مروری بر کارنامه رجبعلی مزروعی، از فراریان فتنه 88
اقدامات مزروعی، تحسین «بوش» را برانگیخته بود
در این اطلاعیه که در وبسایتهای «نوروز» و «امروز»، از منابع سازمان مجاهدین انقلاب منتشر شد، ضمن اتهامزنی به نظام جمهوری اسلامی مبنی بر حرکت به سمت سلطنت اسلامی چنین آمده بود: «ایران بار دیگر در یکی از نقاط عطف تاریخی خود قرار گرفته است، در یک سو حاکمیتی قرار دارد که پس از کودتای انتخاباتی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ با اتکاء به نیروهای سرکوبگر پلیسی، امنیتی، نظامی و شبه نظامی، میرود با تحریف و استحاله آرمانهای انقلاب اسلامی، روند تبدیل جمهوریت به سلطنت مطلقه زیر لوای دین را تکمیل و جمهوری اسلامی را به سلطنت اسلامی مبدل سازد.»
وبسایت BBC در گزارشی و به نقل از یک منبع نزدیک به اصلاحطلبان، این گروه سیاسی را حاصل پیوند سازمان مجاهدین انقلاب با برخی افراد خارجنشین دانسته و گفت: «قبل از انتخابات جنجالبرانگیز ریاست جمهوری در ایران، تعدادی از افراد مرتبط با این حزب در خارج از کشور تحصیل میکردند که بعد از وقایع مربوط به ناآرامیها توانستند مواضع خود را با سازمان مجاهدین انقلاب هماهنگ و فعالیت خود را به عنوان شاخه برونمرزی این سازمان آغاز کنند.»
به گفته این شخص، به زودی اعضای این گروه سخنگوی خود را معرفی خواهند کرد که کمتر از دو ماه بعد قرعه سخنگویی به نام مزروعی خورد و وی در فروردین ۱۳۹۰ به عنوان سخنگوی آن انتخاب شد. همچنان که مزروعی خود اشاره میکند «هر دوی این احزاب از ابتدا با تمام توان از آقای موسوی در انتخابات حمایت کردند و بعد از آن هم همراه و همگام مهندس موسوی و جنبش سبز بودند.» (1) او بعد از حوادث 88 و تشکیل شورای راه سبز امید به اعضای آن پیوست.
عناوین مهمترین موضوعاتی که توسط حزب مشارکت و مزروعی (از اعضای این حزب) در طول دوره اصلاحات مطرح شد عبارتند از: حاکمیت دوگانه، خروج از حاکمیت، از سرگیری رابطه با آمریکا، عدم اولویت توجه به مشکلات اقتصادی مردم، عدم ضرورت برخورد با مفاسد اقتصادی و اجتماعی، حذف نظارت استصوابی، توسعه سیاسی و جامعه مدنی.
رئیس انجمن صنفی مطبوعات
مزروعی از سال ۱۳۶۹ فعالیتهای مطبوعاتی خود را به طور حرفهای در روزنامه سلام پی گرفت و در این روزنامه در ردههای عضو تحریریه، دبیر بخش خارجی و اقتصادی و عضو شورای سردبیری فعالیت کرد. با توقیف و تعطیلی روزنامه سلام در تیرماه ۱۳۷۸، با روزنامههای صبح امروز، مشارکت، نوروز، یاس نو، اقبال، وقایع اتفاقیه و سرمایه فعالیتهای مطبوعاتی خود را ادامه داد.
