کارآفرینی تجلی هوشمندی، خلاقیت و تکیه به ظرفیتهای داخلی - بخش پایانی
نه گفتن به ناامیدی در پرتو ایدههای وطنی برایاشتغالزایی
گالیا توانگر
کار نیست، آن هم از نوع پشت میزنشینی و دولتیاش، اما اگر بخواهی خلاقیت و تلاشت را سرمایه اشتغال خود کنی، مسلما کاری منطبق با هنر، سلیقه و علاقه خود خواهی داشت. ما عادت کردهایم که در کمترین زمان ممکن با کمترین تلاش به بیشترین درآمد برسیم؛ در حالی که بزرگترین کارآفرینان، دهها بار شکست و از نو برخاستن را در کارنامه تلاش و فعالیتهای خود دارند.
بنابراین به شما بگویم که هیچ چیز در این دنیا آسان به دست نمیآید. یک گزارشگر حرفهای مطبوعات تنها زمانی میتواند بهترین باشد که روزی بین 6 تا 8 ساعت مطالعه کند و بنویسد، حتی اُنس با ادبیات داشته باشد. داستان بنویسد، شعر بگوید و خلاصه سخت کار کند. وقتی در همین مثال از 6 تا 8 ساعت مطالعه و نوشتن سخن به میان میآید، خیلیها با چشمانی که از تعجب بیرون زده، میپرسند: «واقعا؟» و من رو راست بگویم: «واقعا.» بنابراین کار نیکو کردن از پُر کردن است. هرگز مایوس نشوید و تا میتوانید دانش خود را در حرفهتان بالا برده و سخت کار کنید. یک شبه به هیچ جا نمیرسید. باید هر روز پیشرفتی محسوس-ولو اندک- به سمت قله هدف را در خود احساس کنید. هیچ میدانید بیشتر روزنامه نگاران نام آشنا تازه در 40 سالگی اولین رمان موفق خود را نشر دادهاند؟ حرکت شما باید آهسته و پیوسته باشد و فرصتها را خود ایجاد کنید.
دست تنهایی
در مسیر نویسنده شدن!
یک جوان نویسنده است. هیچ کس نام او را نمیشناسد. خودش میگوید: «این مهم نیست که هیچ کس نام من را در خاطر ندارد، اما من تصمیمم را گرفتهام و میخواهم یک نویسنده شوم. برای اینکه دیگران نام مرا در حافظهشان ثبت کنند، هنوز وقت زیادی دارم. الان باید تا میتوانم مطالعه کنم و بنویسم.»
وی یک داستان بلند و یک مجموعه داستان و دو کتاب شعر با سرمایه شخصی خودش توسط انتشاراتی که چندان نام آشنا نیستند، به چاپ رسانده است. برایمان توضیح میدهد: «برای چاپ کتاب هایم در انتشارات نام آشنا باید کلی از جیبم هزینه میکردم. من یک کارگرم و پسانداز چندانی ندارم که کتاب هایم را برای چاپ به انتشارات نام آشنا بدهم. بنابراین باید از یک جا شروع میکردم. اثرهایم را به انتشاراتیهایی سپردم که برای چاپ هر عدد کتاب -از اثرم- پول میگرفتند. من دانهای کتاب هایم را چاپ کردم! ولی بالاخره چاپ شد. مصمم هستم که هر سال یک داستان بلند چاپ کنم. این گونه میتوانم برای خودم عامل تشویق ایجاد کرده و رو به جلو بروم.»
وی ادامه میدهد: «خیلیها به من گفتند این گونه، آثارت را نابود میکنی و به دست مخاطب نمیرسد. اما من شروع کردم به نشر پیدیاف کتابم در فضای مجازی. ابتدا چند خواننده محدود داشتم، اما حالا به طور روزافزون تعدادی مخاطب به صفحات شخصیام در فضای مجازی سر میزنند و لااقل کتابم خوانده میشود. در جشنوارههای ادبی هم شرکت میکنم و سعی دارم بیحاشیه، آهسته و پیوسته رو به جلو حرکت کنم.»
از وی سؤال میکنم برای تمرین نویسندگی و تبدیل شدن به یک نویسنده حرفهای به جز مطالعه چه راهی را در پیش گرفتی؟ وی توضیح میدهد: «من در طی چهار سال دوره کارشناسی در دانشگاه هر روز یک یادداشت خاطره گونه برای خودم نوشتم، هر روز بدون وقفه. از آنجا متوجه شدم هر چه به پیش میآیم از یک جور خاطرهنویسی صرف بیرون میزنم و دارم یادداشتهای مطابق رای و نظرم نسبت به مسائل مختلف مینویسم. برای کسب درآمد به شغل مطبوعاتی روی آوردم و نوشتن را کنار نگذاشتم. اینکه هر روز خاطرات، رای و نظر خودمان را بیوقفه بنویسیم هم به آرامش ما در زندگی کمک میکند و هم اگر استعدادش را داشته باشیم یک تمرین نویسندگی فوقالعاده است.»
