امیدواری به قاطعیت در مبارزه با فساد ورزش
پروندههایی که خاک خورد شلاق خوردههایی که ترفیع گرفتند!(نکته ورزشی)
طی هفته گذشته خبرها و گزارشهای متعدد در رسانهها از جمله کیهان و سایت میزان که ارگان رسمی قوه قضائیه است درباره احضار سی دلال و واسطه غیر رسمی به مراجع ذیصلاح منتشر شد.
سرویس ورزشی-
این خبر بیش از هر چیز گویای این نکته است که فوتبال ایران نیاز به پاکسازی دارد یا اینکه حداقل کسانی و جریاناتی هستند که با رفتار و اعمال اخلالگرانه و غیرقانونی و منفعت جویانه خود سلامت فوتبال را به خطر میاندازند و پاکی محیط آن را مخدوش میسازند.
خبر مربوط به اقدام قوه قضائیه در حالی منتشر میشود که چند روز قبل از آن شنیدیم کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال نیز بیست نفر_ که در میان آنها متاسفانه نام بعضی افراد شناخته شده هم دیده میشود- را به محرومیتهای سنگینی جریمه کرده است و پرونده افراد دیگری را نیز در دست بررسی دارد.
خوانندگان عزیز ومخاطبان گرامی کیهان میدانند که ما به سهم و بر اساس وظیفهای که داریم بارها و بارها درباره لزوم حفظ وصیانت فضای ورزش و علی الخصوص رشتههای پر سروصدا و پرطرفداری مثل فوتبال نوشته و تذکر دادهایم.
بارها و بارها نوشتهایمکه در محیط ناسالم و شرایط آلوده نمیتوان توقع به ثمر نشستن برنامهها وتحقق اهداف را داشت. این قانون و اصلی است که فوتبال و غیر فوتبال، ورزش و غیر ورزش نمیشناسد در همه جا و همه وقت و تمام امور فردی و اجتماعی ساری و جاری است.
به کرات درباره لزوم مبارزه با انحرافات و منحرفان و جریانات منفعت جو که بعضا برای رسیدن به منافع نامشروع خود از مفسده انگیزی ابایی ندارند گفته ایم و از مسئولان مطالبه کردهایم. اما متاسفانه کمتر مسئولی در این باره احساس مسئولیت کرده است و کمتر مدیری پیدا شده که به این هشدارها و تذکرات عملا بها دهد و اقدامی هم صورت دهد.
با این حال ما نیز قبول داریمکه جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است. امیدواریم این حرکت مبارک و بسیار ضروری که آغاز شده است حتما با قدرت تداوم پیدا کند و باز به دلایل نامعلوم نیمهکاره رها نشود.
مسئولان محترم که همت کرده و وارد گودمبارزه با مفسدان و سوءاستفادهچیها شده این کلام قدسی را سرلوحه اقدام و عمل خود قرار دهند که فرمود «الله یحب عبدا» اذا عملا عمل احکمه»! خداوند آن بندهای را دوست دارد که وقتی کاری را شروع کرد آن را محکم و درست انجام دهد.
گرفتن جایزه پس از محکومیت!
در ذهن و یاد بسیاری از علاقه مندان به ورزش این خاطره حتما هست که حداقل چند بار اخباری درباره مبارزه با فساد و مفسده انگیزان و جریانات منفعت جو و... در ورزش شروع شده است و حتی این اخبار در پارهای اوقات جنبه عمل به خود گرفت و بگیر و ببندی بر پاشد و مثلا چند نفری دستگیر شدند به زندان افتادند حتی درباره بعضی از آنها «حد» جاری شد و به چندین ضربه تازیانه محکوم شدند و...
اما هنوز مدت زیادی از این گونه برخوردها و اقدامات قانونی صورت نگرفته بود که ناگهان... هیاهوفرو نشست وبعد از مدتی دیگر بعضی از دستگیر شدگان و زندان رفتگان و شلاق خوردگان و...به سرکار سابق خود برگشتند حتی برخی از آنها ترفیع هم گرفتند و درواقع بعد از محکومیت جایزه همگرفتند و تشویق شدند تا آنجا که صاحب برنامه تلویزیونی هم شدند تا از این طریق یعنی رسانه ملی به خدمات فرهنگی! و اخلاقی! خود به خلق الله ادامه دهند!
و اخیرا هم خیلیها شاهکار اخلاق مدارانه یکی از همین جماعت را در تلویزیونی که طبق فرمایش امام خمینی(ره) باید دانشگاه باشد دیدند که چگونه در برخورد با آن منتقد پیشکسوت سینمایی به این ملت مظلوم(مظلوم از این نظر که تلویزیون و برنامه تلویزیونی و مجری تلویزیونیاش اینها هستند!) درس اخلاق و مهمان نوازی ومعرفت و مرام و... داد.
