ردپای 60 سال خیانت و جنایت - روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
کودتایی که امام آن را ناکام گذاشت (پاورقی)
تالیف: کامران غضنفری
برژینسکی به صراحت اظهار میدارد که طرح آنها، انجام یک کودتای خونین به فاصله کوتاهی پس از خروج شاه از ایران بوده است. وی در جای دیگری اظهار میدارد که به دلیل آنکه شاه قدرت تصمیمگیری خود را از دست داده بود، ما [دولت آمریکا] میبایست به جای وی تصمیم میگرفتیم.وی می گوید :
« ژنرال هایزر چند بار گزارش داد که مقدمات کودتا فراهم است و ارتش هر لحظه می تواند دست بهکار شود ... آیا ما می بایست بهجای شاه تصمیم های لازم را اتخاذ می کردیم؟ در آن زمان من معتقد بودم و هنوز هم هستم که بهخاطر اهمیت و عظمت منافعی که داشتیم می بایست این کار را می کردیم ... ترجیح می دادم که شاه آن تصمیمی را بگیرد که مورد پسند من بود . در حالی که ما شاه را تشویق به اتخاذ تصمیم میکردیم و حتی بعضی از ما او را تحریک به چنین اقدامی میکردیم ، شاه نخواست و یا صحیح تر بگویم آنقدر ضعیف بود که نتوانست در این باره تصمیمی اتخاذ کند ( و بعد گناه را به گردن سولیوان انداخت که با شیوه دو پهلو و مبهم خود مانع تصمیم گیری او شده است ). در چنین اوضاع و احوالی بود که من به تدریج به این نتیجه رسیدم که بهخاطر عوامل مهم ژئوپلیتیک و راهبردی ، ما باید بجای او تصمیم بگیریم .»116
هایزر در مورد پیگیری طرح کودتا، پس از ورود امام خمینی به ایران، چنین میگوید:
«به نظر میرسید نیروهای مسلح، آمادگی بیشتری پیدا کردهاند و اگر لازم به جنگ باشد، بیش از گذشته آماده جنگ هستند. مایه اطمینان بیشتری بود که خبردار شویم با ورود آیتالله، تغییر مهمی در انقیاد ارتش رخ نداده است... (در مکالمه تلفنی) ژنرال جونز پرسید که آیا من فکر میکنم ارتش میتواند بدون حضور من در تهران، کودتا را انجام دهد؟ گفتم که این حدس را همه میزنند، امـّا به اعتقاد من ارتش هم اکنون توان کودتا را دارد و اگر بختیار دستور آن را بدهد، ارتش میتواند از پس آن برآید...117
در جلسه روز سوم فوریه 1979 [چهارم دهم بهمنماه 1357] با سران ارتش، گفتم که شما باید کارهای ابتکاری خودتان را به موقع اجرا بگذارید. به وضوح گفتم که کارهائی که تا کنون انجام شده، با فشار مداوم من حاصل شده است... نگرانی دوم من که شدیدتر از اولی بود، این بود که مخالفان در روزهای آینده آنها را به طور جـّدی محک میزدند، دولت بختیار ممکن بود به آستانه سقوط کشانده شود و اگر چنین اتفاقی رخ میداد، ارتش باید فوراً و قاطعانه وارد عمل میشد و کودتا میکرد و کنترل کشور را در دست میگرفت.»118
پس از خروج ژنرال هایزر از ایران، کارتر وی را در کاخ سفید به حضور میپذیرد. برژینسکی جریان این ملاقات را چنین نقل میکند:
«روز پنجم فوریه [شانزدهم بهمن]، هایزر شخصاً در کاخ سفید درباره اوضاع ایران و موقعیت نظامیان به رئیسجمهور گزارش داد... در پایان جلسه من از هایزر خواستار پاسخ مستقیم و صریح به این سوال شدم که آیا ارتش میتواند در صورت ارسال علامت از سوی واشنگتن، اقدام به کودتا کند؟ هایزر پاسخ مثبت داد. بنابراین در مجموع، ما تا آخرین لحظه به دلایلی معتقد بودیم که اقدام نظامی امکانپذیر است.»119
در یک گزارش« سرّی» دفتر تحقیقات ویژه نیروی هوائی خطاب به ستاد فرماندهی تحقیقات ویژه نیروی هوائی آمریکا به تاریخ دوم فوریه 1979 ( سیزدهم بهمن 1357 ) در مورد کودتای قریبالوقوع چنین آمده است :
