نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
مردم فرافکنی را نمیپذیرند مقصر اصلی اوضاع کشور دولت است
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی با اشاره به اینکه «دولت به تنهایی مقصر اوضاع کنونی نیست» نوشت: مردم این را نمیپذیرند و دولت را مقصر میدانند.
سرویس سیاسی-
در این یادداشت آمده است: قدرت و ریاست همواره نقد و انتقاد را نیز به دنبال دارد و همیشه بنا بر حمایت و کف زدن نیست. البته بستگی دارد که انتقادات واقعبینانه است یا اینکه صرفا برای تخریب دولت مطرح میشود؟ لذا اگر این انتقادات مبنی بر واقعیات جامعه و مشکلات مردم باشد جامعه نیز حمایت خود را از دولت دریغ خواهد کرد چرا که مردم به این شرایط سخت اقتصادی و معیشتی راضی نیستند.
نویسنده افزوده است: گرچه انتقادات به رئیسجمهور زیاد است، اما بهنظر میرسد که خود آقای روحانی نیز در بهوجود آمدن چنین شرایطی بیتقصیر نیست. چرا که در انتخاب برخی از وزرا و برخی ضعفهای عملکردی دولت انتقادات بسیاری به رئیسجمهور و مجموعه تحت امرش وارد است.
در ادامه این یادداشت میخوانیم:« نباید از یاد برد که دولت تنها مقصر وضع موجود نیست و سایر نهادها نیز به نوبه خود باید پذیرای قصور در وقوع چنین شرایطی باشند. گرچه همانطور که گفته شد مردم مجموعه حاکمیت را در دولت متجلی میبینند و تمامی عملکردها را از چشم دولت دیده و از دولت انتظار و مطالبه دارند. این مردم در خیلی از جاها از دولت دفاع کردند، اما نمیتوان گفت که چرا نسبت به وضع اقتصادی و معیشتی خود اعتراض میکنید؛ چرا که آنها نیز با رصد شرایط به عملکرد دولت نمره میدهند.»
نویسنده در ادامه مدعی شده است: « از طرف دیگر مثلا زمانی که مخالفان دولت و دلواپسان انتقادات و هجمههایی به دولت وارد میکنند، آن را به حساب حق شهروندی و آزادی نقد در جامعه میگذارند. این در حالی است که اگر کسانی برای تعریف، تایید یا استدلال آوردن برای تصویب لوایحFATF حاضر شوند این جریانات اجازه حضور به آنها نداده و حتی شاید آنها را مورد حمله نیز قرار دهند.»
درباره این یادداشت بایستی به نکاتی چنداشاره کرد نخست آنکه نویسنده اذعان میکند که هر چه آنها میگویند که دولت به تنهایی مقصر نیست مردم این را نمیپذیرند و از دولت مطالبه میکنند، در سالهای گذشته مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای همه تقصیرها را به گردن دولتهای گذشته انداخته بودند و هنوز این رویه ادامه دارد ولی امروز مینویسند که دولت به تنهایی مقصر نیست و ظاهرا یک عقبنشینی خفیف در توجیهات زنجیرهایها ایجاد شده است و آن اینکه بخشی از مشکلات را ناشی از بیکفایتی خود میدانند!
نکته دوم اینکه روزنامههای زنجیرهای در ماههای گذشته علیرغم ادعای نویسنده تمام قد از لوایح FATF دفاع کرده و میکنند و کسی به آنان حمله نکرده و یا فردی دستگیر نشده است، به نظر میرسد که تلاش برای توجیه ناکامیها زنجیره ایها را به بافتن چیزهایی واداشته که خود از محتوای آن اطلاعی ندارند و در واقع نمیدانند چه مینویسند!
باید با آمریکا مذاکره کنیم،وگرنه لیبی میشویم!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت:«آمریکا روشاش این است که کشور مخالفی که میخواهد علیهاش تصمیم رادیکالی بگیرد، او را به سمت یک جنگ فرسایشی سوق دهد. نگاهی به لیبی بیندازید، آمریکا دقیقا این کشور را به سمت جنگ فرسایشی سوق داد و پس از فرسوده شدن به زانو در آورد. در مورد صدام هم همین سیاست را پیاده کرد. بشار اسد را هم به سمت همان جنگ سوق داد، و در این تکاپو است ایران را نیز به این سمت سوق دهد... ایران اگر میخواهد در جامعه بینالمللی حضور داشته باشد، باید سر میز مذاکره بنشیند و وارد مناسبات قدرت شود».