وی در تکمیل صحبت هایش به ما خبر خوشی میدهد مبنی بر اینکه قرار است یک انتشارات نام آشنا یکی از داستانهای بلندش را بدون دریافت هزینهای به چاپ برساند. آیا او یک کار آفرین فرهنگی موفق برای خودش نیست؟
کارآفرینی محور اقتصاد مقاومتی
مصطفی زرسازی جوان کارآفرین و کارشناس عمران که عهدهدار مسئولیت یک شرکت ِ پروژههای ساختمانی است، درباره سرمایه لازم برای شروع یک کار اقتصادی و حمایتهای دولتی میگوید: «باورغلطی که در بین مردم وجود دارد این است که فکر میکنند برای راهاندازی یک شغل نیازمند یک سرمایه هنگفت هستند. کارآفرین باید در پی فرصتهای ایدهال باشد و فقط به مادیات فکر نکند؛ بلکه ریسکپذیر، آیندهنگر و مهمتر از همه اهل عمل باشد. فقط شعار ندهد و از رویاها و آرزوهای خود صحبت نکند، بلکه با استفاده از امکانات کم به دنبال اهداف متعالی و بزرگ باشد. بعضی از افراد ایده هایشان فقط در حد حرف است، خوب حرف میزنند و آرزوهای قشنگی دارند، اما هیچ کدام حاضر نیستند وارد کار شوند و وقتی در مرحله اجرا و عمل قرار میگیرند، جا میزنند و عقبنشینی میکنند. من به جرات میتوانم بگویم که کار خود را از صفر شروع کردم و از حمایت هیچ نهاد یا ارگان دولتی برخوردار نبودم. البته تلاشهای زیادی کردم که وام بگیرم و کار خودم را توسعه ببخشم، اما با موانع زیادی که جلوی راه من گذاشتند از گرفتن وام هم منصرف شدم. در حالی که اگر از تولید کنندگان داخلی، کارآفرینان و استعدادهای درخشان حمایت شود، اقتصاد ایران در ردیف کشورهای قدرتمند اقتصادی قرار خواهد گرفت. موتور حركت و رشد اقتصادی يك جامعه وجود كارآفرينانی است که با عشق و علاقه به نظام و کشورشان فعالیت میکنند و همچنین با توجه به گفتههای مقام معظم رهبری حمایت از تولید داخلی نقش بزرگی در حل معضل بیکاری دارد.»
وی درباره نقش اقتصاد مقاومتی در پیشرفت کشور و عدم وابستگی به بیگانگان نیز تصریح میکند: «در قرن بیست و یکم شاهد گسترش پیشرفتهای اقتصادی هستیم که کشورها با به کارگیری دانشهای نوین اقتصادی در روابط دیپلماتیک سعی دارند، امنیت خود را در فضای علمی روبه گسترش نظام بینالملل حفظ کنند، لذا هریک از کشورهای موجود در نظام بینالملل به برنامهریزی در زمینه پیشرفتهای اقتصادی پرداخته اند، از جمله این کشورها جمهوری اسلامی ایران است که سعی دارد با گسترش دانشهای نوین اقتصادی، امنیت، استقلال ارضی و سیاسی کشور را حفظ کند. آنچه امروزه پس از گذشت 40 سال از انقلاب اسلامی ایران تاثیر فراوانی در امنیت جمهوری اسلامی ایران داشته دستاوردهای اقتصادی است. این دستاوردها ی عظیم و منحصر به فرد نه تنها موجب حسادت وکینه ورزی دشمنان شده بلکه موجب شده که با انواع و اقسام ترفندها از جمله تحریمها به مقابله با کشورما بپردازند. در صورتی که جمهوری اسلامی ایران بتواند از ذخایر، طبیعی و انسانی خود به بهترین نحو ممکن استفاده کند، بدون تردید زمینه عدم وابستگی کشور فراهم خواهد شد و پایههای اقتصاد مقاومتی محکمتر و راسختر خواهد شد. من همیشه در پروژههای خود از کالای ایرانی استفاده میکنم و به کارفرمایان خود هم این امر را یادآوری میکنم؛ چون هم مصالح و مواد ساختمانی با توجه به کالاهای مشابه خارجی ارزانتر هستند و حتی بیشتر وقتها از کیفیت بسیار بالا نیز برخوردارند و همچنین در مصرف وقت هم بسیار صرفهجویی میشود.»
