نگاهی به عملکرد یک ساله دستگاه دیپلماسی دولت تدبیر و امید - بخش پایانی
انفعال و وادادگی حاصل بیتدبیری در روابط دیپلماتیک
ایرج نظافتی
در طول یکسال اخیر مقام معظم رهبری مکرر به مسئولان کشورمان هشدار دادند که دولتهای اروپایی همانند آمریکا قابل اعتماد نیستند و این موضوع را در سخنرانیهای مختلف بیان فرمودند.
معظمله در یکی از سخنرانیهایشان تصریح فرمودند: «بارها گفته بودیم «به آمریکا اعتماد نکنید»، این هم نتیجهاش. درباره مذاکره با سه کشور اروپایی هم میگوییم به اینها هم نباید اعتماد کرد و برای هر قرارداد باید تضمینهای واقعی و عملی بگیرید وگرنه نمیشود به این شکل حرکت را ادامه داد.»
با این حال انفعال و وادادگی دستگاه دیپلماسی کشورمان در برابر اقدامات دولتهای اروپایی در اخراج برخی دیپلماتهای کشورمان یکی از مباحث مهم در محافل سیاسی است و بسیاری از کارشناسان معتقدند که عزت ملی ما در روابط دیپلماتیک با کشورهای اروپایی حفظ نشده است.
انفعال در برابر غرب
«متاسفانه دیپلماسی ما کلا در برابر دنیای غرب چه آمریکا و کانادا و چه کشورهای اروپایی دچار نوعی انفعال هست و احساس نمیشود از موضع اقتدار برخورد میکنند بلکه از موضع احتیاج و اعتماد و خوش بینی بیاساس به اروپا نگاه میکنند.»
اینها را دکتر محمدحسن قدیری ابیانه یکی از نیروهای توانمند و از سفرای اسبق وزارت امور خارجه در گفتوگو با گزارشگر کیهان مطرح میکند. وی میگوید: «رفتار دیپلماسی ما در قبال اروپا به گونهای است که غیر مستقیم پذیرفتهایم که آنها حق دارند به تروریست پناه بدهند و از آنها حمایت کنند و در عین حال هم مدعی مبارزه با تروریسم باشند!»
سفیر سابق کشورمان در مکزیک و ایتالیا درباره بازداشت اسدالله اسدی دیپلمات ایرانی در اروپا نیز میگوید: «بازداشت و محاکمه دیپلمات ما برخوردی کم سابقه در تاریخ روابط کشورهاست و در حالی که این حق برای ما محفوظ بود که یک دیپلمات آنها را بازداشت کنیم اما این کار را نکردیم و از موضع انفعال برخورد کردیم، این در حالی است که آنها باید بدانند اگر با دیپلمات ما برخورد نامناسبی صورت گرفت ما هم متقابلا همان برخورد را با دیپلمات آنها خواهیم کرد.»
قدیری ابیانه میگوید: «اروپاییها معمولا گروهی عمل میکنند و همین سبب انفعال ما میشود و اینجاست که ما باید مقتدرانه عمل کنیم، به عنوان مثال در قضیه حکم تاریخی حضرت امام درباره سلمان رشدی اروپاییان دیپلماتهای خود را فراخواندند اما اقتدار دیپلماسی ما در آن زمان ایجاب کرد که مقتدرانه بایستیم و نتیجه آن شد که پس از مدتی دیپلماتها سرافکنده بازگشتند.»
اصول سه گانه عزت حکمت و مصلحت
یکی از سفرای کشورمان نیز که نخواست نامش عنوان شود در گفتوگو با گزارشگر کیهان میگوید: «در باره اصول سه گانه سیاست خارجی یعنی عزت حکمت و مصلحت، این نکته قابل توجه و اهمیت است که به هر حال یک کشوری بپذیرد و اجازه بدهد با یک تبعه و کارگزار رسمیاش که اتفاقا پوشش دیپلماتیک و مصونیت تام دارد برخورد کنند و او را دستگیر نمایند، در حالی که دیپلماتها نه تنها در مسایل حقوقی بلکه در مسایل کیفری هم نه تنها در دادگاه حاضر نمیشوند بلکه نمیتوان آنها رابرای ادای شهادت دعوت کرد. دستگیری و برخورد با اینها با اصول عزت و اقتدار یک کشور به هیچ وجه همخوانی نخواهد داشت. ما مثالهای متعددی داریم که برخی کشورها برای اتباع خودشان تا سرحد جنگ پیش رفتند. در باره اتفاقی که الان درباره بریتانیا رخ داده یک شهروند ایرانی که تابعیت دومش بریتانیایی است دولت بریتانیا از تمام ظرفیتش برای رهاسازی این مجرم امنیتی استفاده کرده و نخستوزیر و وزیران خارجه و تمام مقامات در تمام سطوح سعی دارند که این مجرم را از چنگ عدالت کشور خودش رهایی ببخشند، دلیلشان هم این است که این خانم گذرنامه بریتانیایی دارد. معنای این حرف این است که در نظام بینالملل اصل پرستیژ واحترام و اقتداریک کشور بسیار حائز اهمیت است. کشورها به هیچ وجه قبول نمیکنند که به آنان توهین شود، چون پیامدهای بسیاری خواهد داشت، لذا شما ببینید در برخی کشورها تا اسم یک تابعیت یا ملیت خاصی پیش میآید کشورها با احترام از آن یاد میکنند و بالعکس حالا یک تبعهای آن هم در پوشش دیپلماتیک و به عنوان یک کارگزار رسمی دستگیر شود طبیعتا این از اصل عزت، حکمت و مصلحت بدور است و به هیچ وجه با آن همخوانی نخواهد داشت.»
