کمیت و کیفیت سیستم ارزشیابی توصیفی مقطع ابتدایی - بخش پایانی
ارزشیابی به شیوه جدید نیازمند تقویت امکانات آموزشی
فاطمه نظر محمدی
شاید بچههای دهه 50، 60 و حتی 70، این جمله را بارها شنیده باشند که «باید برای 20 بخوانی تا 18 بشوی.» این جملهای بود که خیلی وقتها دانشآموزان از والدین و حتی معلمانشان میشنیدند. اما این روزها اوضاع فرق کرده است. بچهها چه برای 20 درس بخوانند، چه برای 18، چه 20 شوند و چه 18 نتیجه یکسانی میگیرند. عدد و رقمی که بتوان بهعنوان نمره آن را در ذهن رویاپردازی کرد، وجود ندارد. این مسئله ماحصل سیستم ارزشیابی توصیفی است که از حدود سال 85 پا به نظام آموزشی کشور در مقطع ابتدایی گذاشت.
کلمات توصیفی را جایگزین نمرات کردهاند، اما به نظر میرسد در این سالها هنوز نتوانستهاند امکانات آموزشی را در حد و اندازه اجرای ارزشیابی توصیفی ارتقا بخشند. از طرف دیگر به گفته بسیاری از اولیا منتقدِ شیوه ارزیابی توصیفی، این روش شفافیت لازم را در نمایش وضعیت تحصیلی دانشآموزان ندارد و از طرفی حتی بچهها را تنبل بار میآورد.
اقتدار معلم در کشش عاطفی است
نه در قدرت چوب و نمره
از جمله موضوعات بسیار مهم در نظام آموزش رسمی، بحث ارزشیابی از دانشآموزان است. ارزشیابی اصولا باید با این هدف انجام شود که دانشآموز به نقاط ضعف و قوت خود واقف شده و معلم نیز ضمن شناسایی این امر، دادههایی برای اصلاح شیوههای آموزش خود بهدست آورد، اما وسیلههایی که قرار است هدف مذکور را محقق سازد گاه اصل هدف را هم دستخوش دگرگونی میسازد. به این ترتیب، ارزشیابی ماهیتا تبدیل میشود به ابزاری برای تصمیمگیری درخصوص ماندن یا عبور دانشآموز از یک پایه به پایه دیگر. در اینجا دیگر مسئله راهنمایی و کمک به دانشآموز برای حل مشکلات آموزشی و تقویت او در نقاط ضعف- اگر فراموش نشود- در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
سالها تجربه ارزشیابی سنتی نشان داده است که اگرچه این نوع ارزشیابی بهدلیل کمی بودن از شفافیت و قاطعیت بالایی برخوردار بوده و زبان نمره برای همه دانشآموزان و والدین آنها ساده و قابل فهم است، اما مشکلات عدیده خاص خود را نیز به همراه دارد. معلمان و والدین در طول سالها برای ایجاد انگیزه در دانشآموزان از اهرم چوب و نمره استفاده میکردند. هر چند سالی است که چوب معلم از رمق اُفتاده، اما همچنان نمره جایگاه خود را حفظ کرده است. در واقع فقر انگیزشی در نظام تحصیلی، استفاده از اهرم نمره را توجیه میکند و طرفداران نظام سنتی ارزشیابی، حذف نمره را مساوی حذف اقتدار خود بر دانشآموزان میبینند. اما باید دانست که کودکان پاك و با استعدادی که در ابتدای مسیر یادگیری، قدم در این عرصه گذاشتهاند را نیازی نیست که با زور ترس و فشار، تشویق به آموختن نمود. اقتدار معلم در کشش عاطفی و قدرت شخصیتی اوست و نه در قدرت چوب و نمره.
پیروز رقابت بین سیستم کمی و کیفی کدام است؟
در میان معلمان منتقد سیستم ارزشیابی توصیفی، کسانی هم هستند که با مقایسه این سیستم با سیستم کمی، ارزشیابی کیفی را ترجیح میدهند و از مزایای آن میگویند.
باقری، مدرس ارزشیابی توصیفی در استان خراسان شمالی میگوید: «ما در آن روش فقط نمره گنگ و خام 0تا 20 میدادیم، اما الان بهجای آن نمرات بازخورد مناسب میدهیم، بازخوردی که دانشآموز ضعیف را امیدوار میکند و دانشآموز قوی را نیز متوقف نمیکند. سخن دوم به همه کسانی که علت اصلی اُفت تحصیلی دانشآموزان را در این روش ارزشیابی میدانند، مطالعه تحقیقاتی است که در این خصوص توسط آقای دکترمحمد حسنی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، پژوهشكده برنامهریزی درسی و نوآوریهای آموزشی، پژوهشگر در زمینه فلسفه تعلیم و تربیت و تربیت اخلاقی و دینی و رویکردهای جدید ارزشیابی تحصیلی و مدرس دانشگاه صورت گرفته است.»