برخلاف ادعای مضحک این روزنامه زنجیرهای، اتفاقا لیبی در نتیجه اعتماد به آمریکا به این سرنوشت دچار شد.
در سال 2003 میلادی پس از ۹ ماه مذاکره پنهانی میان لیبی، انگلیس و آمریکا، قذافی اعلام کرد که برنامه هستهای، شیمیایی و موشکهای بالستیک خود را در ازای رفع تحریمها تعطیل میکند. این کشور همچنین متعهد به اجرای کامل پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) شد و پذیرفت که به بازرسان اجازه بررسی تمامی این برنامهها را بدهد.
با اجرای کامل تعهدات لیبی، همگی منتظر برداشته شدن تحریمهای غرب ضد لیبی بودند. اما سفیر آمریکا در سازمان اعلام کرد که اگرچه آمریکا مانع برداشته شدن تحریمهای سازمان ملل ضد لیبی نمیشود، اما تحریمهای آمریکا ضدلیبی به خاطر نقض حقوق بشر در این کشور و نقش لیبی در منازعات منطقهای در آفریقا سر جای خود باقی خواهد ماند.
لیبی که به امید برداشته شدن تحریمها با غربیها سازش کرده بود، نهتنها به هدف خود نرسید، بلکه چند میلیارد دلار غرامت پرداخت کرد و برنامه هستهای و بالستیکی خود را نیز از بین برد. چندین سال بعد، نه نامی از معمر قذافی باقی بود، نه دیگر لیبی کشوری بود امن و پایدار برای مردمان خود.
عذر بدتر از گناه؛ منظور رئیسجمهور هیئت عالی نظارت بود!
روزنامه سازندگی دیروز گفتوگویی را با محمود واعظی منتشر کرد. رئیسدفتر رئیسجمهور به سازندگی گفته است: «آنچه چند روز پیش رئیسجمهوری مبنی بر اینکه «نمیشود کشور را به دست ده یا بیست نفر داد و گفت هر تصمیمی گرفتند ما تابع آن هستیم» گفت، خطابش به اعضای هیئت عالی نظارت مجمع است. زیرا در هنگامهای که رئیسسابق آن مرحوم آیتالله شاهرودی در بستر بیماری بود و نمیتوانست در مجمع حاضر شود، این هیئت تشکیل شد و تصمیماتی برای لوایح مربوط به FATF گرفته شد که نظر اکثریت اعضای مجمع نبود.»
اصلا مگر هیئت عالی نظارت قرار است درباره لوایح مربوط به FATF تصمیم بگیرد؟ این هیئت وفق بند 2 اصل 110 قانون اساسی، بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام نظارت میکند و از جمله مهمترین وظایف این هیئت، بررسی و تطبیق مصوبات مجلس با سیاستهای کلی نظام است. این موضوع هم در مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام - مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام که به تأیید مقام معظم رهبری رسیده است - تصریح و تأکید شده است. تصمیم گیرنده درباره این پالرمو و CFT هیئت عالی نظارت مجمع نیست، خود مجمع تشخیص مصلحت نظام است. آقای رئیسجمهور هم میتوانند به جای غیبت در جلسات مجمع، در آن حاضر شوند و آنجا به دفاع از این لوایح بپردازند. هیئت عالی نظارت مجمع، جمعی از اعضای همین مجمع هستند. پس اینکه منظور روحانی این هیئت بوده، عذر بدتر از گناه است.
اگر لوایح مربوط به FATF را تأیید میکرد، آیا باز هم آقای رئیسجمهور با ژست دموکراسی خواهانه به آن حمله میکردند؟
واعظی با پرداخت درام گونه به موضوع، سعی دارد مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی را مخالف هیئت عالی نظارت مجمع نشان دهد. این در حالی است که ایشان ریاست این هیئت را بر عهده داشتهاند. بودن در بستر بیماری دلیل بر مخالفت است؟!
200میلیاردتومان بودجه اقدامات پوپولیستی و تبلیغاتی!
روزنامه شرق در گزارشی به نام «تورم شبانه بودجه فرهنگی پایتخت» به مسایل پیرامون شورای شهر تهران پرداخته است.
