نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
از باغ سیب و گلابی برجام تا آب باریکه اینستکس دریغ از سر سوزنی عبرت!
روزنامه زنجیرهای آرمان در یادداشتی با دفاع از لوایح پالرمو و ضمن تاکید بر تصویب FATF وضعیت اقتصادی کشور را خراب و تحریمها را موثر خواند.در این یادداشت آمده است: وضع اقتصادی مردم و معیشت آنان به شدت خراب است. گرانی بیداد میکند. علت این فلاکت عمومی اولا به سبب فساد فراگیر اقتصادی است و دوم، بیتردید اثر خردکننده تحریمها میباشد.
سرویس سیاسی-
نویسنده افزوده است : آمریکا به براندازی نظام از طریق فلج کردن اقتصاد و ایجاد گرانی و بینوا کردن اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران کمر بسته است و اتحادیه اروپا نیز برقراری همان آبباریکه اینستکس را مشروط و منوط به تصویب «افای تی اف» کرده است، عدم موضعگیری شفاف و شجاعانه در حمایت از تصویب این قوانین و مقررات آیا در راستای حمایت از حقوق اکثریت مردم ایران است یا در تحلیل نهایی آب به آسیاب تحریمهای ظالمانه آمریکا میریزد و بهانه به دست اتحادیه اروپا میدهد که حتی از حمایت سیاسی از برجام نیز دست بردارد.درباره این یادداشت نکات متعددی وجود دارد که محوریترین آن توهین و حقارتی است که از سوی نویسنده به ملت ایران در آن تحمیل و توجیه شده است، نویسنده میگوید اگر این لوایح پذیرفته نشود آب باریکه « نفت در برابر غذا» که اروپا چون صدقهای ارائه کرده است را نیز نخواهیم داشت و چه بهتر که هر چه میگویند بپذیریم تا این آب باریکه را نیز از دست ندهیم. توهین مندرج در این بند چنان شدید و تاسف بار است که ساحت ملت رشید و مسلمان ایران از آن دور میباشد. ملت ایران هر چه داشته و دارد را به مدد رشادتهای خود به دست آورده و نیازمند آب باریکه نیست که از این و آن و با منت فراوان بگیرد.
نکته دوم اینکه مگر گفته نشده بود اگر برجام را بپذیریم تحریمها در همان روز نخست برداشته میشوند امروز پس از سه سال تحریمها سر جای خود باقی است و برای انجام وعدهای که پیش از این سخنش گفته شده بود خواهان رفتن زیر بار تعهدات جدید هستند، سؤال اینجا است که چه تضمینی وجود دارد که اگر این لوایح پذیرفته شوند باز طرف غربی تعهدات جدیدی را پیش نکشیده و آن را به تیم مذاکرهکننده ایران تحمیل نکند؟! اصلاحطلبان که تا دیروز وعده باغ سیب و گلابی برجام میدادند امروز به آب باریکه اینستکس رسیدهاند اما ظاهراً قرار نیست از مسائل این چند سال عبرت بگیرند.
پس دلیل این همه رأی به رقیب رئیسجمهور مستقر چه بود؟!
کیانوش راد عضو حزب اتحاد ملت در گفتوگو با آفتاب یزد اظهار داشته است : «دولت اصلاحات و دولت اول روحانی بیشترین درصد رضایتمندی را داشتند.»در بخشی از این مصاحبه آمده است : « جامعه ایران با تصویب برنامه جامع اقدام مشترک در دولت اول شیخ دیپلمات یکبار دیگر بازگشت امید و آرامش به کشور و بهبود روابط ایران با جامعه جهانی را تجربه کرد و نرخ تورم در دولت یازدهم از 40 درصد به 8 درصد کاهش یافت. اما با این همه اصولگرایان بازهم مدعیاند که وضعیت کنونی ناشی از انتخاب بد مردم است! حال آنکه نگاهی کوتاه به عملکرد دولت اصلاحات و روحانی و احمدینژاد به خوبی بیانگر واقعیت این است که کدام رویکرد به نفع کشور و جامعه ایران بوده است.»
درباره اظهارات کیانوش راد نکاتی است که به اختصار به آن میپردازیم نخست آنکه اگر بیشترین میزان رضایتمندی از دولت اول روحانی وجود داشت میزان 16 میلیون رای رقیب رئیسجمهور مستقر که به معنای رای منفی به دولت یازدهم بود چه معنایی داشت؟! در کدام یک از دورههای انتخابات ریاستجمهوری رقیب رئیسجمهور مستقر به این میزان رای آورده است که در دوره اخیر شاهد آن بودیم؟!