او میافزاید: «از چند منظر این موضوع قابل بررسی و آزمون است. نخست از منظر نتایج پژوهشهای بهعمل آمده درباره ارزشیابی توصیفی است. در طول دوران اجرای آزمایشی و دوران استقرار برنامه ارزشیابی کیفی توصیفی در نظام آموزشی كه از سال 1282 تا سال 1392 به طول انجامید، برخی پژوهشها و ارزیابیها از این منظر درباره الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی بهعمل آمد. این بررسیها عمدتا به صورت مقایسهای انجام شده است و دو گروه دانشآموزان ارزشیابی كیفی توصیفی و ارزشیابی كمی با همدیگر مقایسه شدهاند؛ جمعبندی نتایج این پژوهشها نشان میدهند كه ارزشیابی كیفی توصیفی باعث اُفت تحصیلی نشده است. البته به لحاظ آماری تفاوت معناداری بین متغیر اُفت تحصیلی دو گروه دیده نشده است. هرچند برخی تحقیقات تفاوت را به نفع دانشآموزان ارزشیابی كیفی توصیفی گزارش كردهاند. بنابراین از منظر تحقیقات صورت گرفته فعلا شواهدی دال بر اُفت تحصیلی در گروه ارزشیابی كیفی و توصیفی دیده نشده است.»
این معلم با بیان این که از منظر دیگری میتوان ادعای اُفت تحصیلی و خاموش كردن موتور انگیزشی دانشآموزان توسط ارزشیابی توصیفی را مورد بررسی قرار داد، عنوان میکند: «از آنجا كه هم اكنون تمامی نظام آموزشی دبستانی تحت پوشش برنامه ارزشیابی كیفی توصیفی قرار گرفته است، امكان بررسی و پژوهش مناسب بهصورت مقایسهای وجود ندارد.میتوان دورههای تحصیلی بالاتر از آن را مدنظر و مورد مقایسه قرار داد. به این صورت كه وضعیت انگیزشی دانشآموزان دورههای بالاتر تحصیلی را بررسی کرد. با توجه به آن كه در حال حاضر در تمامی دوره ابتدایی الگوی ارزشیابی توصیفی اجرا میشود و دورههای بالاتر با الگوی كمی این مقایسه میتواند ثمربخش باشد. یعنی مقایسه در دو دوره متفاوت صورت میگیرد. سالهای سال است كه الگوی ارزشیابی كمی در دوره راهنمایی هم اكنون متوسط اول و دبیرستان هماکنون متوسطه دوم اجرا میشود.»
باقری در ادامه میگوید: «شواهد كافی از اُفت تحصیلی و اُفت انگیزشی دانشآموزان در دورههای متوسطه اول و متوسطه دوم در دست است. گزارشها از تكرار پایه تجدید شدهها بسیار زیاد است به ویژه در پایه اول دبیرستان اُفت تحصیلی بالایی گزارش شده است تا جایی كه اطلاع دارم نزدیك به 30 درصد. این اُفت تحصیلی و اُفت انگیزشی در دوره متوسطه دوم كه به شدت رقابتی بوده و بازخوردهای نمرهای در آن بهكار گرفته میشود و دانشآموزان در فضایی قرار گرفتهاند كه بسیار كنكور زده است و با مفروضات مخالفان ارزشیابی کیفی توصیفی كمی عجیب به نظر میرسد. به نظر میرسد كه اُفت تحصیلی در دو دوره تحصیلی متوسطه اول و دوم كه در آن نمره در رقابت برای دانشگاه، مدارس تیزهوشان و مدارس نمونه دولتی و المپیادها وجه غالب آن است دلیل دیگری باید داشته باشد.»
نقش معلمان در ارزشیابی توصیفی
ارزشیابی تحصیلیـ تربیتی دانشآموزان از وظایف مهم آموزگاران و معلمان است. با انجام این وظیفه ضمن شناسایی و بررسی موقعیت و وضعیت یادگیری دانشآموزان و موانع احتمالی موجود در مسیر یادگیری آنها برای کمک به دانشآموزان در فعالیت بیشتر برای یادگیری دروس بروز احساسات اصلاح و تقویت بینشها مهارتها و... تلاش میشود. به کمک ارزشیابی معلم دانشآموز را میشناسد و به او کمک میکند تا یاد بگیرد و تلاش کند تا بهتر یاد بگیرد. و یا تلاش کند یاد بگیرد که چگونه بهتر یاد بگیرد.
