kayhan.ir

کد خبر: ۱۵۵۱۵
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۲

حدیث ثقلین، سند گویای امامت حضرت مهدی(عج)

آنچه در پی می‌آید بررسی نقش آرمان و امید در میان ملتها و اهمیت انتظار در اسلام و اثبات امامت حضرت حجت(عج) براساس حدیث ثقلین است که به مناسبت فرارسیدن میلاد آن حضرت تقدیم خوانندگان عزیز می‌شود.

 عباسعلی اختری

در مبارزه فرهنگی و تهاجم به مبانی فرهنگ و اندیشه، دشمنان سعی می‌کنند، اصول و مبانی اصلی را متزلزل کنند. به ویژه آن اصولی که به حقیقت، حیات و زندگی انسانی را تامین می‌کند.
در تحلیل‌های قرآنی و فلسفه‌های اجتماعی چندعامل را به وجود آورنده حیات شمرده‌اند از قبیل: علم،‌عدل، دین، جهاد و دفاع، آرمان وامید.
به نظر می‌رسد، روشن‌ترین عامل حیات که همه اقشار آن را درک می‌کنند، موضوع امید و آرمان و انتظار دست یافتن به هدف است. «آرمان و امید» عنصر اصلی حیات و زندگی و سلول پدیدآورنده تاریخ است. بدون سرمایه «امید» اثری از حیات نبوده و بالاخره تاریخی وجود نخواهد داشت. هرگونه حرکت وکوششی به دنبال «انتظار» رسیدن به هدف و آرمانی انجام می‌گیرد.
آرمان و امید هر ملت و جمعیتی، دورنمای آینده و نمایانگر تاریخ آینده آنان است. از آرمان‌های هر جامعه و ملتی، تا حدودی می‌توان آینده‌شان را پیش‌بینی کرد و انجام سرنوشت هر فرد و جامعه‌ای غالبا تجسم و تبلور آرمان‌ها وامیدهای آنهاست که به اراده طبیعی (یا ساختگی) آنان به تدریج جامه عمل پوشیده است. یک جامعه بیدار و هوشیار، آنچه را که آرمان و مورد آرزوی اوست، می‌خواهد و آنچه را می‌خواهد، با اراده پیگیری می‌کند و در اثر پشتکار به آن می‌رسد. چرا که خواستن همان توانستن است. پس آرمان‌ها، خواسته‌هاست و خواسته‌ها با اراده انسانها تحقق می‌یابد. اراده اجتماع، مظهر بزرگ‌ترین نیرو و به وجود آورنده عظیم‌ترین قدرت است، انسانها با این قدرت در شرایط مساعد و برخورداری از رهبران شایسته مسیر تاریخ را تغییر می‌دهند.
«امید و انتظار» خمیره اصلی هر دوران از تاریخ است. می‌توان گفت بزرگ‌ترین فلسفه تاریخ «انتظار» است. و به عبارت روشن‌تر، تاریخ برابر است با موضوع انتظار، به اضافه خود انتظار، به علاوه عوامل تحقق آن موضوع منتظر. چرا که هر نوع انتظار، بدون تردید، مبتنی بر قواعد و قوانینی است که براساس یک سلسله وقایع علت ومعلولی عمل می‌کند.
انتظار در اسلام
در اسلام ناب یعنی اسلام اصیل که بر مبنای اهل بیت پیغمبر و عترت آن حضرت تبیین گردیده «انتظار» در زیباترین و عالی‌ترین شکل آن در مبانی عقیدتی گنجانیده شده است.
مسلمانان راستین، انتظار روزی را دارند که مطابق وعده قرآن، اسلام در سراسر جهان حاکم گردد، عدالت در همه جا گسترده و همه عوامل ستم و تجاوز منهدم شود.
