kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۶۶۱۷
تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱۳۹۷ - ۲۱:۰۲
چرا برخی مدیران با ملی‌پوشان رستوران راه اندازی می‌کنند؟ !

یزدانی‌خرم : داورزنی راه خودش را رفت و می‌دانستم در والیبال به مانع خواهد رسید

رئیس پیشین فدراسیون والیبال با انتقاد از عملکرد روسای فدراسیون والیبال طی چند سال اخیر گفت : قطار والیبال به ایستگاه آخر رسیده و برای راه‌اندازی قطار باید از ابتدا کار زیربنایی کنیم.

محمدرضا یزدانی‌خرم، چهره نام‌آشنا ورزش ایران، کسی که سابقه ورزشی در کارنامه نداشت اما مدیری توانا بود و معمار والیبال لقب گرفت در گفت‌وگویی در خصوص حال و هوای این روزهای ورزش را تشریح کرد که گزیده‌ای از صحبت‌های وی در ادامه می‌آید:
* در دنیا رشته ورزشی ژیمناستیک، دو و میدانی و شنا جز رشته‌های تاپ محسوب می‌شوند و رشته‌هایی مانند فوتبال، والیبال، بسکتبال و... به ترتیب در رده‌های پایین‌تر قرار می‌گیرند. کشتی که ورزش اول کشور است در رنکینگ جهانی در مکان ۱۰۶ قرار دارد. خودتان مقایسه کنید که ورزش دنیا در چه جایگاهی قرار دارد و ما کجا هستیم. ما فقط به فوتبال چسبیده‌ایم!
* در زمان افشارزاده از مربیان روسی استفاده کردیم چرا که مربی که به معنای واقعی این کار را انجام دهد در ایران نداریم. مربی یعنی کسی که شغل او مربیگری باشد نه اینکه در آموزش و پرورش و مکان‌های دیگر حقوق‌بگیر باشد و ساعتی از روز را به مربیگری اختصاص دهد. بحث ما شایسته‌سالاری است و باید این موضوع را بر مدیریت ورزش ایران حاکم کنیم.
* روس‌ها در تمام رشته‌های ورزشی دارای مدارس هستند که در دوران ابتدایی صبح‌ها مشغول به تحصیل و بعدازظهرها مشغول ورزش هستند. چیزی که بسیار قابل اهمیت است اما در ایران توجهی به آن نمی‌کنند و در حال حاضر نیز بحث استعدادیابی به صورت شو انجام می‌شود.
* در زمان ۱۷ سال حضورم در والیبال در آسیا و جهان مطرح شدیم. پست‌های مختلفی گرفتیم. در شرایطی کار را آغاز کردیم که تیم‌هایی مانند کویت و عراق نیز ما را شکست می‌دادند ولی هم اکنون به آنها حتی نگاه هم نمی‌کنیم.
* داورزنی بازرس ما بود و من او را جایگزین خودم کردم اما به او گفتم هر کاری که قرار است انجام دهد با من هماهنگ کند چرا که من زحمت بسیاری برای والیبال کشیده‌ام اما او این کار را انجام نداد. افرادی را دور خود جمع کرد و راهشان را ادامه دادند. می‌دانستم که آنها به سمتی حرکت می‌کنند که یک روز به مانع برخورد خواهند کرد چرا که کارهای زیربنایی باید ادامه‌دار می‌شد که نشد. محمد بنا اگر زیربنایی کار نمی‌کرد نمی‌توانست در المپیک سه مدال طلا کسب کند. باید برای موفقیت در والیبال نیز همین گونه کار می‌کردیم. لیگی که در حال حاضر در حال برگزاری است بسیار ابتدایی است. به واسطه لیگ، پول خوبی به والیبال تزریق شد، کارخانه‌ها سرمایه‌گذاری کردند. والیبال اگر بخواهد دوباره اوج بگیرد باید از ابتدا کارهای زیربنایی را آغاز کند. نیاز به استعدادیابی شدید داریم چرا که والیبال در حال حاضر یکی از رشته‌های محبوب ایران به حساب می‌آید.
* تمام کارهایی که در والیبال انجام دادم به صورت آزمایشی بود، بعد از اینکه از والیبال رفتم می‌دانستم کارم نیمه تمام رها خواهد شد و امروز در جایی هستیم که در نقطه پایان حضور داریم، باید دوباره از صفر شروع کنیم. البته باید این را در نظر بگیریم که امروز دچار تغییراتی هستیم که کار را سخت‌تر می‌کند چرا که ما در زمانی شروع به کار کردیم که والیبال محبوبیتی در بین خانواده‌ها نداشت اما امروزه والیبال محبوب است و این کار را سخت‌تر می‌کند.