وی در ادامه تصریح میکند: «حداقل کاری که دستگاه سیاست خارجی میتوانست در قبال بازداشت دیپلمات ما انجام بدهد این بود که وزیر خارجه تماس بگیرد یا سفر کند و پیام بدهد یا حتی رئیسجمهور میتوانست وارد عمل شود. باید از ظرفیتهای مختلف رسمی، اسمی و عملی برای رهایی این دیپلمات بیگناه استفاده میشد، اما متاسفانه شاهد بودیم که تمام حمایتها در یک توییت وزیر امور خارجه خلاصه شد! این شیوه رفتاری با هیچ کدام از اصول اساسی دیپلماسی یعنی عزت، حکمت و مصلحت همخوانی ندارد. به عبارتی نه تنها سفارتخانههای کشورمان که درگیر این موضوع بودند (یعنی سفارت ایران در آلمان، اتریش و بلژیک) عکسالعمل جدی نشان ندادند و بیانیه و یادداشت و موضعگیری و رفتار عملی نشان ندادند، بلکه هیچ کاری برای آزادی و جلوگیری از تحقیر یک ایرانی دیپلمات صورت نگرفت. حال شاید آقایان بگویند در پس پرده در حال انجام کارهایی هستیم ولی یادمان نرود بحث پرستیژ دیپلماتیک یک بحث ظاهری و تبلیغاتی و بسیار مهم است، به این معنا که نباید اجازه داد به هیچ وجه توهینی به تبعه ما صورت بگیرد حالا چه رسد به اینکه ایشان دیپلمات هم هستند.»
ضعف شدید اطلاعرسانی
اطلاعرسانی درباره مشکلات پیش آمده برای دیپلماتهای کشورمان کاستیهای زیادی داشت و این موضوع کاملا مشهود است. به عنوان مثال شاهد بودیم که خبر مربوط به دیپلماتهای اخراجی ما از هلند بعد از مدتها از طرف مقامهای هلندی منعکس شد. واکنش سخنگوی وزارت خارجه نیز واکنش عجیب و غیرمنتظرهای بود. این نشان میداد نه تنها مرکزرسانهای وزارت امور خارجه برنامهای برای این کار ندارد بلکه در صدد نیست که افکار عمومی و ظرفیت رسانهها را برای حمایت از این دیپلماتها و تقویت موضع خودش به کار بگیرد.
یک دیپلمات وزارت امور خارجه به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «علاوه بر آن ضعفهایی که درباره پرونده آقای اسدی به عنوان یک دیپلمات رسمی جمهوری اسلامی مشاهده میشود و حائز اهمیت است، سؤالی که مطرح میشود این است که اولین خبر از بازداشت و دستگیری غیرقانونی این دیپلمات ایرانی را چه مقامی منتشر کرد؟! طبیعتا به نشریات اتریشی و رسانه وابسته به منافقین میتوانیم اشاره کنیم که عکس رسمی پرسنلی این دیپلمات را از روی کارت شناسایی که فقط در اختیار وزارت امور خارجه است با سازماندهی خاصی برداشتند و کاملا هدفمند به رنگ خاصی در آوردند و از این عکس برای اهداف خود بهرهبرداری کردند.»
با کمال تاسف وقتی عکس این دیپلمات با عکسهای زاغری و عکسهای خانوادگی ایشان مشاهده میشود این فکر به مخاطب القا میشود که اساسا خانوادهای یا افراد دیگری همراه ایشان نبودند در حالی که آقای اسدی به همراه همسر و فرزندانش در اتریش مقیم بودند. اما نه تنها رسانهها بلکه وزارت امور خارجه و سفارت جمهوری اسلامی ایران در این زمینه هیچ عکسالعملی نشان ندادند، در حالی که ارایه تصاویر مختلف از ایشان و عکسهای خانوادگی و حتی حضورشان در مجامع اتریشی و بینالمللی میتوانست این موضوع را تقویت کند که آقای اسدی یک دیپلمات رسمی جمهوری اسلامی ایران است نه آن چیزی که رسانهها و سایر بازیگران پشت پرده میخواهند به مخاطب القا کنند.»
