فعالان اقتصادی:
نرخهای اعلامی دولت برای کالاها بیشتر سرکاری است
در شرایطی که دستگاههای دولتی نظیر ستاد تنظیم بازار مشغول قیمت گذاری کالاها هستند، قیمتهای بازار حاکی از این واقعیت است که نرخهای دولتی برخی کالاها (مانند مرغ) عملا به یک نرخ سرکاری تبدیل شده است.
نهادهای تعیین قیمت در کشور اعم از سازمان حمایت از مصرفکننده، ستاد تنظیم بازار و... وظیفه قیمتگذاری کالاهای مصرفی مردم را بر عهدهدارند، بر همین اساس هرچند وقت یکبار نسبت به اعلام نرخهای مصوب اقدام مینمایند و سازمان تعزیرات هم بر اجرایی شدن آن نظارت میکند.
با این حال، مدت هاست نرخهایی که از سوی این نهادها اعلام میشود با آنچه در بازار رخ میدهد متفاوت است. تولیدکنندگان و عرضه کنندگان هربار به بهانههایی مانند افزایش هزینههای تولید اعلام میکنند توان فروش با این نرخها را ندارند، نمونه بارز این موضوع هم مرغ است.
در این زمینه، برومند چهارآیین، مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان، از افزایش ۳۰۰ تومانی نرخ مرغ نسبت به اوایل هفته خبر داد و گفت: نرخ هر کیلو مرغ زنده درب مرغداری ۱۰ هزار و ۳۰۰، مرغ آماده به طبخ میدان بهمن ۱۴ هزار و ۳۰۰ و خردهفروشی ۱۶ هزار تومان است.
وی کاهش جوجهریزی در اواخر بهمن را عامل اصلی گرانی قیمت مرغ در بازار اعلام کرد و افزود: با توجه به روند کاهش جوجه ریزی ناشی از افزایش قیمت نهادههای دامی پیشبینی میشود که روند افزایش نرخ مرغ در ایام پایانی سال در بازار استمرار یابد.
مدیرعامل اتحادیه مرغداران گوشتی با اشاره به اینکه بخش اعظم قیمت تمام شده تولید را ذرت، کنجاله سویا و جوجه یک روزه تشکیل میدهد، بیان کرد: با توجه به آنکه قیمت نهادهها در هزینه تمام شده تولید تأثیر بسزایی دارد، بنابراین امکان عرضه مرغ با نرخ مصوب ۱۱ هزار و ۵۰۰ تا ۱۲ هزار تومان در بازار وجود ندارد.
با توجه به اینکه این مقام مسئول اعلام میکند امکان عرضه مرغ به قیمت 11 هزار و 500 تومان وجود ندارد، این سؤال پیش میآید که تکلیف مصرفکنندهای که توان خرید با نرخهای بالاتر را ندارد و از سوی دیگر به امید نرخهای دولتی وارد اقدام به خرید میکند چه میشود؟
مهدی مهرپور، کارشناس اقتصادی در همین رابطه در صفحه توئیتر خود نوشت: «در حالی که ستاد تنظیم بازار قیمت هر کیلو مرغ را برای مصرفکننده 11 هزار و 500 تومان تعیین کرده، اما بررسی قیمتها در بازار نشان میدهد هر کیلو مرغ از 15 هزار و 500 تا 16 هزار و 100 تومان فروخته میشود. دولت به شهروندان توصیه کرده مرغ بالای 11 هزار و 500 تومان نخرید، ملت را سرکار گذاشتید؟ این هم شد راهکار؟»
در موردی مشابه، دو روز پیش یزدان سیف، معاون وزیر جهاد کشاورزی گفته بود: «قیمت بستههای ۹۰۰ گرمی شکر چهار هزار تومان است و مردم بستههای یک کیلویی شکر را بالاتر از 4200 تومان نخرند.»(!)
این در حالی است که شکر با قیمت مذکور در بازار دیده نمیشود و مردم مجبورند با قیمتهای بالاتری شکر بخرند. با توجه به اجرا نشدن نرخهای دولتی، اگر قصد دولت از اعلام این نرخها صرفا توصیه است، پس چه نیازی به این همه نهادهای عریض و طویل وجود دارد؟ اگر هم اعلام این نرخها الزام آور است پس چرا صرفا به توصیهها بسنده میشود؟
وقتی دولت نرخ کالاها را اعلام میکند، در عمل باید نشان دهد که چنین نرخهایی در عمل هم رعایت میشود وگرنه وقتی توان اجرای آن وجود ندارد، اعلام این نرخها فقط به معنی سرکار گذاشتن مردم و به عبارت بهتر، گفتار درمانی است.
اینکه به مردم بگوییم اگر نرخ مرغ بالاتر از 11 هزار و 500 تومان بود نخرید، یا اگر شکر بالاتر از 4200 تومان بود نخرید، چاره کار نیست زیرا وقتی قیمتها در بازار بالاتر از میزان مصوب است، مردم از کجا کالاهای مذکور را با نرخهای دولتی خریداری کنند؟!