ضرورت حفظ هویت تاریخی اسلامی- ایرانی - بخش پایانی
میراث فرهنگی پلی بین گذشتگان و آیندگان
فریده شریفی
میراث فرهنگی و تمدن انسانی همانند ریشه درختی است که شاید دیده نشود، اما بدون تردید حیات یک جامعه و تمدن بستگی تام و تمامی به آن دارد.
میراث به جا مانده از گذشتگان هویت ملی و ارزشهای تاریخی یک جامعه محسوب میشوند، چرا که در پس هر یک داستانی نهفته است و نشاندهنده نوع تمدن و نبوغ و خلاقیتی است که اجداد و نسلهای گذشته داشتهاند، افتخار هر ملتی به آثار مادی، فرهنگی و تاریخی است که از گذشتگان خود به ارث برده و در حقیقت میراث فرهنگی، حقیقت فرهنگی هر ملت و رکن اساسی آن به شمار میرود، توجه به میراث فرهنگی، از این نظر حائز اهمیت است که در مقابل تهاجم فرهنگی وارداتی میتواند مقابله کند و از هویت اصیل فرهنگی خود دفاع نماید.
اندوختههایی ماندگار و گرانبها
حفاظت از میراث فرهنگی یعنی آن چه از گذشتگان به ما به ارث رسیده است و نقش مهمی در توسعه و تکامل بشری دارد. امروزه در تمامی کشورها اهمیت میراث فرهنگی و حفاظت و حراست از آثار تاریخی و میراث فرهنگی برای همگان روشن است و تلاش زیادی برای معرفی و شناساندن تمدن بشری خود میکنند، به نحوی که سازمانها و نهادهای مختلفی در این زمینه ایجاد شده که فقط به مسئله تبلیغات مبادرت میکند و میخواهند گردشگران مختلف جهان را به سمت کشورهای خود بکشانند تا از این طریق هم درآمدزایی کنند و هم جامعه خود را به عنوان یک جامعه اصیل و فرهنگی معرفی نمایند.
«سولماز عتیقهزاده» کارشناس باستانشناسی درگفتوگو با گزارشگر کیهان به این مسئله اشاره میکند و میگوید: «بدون تردید باید گفت که سابقه تمدن و پیشینه تاریخی کشور ما آن قدر درخشان و اصیل است که کشورهای دیگر نمیتوانند این مسئله را نادیده بگیرند و به آن اعتراف نکنند. پژوهشگران و باستانشناسان در کشورهای مختلف جهان به کاوشهای باستانشناسی و تاریخی دست زده و هماکنون نیز مشغول هستند، ولی همه آنها اعتراف میکنند که کشور ایران دارای سابقه تاریخی بسیار کهن و پیشینهای بسیار درخشان است.»
وی اضافه میکند: « با یک مثال من این مسئله را به اثبات میرسانم و آن این است که چندی پیش یک هیئت باستانشناسی در محوطه تاریخی «فیضآباد» از توابع کاشان به سفالهایی دست پیدا کردند که با تکنیکهای خاص لعاب داده شده بودند و این نوع لعابدهی در دو دهه اخیر در جهان ابداع شده است در حالی که ساکنان محوطه فیضآباد در 800 سال پیش به این تکنیک دست پیدا کرده بودند. این مسئله نشاندهنده نبوغ بالا و استعداد درخشان ایرانیان است که در تمام زمینهها قابل مشاهده است.
در مثال دیگر میتوان از سازهها و بناهایی نام برد که از نظر تکنیک ساختمانی و معماری زبانزد جهانیان است، به طور مثال بناهای شهر یزد که در تابستان خنک و در زمستان گرم و مطبوع هستند یا عمارت عالیقاپو، چهل ستون، منارجنبان، مساجد میدان امام اصفهان، تختجمشید شیراز، شهرسوخته زابل، مجموعه تاریخی چغاز زنبیل شوش، آبشارهای شوش، همه و همه نشاندهنده هنر معماران و کارشناسانی متبحر و زبده هستند که امروز نیز به جرأت میتوان گفت تکنولوژیهای پیشرفته ساختمانی قدرت برابری با آنها را ندارد.»
این کارشناس تاکید میکند: «متاسفانه بیشترین خطری که آثار باستانی را تهدید میکند از سوی گردشگران است. دست زدن به آنها، عکس گرفتن و نوری که از فلاش دوربینها به این آثار برخورد میکند، خطرهایی است که متوجه این آثار گرانبهاست و متولیان و مسئولین امور باید این مسائل را جدا مورد توجه قرار دهند تا از این میراث فرهنگی حفاظت شود.»