در ابتدای این گزارش آمده: «نتیجه نطق تهدیدی رئیسکمسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران و اعتراض به کاهش بودجه فرهنگی شهرداری تهران در سال 98، رای ندادن یک باره اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی به کلیات بودجه 98 شهرداری تهران و در ادامه اعتراضات اعضای کمیسیون در نهایت منتهی به افزایش 200میلیارد تومانی اعتبار این بخش شد.»
شرق در گزارش خود تاکید کرده است که جلسات شبانه بالاخره موثر واقع شد و اعضای شورا بالاخره آن 200میلیارد تومان را تصویب کردند. در ادامه گزارش مذکور به مجید فراهانی، یکی از اعضای شورای شهراشاره کرده که با وساطت برخی اعضای دیگر شورای شهر از خروج او جلوگیری میشود. این عضو شورای شهر در پایان جلسه نکات قابل تاملی
بیان میکند.
فراهانی در حاشیه جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران گفته است: «اعتراض من به 200میلیارد تومان بودجه مازاد برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران بود. در لایحه بودجه برای ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی هزار میلیارد تومان در نظر گرفتیم و به نظر میرسد میتوانستند با همان بودجه پروژههای نیمه تمام را تکمیل کنند. نظرسنجیها نشان داده است حل آلودگی هوا و ترافیک در اولویت است.»
در ادامه گزارش شرق آمده: «او افزود: در سالهای اخیر بودجه فرهنگی صرف کارهای تبلیغاتی، انتخاباتی و پوپولیستی شده و این 200میلیارد تومان نیز تنها باعث بالا رفتن سقف بودجه میشود...»
لازم به ذکر است که پافشاری برای افزایش 200میلیارد تومانی بودجه (ظاهرا) فرهنگی و اجتماعی در حالی از سوی شورای شهر اصلاحطلب دنبال شده است که اولا شهرداری تهران برای پروژههای عمرانی و نیز گسترش خطوط مترو با کمبود بودجه روبرو است.
دوم آنکه این طیف همان کسانی هستند که در جریان لایحه بودجه 1398 و پیرامون بودجه نهادهای فرهنگی که کمتر از یک دهم درصد بود به جنجالآفرینی پرداختند. حالا این طیف 200میلیارد تومان به عنوان بودجه فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته که به گفته یکی از اعضای این شورا غالبا صرف اقدامات تبلیغات و پوپولیستی شده است.
کپی ناشیانه از اوباما!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «نعمت احمدی» نوشت: «امضای نهایی برجام اراده کلی نظام بود و آقای ظریف تنها منعکسکننده نظریات بزرگان نظام حین مذاکره و حصول توافق نهایی بود…دیپلماسی آقای ظریف شورای امنیت سازمان ملل را به تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت کشاند که با این قطعنامه، قطعنامههای فصل هفتمی پیشین به تاریخ پیوست بدون شلیک حتی یک گلوله!».
گفتنی است حامیان دولت برای فرار از مسئولیت برجام، مدعی هستند که نقش دولت فقط در حد یک مجری و منعکسکننده نظرات نظام بوده است. این در حالی است که به علت ابهامها و نقاط ضعف فراوان در تنظیم توافق هستهای توسط دولت، ۲۸ شرط از سوی رهبر معظم انقلاب، مجلس و شورای عالی امنیت ملی به دولت ابلاغ شد. متاسفانه دولت در اجرای این ۲۸ شرط دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد و دستاورد تقریباً هیچِ برجام نیز محصول رویکرد خسارت بار دولت است.این درحالی است که«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا که مقامات ارشد دولت روحانی وی را فردی مؤدب! و باهوش! نامیده بودند، در نطق خداحافظی خود گفته بود که با افتخار اعلام میکنم که بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم! حالا فعالین اصلاحطلب با کپی ناشیانه از این اظهارنظر مدعی هستند که با درایت ظریف، قطعنامههای ضدایرانی بدون شلیک حتی یک گلوله به تاریخ پیوست! این ادعای مضحک در حالی است که به واسطه برجام، قطعنامههای ضدایرانی به تاریخ نپیوست بلکه همگی در قالب یک قطعنامه تحت عنوان قطعنامه ۲۲۳۱ «تجمیع» شد! نکته تأسف برانگیز اینکه، تا پیش از این ایران این قطعنامههای ضدایرانی را به رسمیت نمیشناخت اما این بار با پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱، رسماً این قطعنامهها از سوی دولت ایران به رسمیت شناخته شد!
لازم به ذکر است که روحانی و ظریف پیش از این در اظهارات جداگانه تاکید کرده بودند که «مسئولیت برجام با من است».