پرونده قطور خاک خورده
یا در مورد دیگری که همین سه ، چهار سال پیش اتفاق افتاد و آن تشکیل پروندهای قطور به نام «پرونده فساد در فوتبال» از سوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی بود. پروندهای که بعد از احساس مسئولیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در قبال وضعیت نامناسب فرهنگی و اخلاقی در فوتبال و اعتراضاتی که اهالی فوتبال و خانوادهها و دلسوزان نسبت به این وضع داشتند؛ تشکیل شد و با پیگیریهای صورت گرفته خیلی زود به پروندهای قطور تبدیل شد اما... بعد از مدتی و به ویژه به پایان آمدن مجلس نهم، این پرونده و محتویات آن برطبق میل و نفع سودجویان و منفعت پرستان و مفسدان به بایگانی سپرده شد تا خاک بخورد ضمن اینکه بعضی از افرادی که در نقش مدیر در این پرونده مطرح بودند و تخلفاتی به آنها منتسب بود همین امروز در فوتبال ما دارای پست و مقام هستند و این روزها در پی دور زدن قانون بازنشستگی هستند تاکماکان به عنوان عضوی از هیئت رئیسه به خدمات مشعشع خود به فوتبال ادامه دهند و کماکان در آسمانها با جیب مردم و فوتبال از این کشور به آن کشور سفرکنند و... البته با وقاحت تمام به ریش ملت و فوتبال وقانون بخندند!
این است که درباره اتفاقات اخیر و اقداماتی که هم از سوی کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال و هم از طرف قوه قضائیه در برخورد با مفاسد و عناصر فرصتطلب یا متخلف و یا مفسد آغاز شده بالاتر اظهار امیدواری کردیم که با قاطعیت و صلابت ادامه پیدا کند.
این گونه اقدامات هرچقدر به نفع فوتبال و ورزش و سلامت فرهنگی جامعه است به همان اندازه و بلکه بیشتر به ضرر جریانات مخرب و عناصر عوضی آمدهای است که به لطف ودرسایه فقدان نظارت در این فوتبال به منافع نامشروع و جایگاههای فراتر از لیاقت و تخصص و شایستگی دست پیدا کردهاند.
مهمتر از همه همان که چند سطر بالاتر به آناشاره کرده وآن «سلامت اخلاقی و فرهنگی جامعه و به ویژه نسل جوان و نوجوان» کشور است.
در واقع مسئله فقط فوتبال نیست بلکه آنچه که مهمتر از همه است و بیش از هر چیز باید مورد توجه متولیان امور و مدیران اجرایی و قانونی و قضائی باشد خطری است که از ناحیه همین افراد وعناصر منفعت جو و بعضا مفسد فرهنگ عمومی جامعه و سلامتی اخلاقی نسل جوان کشور را به خطر میاندازد.
چرا که برای این جماعت هیچ چیز جز منافع و ارضای خواستههای غیر مشروعشان اهمیت ندارد و قانون و اخلاق و فرهنگ و نسل جوان و پیشرفت ورزش و فوتبال و... از نظر اینها «حرف مفت» است و بس!
این است که میبینیم همه چیز و همه کس را به عنوان «ابزاری» میبینند که باید در خدمت اهداف آنها عمل کنند و به کار گرفته شود. این ابزار میتواند کیسه بیتالمال باشد یا رسانه ملی و نشریاتی که باید در خدمت سلامت نسل جوان و ارتقا فرهنگ وپیشرفت ورزش باشد و خلاصه هر چیز دیگری.
این خبر بیش از هر چیز گویای این نکته است که فوتبال ایران نیاز به پاکسازی دارد یا اینکه حداقل کسانی و جریاناتی هستند که با رفتار و اعمال اخلالگرانه و غیرقانونی و منفعت جویانه خود سلامت فوتبال را به خطر میاندازند و پاکی محیط آن را مخدوش میسازند.
خبر مربوط به اقدام قوه قضائیه در حالی منتشر میشود که چند روز قبل از آن شنیدیم کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال نیز بیست نفر_ که در میان آنها متاسفانه نام بعضی افراد شناخته شده هم دیده میشود- را به محرومیتهای سنگینی جریمه کرده است و پرونده افراد دیگری را نیز در دست بررسی دارد.
خوانندگان عزیز ومخاطبان گرامی کیهان میدانند که ما به سهم و بر اساس وظیفهای که داریم بارها و بارها درباره لزوم حفظ وصیانت فضای ورزش و علی الخصوص رشتههای پر سروصدا و پرطرفداری مثل فوتبال نوشته و تذکر دادهایم.