آموزش و آگاه کردن نسل جدید به حفظ ارزشهای فرهنگی و میراث تاریخی بهترین راه برای حفظ آثار باستانی و میراث فرهنگی است، چرا که تخریب و لطمه زدن به این آثار خسارات جبرانناپذیری دارد که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست.
دستیابی به توسعه پایدار
با حفاظت از میراث فرهنگی
حفاظت از میراث فرهنگی، حفاظت از هویت فرهنگی ملت و اقدامی موثر در راستای دستیابی جامعه به توسعه است.
در شرایطی که افزایش دمای زمین، افزایش بیرویه جمعیت، تخریب جنگلها و مراتع، افزایش مصرف انرژی، حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، آتشسوزی و... موجب تخریب محیطزیست و تخریب بناها، سازهها، آثار تاریخی و میراث فرهنگی میشود، نگهداری و حراست از این میراث نیاز به یک بسیج عمومی، جهانی، دولتی و مردمی دارد.
«سارا راجیان» کارشناس اقتصادی در گفتوگو با گزارشگر کیهان به این موضوع مهم و حیاتی اشاره میکند و میگوید: «ما امانتدار میراث به جامانده از گذشتگان خود هستیم و باید از این میراث به خوبی نگهداری و آن را به نسلهای آینده انتقال دهیم. بنابراین تخریب، بیاحتیاطی و عدم مراقبت از بناهای تاریخی و آثار باستانی گناهی نابخشودنی است که در حق نسلهای آینده مرتکب خواهیم شد.»
وی اضافه میکند: «در شرایطی که در اکثر کشورهای در حال توسعه اقتصادها وابسته به صدور نفت خام است، رواج گردشگری، صادرات صنایع دستی میتواند درآمدزا و ارزآور باشد و به پیشرفت اقتصاد کشور کمک کند، البته این مسائل هم نیاز به شرایط خاص خود را دارد و باید زمینهها و بستر لازم برای این منظور فراهم شود و به گردشگران توصیه شود که در حفاظت از میراث فرهنگی ما نهایت کوشش را به عمل آورند و دقت کنند که خدشهای به این آثار گرانبها وارد نشود.»
این کارشناس اقتصادی به مسئله قاچاق آثار تاریخی هم اشاره میکند و میگوید: «متاسفانه برخی از افراد به طرق مختلف و با استفاده از دستگاههای فلزیاب و... به آثار باستانی و گنجینههای گرانبهای کشور ما دست مییابند و سعی در خروج آنها از ایران دارند که خوشبختانه با درایت و آگاهی مأموران و مسئولان مرزی دستشان رو میشود و از خروج این آثار گرانبها جلوگیری میشود، اما در هر صورت همکاری مردم، اتحاد و همبستگی عمومی در حفاظت و حراست از میراث فرهنگی راه را برای هرگونه سوءاستفاده افراد سودجو مسدود میکند.»
«پروانه سلحشوری» عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در این زمینه میگوید: «بدون در نظر گرفتن میراث فرهنگی نمیتوان برنامه توسعه نوشت، زیرا میراث فرهنگی و حفاظت از آن یکی از منابع توسعه پایدار در ایران است.»
وی اضافه میکند: «با معرفی، حفاظت و مرمت میراث فرهنگی میتوانیم گردشگری را در ایران رونق ببخشیم و در همین رابطه باید دستگاهها و نهادهای مختلف در امر توسعه و گردشگری هماهنگ با پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری حرکت کنند تا توسعهای پایدار و همهجانبه رخ دهد که یقینا این راهی برای دستیابی به اشتغال پایدار خواهد بود و بخش اعظمی از بیکاری و مشکلات اجتماعی را التیام خواهد بخشد.
کلیه دستاندرکاران، مسئولین، سیاستگذاران، مدیران اجرایی، پژوهشگران، استادکاران و هنرمندان موظف هستند که نسبت به حفاظت و حراست از میراث فرهنگی کشور نگاه واقعبینانهتری داشته باشند و از این میراث گرانبها برای توسعه پایدار در کشور حمایت کنند.»
توجه قانونی به لزوم حفاظت از
آثار تاریخی
مجموعههای تاریخی، فرهنگی و موزهها همانند شناسنامه نشانگر هویت تاریخی و ملی ما هستند و فقدان آنها غیرقابل جبران است. به همین دلیل مردم کشور ما و سازمانهای مردمنهاد طی چند سال اخیر حساسیتزیادی به حفظ این مفاخر و گنجینههای باارزش از خود نشان دادهاند و در مقابل قوه قضائیه نیز با استفاده از ظرفیتهای قانونی خود نقش مهمی در جهت تحقق اهداف میراث فرهنگی و حمایت از سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه گردشگری داشته است.