در این یادداشت آمده است: قدرت و ریاست همواره نقد و انتقاد را نیز به دنبال دارد و همیشه بنا بر حمایت و کف زدن نیست. البته بستگی دارد که انتقادات واقعبینانه است یا اینکه صرفا برای تخریب دولت مطرح میشود؟ لذا اگر این انتقادات مبنی بر واقعیات جامعه و مشکلات مردم باشد جامعه نیز حمایت خود را از دولت دریغ خواهد کرد چرا که مردم به این شرایط سخت اقتصادی و معیشتی راضی نیستند.
نویسنده افزوده است: گرچه انتقادات به رئیسجمهور زیاد است، اما بهنظر میرسد که خود آقای روحانی نیز در بهوجود آمدن چنین شرایطی بیتقصیر نیست. چرا که در انتخاب برخی از وزرا و برخی ضعفهای عملکردی دولت انتقادات بسیاری به رئیسجمهور و مجموعه تحت امرش وارد است.
در ادامه این یادداشت میخوانیم:« نباید از یاد برد که دولت تنها مقصر وضع موجود نیست و سایر نهادها نیز به نوبه خود باید پذیرای قصور در وقوع چنین شرایطی باشند. گرچه همانطور که گفته شد مردم مجموعه حاکمیت را در دولت متجلی میبینند و تمامی عملکردها را از چشم دولت دیده و از دولت انتظار و مطالبه دارند. این مردم در خیلی از جاها از دولت دفاع کردند، اما نمیتوان گفت که چرا نسبت به وضع اقتصادی و معیشتی خود اعتراض میکنید؛ چرا که آنها نیز با رصد شرایط به عملکرد دولت نمره میدهند.»
نویسنده در ادامه مدعی شده است: « از طرف دیگر مثلا زمانی که مخالفان دولت و دلواپسان انتقادات و هجمههایی به دولت وارد میکنند، آن را به حساب حق شهروندی و آزادی نقد در جامعه میگذارند. این در حالی است که اگر کسانی برای تعریف، تایید یا استدلال آوردن برای تصویب لوایحFATF حاضر شوند این جریانات اجازه حضور به آنها نداده و حتی شاید آنها را مورد حمله نیز قرار دهند.»
درباره این یادداشت بایستی به نکاتی چنداشاره کرد نخست آنکه نویسنده اذعان میکند که هر چه آنها میگویند که دولت به تنهایی مقصر نیست مردم این را نمیپذیرند و از دولت مطالبه میکنند، در سالهای گذشته مدعیان اصلاحات و روزنامههای زنجیرهای همه تقصیرها را به گردن دولتهای گذشته انداخته بودند و هنوز این رویه ادامه دارد ولی امروز مینویسند که دولت به تنهایی مقصر نیست و ظاهرا یک عقبنشینی خفیف در توجیهات زنجیرهایها ایجاد شده است و آن اینکه بخشی از مشکلات را ناشی از بیکفایتی خود میدانند!
نکته دوم اینکه روزنامههای زنجیرهای در ماههای گذشته علیرغم ادعای نویسنده تمام قد از لوایح FATF دفاع کرده و میکنند و کسی به آنان حمله نکرده و یا فردی دستگیر نشده است، به نظر میرسد که تلاش برای توجیه ناکامیها زنجیره ایها را به بافتن چیزهایی واداشته که خود از محتوای آن اطلاعی ندارند و در واقع نمیدانند چه مینویسند!
باید با آمریکا مذاکره کنیم،وگرنه لیبی میشویم!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت:«آمریکا روشاش این است که کشور مخالفی که میخواهد علیهاش تصمیم رادیکالی بگیرد، او را به سمت یک جنگ فرسایشی سوق دهد. نگاهی به لیبی بیندازید، آمریکا دقیقا این کشور را به سمت جنگ فرسایشی سوق داد و پس از فرسوده شدن به زانو در آورد. در مورد صدام هم همین سیاست را پیاده کرد. بشار اسد را هم به سمت همان جنگ سوق داد، و در این تکاپو است ایران را نیز به این سمت سوق دهد... ایران اگر میخواهد در جامعه بینالمللی حضور داشته باشد، باید سر میز مذاکره بنشیند و وارد مناسبات قدرت شود».
برخلاف ادعای مضحک این روزنامه زنجیرهای، اتفاقا لیبی در نتیجه اعتماد به آمریکا به این سرنوشت دچار شد.
