکن نیست!
مدیریت دائما تعویض می‌شود. نه فرصت پیگیری برنامه‌های کلان وجود دارد و نه این دست مدیران به اصطلاح مقطعی برای تربیت ستاره‌های جدید دل و دماغی دارند. ترجیح می‌دهند پول را بدهند و بازیکن خارجی وارد کنند تا از این طریق زخم کمبود نیروی جدید را به صورت سرپایی درمان کرده باشند! اما آن هم چه بازیکن خارجی‌ای؟! درجه سه و چهار! که نهایتا در بازی‌های جدی روی نیمکت ذخیره‌ها برنزه می‌شود. رمز موفقیت ما در والیبال این بود که طی سال‌های گذشته برای استعدادیابی دلسوزی فراوانی شد. حتی در برخی شهرهای کشور قطب والیبال تشکیل دادند. استعدادها که یک به یک با دلسوزی و سختگیری گلچین شده بودند، هدفمند تحت آموزش قرار گرفتند و نهایتا این تلاش چندین و چند ساله به ثمر رسید. اگر همین روند را در فوتبال کشورمان پیگیری کنیم، آنوقت شکستن شاخ قدرهای جهان از محالات ممکن نخواهد بود.
مجید جلالی پیشکسوت، مربی و کارشناس فوتبال که در دهه 1370 بیشتر در تیم‌های پایه نوجوانان و جوانان کار کرده در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان پیرامون مهم‌ترین چالش‌های حال حاضر فوتبال کشورمان توضیح می‌دهد: «مهم‌ترین چالش که بعد از نسل طلایی در یک دهه پیش داشتیم این بوده که ستاره‌های تیم ملی 1998 فرانسه جایشان پر نشد و این معیوب بودن چرخه تولید در بدنه فوتبالمان را نشان می‌دهد. برای ریشه‌یابی بهتر است به تیم‌های ملی قبلی و عملکرد مدیران در سنوات گذشته نگاهی بیندازیم. ضمن اینکه به سبکی در فوتبال که بتوانیم بگوییم این سبک، سبک فوتبال ایرانی است، دست پیدا نکرده‌ایم.»
از این صاحب‌نظر و پیشکسوت فوتبالی کشورمان سؤال می‌کنم: منظورتان در مورد سبک چیست؟ لطفا کمی روشن‌تر توضیح دهید و راهکار شما برای رسیدن به چنین اهداف و موقعیت‌هایی در فوتبال ایرانی چیست؟ وی پاسخ می‌دهد: «فوتبال هم مثل موسیقی از سبک‌های مختلفی برخوردار است. مثل سبک فوتبال بلوک شرق، سبک فوتبال عربی و یا سبک فوتبال اسپانیایی و... اما وقتی صحبت از فوتبال ایرانی به میان می‌آید، دقیقا نمی‌توان گفت از چه سبک فوتبالی صحبت می‌شود؟ سبک فوتبال ما با تفکر سرمربی تعیین می‌شود و با تعویض سرمربی ممکن است سبک فوتبال‌مان 180درجه تغییر یابد. بستگی به این دارد که فلان سرمربی از کدام منطقه جهان برخاسته و تحت تأثیر چه سبک فوتبالی از جهان است؟ در واقع اهدافش را بر پایه چه سبکی طرح‌ریزی کرده باشد؟ باید گروهی بنشینند، فکرشان را روی هم بگذارند و ببینند باتوجه به ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های فوتبال خودی قادریم چه سبک فوتبالی را طرح‌ریزی داشته باشیم؟»
جلالی در مورد استعدادیابی نیز معتقد به پایه‌گذاری طرحی سراسری و نهادینه کردن استعدادیابی اصولی است، چرا که به گفته وی اگر غیر از این باشد، تولید بازیکن صرفا از دل آکادمی‌ها و یا کانال‌های دیگر که تحت آموزش‌های ناهمسانی هستند، جواب نخواهد داد.