در فصل نهم قانون مجازات اسلامی از ماده 558 تا 569 چندین ماده درباره حفظ میراث فرهنگی منظور شده است. بر طبق ماده 558 مجازات اسلامی هر کسی به تمام یا قسمتی از ابنیه، اماکن، محوطهها و مجموعههای فرهنگی، تاریخی یا مذهبی که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است یا تزئینات، تأسیسات، اشیاء و لوازم و خطوط و نقوش موجود در اماکن که در حیطه میراث فرهنگی، تاریخی یا مذهبی باشد خرابی وارد آورده و موجب خدشه و تخریب میراث فرهنگی شود، علاوه بر جبران خسارت وارده به حبس یک الی 10 سال محکوم میشود. دستگاه قضایی به فراخور نقش خود در زمینه حفاظت از میراث فرهنگی به این مقوله ورود کرده و اقدامات قابل توجهی انجام داده است، این مسئله نشان میدهد که در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران در زمینه حفظ میراث فرهنگی نهتنها خلأ قانونی وجود نداشته، بلکه به این مقوله اهمیت زیادی داده شده است.
میراث فرهنگی بیانکننده پیشینیه تاریخی، تمدن و فرهنگ یک ملت است و جامعهای که فرهنگی غنی داشته باشد، مسلما افراد آن با افتخار بیشتری میتوانند فرهنگ خود را به مردم جهان عرضه کنند و از ورود فرهنگهای وارداتی که هدفی جز تسلط و تطمیع کشورهای دیگر ندارند جلوگیری کنند.
از سوی دیگر به گفته «علیاصغر مونسان» رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ریشههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه میتواند بنیان یک توسعه درونزا، مولد و پایدار را فراهم سازد و در صورت غفلت از آن به عنوان یکی از عوامل بازدارنده و مانع توسعه نقش ایفا خواهد کرد.
وی اضافه میکند: «اگر منظور از توسعه، گسترش امکانات رشد، بهبود دسترسیها، تقویت قابلیتها و امکانات زندگی انسانهاست، این امر نهتنها در مورد نسل حاضر، بلکه برای نسلهای آینده نیز باید مدنظر باشد، به علاوه توسعه پایدار به معنی عدم تحمیل آسیبهای زیستمحیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نسل فعلی و نسلهای آینده است.»
چگونگی مراقبت از میراث فرهنگی
موزهها و آثار فرهنگی و تاریخی تنها برای بازدید و گذراندن اوقات فراغت کاربرد ندارند، بلکه این گونه مکانها جنبه آموزشی داشته و تاریخ پرافتخار و پیشینه باارزش ملتها را به نمایش میگذارند، به نحوی که هر بازدیدکنندهای از دیدن این همه آثار افتخارآفرین و مفاخر تاریخی احساس افتخار میکند.
یک کارشناس مرمت و حفظ مجموعه موزهها در این باره میگوید: «پژوهشکده حفظ و احیاء و مرمت در حال حاضر وظیفه حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی و نفایس بیبدیل هنری، مدارک و اشیای علمی و فرهنگی را برعهده دارد و این کار به روشهای مختلف صورت میگیرد به طور مثال در موزهها امکاناتی فراهم آمده که آثار درون موزهها از ایمنی کامل برخوردار شوند، بهرهگیری از شیشههای چندجداره، قفلهای ویژه، گاو صندوقهای مطمئن، دوربینها، تجهیزات پیشرفته نگهداری، نگهبانان و نیروهای کارآزموده و... از جمله تمهیدات و امکاناتی است که برای حفاظت و حراست از آثار تاریخی و باستانی فراهم آمده است.»
وی اضافه میکند: «از همه مهمتر مسئله آموزش و دادن آگاهیهای لازم به مردم و بازدیدکنندگان است که این آثار و مفاخر را همانند اموال خود نگهداری کنند و آنچنان احساس مالکیت و تعلق به این آثار داشته باشند که در حفاظت از آنها نهایت تلاش را به عمل آورند.»
مسلما اگر بخواهیم به توسعهای پایدار، موزون و عادلانه دست پیدا کنیم باید اقدامات زیادی در سطح ملی و جهانی انجام دهیم و این کار مستلزم یک سیاستگذاری واقعبینانه و عالمانه و همکاری تمامی ارگانهای دولتی، سازمانها، مراکز علمی و پژوهشی، بخش خصوصی و نیروهای کارآمد مردمی است.