در سال 2003 میلادی پس از ۹ ماه مذاکره پنهانی میان لیبی، انگلیس و آمریکا، قذافی اعلام کرد که برنامه هستهای، شیمیایی و موشکهای بالستیک خود را در ازای رفع تحریمها تعطیل میکند. این کشور همچنین متعهد به اجرای کامل پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) شد و پذیرفت که به بازرسان اجازه بررسی تمامی این برنامهها را بدهد.
با اجرای کامل تعهدات لیبی، همگی منتظر برداشته شدن تحریمهای غرب ضد لیبی بودند. اما سفیر آمریکا در سازمان اعلام کرد که اگرچه آمریکا مانع برداشته شدن تحریمهای سازمان ملل ضد لیبی نمیشود، اما تحریمهای آمریکا ضدلیبی به خاطر نقض حقوق بشر در این کشور و نقش لیبی در منازعات منطقهای در آفریقا سر جای خود باقی خواهد ماند.
لیبی که به امید برداشته شدن تحریمها با غربیها سازش کرده بود، نهتنها به هدف خود نرسید، بلکه چند میلیارد دلار غرامت پرداخت کرد و برنامه هستهای و بالستیکی خود را نیز از بین برد. چندین سال بعد، نه نامی از معمر قذافی باقی بود، نه دیگر لیبی کشوری بود امن و پایدار برای مردمان خود.
عذر بدتر از گناه؛ منظور رئیسجمهور هیئت عالی نظارت بود!
روزنامه سازندگی دیروز گفتوگویی را با محمود واعظی منتشر کرد. رئیسدفتر رئیسجمهور به سازندگی گفته است: «آنچه چند روز پیش رئیسجمهوری مبنی بر اینکه «نمیشود کشور را به دست ده یا بیست نفر داد و گفت هر تصمیمی گرفتند ما تابع آن هستیم» گفت، خطابش به اعضای هیئت عالی نظارت مجمع است. زیرا در هنگامهای که رئیسسابق آن مرحوم آیتالله شاهرودی در بستر بیماری بود و نمیتوانست در مجمع حاضر شود، این هیئت تشکیل شد و تصمیماتی برای لوایح مربوط به FATF گرفته شد که نظر اکثریت اعضای مجمع نبود.»
اصلا مگر هیئت عالی نظارت قرار است درباره لوایح مربوط به FATF تصمیم بگیرد؟ این هیئت وفق بند 2 اصل 110 قانون اساسی، بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام نظارت میکند و از جمله مهمترین وظایف این هیئت، بررسی و تطبیق مصوبات مجلس با سیاستهای کلی نظام است. این موضوع هم در مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام - مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام که به تأیید مقام معظم رهبری رسیده است - تصریح و تأکید شده است. تصمیم گیرنده درباره این پالرمو و CFT هیئت عالی نظارت مجمع نیست، خود مجمع تشخیص مصلحت نظام است. آقای رئیسجمهور هم میتوانند به جای غیبت در جلسات مجمع، در آن حاضر شوند و آنجا به دفاع از این لوایح بپردازند. هیئت عالی نظارت مجمع، جمعی از اعضای همین مجمع هستند. پس اینکه منظور روحانی این هیئت بوده، عذر بدتر از گناه است.
اگر لوایح مربوط به FATF را تأیید میکرد، آیا باز هم آقای رئیسجمهور با ژست دموکراسی خواهانه به آن حمله میکردند؟
واعظی با پرداخت درام گونه به موضوع، سعی دارد مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی را مخالف هیئت عالی نظارت مجمع نشان دهد. این در حالی است که ایشان ریاست این هیئت را بر عهده داشتهاند. بودن در بستر بیماری دلیل بر مخالفت است؟!
200میلیاردتومان بودجه اقدامات پوپولیستی و تبلیغاتی!
روزنامه شرق در گزارشی به نام «تورم شبانه بودجه فرهنگی پایتخت» به مسایل پیرامون شورای شهر تهران پرداخته است.
در ابتدای این گزارش آمده: «نتیجه نطق تهدیدی رئیسکمسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران و اعتراض به کاهش بودجه فرهنگی شهرداری تهران در سال 98، رای ندادن یک باره اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی به کلیات بودجه 98 شهرداری تهران و در ادامه اعتراضات اعضای کمیسیون در نهایت منتهی به افزایش 200میلیارد تومانی اعتبار این بخش شد.»
