نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
نگاه حزبی اصلاحطلبان به طرح استانی شدن انتخابات مجلس
روزنامه طیف موسوم به اصلاحطلب در گزارشی که در آن با برخی از فعالان سیاسی این طیف به گفتوگو پرداخته به وضوح تاکید میکند که طرح استانی شدن انتخابات مجلس به نفع اصلاحطلبان است! این یعنی ممکن است این طیف در موارد دیگری نظیر لوایح استعماری FATF نیز مانند طرح استانی شدن منافع حزبی و جناحی را ملاک قرار داده نه منافع کشور و ملت را.
سرویس سیاسی-
در ادوار مختلف طیف موسوم به اصلاحطلب با سر و صدای زیاد مسایلی از قبیل لزوم اجتناب از نگاه سیاسی و حزبی را مطرح کردهاند. نمونه بارز آن شورای شهر غیرسیاسی بود که از جانب آنها مطرح میشد. با این شعارهای ویترینی این سؤال به ذهن خطور میکند که آیا این طیف واقعا مصالح کشور را بر مصالح حزبی ارجح میداند؟
روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه در گزارشی با عنوان «استانی شدن انتخابات 98 به نفع یا به زیان؟» منتشر کرد. اما نفع و زیان چه چیزی یا چه کسانی مد نظر این گزارش است؟ کشور، مردم یا حزب و جناحی خاص؟
در این گزارش آمده است: «استانی شدن انتخابات به نفع اصلاحطلبان است یا به ضرر آنها؟ طرحی که کلیات آن در مجلس تصویب شده و ممکن است نجات بخش اصلاحطلبان در انتخابات آتی باشد. انتخابات مجلس در حالی سال آینده برگزار میشود که از هم اکنون نگرانیهایی درباره میزان مشارکت مردم وجود دارد؛ به ویژه آنهایی که قرار است به اصلاحطلبان رای دهند[!]»
سپس این گزارش پرده از این طرح برمی دارد: «از این منظر شاید استانی شدن انتخابات بتواند تا حدی نجات بخش اصلاحطلبان از وضعیت فعلی قلمداد شود.»
در بخش دیگری از این گزارش به وضوح میتوان نوع نگاه طیف موسوم به اصلاحطلب را در مورد طرحهای مطرح در مجلس و یا دیگر طرحها دید. برای نمونه و با قیاس این طرح با مسایلی مانند لوایح استعماری CFT و پالرمو میتوان دریافت که این طیف در مورد این لوایح نیز چه نگاهی داشته و چه الزاماتی سمت و سوی آنها را در مواجهه با این لوایح تعیین کرده است. در این گزارش آمده: «... فعال سیاسی اصلاحطلب پیش از این در پاسخ به این سؤال که استانی شدن انتخابات به نفع اصولگرایان خواهد بود یا اصلاحطلبان گفته بود: «... اگرچه در انتخابات مختلف رای مردم متناسب با شرایط تغییر کردهاما از آنجا که در شهرهای بزرگ و مراکز استانها نگاه سیاسی و کلانتر به موضوعات وجود دارد رای اصلاحطلبان بالاتر است.»
چنانکه خواندید تمام دغدغه این طیف به میزان آرای خود و پیروز شدن در انتخابات معطوف است و برای آنها مصالح کشور و مردم دست کم در اولویت نیست. این چیزی نیست که تحلیل یا ادعای منتقدان طیف موسوم به اصلاحطلب باشد بلکه به وضوح در سطرهای بالا این را از یکی از روزنامههای این طیف و همچنین از فعالان سیاسی آنها
خواندید.
ارز 4200 تومانی کمکی به کاهش قیمتها نکرد
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: «ارز 4200 تومانی در حالی میرود تا یکساله شود که کلاف معیشت اقشار متوسط و ضعیف جامعه اینروزها پیچیدهتر شده است و قیمت کالاهای اساسی براساس نرخ ارز در بازار آزاد تعیین میشود. نکته قابل توجه این است که براساس گزارشها دولت، 14 میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی با ارز 4200 تومانی اختصاص داده است که گزارشهای مختلف از بازار آزاد حکایت از این دارد که نرخها همچنان صعودی است و این ارز دولتی هیچ کمکی به کاهش قیمتها در بازار نکرده است.»
در روزهای گذشته، محمد لاهوتی، رئیسکنفدراسیون صادرات ایران در نشست خبری گفته بود: «بارها به دولت هشدار داده بودیم که دلارهای 4200 تومانی منجر به ایجاد رانت برای عدهای خواهد شد و اکنون نیز کالاهای اساسی با قیمت بسیار بالاتری سر سفره مردم میرسد.»
متاسفانه دولت با تصمیماشتباه درباره دلار 4200 تومانی، 18 میلیارد دلار ذخیره ارزی- که روزنامه زنجیرهای همدلی بهاشتباه رقم 14 میلیارد دلار را ذکر کرده است- به قیمت 4200 تومان در حلقوم ویژه خواران نورچشمی ریخت و این در حالی است که دولت کل درآمد سال آینده را 21 میلیارد دلار پیشبینی کرده؛ یعنی درآمد یک سال را به رانت خواران دادند!