« منبع ثانوی که یک افسر ارشد ارتش ایران است ... توصیه نموده که کلیه آمریکائیان در کشور ، در مدت تعطیلات پایان هفته یعنی هشتم و نهم فوریه [نوزدهم و بیستم بهمن] بایستی کاملاً مراقب خود باشند زیرا ممکن است ارتش ایران بر علیه عوامل ناراضی وارد عمل شود .»120
این همان طرحی است که یوسف مازندی نیز در کتاب خود به آن اشاره کرده و گفته بود:
« سر لشکر منوچهر خسروداد (فرمانده هوانیروز) ... در روز بیستویکم بهمن تصمیم داشت روی تهران چترباز پیاده کند و در ستاد انقلاب و منزل امام، کسی را زنده باقی نگذارد.»121
طرح این کودتا آماده شده و جهت اجراء به مسئولین مربوطه ابلاغ گردیده بود. زمان اجرای آن شامگاه 21 بهمن 1357 مقرر شده بود. حکومت نظامی تهران برای زمینهسازی اجرایی این طرح، ساعات ممنوعیت عبور و مرور را که از ساعت 10 شب بود، تغییر داد و عبور و مرور در شهر تهران را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر ممنوع اعلام کرد تا به خیال خام خود، در غیبت مردم و با فراغت خاطر، به اجرای جزئیات این طرح آمریکایی بپردازد.
پس از اعلام منع عبور و مرور ، قبل از فرارسیدن ساعت حکومت نظامی ، جمعیت به سوی خانه های خویش روان بودند . خیابان ها می رفت که خالی شود و با خلوت شدن شهر ، زمینه اشغال کلیه خیابان های تهران و خونریزی گسترده مهیا می شد .122
در این طرح، دستگیری حضرت امام خمینی (ره) و اعضای شورای انقلاب و دولت اسلامی هدف اصلی بود. علاوه بر آن، فهرستی از روحانیون و علمای مبارز، ائمه جماعات مساجد، نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات و فعالین سیاسی به عنوان موج اول و اساتید دانشگاهها و فعالین نهضت در ادارات و سازمانهای دولتی، که در جریان انقلاب شناسایی شده بودند، به عنوان موجهای دوم و سوم ، تهیه و چگونگی دستگیری و انتقال آنان به بازداشتگاهها در طرح مشخص گردیده بود.123
در کتابی که توسط دو روزنامهنگار فرانسوی به نامهای «ژان ایو شاپرون» و «ژان نوئل فرونیه» منتشر شده نیز موارد تازهای از نقشه قتل امام خمینی افشاء گردیده است. این نقشه از سوی ژنرالهای ارتش شاهنشاهی طراحی شده و بختیار نیز با اجرای آن موافقت کرده بود. قرار بود این توطئه در روز 21 بهمن 1357 اجرا شود و هم زمان 600 نفر از روحانیون طراز اول و مبارز نیز دستگیر گردند. این طرح با برهمخوردن ساعات منع عبور و مرور با شکست مواجه شد زیرا که حضرت امام به مقابله با آن برخاستند.124
در مقابل، بختیار نیز در ساعت 18 سران ارتش و دیگر مقامات کشوری را به تشکیل جلسه شورای امنیت کشور دعوت کرد. بختیار در این شورا میگوید:
«سپهبد رحیمی موظف است از این ساعت ، مقررات حکومت نظامی را در تهران به موقع اجراء گذاشته ، تظاهر کنندگان را متفرق و از اجتماعات جلوگیری نمایند . سپهبد ربیعی نیز موظف است با گرفتن کمک از نیروی زمینی ، جمعیتی را که در اطراف مرکز آموزش هوائی دوشان تپه هستند ، متفرق کنند.»
بختیار در جای دیگر می گوید :
"دستور دادم تا انبارهای اسلحه را بمباران کنند. این دستور را صریح و کتباً صادر کردم که به وسیله هواپیما... اعلامیه پخش کنید و از جمعیت بخواهید که ظرف یک ساعت متفرق شوند و پس از اخطارهای متعارف، در رأس ساعت 8 بمباران را آغاز کنید.»125
منابع در دفتر روزنامه موجود است