این کار آفرین به جوانان توصیه میکند که از مشکلات نهراسند و محکم و استوار به جنگ مشکلات بروند و اضافه میکند: «من از سن 15 سالگی با توجه به اینکه وضعیت خانوادهام نیز بسیار مناسب بود، اما از هیچ کاری رویگردان نبودم و کار را عار نمیدانستم و این گفته مادرم همیشه در گوشم بود که «مرد باید گلیم خود را در هر شرایطی از آب بیرون بکشد.» به همین دلیل کار کردم و کار کردم و از کارهایی نظیر رانندگی، نصب در و پنجره، ساختن آکواریوم، ساختن دکور منازل و... طفره نرفتم و ازجوانانی که بیکار یا جویای کار هستند، میخواهم که کار را عار ندانند و بهانهگیری نکنند و برای هر کار سالم و شرافتمندانهای خودشان را آماده کنند. فقط پشت میزنشینی را ملاک خود قرار ندهند و من همیشه گفتهام که این حرف که «کار نیست» یا برای من کاری وجود ندارد، قبول ندارم، چون هرکس باید مرد عمل باشد و در پیدا کردن کار پشتکار داشته باشد. مطمئنا شغل مناسب وجود دارد و فقط همت و هدف و اعتماد به نفس میخواهد.»
وی در تکمیل صحبت هایش میگوید: «با اینکه تا به حال پیشنهادهای فراوانی برای کار در خارج و ترک ایران داشتهام، اما همیشه خود را متعهد به کشورم میدانم. از صفر مطلق شروع به کار کردم و در حال حاضر در حدود 30 نفر به طور مستقیم و افراد دیگر هم به طور غیر مستقیم با من همکاری میکنند.»
کاری را که شروع کردهاید
تا پایان ادامه دهید
یکی از پُر رونقترین انواع کار آفرینی، کار آفرینی در منزل با تکیه بر هنرهایی است که نسل در نسل در خانوادهمان به حیات خویش ادامه دادهاند؛ از خیاطی و بافتنی گرفته تا بافندگی فرش، هنر ویژه دختران و زنان ایرانی.
طوبی فتحی یک خیاط کار آفرین برایمان میگوید: «من برای خیاطی هیچ کلاس و دوره آموزشی ثبتنام نداشتهام. در ابتدا با یک چرخ خیاطی دستی قدیمی کار یادگیری را شروع کردم. گاه از خانمهای فامیل سؤالاتم را میپرسیدم - چون خانمهای فامیل ما خیاطی را خوب میدانند- گاه به سایتهای آموزش خیاطی در اینترنت سر زدم. هر روز بیشتر تشنه یادگیری بودم.»
وی در مورد شیوه تامین هزینههایش برای یادگیری هنر خیاطی توضیح میدهد: «به فامیل و آشنایانم سپردم، لباسهای کهنه و دور ریختنی شان را جمع کرده به من بسپارند تا با پارچه شان لباسهای کوچک مُدل بدوزم. بعضی وقتها اندک پس انداز خود را به دکه مجله فروشی محله مان میدادم و هرچه مجله تاریخ گذشته که صفحات آموزش خیاطی داشت، میخریدم و به خانه میآوردم تا از رویشان بدوزم و تمرین کنم.»
وی صراحتا میگوید: «کاری را که با علاقه، دانش و پشتکار شروع کردهاید، هیچ گاه ناتمام رهایش نکنید.»
این خیاط جوان در حال حاظر چند چرخ خیاطی صنعتی خریده و با تعدادی از دختران آشنا و فامیل کسب و کار و خیاطی خودشان را دارند.
کارآفرین اجتماعی، اشراف به مشکلات و جُستن راهحل
اصطلاح کارآفرین اجتماعی تنها در ۱۰ تا ۱۸ سال اخیر رواج یافته است، اما مثالهای کارآفرینی اجتماعی سابقهای طولانیتر دارد. در کار آفرینی اجتماعی مشکلات اجتماعی واکاوی شده و سپس کارآفرینی در راستای حل این مشکلات به کار گرفته میشود.
برای مثال میتوانیم از مشکلات زیست محیطی زبالهها نام ببریم. یک دبیر علوم اجتماعی با درک این چالش در محیط خود- خطه سرسبز شمال- اقدام به جمعآوری زبالههای بازیافتی کرده و با پول حاصل از این اقدام میخواهد کارهای عامالمنفعه نظیر ایجاد کتابخانه و غیره بپردازد. با او گروهی از جوانان منطقه مشغول فعالیت شدهاند.