امتی که به حقیقت، انتظار رسیدن به این هدف متعالی را دارد، معتقد است که این آرمان فوق‌العاده، سرانجام به رهبری بزرگ منجی عالم، نهمین نسل حسین‌بن علی‌بن ابی‌طالب، حضرت مهدی(عج) تحقق خواهد یافت و این چیزی است که صدها روایت از پیغمبر و آل او (علیهم‌السلام) گویای آن است.
وظیفه منتظر واقعی
منتظر واقعی کسی است که با کسب علم و آگاهی و کار و تلاش و کوشش، از هر جهت خود و جامعه را برای رسیدن به این آرمان ساخته و زمینه سازی کند و بدینگونه است که در هیچ شرایطی نومیدی به خود راه نمی‌دهد و ثمره تلخ جبرگرائی و در هر شرایط «سوختن و ساختن» را انحراف در بینش و عقیده می‌شمارد (که مخالفان امامت و منحرف‌شدگان از صراط‌مستقیم آنرا تدارک کردند). بنابراین منتظر راستین در مقابل هیچ قدرتی جز حق و عدالت تسلیم  نمی‌شود و بدیهی است که انتظاری چنین جوشش‌آفرین، خود از بزرگ‌ترین عبادات و خود فرج و نجات خواهد بود. چنان‌که رسول خدا(ص) فرمود: «افضل اعمال امت من انتظار فرج از درگاه خداوند است»(1) و دهها روایت دیگر.
این اعتقاد و این انتظار حیات‌بخش است که دشمن را به هراس افکنده و دجال زمان «سازمان سیا» در آخرین تحقیقات خود برای یافتن علل روحیه مبارزه و شهادت‌طلبی در جهان تشیع به این نتیجه رسید که اعتقاد به امامت امام حسین(ع) و فرزندان او و اعتقاد به وجود مقدس امام غائب حضرت مهدی(عج) بزرگ‌ترین عامل است و به دنبال آن در زمان حضور آمریکایی‌ها در عراق، شیعیان عراقی و زائران ایرانی در عراق را مورد سؤال و بازجویی قرار داده که مهدی کیست و در کجاست؟
در همین راستا عوامل دشمن هم تلاش‌های مذبوحانه‌ای انجام می‌دهند و کسانی که در مقابل منطق و استدلال‌های محکم یک آیین و مکتب، موضع مخالفت و دشمنی دارند و در عین حال حرفی برای ارائه کردن ندارند، سعی می‌کنند در میان پیروان آن آیین، شبهه ایجاد کرده و مردم را از درک حقیقت باز دارند و چنین است که شبهاتی کهنه و قدیمی و بی‌ارزش را تکرار می‌کنند از قبیل اینکه: 1-امام حسن عسکری فرزندی نداشته 2- چه کسی آن فرزند را دیده 3- قائم آل پیغمبر فلان و فلان بوده و قیام کردند و گذشتند 4- چگونه ممکن است کسی عمری بدین‌گونه طولانی داشته باشد؟ 5-چرا آن امام همچنان در پس پرده غیبت است و ظاهر نمی‌شود؟ 6-امامی که غائب است و مردم دسترسی به او ندارند، چگونه مردم را هدایت و رهبری می‌کند؟ 7-چرا کسی او را نمی‌بیند؟
البته شبهه (همان طور که از نامش پیداست) فقط برای تردیدآوری است و چیزی جز «بعید پنداری» بشمار نمی‌رود و بدیهی است که شبهه و تردید در مقابل ادله محکم دینی و برگرفته از قرآن و احادیث معتبر جهان اسلام، ارزشی نداشته و چون کف روی آب با تابش نور آگاهی نابود می‌شود. قرآن اشاره می‌کندکه «کافران به جمعیت خودشان پیشنهاد می‌کردند، به قرآن گوش فرا ندهید و در مقابل آن لغوی را مطرح کنید، باشد که بر آن غلبه یابید» (فصلت 26)
ولادت امام مهدی(عج)
در منابع اسلامی، روایات متواتر و قطعی، از میلاد حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکری(ع) در سال 255هـ ق خبر داده است.(2) و در روایات متواتر بسیار از پیغمبر و دودمان آن حضرت آمده که امامان مسلمانان و جانشینان پیغمبر(ص) بعد از آن حضرت دوازده نفرند و حضرت مهدی نهمین نفر از نسل حضرت امام حسین بن علی(ع) است. (3) در روایات بیشمار آمده که برای او یک غیبت کوتاه و یک غیبت طولانی خواهد بود.(4) و اینکه در زمان غیبت او مردم چگونه از او استفاده می‌کنند.(5) و اینکه بعد از زمانی طولانی ظهور می‌کند و جهان را پر از عدل و داد می‌کند(6) و علائم بسیاری برای ظهور او ذکر کرده‌اند.(7) و نیز افراد بسیاری به دیدار او مشرف شده‌اند(8) و نیز دهها دستور و نامه از طرف او برای امت صادر شده است.