روزنامههای زنجیرهای در ماههای اخیر به دفعات در نقد این تصمیم دولت و تبعات منفی آن مطالب تحلیلی نوشتند. این در حالی است که رسانههای زنجیرهای در هنگام اعلام دلار 4200 تومانی با انتشار تصویر جهانگیری در لباس سوپرمن از این تصمیم استقبال کردند.
سوءاستفاده زنجیرهای از یک دیدار
روزنامه زنجیرهای آرمان در شماره روز پنجشنبه خود به دیدار رئیسجمهور از عراق و ملاقات وی با آیتالله سیستانی یکی از مراجع عالیقدر شیعیان جهان پرداخته و از تیتر «دیدار رئیسجمهور اعتدال با مرجع اعتدالی» برای این گزارش استفاده کرد!
در بخشی از این گزارش آمده است: « بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که سفر اخیر حسن روحانی به عراق به لحاظ سیاسی بسیار استراتژیک و معنادار است. اینکه رئیسجمهور در چنین شرایطی که ایران مورد تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار دارد پس از شش سال از روی کارآمدن دولتش به بغداد سفر کرده نشان میدهد که ازین پس باید عراق را جزو شرکای مهم منطقهای به حساب بیاوریم.»
در بخش دیگری از این گزارش بااشاره به دیدار روحانی با آیتالله سیستانی آمده است: «تحلیلگران معتقدند که این دیدار در بعد منطقهای و بینالمللی بسیار تاثیرگذار بوده است چرا که در شرایط حساس فعلی که ایران در تحریم ایالات متحده قرار دارد این دیدار به معنای تایید روابط دوکشور و سویهگیریهای ایران از سوی آیتالله سیستانی مرجع بزرگ جهان تشیع است.
نکته مهم اینجاست که آیتا... سیستانی به دلیل شخصیت و جایگاه بزرگی که دارد کمتر افرادی را به حضور میپذیرد یا با رسانهها به گفتوگو میپردازد و اساسا نظرات، مواضع و دیدگاههای خود را از طریق دست خط مکتوب یا توسط شاگردانش بیان میکند. حال در این شرایط برخی پذیرش رئیسجمهور ایران از سوی آیتا... سیستانی را ناشی از تفکر اعتدالی وی در عرصه منطقهای و بینالمللی میدانند.»
سفر پر بار رئیسجمهور به عراق در کنار برانگیختن خشم و عصبانیت قابل درک آمریکائیها، ظاهرا به مذاق جریانی خاص در داخل کشور هم خوش نیامده که سعی دارند با تفرقهافکنی اتحاد تاریخیِ دو ملت ایران و عراق شکل نگیرد.
در این زمینه طی دو شماره گذشته، کیهان گزارشات متعددی را منتشر ساخته است ولی در این مختصر بایستی متذکر شد که بعد از 6 سال حضور روحانی در عراق بینتیجه بودن دل بستن به غرب و به ویژه اروپا برای نجات اقتصاد ایران را نشان داد.
نکته دیگر اینکه به کار بردن اصطلاحاتی چون مرجع اعتدالی و... برای یکی از مراجع عالیقدر شیعیان جهان علاوهبر اینکه مضحک به نظر میرسد در خود توهینی به سایر مراجع نیز مستتر دارد، نخست آنکه همه مراجع معظم تقلید از افراط و تفریط به دور بوده و از این منظر اعتدالی محسوب میشوند، اگر اعتدال به این معنا است هر مسلمانی بایستی معتدل باشد ولی اگر روی سخن اینجا است که همانند دولت اعتدالی مجلس اعتدالی و...که یک وصف سیاسی است آیتالله سیستانی را یک مرجع اعتدالی بنامند این نه تنها صحیح به نظر نمیرسد بلکه توهین به آیتالله سیستانی است چرا که ایشان هیچگاه معتدل به معنای سیاسی دست برداشتن از اصول اعتقادی و سیاسی نبوده و نیستند.
نکته سوم اینکه مسئولین ایرانی که به عراق سفر میکنند با آیتالله سیستانی دیدار کرده و معظمله این مسئولین را به حضور میپذیرند، یکی از صدها نمونه این دیدارها ملاقات مرحوم هاشمی رفسنجانی و در مقطعی دیگر آیتالله آملی لاریجانی رئیسسابق قوه قضائیه در آبان 1395 با آیتالله سیستانی در سفر به عراق بوده است.
دولت به جای شعار و متلکگویی کار کند!
روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در یادداشتی به فسادهایی که گاه و بیگاه کشف میشود پرداخت و نوشت دولت وقت چندانی ندارد و به جای شعار و متلک به این و آن کار کند.
در این یادداشت آمده است: «مردمی که وقت میگذارند و در هر انتخابی شرکت میکنند به این امید بستهاند که باری از دوشِ زندگیشان برداشته شود و با خیال جمعتر به زندگی ادامه دهند. با فسادروبی از بوروکراسی کشور، برخورد جدی و ریشهای با فسادکاران میتوان امید مردم را به روزهای پیش رو پر و بال داد.»
