نگاهی به موقعیت ممتاز و منحصر به فرد ایران اسلامی در منطقه غرب آسیا-بخش نخست
مؤلفههای قدرت در چهل سالگی انقلاب اسلامی
* فریده شریفی
ایران یکی از قدیمیترین تمدنهای جهان است که از نظر وسعت، جمعیت و موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی در جایگاه ویژه و ممتازی قرار گرفته است، در حوزه اقتصادی نیز از بزرگترین صادرکنندگان نفت به شمار میرود و دارای دومین ذخایر گازی جهان است، ایران با داشتن چنین جایگاه قدرتمندی در منطقه غرب آسیا همواره مورد رشک و حسادت دشمنان منطقهای و فرامنطقهای قرار داشته و وقوع انقلاب اسلامی و پیوند دین و دموکراسی نیز این کشور را دارای موقعیت منحصر به فردی کرده است به نحوی که از همان ابتدای تحقق انقلاب اسلامی دشمنان با ترفندها و توطئههای مختلف به مقابله با این انقلاب و نظام پرداختند.
کارشناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی و بینالمللی مولفههای مختلفی را به عنوان عوامل قدرت یک کشور عنوان میکنند از جمله جمعیت، قلمرو سرزمینی، منابع طبیعی، نفت و گاز، قدرت نظامی، داشتن فناوریهای برتر و... که جمهوری اسلامی ایران طی 40 سال گذشته با داشتن تمامی این مولفهها جایگاه ممتازی در منطقه غرب آسیا به دست آورده است. هرچند تلاشهای زیادی از سوی برخی از کشورهای منطقه و خارج از آن برای جلوگیری از نفوذ و پیشرفت ایران در منطقه صورت گرفت اما به یاری خداوند و حمایت مردمی، جمهوری اسلامی ایران تمامی مسائل و مشکلات را پشت سر گذاشته و کشوری مستقل و بدون وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای به جهان عرضه کردند.
موقعیتی ممتاز در غرب آسیا
نگاهی ساده به نقشه منطقه غرب آسیا و منطقه خلیج فارس نشاندهنده موقعیت منحصر به فرد و ممتاز جمهوری اسلامی ایران در این منطقه است. ایران به طور طبیعی بر تنگه هرمز که آبراه خروجی مهم اقتصادی و نظامی است اشراف کامل دارد و مورخان و اندیشمندان چه در گذشته و چه در حال همیشه اعتراف کردهاند که کشوری که کنترل تنگه هرمز را برعهده دارد یعنی بر کل منطقه غرب آسیا مسلط است.
«داوود شجاعی» کارشناس ارشد روابط بینالملل و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان به این مسئله مهم اشاره میکند و میگوید: «ابرقدرتها مخصوصا آمریکا از دیرباز تاکنون همواره از اینکه ایران کنترل تنگه مهم و استراتژیک هرمز را برعهده دارد در هراس هستند و همین وحشت و نگرانی باعث شده که گاه و بیگاه ناوگان دریایی خود را در مناطق مختلف منطقه ظاهر کنند.»
وی اضافه میکند: «ایران به لحاظ داشتن مرزهای طولانی آبی در خلیج فارس و دریای عمان دارای موقعیت ویژه و کلیدی است. موقعیتی که کشورهای حاشیه خلیج فارس که بسیاری از آنها از کوچکترین استانهای ایران هم کوچکترند چنین موقعیتی ندارند به همین دلیل سعی میکنند با اتکا به غرب و به ویژه آمریکا برای خود امنیت ظاهری خریداری کنند و چه پولها و سرمایههایی که برای این منظور به جیب سرمایهگذاران آمریکایی روانه میکنند؟»
این کارشناس و تحلیلگر بینالمللی همچنین میگوید: «کشورهای حاشیه خلیج فارس میدانند که امنیت منطقه خلیج فارس و حتی غرب آسیا بدون حضور یک کشور قوی و مقتدر مثل ایران امری ناممکن است، بنابراین باید این واقعیت را بپذیرند که امنیت منطقه به دست ساکنان و کشورهای منطقه تحققپذیر است و وابستگی به قدرتهای فرامنطقهای نمیتواند برای آنان امنیت و آسایش به همراه آورد.»