منابع متنوع درآمدزایی
برای اداره خصوصی باشگاه‌ها
منابع درآمدزایی برای باشگاه‌های فوتبال دنیا متنوع و تعریف شده‌اند. علاوه بر درآمدزایی از طریق فروش بلیت بازی‌ها هرکدام از باشگاه‌های مطرح دنیا حق انحصاری نام خود را دارند. برای مثال اگر فلان کارخانه تولیدی لباس و تجهیزات ورزشی بخواهد نام یکی از این باشگاه‌ها را بر یک یا چند محصول خود قرار دهد، ملزم خواهد بود مبلغی به باشگاه مذکور بپردازد. این‌طور نیست که هر فردی برای کسب و کار خود بر فرض نام پرسپولیس را برگزیند بی‌آنکه اجازه‌ای بگیرد و یا حقی بپردازد!
«رسول-ع» کارشناس ورزش و مسائل دنیای فوتبال برایمان توضیح می‌دهد: «مثلاً تولید لباس فلان تیم مطرح دنیا به صورت انبوه برای عرضه به طرفداران این تیم‌ها در سراسر جهان، حق انحصاری‌اش در اختیار همان باشگاه خواهد بود. لباس با برند اصلی تولید می‌شود، در اختیار مشتری و دوستداران فوتبال قرار می‌گیرد و سودش هم تنها به جیب همان باشگاه خاص می‌رود. این‌طور نیست که هر تولیدی بی‌نام و نشانی لباس پرسپولیس و استقلال را بزند بدون اینکه حقی بپردازد و یا بر کیفیت کارش نظارتی وجود داشته باشد. در دنیای حرفه‌ای حق کپی نام‌ها محفوظ می‌ماند. ضمن اینکه درآمدزایی بسیار خوبی برای باشگاه‌های خصوصی خواهد بود.»
این کارشناس ادامه می‌دهد: «از طریق باشگاه‌های حرفه‌ای روز دنیا با جمع‌آوری وسایل ستارگان‌شان در طول دهه‌های مختلف حراجی‌های منظم و قانونمداری شکل می‌گیرد. کفش پله، پیراهن مارادونا، توپ فلان مسابقه بین‌المللی که تاریخ‌ساز شده و خلاصه هر تکه از وسایل شخصی ستارگان میلیون‌ها دلار خرید و فروش می‌شود و سودش هم طبق قانون به جیب همان باشگاهی می‌رود که ستاره موردنظر سال‌ها در آن پا به توپ زده است.»
«رسول-ع» معتقد است که برای باشگاه‌های فوتبالمان هم باید به فکر خصوصی‌سازی بود و هم کانال‌های درآمدزایی متنوع و قانونمندی را پیش پایشان قرار داد.
تیم‌ملی‌مان مطابق اهداف سرمربی آمادگی یافت
حمید علیدوستی متولد 10دی 1358 مربی فوتبال کشورمان که کار با همه رده‌‌های سنی را تجربه کرده و بین سال‌های 1365 تا 1366 در لیگ‌های آلمان به بازی پرداخته است، درمورد آمادگی تیم‌ملی کشورمان به گزارشگر کیهان می‌گوید: «علی‌رغم اینکه در مسیر راهیابی به جام‌جهانی با چالش‌هایی مواجه بودیم اما سه بازی آخر حکم صعودمان را امضا کرد و این را مرهون تصمیم‌گیری‌های خوب مربی فهیم‌مان بودیم. بالاخره از همه مشکلات سربلند بیرون آمدیم و به عنوان تیم اول گروه به جام راه یافتیم. وقتی به عنوان تیم اول صعود کردیم و این مقدمه خوب رقم خورد، بچه‌ها روحیه گرفتند و حس اعتماد به نفسشان تقویت شد.»