نکته دوم اینکه اگر در دولت اول روحانی پیش از تصویب و اجرایی شدن برجام وضعیت اقتصادی خوب بوده است چرا پس از برجام این وضعیت به هم ریخت و نامناسب شد؟! آیا برکت قدم برجام بوده که تورم سیر صعودی به خود گرفته و حالت انفجاری یافت؟! برجام که حاصل آن در دولت دوم روحانی وضعیت کنونی اقتصادی و معیشتی است چه دفاعی را میتواند انتظار داشته باشد؟!
و نکته سوم؛ یکی از عادات مدعیان اصلاحات ترساندن مردم از گذشته برای ادامه روند کنونی است، در حالی که گذشته نه آن گونه که تصور میکنند سیاه است و آینده نیز نه آن میزان که میگویند با وجود آنان سفید، کافی است به تبلیغات جریان اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری نظر بیندازیم که میگفتند اگر به رقیب رای بدهید نرخ دلار به 5 هزار تومان صعود خواهد کرد و امروز نرخ دلار بیش از 12 هزار تومان را تجربه میکند و آنان میگویند اگر ما نبودیم جنگ میشد و...!
فضاسازی برای ادامه مسیر خسارت بار «اجرای برجام به هر قیمت»!
روزنامه همشهری در گزارشی با عنوان «احیای برجام، شعار انتخاباتی دموکراتها» نوشت:«کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا با تصویب بیانیهای از دولت واشنگتن خواست به برجام بازگردد...برنی سندرز از مهمترین مخالفان ترامپ در سیاست خارجی، رسما وارد انتخابات شد...برنی سندرز از حزب دموکرات یکی از حامیان برجام در آمریکاست».
برخی دولتمردان در کنار رسانههای زنجیرهای اینگونه القاء میکنند که بیدستاوردی برجام به دلیل روی کارآمدن ترامپ و در ادامه، خروج آمریکا از برجام است.این جریان با ایجاد دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب-جمهوری خواهان بد» مدعی هستند که اگر دموکراتها دوباره به کاخ سفید برگردند، برجام احیا خواهد شد! این ادعای مضحک در حالی است که برجام در دولت باراک اوبامای مودب! و باهوش!-به تعبیر دولتمردان- بارها و بارها به صورت فاحش نقض شد!
دولت اوباما تنها 24 ساعت پس از آغاز اجرای برجام-دی 94- تحریمهای جدیدی علیه ایران تصویب کرد! این روند با تمدید قانون آیسا، تمدید قانون وضعیت اضطراری علیه ایران، تصویب قانون محدودیت ویزا، غارت 2 میلیارد دلاری اموال مردم ایران و...ادامه یافت. رسانههای زنجیرهای با دروغ «احیای برجام توسط دموکرات ها» در پی آن هستند تا رویکرد خسارت بار «اجرای برجام به هر قیمت» را استمرار دهند!
دوگانه جدید ناراضیتراشها؛ «معیشت ـ ماهواره»
روزنامه اعتماد دیروز گفتوگویی را با شهیندخت مولاوردی دستیار پیشین رئیسجمهور در امور شهروندی منتشر کرد. وی در اظهارنظری به سیاق همیشگی مدعیان اصلاحطلبی به اعتماد گفته: «اتفاقی که در جریان پرتاب ماهواره دوستی افتاد در نوع خود بدیع و بیسابقه بود و رویکرد و مواجههای که با این پدیده صورت گرفت و صداقتی که به خرج داده شد، آن سقوط و شکست را به موفقیت تبدیل کرد. در عین حال که همزمان شاهد نضج اعتراضاتی هم هستیم و در این شرایط باید بپرسیم که این هزینهها در شرایطی که خیلی از مردم به نان شب خود محتاجند، چه ضرورتی دارد؟»
طیفی که به درگاه آمریکا و اکنون هم اروپا دخیل بسته، عجیب نیست که با بهانههای جذاب، تقلایش زدن تیشه به ریشه توانمندیهای داخلی باشد. بعد از اینکه با عملیات روانی و دوگانهسازی مردم را فریب دادند و روی کار آمدند، پیامد سیاستهای غلطشان شد گوشت 120 هزار تومانی، پراید 45 میلیونی، بریده شدن نفس تولید، بیکاری هزاران کارگر و رکود در تمام عرصههای اقتصادی و صنعتی. به این وضعیت البته قانع نیستند تا همه روزنههای شکوفایی و پیشرفت را هدف قرار دهند. چه اینکه قبلا از ترس اخم دشمن ماهواره را به انبار بردند. در ناکارآمدیشان همین بس که علاوهبر دوگانه «معیشت ـ موشک» دوگانه «معیشت ـ ماهواره» میسازند.