یک استاد دانشگاه نیز در این زمینه میگوید: «کشور ایران قبل از وقوع انقلاب اسلامی به آمریکا وابسته بود و دولتمردان آمریکا برای شاه وکشور ایران یک نقش ژاندارمی قائل شده بودند که کنترل منطقه را برای تامین منافع غرب برعهده گیرد اما تحقق انقلاب اسلامی این سیاست خارجی را کاملا به هم زد و نقش بر آب کرد و نظم جدیدی که آمریکا میخواست در منطقه ایجاد کند زیر و رو شد به همین دلیل از همان ابتدا اساس دشمنی با ایران پایهگذاری شد چرا که انقلاب اسلامی با ظهور خود تحول عظیمی نه تنها در منطقه بلکه در کل جهان ایجاد کرد و توانست بر دیگر کشورهای اسلامی و حتی جهان سومی تاثیر عظیمی بگذارد، از مصر و الجزایر گرفته تا کشمیر و کشورهای جنوب شرقی آسیا از حرکتهای اسلامی انقلاب الگو گرفته و انقلاب اسلامی را منشأ تحولات و قیامهای مردمی خود قرار دادند که نمونه آن را اکنون در بحرین مشاهده میکنیم.»
الگویی برای کشورهای منطقه
تا قبل از تحقق انقلاب اسلامی کشورهای منطقه غرب آسیا برای تامین امنیت خود وابسته به قدرت نظامی و سیاسی آمریکا و کشورهای غربی بودند و اکثر حکام خودفروخته کشورهای عربی بقای حکومت خود را در وابستگی به غرب میدانستند حتی انگلیس و فرانسه هم بعد از آمریکا وارد منطقه شده و علنا به تقسیم کشورهای منطقه غرب آسیا پرداخته و هر کدام حوزه نفوذی برای خود ایجاد کرده بودند. اما با وقوع انقلاب اسلامی پازل قدرت در منطقه به هم ریخت و تحولی عظیم به وقوع پیوست.
آیتالله «خلیل منصوری» مدرس حوزه علمیه قم، نویسنده، پژوهشگر و کارشناس مسائل فقهی و سیاسی در گفتوگو با گزارشگر کیهان در این باره میگوید: «انقلاب اسلامی در بستر گفتمانی امام خمینی(ره) که متاثر از اسلام است شکل گرفته است و به طور طبیعی منطقهای که جغرافیای سیاسی مسلمانان را شکل میدهد از چنین جریانی به شدت تاثیر میپذیرد. توفان بنیانفکنی که انقلاب اسلامی در این منطقه ایجاد کرد در هیچ جای جهان ایجاد نشد.
مردم منطقه به سبب شکستهایی که سالها آنان را در عقبافتادگی مطلق نگه داشته بود و حتی سرزمینهای آنان را اشغال کرده بود و به طور مستقیم بر آنان سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تحمیل میکرد در رنج و سختی بودند، در حالی که بر اساس اصل اولیه و مهم اسلام، هرگونه سلطه بیگانگان بر مسلمانان غیرقابل قبول است و باید با آن مبارزه شود.»
وی اضافه میکند: «بدتر از همه آنکه بخشی از مهمترین جغرافیای دینی منطقه یعنی فلسطین و قدس قبله اول مسلمانان به اشغال جریان غربی و صهیونیستی درآمد تا با آوارهسازی ملت مظلوم فلسطین و کشتار دستهجمعی آنان رژیم صهیونیستی نقش ژاندارم منطقه را پیدا کند و اهداف استعماری سرمایهداری غربی را پیش ببرد و بدین ترتیب امکان غارت ثروتهای مسلمانان از جمله نفت و گاز تسهیل بخشیده شود در حالی که انقلاب اسلامی با شعار مبارزه با ظالمان و مستکبران و اشغالگران به ویژه با بیان عدم مشروعیت رژیم صهیونیستی حرکت عمیقی در منطقه ایجاد کرد و مردم منطقه که در ناامیدی مطلقی به سر میبرند با رقههای امید در دلهای آنان زنده شد.»