این عضو وزارت امور خارجه معتقد است: «یکی از ضعفهای اساسی در پرونده دیپلماتها، سکوت محض رسانهای مدیریت شده از سوی دولت به ویژه وزارت امور خارجه است که نه تنها موجب تقویت موضع وزارت امور خارجه نشده بلکه سبب اتهاماتی شده که به صورت خیلی هدفمند مدیریت میشود و از سوی خارجی به ذهن مخاطب القا میگردد.»
پرداختن رسانهها به چنین مسایلی نیز میتوانست به عنوان یک حمایت جدی ازسیاست خارجی تلقی شود ولی با کمال تاسف وزارت خارجه همواره سعی کرده رسانههای به قول خودشان غیرهمسو را در تمام موضوعات بیخبرنگه دارد و تصورشان این است که سکوت رسانهها میتواند اهداف و منافع بیشتری را متوجه خودشان کند، موضوعی که تا به حال عکس آن صادق بوده است.
برنامه مدون استکبار
در روزهای گذشته شاهد تشدید برخوردهای اروپاییها و غربیها بودیم این نشان از برنامهریزی مدون غرب یعنی آمریکا و اروپا علیه دستگاه دیپلماسی
ما دارد.
اخراج دو دیپلمات ایرانی از هلند و به تبع آن بازداشت غیرقانونی یک دیپلمات دیگر مقیم اتریش در آلمان و بعد فرستادن او به بروکسل، اخراج دیپلمات دیگری از فرانسه در سکوت محض خبری، اخراج سفیر و یک دیپلمات ایرانی از آلبانی، مطرح کردن اتهامات مختلف در باره دو تابعیتیها به ویژه در پروندههای مربوط به جلالی، ستوده و زاغری، و... نشان میدهد بین آمریکا و اروپا در این موارد یک سازماندهی و هماهنگی در باز کردن پروندههای جدید وجود دارد و با توجه به انفعالی که در مقابله با آنها شاهد هستیم -که منحصر به زاغری نمیشود - این نگرانی وجود دارد که در رابطه با سایر پروندهها شاهد تجدید این نوع برخوردها باشیم.
دیپلماسی عزت مدارانه
در جبهه مقاومت
دکتر سیامک باقری دانشیار پژوهشگاه امامصادق(ع) و کارشناس مسایل سیاسی، اصل دیپلماسی ما را فراتر از دیپلماسی دولت در وزارت امور خارجه مینگرد و معتقد است که دیپلماسی واقعی را باید در جبهه مقاومت بنگریم و آنجاست که خواهیم دید اقتدار ما در عرصه جهانی برای دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی امری کاملا شناخته شده است.
باقری میگوید: «من معتقدم دیپلماسی ما دارای دو جنبه است، اولین جنبه دیپلماسی جبهه مقاومت است و دوم آن دیپلماسی که در دولت جریان دارد و در این شش هفت سال و با تجربیات به دست آمده نشان داده است که به هیچ عنوان پاسخگو نیست و عزت ملی را حفظ نخواهد کرد. گرچه در دیپلماسی دولت انفعال و تنبلی و وادادگی دیده میشود اما از طرفی امروز به برکت جانفشانی مدافعان حرم، دیپلماسی ما در جبهه مقاومت کاملا تثبیت شده است و اقتدار جمهوری اسلامی امری بدیهی و روشن است و جای هیچگونه شک و شائبهای ندارد.»
نتیجه گفتوگو
با رئیسکمیسیون امنیت ملی مجلس!
از پشت تلفن صدایش آهسته میآید گویا در جلسهای کاری باشد. پس از سلام و احوالپرسی از او میپرسم نظرتان درباره عملکرد یکسال اخیر وزارت امور خارجه چیست؟ میگوید: بعدا تماس بگیر و بدون خداحافظی قطع میکند! روز دیگری تماس میگیرم و ضمن تکرار سؤال قبلی از او میپرسم نظر شما درباره دیپلمات بازداشت شده ما در اروپا چیست؟ در کمال تعجب میپرسد: کی بازداشت شده؟ میگویم: آقا بحث مفصل است مگر شما خبر نداری دیپلمات ما آقای اسدالله اسدی به اتهام واهی دستگیر شده است؟ میگوید: اینجا (ایران) دستگیر شده یا اروپا؟! میخندم و میگویم: در آلمان! میگوید: الان خواب هستم بعداً تماس بگیر! و این بعداً» ها ادامه پیدا میکند و بالاخره پس از تماسها و پیامکهای مکرر قول مصاحبه میدهد و در زمان مصاحبه اما دیگر نه به تلفن از قبل اعلام شده پاسخ میدهد نه گوشی تلفن همراه را برمیدارد و در نهایت پس از تماسهای مکرر این پاسخ دریافت میشود که: در حال حاضر برقراری تماس با مشترک مورد نظر امکانپذیر نیست! تماس شما به اطلاع ایشان خواهد رسید!
آنچه خواندید ماحصل تلاش ما برای گفتوگو با «حشمتالله فلاحتپیشه» رئیسکمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بود! وقتی رئیسکمیسیون امنیت ملی چنین موضع و بیتفاوت به مسایل ملی دارد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!