در ادامه این یادداشت تصریح شده است: «شعارگویی و متلکگویی به این و آن تابهحال گرهای از مشکلات ما نگشوده که هیچ، برپیچیدگی اوضاع نیز افزوده است. دولت محترم برای بارور کردن امید در بین مردم وقت چندانی ندارد و کارهای ناکرده فراوان دارد و در لحظات خطیری به سر میبرد.»
با گذشت 6 سال از روی کار آمدن دولت به اصطلاح تدبیر و امید روزنامههای زنجیرهای تازه یادشان افتاده که بایستی به جای متلک گویی به این و آن و انداختن تقصیرها گردن دیگران و دولتهای سابق کار کرد وگر نه شعار دادن و متلک گویی و مقصر یابی مشکلی را حل نمیکند.
گریه حامیان برجام بر سر قبر خالی FATF
روزنامه ایران ارگان دولت در مطلبی با عنوان «برگشت به لیست سیاه FATF، تکمیل حلقه تحریم ایران» نوشت: «باید از متولیان پیشین و منتقدان امروز FATF پرسید طرح جایگزین شما در صورت بازگشت ایران به لیست سیاه و قفل شدن راههای دور زدن تحریم چیست؟ اگر راهکاری در این زمینه وجود دارد چرا پیش از این و در دوران صدارت خودتان به کار گرفته نشد؟ هزینه تصمیمات و برداشت هایاشتباه شما در این خصوص بر عهده کیست؟ چرا معیشت مردم در دوران تحریم باید قربانی برداشت و تلقیاشتباه مدیران و تصمیم گیران
داخلی شود؟»
راستی چه کسی هزینه تصمیماتاشتباه طیف موسوم به اصلاحطلب را میپردازد؟ مگر ارز 4200 تومانی آقای جهانگیری نبود که به این همه رانت منتهی شد؟ و باعث گرانیهای اخیر گردید؟ یا هزینه بزک برجام در روزنامههای زنجیرهای و نیز در همین روزنامه ایران که روزگاری نوشت برجام باعث افزایش عمر خلبانان و خدمه پرواز شده است!! هزینه این فریب دادن مردم را چه کسی پرداخت کرد؟
اکنون کارشناسان بر این نکته تاکید دارند که بزک کنندگان برجام در موضوع لوایح استعماری تغییر رویه دادهاند. آنها در برجام از دنیای رویایی که پس از برجام خواهد آمد سخن میگفتند و مردم را فریب میدادند و اکنون از جهنمی که از پس نپذیرفتن لوایح استعماری خواهد آمد!
این طیف فقط به این سؤال پاسخ دهند که سرنوشت «کانال مبادلات مالی ویژه با ایران» که SPV نامگذاری شد و قرار بود مقابل تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا عمل کند، چه شد؟
از وعده «لغو همه تحریمهای مالی و بانکی و ایجاد رونق اقتصادی با برجام» تا مبادله نفت در مقابل غذا و سپس فروکاستن آن به مبادله غذا و دارو در ازای پول نفت غیراروپاییها با چه سرعتی دنده عقب گرفتهاند که حالا نمیتوانند درباره FATF کمترین تضمینی به مردم و نظام بدهند؟! و با وجود این سابقه مخدوش، چرا باز هم چرا ژست افراد طلبکار، کاربلد، با سواد و روراست را میگیرند؟
جاسوسانی که عاشق طبیعتاند!
روزنامه اعتماد دیروز گزارشی را با عنوان «ای که دستت میرسد کاری بکن» منتشر کرد و زیر تیتر زد: «آیا انتخاب رئیسی به عنوان رئیسقوه قضائیه روند رسیدگی به پرونده فعالان محیطزیست را میتواند تغییر دهد؟»
این روزنامه در گزارش خود، جاسوسان موشکی و هستهای در قالب فعالیت محیط زیست را «عاشقان طبیعت» نامیده است!
گفتنی است، سال گذشته یک شبکه جاسوسی توسط سازمان اطلاعات سپاه کشف و اعضای آن دستگیر شدند. آنها طی يک پروژه پيچيده نفوذ و جاسوسی، در پوشش رصد حيات وحش و اکوسيستم ايران و فعاليت هايي مثل «حمايت از يوز ايراني» و «مبارزه با کم آبي» و... اقدام به نصب دوربینهایی در نقاط مختلف کشور کرده بودند که گراي سايت هاي موشکي و هسته اي کشور را به دشمن بدهند. این شبکه همچنین برنامه ويژه اي در زمینه «تروريسم آب» نيز
داشته است.
کاووس سيد امامي از عوامل اصلی این شبکه بود که پس از جا خوردن از شاهکار اطلاعات سپاه و کشف این شبکه در زندان خودکشی کرد. مدعیان اصلاحطلبی در حمایت از جاسوسان همواره حرکت هماهنگی با رسانههای بیگانه از جمله بي بي سي فارسي و راديو فردا(ارگان رسانه اي سازمان جاسوسي آمريکا) داشتهاند.