به مناسبت سومین سالگرد شهادت شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری
سیاح ، ستاره بود
آرش فهیم
تاریخ 40 سال اخیر ایران، عرصه ظهور بزرگمردانی بود که در زندگی روزمره، سر به زیر و خاکی بودند و در میدان نبرد، سرفراز و افلاکی شدند. در بر مردم، با مهربانی و تواضع میجوشیدند و در برابر دشمن، بیباک و هراس میخروشیدند.
سعید سیاح طاهری، یکی از این مردان بود. او در دوران هجوم به حریم کشورمان در جنگ هشتساله، کمتر لحظهای آرام گرفت؛ سیر سنگرهای عشق و زخم خوردن در دفاع مقدس، پایان راه او نبود. چون پس از جنگ، دشمن از راهی دیگر به زمین ما هجوم آورد؛ پس سیاح نیز همچون برخی دیگر از یارانش، در زمینه فرهنگ فعال شد. او به نیکی دریافت که روشهای معمول و کلیشهای دیگر جواب نمیدهد؛ هر چند برنامههای معمول در پاسداشت دفاع مقدس و شهدا، ذاتا ارزشمند و قابل ستایش است. اما سیاح طاهری، در پی راههای تأثیرگذارتری بود. به همین دلیل هم یک جشنواره متفاوت و زیبا را راهاندازی کرد.
جشنواره دانشآموزی فیلم دفاع مقدس، ابداع این شهید محسوب میشود که هدف اصلیاش، احیا و امتداد فرهنگ مقاومت و دفاع مقدس در مناطق محروم و کمبرخوردار بوده است. به ویژه مناطق مرزی، که مردمش معمولا هم از تنگنای معیشتی در رنج هستند و هم صف اول دفاع از این سرزمین در برابر حملات احتمالی خواهند بود. شهرهایی مثل سوسنگرد، ایلام، بستان، هویزه، روستاهای حومه اهواز، شهرها و روستاهای زلزلهزده آذربایجان، کردستان، کرمانشاه و... یعنی دقیقا مناطقی که بچههای آن اصلا سینما نرفته بودند. در مصاحبهای که چند سال قبل از شهادت سیاح طاهری با وی انجام دادم، گفته بود: «مردمي که در مناطق مرزي زندگي مي کنند از يک طرف با مشکلات فراواني مواجه هستند و از طرف ديگر اولين سد دفاعي کشور در مقابل هرگونه هجوم از خارج محسوب ميشوند. با اين حال، جوانان اين مناطق آگاهي چنداني نسبت به دفاع مقدس ندارند. با توجه به اين مسائل، لازم بود که به طريقي با فرزندان اين مناطق ارتباط برقرار کرده و ارزشهاي دفاع مقدس را به آنها منتقل کنيم که جشنواره دانشآموزي فيلم دفاع مقدس با همين انگيزه راهاندازي شد.»
اما روش شهید سیاح طاهری در برگزاری جشنواره دانشآموزی دفاع مقدس با دیگران تفاوت داشت. یعنی به جای برگزاری برنامههای بیخاصیت و بیمناسبت با حال و روحیه کودکان و نوجوانان، در فضایی پر از شادی و نشاط به انتقال فرهنگ ازخودگذشتگی و ایستادگی میپرداخت. یعنی موضوع سخت و عمدتا تراژیکی چون جنگ، در این برنامهها در قالب جشن و پایکوبی روایت میشد. شهید درباره این روش میگفت: «ادعای ما این است که رزمندگان ما، همه از روحیهای شاد و بانشاط برخوردار بودند. در سختترین لحظات نبرد، میخندیدند و با هم شوخی هم میکردند. شما بروید فیلمهای مستندی که از روزهای دفاع مقدس باقی مانده را تماشا کنید ببینید رزمندهها بیشتر در حال شادی و خنده هستند یا گریه و زاری؟»
شهید سیاح طاهری، در بخش دیگری از گفتوگو با نگارنده بیان کرده بود: یکي از ويژگيهاي مهم جشنواره دانشآموزي فيلم دفاع مقدس، شاد بودن آن است. يعني محتواي ارزشي و دفاع مقدسي را در قالب سرود و جشن و همخواني هنرمندان و بچهها مطرح ميکنيم. در اين برنامهها همچنين ما کتابهاي با ارزش دفاع مقدسي را هم به شرکتکنندگان معرفي و اهدا ميکنيم.
و البته نتیجه این جشنواره و فضای پرنشاط و توأم با علایق کودکان و نوجوانان هم گرفته بود. چنانکه در همان مصاحبه بیان نموده بود: معمولا بعد از برگزاري اين جشنواره در هر منطقهاي، مراجعه بچهها براي عضويت در بسيج بيشتر ميشود. برگزاري اين جشنواره در مناطق زلزلهزده تاثير بسيار زيادي داشت. چون اصليترين ارزشي که ما در اين جشنواره مطرح ميکنيم، مقابله با سختيها و پيروزي با حداقل امکانات است. همان چيزي که در جنگ هشتساله تجلي يافت. به ياد دارم که در حين برگزاري اين جشنواره در منطقه اروندکنار، وقتي اين گونه مسائل را مطرح کرديم، جواني به ما مراجعه کرد و گفت که از شدت افسردگي قصد خودکشي داشته، اما پس از حضور در اين جشنواره بار ديگر به زندگي بازگشته است. البته اين تاثيرگذاري فقط روي مخاطبهاي جشنواره نبوده و حتي خود هنرمندان نيز از آن تاثير ميپذيرند. چون آنها در اين برنامهها عمدتا به عنوان يک نذر فرهنگي و بدون اينکه پولي دريافت کنند شرکت ميکنند. همراهي آنها با پاکي و صداقت بچهها و دور شدنشان از کلاس و ديسيپلين هنرمندانه، تجربه نوعي بازگشت به خويشتن است.
شهید سیاح طاهری، با همین رویکرد، مسابقات کتابخوانی دفاع مقدس را هم در ندامتگاههای شهرهای مختلف برگزار میکرد. او کتابهایی درباره مجاهدت و مبارزه آدمهای معمولی در شرایط دشوار جنگی را در اختیار آسیبدیدگان در بند میداد بخوانند و همین مسابقه زمینه را برای بهبود روانی و اخلاقی آنها فراهم میکرد.
اما روح حاج سعید سیاح طاهری هم مثل همه افلاکیان، در خاک نمیگنجید. این زندگی و مسیر هنرمندانه باید پایانی زیبا و حماسی هم میداشت. شهادت سن نمیشناسد. حتی در آستانه 60 سالگی و در دوران بازنشستگی نیز راهی برای رهایی و پرواز از قفس فراهم میشود، اگر دل کربلایی باشد. 23 دی سال 94 و منطقه خان طومان، گریزگاه حاج سعید بود و او در نبرد با داعش به یاران شهیدش پیوست.