از طرف دیگر علماء و دانشمندان علم «درایه و علم الحدیث» می‌دانند که روایت متواتر را هیچ کس نمی‌تواند انکار کند. چه آن که هزارها مسئله مربوط به اسلام و احکام اسلامی از طریق همین روایات ثابت شده است و همه عقلای جهان روایات و نقل متواتر را پذیرفته و به آنها پایبند هستند.
منکران امامت
در اینجا یک مطلب بسیار تاسف‌آوری مطرح است و آن اینکه بعضی از فرقه‌های اسلامی، اصل امامت را درک نکرده‌اند و نه تنها امام دوازدهم، بلکه امامان قبل او را نیز معتقد نیستند.
و بدیهی است که از برکات درس انتظار بی‌بهره‌اند و به همین جهت حرکت‌های انقلابی نیز در میان آنها دیده نمی‌شود و دشمن نیز می‌فهمد که آنها به خاطر عدم درک مسئله رهبری صحیح جهان اسلام، تحرک انقلابی نخواهند داشت.
روشن است که سخن با آنها باید از اصل امامت شروع شود که در قرآن ده‌ها آیه به آن توجه داده و صدها روایت بر ضرورت امامت دلالت دارد. در منابع اصیل اهل سنت نیز احادیث بسیاری از پیغمبر نقل کرده‌اند که پیغمبر گرامی اسلام برای رهبری جامعه اسلامی بعد از خودش دوازده نفر را معین نموده است.
عده زیادی از علمای سنی نیز به‌ خصوص درباره حضرت مهدی(عج) کتاب نوشته‌اند. (9)
قرآن در سوره مائده و غیر آن توجه داده که مهم‌ترین مسئله جهان اسلام بعد از خداشناسی مسئله زعامت و رهبری جهان اسلام در طول تاریخ است. (10) این حقیقتی است که عقل سلیم و همه عاقلان بی‌غرض و مرض آن را درک می‌کنند.
آیا ممکن است؟ آن کتابی که خود اعلام می‌کند که بیانگر هر چیز است (11)، تکلیف مهم‌ترین مسئله جهان اسلام، یعنی رهبری بعد از پیغمبر را مشخص نکرده باشد؟ هرگز! و مطابق تفسیر صحیح قرآن، این همان چیزی است که خداوند به پیغمبر(ص) فرمود اعلام کن و اگر اعلام نکنی، وظیفه رسالت خود را انجام نداده‌ای و پیغمبر اعلام کرد و رهبران بعد از خود را مشخص فرمود.
در عصر پیغمبر، حضرت محمد(ص) خود عهده‌دار رهبری و هدایت جامعه و بیانگری اسلام بود و تا قیامت که شریعت اسلام ادامه دارد، بطور ضروری باید کسی از طرف خدا این مسئولیت را عهده‌دار باشد.