آسمان و ریسمان نباف آقای تئوریسین!
عباس عبدی دیروز در روزنامه اعتماد نوشت: «مشکل تولید فقط به سطح فناوری مربوط نیست. ما نمیتوانیم یک وسیله و کالای با کیفیت بالا را تولید کنیم، ولی با قیمت بسیار گران که خریداری نخواهد داشت. در واقع اگر بتوانیم چنین کالایی را وارد کنیم در مقایسه با تولید آن به شدت به صرفه است. ولی در جریان تولید موشک با وضعیت دیگری مواجهیم. اول اینکه موشک را بدون قید و شرط نمیفروشند یا برخی کشورها به دلایل امنیتی علاقه ندارند که در تامین نیازشان به این کالاها به واردات وابسته باشند، لذا به هر قیمتی شده میکوشند که نیازهای خود را از حیث این کالاها در داخل کشور تامین کنند. در نتیجه هرگونه سرمایهگذاری ولو غیر اقتصادی را در این راه به کار میاندازند. چنین تولیداتی لزوما اقتصادی نیست و اگر قرار باشد که همه کالاها از جمله کالاهای مصرفی نیز به این صورت تولید شود، کل اقتصاد کشور دچار بحران خواهد شد. بنابراین فرآیند تولید موشک از طریق غیر اقتصادی و بهکار گرفتن افراد و کارشناسان برجسته و با حقوقهای بالا و غیررقابتی و بسیج تمام امکانات کشور برای تولید آن کالا و مستثنی بودن از تمامی مقررات، قابل تعمیم به تولید سایر کالاها نیست.»
این مغلطهگریها ناشی از فشل بودن مدعیان اصلاحطلبی در اداره کشور است. آسمان و ریسمان به هم میبافد که قابلیت تعمیم موفقیت جریان انقلابی در عرصههای مختلف به دیگر عرصهها را نفی کند. مگر قرار است روند و سازوکار مختص تولید موشک در تولید سایر کالاها به کار رود؟ اینکه غیرعقلی است و پرواضح است. مسئله اهمیت نقشآفرینی جریان انقلابی با «همت، انگیزه و کوشش» مثالزدنیاش در شکوفایی اقتصاد و بهبود معیشت مردم است نه بکارگیری سازوکار مخصوص تولید موشک در عرصههای اقتصادی. گرچه اینها بدیهی و روشن است اما مغلطه و تقلا برای انحراف اذهان، شاکله بسیاری از نوشتههای این نویسنده را تشکیل میدهد. او لفظ پرداز خروج از حاکمیت هم بوده! مدعیان اصلاحطلبی همیناند.
انتقاد عارف از ناکارآمدی مدیران و نظام اجرایی
روزنامه سازندگی دیروز گفتوگویی را با محمدرضا عارف، رئیسفراکسیون امید مجلس منتشر کرد. وی در بخشی از این مصاحبه اظهار داشته: «من مهمترین مسئله امروز را ناکارآمدی مدیران و نظام اجرایی کشور میدانم. همیشه بر این باور هستم که بیشترین ضربه را ناکارآمدی دولت، عدم هماهنگی در دولت و قرار دادن نیروها در جاهای نامناسب به برنامههای توسعه وارد میکند.»
یکی از انتقادات جدی به دولت روحانی این است که مجموعه دولت در اغلب موارد با پروژههای جنگ روانی، گفتاردرمانی را بر اقدام و عمل ترجیح میدهد. در این روش حل مشکلات اساسی به آینده حواله داده شده و در شرایط فعلی اقدام قابل توجهی انجام نمیشود. علاوهبر این تمامی مشکلات و کمکاریها به گردن دیگران انداخته میشود و ادعا میشود که دولت اختیارات لازم را ندارد!