بدون شک حضور یک کشور قدرتمند در منظقه مهم و استراتژیک غرب آسیا با منافع استعمارگران جور در نمیآید به همین دلیل از همان ابتدای انقلاب تصمیمهای جدی برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران در کاخ سفید، کاخ الیزه و دیگر کشورهای غربی اتخاذ شد.
«مهناز کرباسی» کارشناس مسائل بینالمللی نیز در اینباره میگوید: «پروژه ایران هراسی که از سوی آمریکا و با سرمایهگذاریهای کلان ایجاد شد دقیقا در راستای کاهش نفوذ ایران در منطقه و به خصوص کشورهای حاشیه خلیجفارس صورت میگیرد چرا که پس از انقلاب، ملتهای منطقه با الگو گرفتن از این انقلاب تلاش کردند که خود را از وابستگی به غرب یا شرق رها سازند و راه استقلال و عدم وابستگی را در پیش گیرند، بیداری اسلامی در منطقه غرب آسیا که نخستین جرقه آن از تونس با خودسوزی یک جوان آغاز شد نشاندهنده همین حرکت عظیم اسلامی در قالب الگوپذیری از انقلاب اسلامی ایران بود.»
وی اضافه میکند: «مردم منطقه نمیخواستند بیش از این تحت ظلم و ستم حاکمانی باشند که از غرب دستور میگیرند و منافع غربیها را به منافع ملتهای خود ترجیح میدهند به همین دلیل با شروع قیامهای مردمی در منطقه، حکام دیکتاتور و وابسته به غرب از جمله «زینالعابدین بن علی» رئیس جمهور تونس، «حسنی مبارک» رئیس جمهور مصر، «معمر قذاقی» دیکتاتور لیبی یکی پس از دیگری سرنگون شده و فرار را برقرار ترجیح دادند. دیکتاتور تونس به عربستان گریخت، حسنی مبارک به زندان افتاد و معمر قذاقی به دست انقلابیون کشته شد. بدین ترتیب میتوان گفت که دیپلماسی ایران و سیاست خارجی ایران که متاثر از جهانبینی اسلامی و دین مبین اسلام است در منطقه نفوذ زیادی داشته و کشورهای دیگر را تحت تاثیر قرار داد.»
این کارشناس خاطرنشان میکند: «این موقعیت ممتاز و جایگاه منحصر به فرد باعث شد که ایران از همان ابتدا با تهدیدات، چالشها و تحریمهای گوناگون مواجه شد حتی 8 سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که با دستور مستقیم آمریکا و متحدان غربیاش صورت گرفت دقیقا برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه بود.»
اقتداری وصفناشدنی
کشور ایران پس از انقلاب اسلامی با وجود مواجهه با هجمههای شدیدی که از سوی دشمنان صورت گرفت تضعیف نشد بلکه با اقتدار فراوان به پیش رفت تا جایی که نه تنها در زمینه دفاعی و نظامی، بلکه در زمینههای علمی و فناوری به پیشرفتهای بزرگی دست یافت. کارشناسان منطقه و حتی تحلیگران فرامنطقهای نیز معتقدند جمهوری اسلامی ایران به رغم مواجهه با تهدیدات گوناگون در زمینههای متعدد علمی، تکنولوژیک، دانشگاهی، اقتصادی و... در عرصههای منطقهای و بینالمللی فاصله خود را با رقبای منطقهای بسیار زیاد کرده است به نحوی که رقبای جمهوری اسلامی را باید در قارههای دیگر و مناطق دور دست جستوجو کرد.
موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک درباره توانمندی ایران در عرصه دفاعی طی گزارشی اعتراف کرد که ایران از جمله کشورهایی است که توانسته به فناوری توسعه رادارها و موشکهای هدایتشونده برد متوسط و برد بلند در زمینه دفاعی دست یابد و این کشور در آینده نزدیک حتی قادر خواهد بود که سامانههای دفاعی خود را صادر کند.