* باید این سوال را پرسید چرا ولاسکو در ایران نماند؟ چون بازیکنی دیگر باقی نمانده بود همه آنها فرسوده شده بودند، دلیل دوم این بود که در زمان شروع به کار، دوران پس از جنگ را سپری می‌کردیم و هیچ مربی حاضر به حضور در ایران نمی‌شد. از بهترین مربیان دنیا دعوت کردیم در ایران حاضر شوند قبول نمی‌کردند و این داستان تا اواسط دهه ۶۰ ادامه داشت. زمانی که ولاسکو در ایران حاضر شد درست موقعی بود او تیم را در ایتالیا دیده بود و متوجه شده بود که ایران تیم خوبی دارد. به فوتبال نیز که نگاه کنید متوجه خواهید شد کی‌روش درست زمانی از فوتبال ایران فرار کرد که متوجه شد دیگر بازیکنی باقی نمانده و تیم فوتبالی نداریم. حدود شش بازیکن لژیونر هستند که آنها نیز تمام شده هستند، تیمی نداریم که یک مربی خوب بخواهد در کنار آنها حضور داشته باشد به همین دلیل کی‌روش رفت. به هر حال در این مملکت تجربه مدیریتی داشته‌ایم و این موارد را به خوبی درک می‌کنیم.
* در بین بازیکنان پاسور مهره بسیار تأثیرگذاری است. پاسور اگر بخواهد می‌تواند مربی تیم را کنار بگذارد. پاسور در زمین به هر بازیکنی که بخواهد پاس می‌دهد و به هر کسی که دلش نخواهد پاس نمی‌دهد. مدیر بسیار قوی نیازاست تا اجازه چنین کاری را به پاسور ندهد. پاسور است که به مربی می‌گوید کدام بازیکن بماند، کدام بازیکن برود. سرپرست نقش بسیار مهمی دارد، بی نظمی‌ها متأسفانه از ضعیف بودن مدیریت است.
*هیچ‌گاه با بازیکنان به صورت خصوصی رفت و آمد نداشته‌ام اما برخی از مدیران با بازیکنان رستوران راه اندازی می‌کنند. زمانی که بازیکن با رئیس فدراسیون طرح رفاقت ریخت، دیگر مربی و سرپرست تیم را تحویل نمی‌گیرد. فرهنگ مدیریت در ایران ضعیف است، رئیس فدراسیون باید تنها رئیس فدراسیون باشد. مدیریت یعنی اینکه فرد دستور بدهد و سایرین آن را اجرا کنند. این یعنی مدیریت و تمام افرادی که مشغول به کار می‌شوند باید افراد قوی باشند نه ضعیف. مهره‌هایی که ما در زمان مدیریتمان استفاده کردیم همگی از افراد قدرتمند بودند. از تمام بزرگان استفاده کردم. امیدوارم در آینده هر کسی که رئیس فدراسیون والیبال می‌شود، توانایی این را داشته باشد که بتواند قدرتمند عمل کند. این گونه نیست که یک مدیر کل بتواند یک فدراسیون را اداره کند.
* مدیری که در حال حاضر بتواند والیبال را به اوج برساند نداریم! نباید شعاری صحبت کنیم. در بازدیدی که از یک کارخانه از سوئیس داشتم رئیس کارخانه فردی را در کنار خود داشت که در کنار او نحوه اداره کردن کارخانه را آموزش می‌دید تا ۶ ماه بعد که رئیس بازنشست می‌شود او بتواند جایگزین خوبی برای آن باشد. باید به این فرهنگ برسیم. انتقادی که به من وارد است این است که نتوانستم فرد مناسبی را جایگزین خودم تربیت کنم و این را می‌پذیرم، البته حقیقت این است که هرچه گشتم کسی را پیدا نکردم. ۱۷ سال کار کردم و هیچ منتی نیست، برای مملکت خود کار کردیم. ممکن است که بعد از من کسی نباشد که البته این اتفاق افتاد و نبود. داورزنی هر چه داشت انجام داد، کار جدیدی انجام نداد. همان کار را ادامه داد و تمام شد. حال قطار به ایستگاه آخر رسیده و مسافران را پیاده شده‌اند. برای راه‌اندازی قطار باید از ابتدا کار زیربنایی کار کنیم.