اما اینکه بیانگران اسلام از طرف خدا، بعد از پیغمبر چه کسانی و چه تعدادی هستند و ویژگیهای آنان چیست، اینها طبق نقل متواتر و قطعی بیان شده است. (نقل متواتر را کسی نمی‌تواند انکار کند، نقل متواتر در نهایت مستند به عقل می‌شود، چنانکه بسیاری از امور ملل جهان را ما از نزدیک ندیده‌ایم ولی به کمک نقل قطعی دریافت کرده‌ایم).
حدیث ثقلین، دلیل محکم بر امامت امام‌مهدی(عج)
پیغمبر گرامی(ص) طبق حدیث متواتر ثقلین که عده زیادی از علماء شیعه و سنی آن را نقل کرده‌اند (12) فرمود: «من دو امانت بزرگ در میان شما می‌گذارم که تا وقتی بر آن دو آویزید هرگز گمراه نخواهید شد، این دو از هم جدا نمی‌شوند تا به من بازگردند و آنها عبارتند از کتاب خدا و عترت من اهل بیت‌ من» این روایت بسیار متقن گویای آن است که تا قیامت که اسلام رسمیت دارد و قرآن مطرح است، باید در کنار آن، همتای آن نیز که شخصی از عترت است مطرح باشد. یازده نفر از امامان معصوم و از عترت رسول خدا(ص) عمر دنیوی خود را گذرانده‌اند که آخرین آنها حضرت ابومحمد حسن‌بن‌علی العسکری(ع) بود که در سال 260 هجری به شهادت رسید و در سامرا در کنار قبر پدرش امام دهم(ع) مدفون گردید.
علاوه بر روایت ثقلین، پیغمبر طبق روایات متواتر که علاوه بر شیعه، علماء بزرگ اهل سنت نیز آن را نقل کرده‌اند، تعداد امامان و جانشینان خود از عترت را دوازده نفر به نام معین کرده است.(13)
بنابراین تنها کسی که از سال 260 هجری تاکنون می‌تواند در کنار قرآن مطرح باشد، شخص دوازدهم آنها یعنی حضرت مهدی فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
امام زرقانی مالکی در کتاب شرح المواهب از علامه سمهودی نقل می‌کند که گفت: «این روایت می‌فهماند که به‌طور مستمر تا قیامت در میان امت، کسی هست از عترت پیغمبر که شایسته است همه امت به او متمسک باشند وگرنه این ترغیب بجا نمی‌بود، همچنان که «کتاب الله» این‌گونه است ولذا این دو امان برای اهل زمین است و هرگاه نباشد اهل زمین نخواهند بود.»(14)
پس حدیث وزین و بسیار معتبر ثقلین خود یک دلیل مستقل بر وجود امامی از عترت در این عصر و زمان است و او کسی جز حضرت مهدی(عج) نمی‌تواند باشد که پیغمبر و یازده امام معصوم (علیهم‌السلام) در صدها روایت از تولد و پنهان بودن میلاد و از غیبت طولانی و عمر طولانی وی و ظهور و علائم ظهور او خبر داده‌اند.
با این حال کسانی هستند که چشم عقل و درک خود را از همه حقایق بسته و خفاش‌گونه درصددند خورشید حقیقت و مقام امامت و شخص امام دوازدهم را انکار کنند که قطعا ره به جایی نخواهند برد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی‌نوشت‌ها:
1- کمال‌الدین شیخ صدوق ج 2 ص 644
2- کمال‌الدین ج 2 ص 424
3- منتخب‌الاثر ص 81 باب 7
4- کمال‌الدین ج 1 ص 20 و منتخب‌الاثر ص 251
5- منتخب‌الاثر ص 270
6- همان ص 290
7- همان ص 439
8- همان ص 355 تا 412
9- همان ص 5
10- المائده آیه 3 و 67
11- النحل/ 89
12- بحار ج 23 ص 108 نقل از 20 منبع سنی
13- الغدیر ج 1 ص .... تا 166 و ذخایر العقبی ص 136
14- الغدیر ج 3 ص 80