با تشکیل اولین مجمع عمومی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران و تصویب اساسنامه و برگزاری انتخابات هیئت مدیره (مهر ۱۳۷۶)، مزروعی به عنوان عضو هیئت مدیره انجمن انتخاب و با رای اعضای هیئت مدیره به ریاست این نهاد منصوب شد. در پی احراز تخلفات قانونی در این انجمن، مطابق قانون انحلال آن اعلام شد، اما او از پذیرش حکم انحلال سر باز زده و همچنان خود را رئیس آن انجمن منحله معرفی میکند. گفتنی است از جمله نکات منفی دوران مدیریت مزروعی بر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، ارتباط مشکوک او با محافل بیگانه است. سفرهای متعدد به خارج از کشور ذیل این عنوان و با استفاده از امکانات این انجمن و اختصاص بخشی مخفی به امور روزنامهنگارانی که به علت ارتکاب جرم زندانی بودند، در ساختمان این انجمن، بخشی از فعالیتهای ضدامنیتی مزروعی بود. در سال 1384 که شبکه رسانهای سازمانیافته توسط بیگانگان در کشور کشف و حنیف، پسر مزروعی، نیز دستگیر شد، وی تلاش کرد از این فضا به نفع خود استفاده کند و ممنوعالخروجی خود را به دستگیری پسرش نسبت دهد. اما واقعیت آن بود که مزروعی در آستانه سفر به دانمارک ذیل ارتباطات صنفی، قصد مسافرت به این کشور و ارتباط با برخی محافل را داشت که ممنوعالخروج شد.
آنچه مزروعی را برجستهتر از همفکرانش در پروژه سکولاریزاسیون مینماید، سمت او در این پروژه است. از میان پستها و مسئولیتهایی که در دوره اصلاحات داشت، پست وی در مقام رئیس انجمن صنفی مطبوعات از همه مهمتر است. او در این مقام اقداماتی را رهبری کرد که تحسین رئیسجمهور وقت آمریکا، «جورج بوش» را برانگیخت.
مراسم گرامیداشت روز خبرنگار در هفتمین جشنواره مطبوعات (1379) در حالی برگزار شد که مزروعی (رئیس انجمن صنفی مطبوعات) آن را سوگواره نامید. در این مراسم از روزنامهنگارانی مانند اکبر گنجی، عمادالدین باقی، ماشاءالله شمسالواعظین، نیکآهنگ کوثر و ... تقدیر به عمل آمد. مزروعی در هفتمین جشنواره مطبوعات ضمن حمایت از احمد زیدآبادی (روزنامهنگار ملی- مذهبی) در رثای چند روزنامه زنجیرهای هتاک به مقدسات و ارزشهای ملت ایران گفت: «هفتمین جشنواره مطبوعات در واقع مجلس ترحیم روزنامههاست و بهتر است آن را سوگواره بنامیم»
براندازی نرم
تابستان 1380 همراه با خشکسالی در بسیاری از نقاط کشور از راه رسید و مناطقی از استان گلستان نیز دچار سیل شد. در این شرایط به جای اینکه دلمشغولی نمایندگان مجلس ششم هموطنان آسیبدیده از سیل و خشکسالی باشد، بیشتر به دغدغههای سیاسی و اهداف حزبی پرداختند. گروهی از نمایندگان مجلس که مزروعی نیز در میان آنها بود به اوین رفتند تا همچنان بتوانند جایگاه خویش را در تیتر اول روزنامهها حفظ کنند. آنها در ضیافت ناهار در کنار «عبدالله نوری» شرکت کردند. پس از این دیدارها نمایندگان اصرار داشتند که با «عزتالله سحابی» (از اولین اعضای نهضت آزادی ایران) نیز دیدار کنند و به او دلگرمی بدهند. اگرچه این دیدار میسر نشد اما نامهای با حدود 150 امضاء در حمایت از سحابی نوشتند.
عزتالله سحابی به همراه عباس عبدی و ابراهیم یزدی (دبیرکل نهضت آزادی ایران) یک ماه قبل از آشوبهای خیابانی تیرماه 1378 همراه با «گری سیک» (مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا و مسئول ارتباطگیری با اصلاحطلبان) و هوشنگ امیراحمدی (جاسوس سیا) در سمینار «ایران در قرن 2000» که در کشور قبرس برگزار شد، شرکت کرده بودند. حمایت نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم از عزتالله سحابی در حالی صورت گرفت که وی در مهر 1379 و همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید در دانشگاهها، به دانشکده حقوق رفت. این جلسه به دعوت انجمن اسلامی این دانشکده شکل گرفت و سحابی در آن جلسه گفت «آرامش چه معنی دارد. وقتی میخواهیم استراتژی کلی را طراحی کنیم باید ببینیم فضا چه اقتضایی دارد. فضا اگر عدم آرامش را اقتضا میکند، آرامش جایی ندارد...»