وی در پاسخ به این سؤال انتقادی گروهی از صاحب‌نظران فوتبالی که گله‌مندانه شاکی شده بودند بازی‌های تدارکاتی در اردوی تیم‌ملی با حریف‌های قدری برنامه‌ریزی نشده بود، می‌گوید: «به‌نظر می‌رسد اتفاقاً بازی‌های تدارکاتی به خوبی شبیه‌سازی شده بودند. ما با تیم‌هایی بازی داشتیم که شرایط‌شان خیلی شبیه‌ شرایط تیم همگروهی‌مان نیجریه بود. اولین بازی‌مان در جام 2014 هم با تیم نیجریه است. ارائه بازی خوب در برابر نیجریه که اولین بازی‌مان با آنها رقم می‌خورد، نقش بسزایی در تداوم روحیه خوب بچه‌ها خواهد داشت.»
وی درباره پیش‌بینی‌اش درمورد نتایج تیم‌ملی کشورمان در جام 2014 می‌گوید: «به جرأت می‌توانم بگویم که وضعیت تیم‌ملی‌مان از لحاظ آمادگی جسمانی و بدنی به مراتب بهتر از دوره‌های پیشین است. اما فراموش نکنیم که جام‌جهانی عرصه بازی‌های بزرگ است و ما ناگزیریم به مصاف تیم‌های بزرگ دنیا برویم. یکی از نکات قوت تیم‌ملی ما این است که بازیکنان «کی‌روش» از تجربه بازی در میادین بین‌المللی بهره برده‌اند و این خودش یک نقطه قوت است. مثلاً جواد نکونام، اشکان دژآگه و رضا قوچان‌نژاد همگی سابقه بازی در زمین‌های اروپایی را دارند. این تجربیات به بالا رفتن اعتماد به نفس تیمی کمک خواهد کرد.» لازم به توضیح است که جواد نکونام در تیم اوساسونای اسپانیا بازی کرده و حتی توانسته دروازه رئال را با یک گل باز کند. اشکان دژآگه بازیکن باشگاه‌های حرفه‌ای آلمان بوده و رضا قوچان‌نژاد که پسوند نورنیا را در نام کامل فامیل خود دارد، در باشگاه چارلتون انگلیس پا به توپ زده است.
استعدادیابی در تیم‌های پایه
با تلاش مدیریت حوصله‌مدار
حمید علیدوستی با بیان اینکه از وقتی فوتبالمان صرفاً نتیجه‌گرا شد، انگیزه‌اش را برای تولید بازیکن از دست داد، می‌گوید: «وقتی فوتبالمان به نتیجه‌گرایی سفت و سخت چسبید از استعدادیابی و تولید بازیکن فاصله گرفت. مربیان و تیم‌های استعدادیاب که بازیکن تربیت می‌کردند، به فراموشی سپرده شدند. باشگاه‌ها و تیم‌ها ترجیح دادند بیشتر از ستاره‌ها بهره ببرند تا زودتر به نتیجه مطلوب برسند.»
وی که معتقد است به جای طرح سبک فوتبال ایرانی بهتر است استعدادیابی را جدی بگیریم، ادامه می‌دهد: «رکن اصلی که ما بخواهیم از تیم‌های پایه استعدادیابی کنیم و برنامه‌ریزی درازمدت داشته باشیم، مدیریت حوصله‌مدار و تلاشگر است. اگر بخواهیم کماکان نتیجه محور باقی بمانیم از آینده‌نگری، استعدادیابی و تولید بازیکن هر آینه دور خواهیم افتاد.»
علیدوستی در تکمیل صحبت‌هایش می‌گوید: «اگر مدیریت سازنده اعمال شود، در تیم‌های پایه اتفاقات خوبی رخ خواهد داد و چه‌بسا همچون والیبال در فوتبال نیز شگفتی‌ساز شویم. خیلی از منتقدین ورزشی همواره براین نظر بوده‌اند که تیم‌های ورزش‌های گروهی‌ ما هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به اندازه تیم‌های ورزشی انفرادی‌مان نتایج خوبی کسب کنند. آیا با پیروزی تیم والیبال‌مان بر قهرمان جهان برزیل، زمان آن نرسیده که برتری خود را در ورزش‌های گروهی بویژه فوتبال ثابت کنیم؟»