کارشناسان آموزشی معتقدند تهیه و تدوین نقشه ارزشیابی تحصیلی ـ تربیتی متناسب با اهداف و انتظارات، تهیه و تنظیم ابزارهای مناسب برای سنجش و ارزشیابی مثل آزمون پوشه کار ثبت مشاهدات و...و ارزشیابی دانشآموزان در زمان انجام فعالیتهای یادگیری و ارائه نتیجه (ارائه بازخورد) به آنها برای آگاهی از وضعیت تلاش و پیشرفت خود از جمله وظایف مهم معلمان در این نوع ارزشیابی هستند.
وحید رستمی یک کارشناس آموزشی در گفتوگو با گزارشگرکیهان میگوید: «نظام نمره محوری فعلی دانشآموزان را با اضطراب و نگرانی روبهرو و محیط مدرسه را از نظر روانی و عاطفی تهدید میکند زیرا کودکان را به رقابتی نابرابر و ناسالم میکشاند که گرفتن نمره بالا و یا قبولی به جای یادگرفتن و کسب تجربههای مفید آموزش مینشیند.»
وی درباره نقش معلمان در ارزشیابی کیفی و توصیفی میافزاید: «ثبت و نگهداری اطلاعات جمعآوری شده به وسیله ابزارهای مختلف و تجزیه و تحلیل آنها به منظور ارائه راهنمایی لازم به اولیا و دانشآموزان، تعیین تکالیف مناسب با رعایت شرایط و ویژگیهای سنی و روحی بررسی آنها به منظور شناسایی میزان تلاش پیشرفت و موفقیت دانشآموزان، برگزاری آزمونهای مورد نیاز با رعایت این نکته که آزمون فقط برای جمعآوری اطلاعات است و جدای از فرآیند یاددهی یادگیری دیده نشود بدور از هرگونه شرایط اضطراب آور و نگرانکننده باشد و از نتیجه آن فقط برای رفع موانع یادگیری و کمک به دانشآموز استفاده شود، تنظیم گزارشهای مناسب برای والدین و ارائه آن به صورت حضوری یا مکتوب حداقل هر ۲ ماه یکبار، تنظیم گزارش پیشرفت تحصیلی (کارنامه ) در هر نوبت و ارائه اطلاعات دقیق در زمینه فعالیت و کوشش دانشآموزان برای والدین و تصمیم گیری در مورد ارتقا یا تکرار پایه در صورت عدم کسب شرایط لازم، از جمله مهمترین این وظایف هستند.»
نظارت بر کار معلمان و برقراری مکانیسمهای تشویقی برای آنان نیز میتواند در ارتقاء سطح کیفی کار، موثر باشد. این نکته اساسی است تا وقتی که مشوقهای مادی برای معلمین در نظر گرفته نشود، و برخی شرایط مثل متعادل کردن جمعیت دانشآموزان در کلاسها آماده نشود، نمیتوان از آنها انتظار داشت که با اجرای روش جدید، وقت بیشتری برای دانشآموزان صرف کنند. شاید چنین توقعی هم زیادهروی باشد. بدیهی است یک سیاست نوپا که داعیه در اُفتادن با سنتی دیرینه را دارد، باید مورد نقد دائمی قرار گرفته و به تناسب حمایت شود. برنامهریزی برای رفع موانع و ارتقاء سطح کیفی کار، نیازمند تلاشهای طولانی و مستمر است.
امکاناتی که لازمه
ارزشیابی توصیفی است
کتابهای درسی یکی از اجزا و عناصر مهم هر نظام آموزشی به ویژه نظام آموزشی ایران است.
در هر تحولی باید عناصر مختلف یک نظام با همدیگر هماهنگ و همراه باشند. این مقوله خرد از مسائل جدی و حساس در چگونگی اجرا و موفقیت ارزشیابی کیفی توصیفی است. هماهنگی و همراهی و تناسب رویکرد حاکم بر کتاب درسی با ماهیت ارزشیابی توصیفی از لوازم مهم اجرای درست و مدیریت استقرار الگوی ارزشیابی کیفی توصیفی است. برخی یافتههای این بررسی به این ضعف جدی اشاره داشته است.
به نظر میرسد حداقل امکانات فیزیکی، پوشه کار و کمدی برای نگهداری آن باشد که دانشآموزان را از حمل روزانه پوشههای کار معاف دارد. شاید یکی از مهمترین امکانات فیزیکی در اجرای ارزشیابی کیفی توصیفی به چگونگی چینش کلاس بر میگردد. به دلیل تاکید بر فعالیتهای گروهی چینش صندلیها به صورت گروهی و یا حلقهای، وجود فضای مناسب را طلب میکند.