شرق در گزارش خود تاکید کرده است که جلسات شبانه بالاخره موثر واقع شد و اعضای شورا بالاخره آن 200میلیارد تومان را تصویب کردند. در ادامه گزارش مذکور به مجید فراهانی، یکی از اعضای شورای شهراشاره کرده که با وساطت برخی اعضای دیگر شورای شهر از خروج او جلوگیری میشود. این عضو شورای شهر در پایان جلسه نکات قابل تاملی
بیان میکند.
فراهانی در حاشیه جلسه شورای شهر تهران در جمع خبرنگاران گفته است: «اعتراض من به 200میلیارد تومان بودجه مازاد برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران بود. در لایحه بودجه برای ماموریتهای فرهنگی و اجتماعی هزار میلیارد تومان در نظر گرفتیم و به نظر میرسد میتوانستند با همان بودجه پروژههای نیمه تمام را تکمیل کنند. نظرسنجیها نشان داده است حل آلودگی هوا و ترافیک در اولویت است.»
در ادامه گزارش شرق آمده: «او افزود: در سالهای اخیر بودجه فرهنگی صرف کارهای تبلیغاتی، انتخاباتی و پوپولیستی شده و این 200میلیارد تومان نیز تنها باعث بالا رفتن سقف بودجه میشود...»
لازم به ذکر است که پافشاری برای افزایش 200میلیارد تومانی بودجه (ظاهرا) فرهنگی و اجتماعی در حالی از سوی شورای شهر اصلاحطلب دنبال شده است که اولا شهرداری تهران برای پروژههای عمرانی و نیز گسترش خطوط مترو با کمبود بودجه روبرو است.
دوم آنکه این طیف همان کسانی هستند که در جریان لایحه بودجه 1398 و پیرامون بودجه نهادهای فرهنگی که کمتر از یک دهم درصد بود به جنجالآفرینی پرداختند. حالا این طیف 200میلیارد تومان به عنوان بودجه فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته که به گفته یکی از اعضای این شورا غالبا صرف اقدامات تبلیغات و پوپولیستی شده است.
کپی ناشیانه از اوباما!
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم «نعمت احمدی» نوشت: «امضای نهایی برجام اراده کلی نظام بود و آقای ظریف تنها منعکسکننده نظریات بزرگان نظام حین مذاکره و حصول توافق نهایی بود…دیپلماسی آقای ظریف شورای امنیت سازمان ملل را به تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت کشاند که با این قطعنامه، قطعنامههای فصل هفتمی پیشین به تاریخ پیوست بدون شلیک حتی یک گلوله!».
گفتنی است حامیان دولت برای فرار از مسئولیت برجام، مدعی هستند که نقش دولت فقط در حد یک مجری و منعکسکننده نظرات نظام بوده است. این در حالی است که به علت ابهامها و نقاط ضعف فراوان در تنظیم توافق هستهای توسط دولت، ۲۸ شرط از سوی رهبر معظم انقلاب، مجلس و شورای عالی امنیت ملی به دولت ابلاغ شد. متاسفانه دولت در اجرای این ۲۸ شرط دچار قصور و تقصیرهای فراوان شد و دستاورد تقریباً هیچِ برجام نیز محصول رویکرد خسارت بار دولت است.این درحالی است که«باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا که مقامات ارشد دولت روحانی وی را فردی مؤدب! و باهوش! نامیده بودند، در نطق خداحافظی خود گفته بود که با افتخار اعلام میکنم که بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه هستهای ایران را متوقف کردیم! حالا فعالین اصلاحطلب با کپی ناشیانه از این اظهارنظر مدعی هستند که با درایت ظریف، قطعنامههای ضدایرانی بدون شلیک حتی یک گلوله به تاریخ پیوست! این ادعای مضحک در حالی است که به واسطه برجام، قطعنامههای ضدایرانی به تاریخ نپیوست بلکه همگی در قالب یک قطعنامه تحت عنوان قطعنامه ۲۲۳۱ «تجمیع» شد! نکته تأسف برانگیز اینکه، تا پیش از این ایران این قطعنامههای ضدایرانی را به رسمیت نمیشناخت اما این بار با پذیرش قطعنامه ۲۲۳۱، رسماً این قطعنامهها از سوی دولت ایران به رسمیت شناخته شد!
لازم به ذکر است که روحانی و ظریف پیش از این در اظهارات جداگانه تاکید کرده بودند که «مسئولیت برجام با من است».