بارها و بارها نوشتهایمکه در محیط ناسالم و شرایط آلوده نمیتوان توقع به ثمر نشستن برنامهها وتحقق اهداف را داشت. این قانون و اصلی است که فوتبال و غیر فوتبال، ورزش و غیر ورزش نمیشناسد در همه جا و همه وقت و تمام امور فردی و اجتماعی ساری و جاری است.
به کرات درباره لزوم مبارزه با انحرافات و منحرفان و جریانات منفعت جو که بعضا برای رسیدن به منافع نامشروع خود از مفسده انگیزی ابایی ندارند گفته ایم و از مسئولان مطالبه کردهایم. اما متاسفانه کمتر مسئولی در این باره احساس مسئولیت کرده است و کمتر مدیری پیدا شده که به این هشدارها و تذکرات عملا بها دهد و اقدامی هم صورت دهد.
با این حال ما نیز قبول داریمکه جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری منفعت است. امیدواریم این حرکت مبارک و بسیار ضروری که آغاز شده است حتما با قدرت تداوم پیدا کند و باز به دلایل نامعلوم نیمهکاره رها نشود.
مسئولان محترم که همت کرده و وارد گودمبارزه با مفسدان و سوءاستفادهچیها شده این کلام قدسی را سرلوحه اقدام و عمل خود قرار دهند که فرمود «الله یحب عبدا» اذا عملا عمل احکمه»! خداوند آن بندهای را دوست دارد که وقتی کاری را شروع کرد آن را محکم و درست انجام دهد.
گرفتن جایزه پس از محکومیت!
در ذهن و یاد بسیاری از علاقه مندان به ورزش این خاطره حتما هست که حداقل چند بار اخباری درباره مبارزه با فساد و مفسده انگیزان و جریانات منفعت جو و... در ورزش شروع شده است و حتی این اخبار در پارهای اوقات جنبه عمل به خود گرفت و بگیر و ببندی بر پاشد و مثلا چند نفری دستگیر شدند به زندان افتادند حتی درباره بعضی از آنها «حد» جاری شد و به چندین ضربه تازیانه محکوم شدند و...
اما هنوز مدت زیادی از این گونه برخوردها و اقدامات قانونی صورت نگرفته بود که ناگهان... هیاهوفرو نشست وبعد از مدتی دیگر بعضی از دستگیر شدگان و زندان رفتگان و شلاق خوردگان و...به سرکار سابق خود برگشتند حتی برخی از آنها ترفیع هم گرفتند و درواقع بعد از محکومیت جایزه همگرفتند و تشویق شدند تا آنجا که صاحب برنامه تلویزیونی هم شدند تا از این طریق یعنی رسانه ملی به خدمات فرهنگی! و اخلاقی! خود به خلق الله ادامه دهند!
و اخیرا هم خیلیها شاهکار اخلاق مدارانه یکی از همین جماعت را در تلویزیونی که طبق فرمایش امام خمینی(ره) باید دانشگاه باشد دیدند که چگونه در برخورد با آن منتقد پیشکسوت سینمایی به این ملت مظلوم(مظلوم از این نظر که تلویزیون و برنامه تلویزیونی و مجری تلویزیونیاش اینها هستند!) درس اخلاق و مهمان نوازی ومعرفت و مرام و... داد.
پرونده قطور خاک خورده
یا در مورد دیگری که همین سه ، چهار سال پیش اتفاق افتاد و آن تشکیل پروندهای قطور به نام «پرونده فساد در فوتبال» از سوی کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی بود. پروندهای که بعد از احساس مسئولیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی در قبال وضعیت نامناسب فرهنگی و اخلاقی در فوتبال و اعتراضاتی که اهالی فوتبال و خانوادهها و دلسوزان نسبت به این وضع داشتند؛ تشکیل شد و با پیگیریهای صورت گرفته خیلی زود به پروندهای قطور تبدیل شد اما... بعد از مدتی و به ویژه به پایان آمدن مجلس نهم، این پرونده و محتویات آن برطبق میل و نفع سودجویان و منفعت پرستان و مفسدان به بایگانی سپرده شد تا خاک بخورد ضمن اینکه بعضی از افرادی که در نقش مدیر در این پرونده مطرح بودند و تخلفاتی به آنها منتسب بود همین امروز در فوتبال ما دارای پست و مقام هستند و این روزها در پی دور زدن قانون بازنشستگی هستند تاکماکان به عنوان عضوی از هیئت رئیسه به خدمات مشعشع خود به فوتبال ادامه دهند و کماکان در آسمانها با جیب مردم و فوتبال از این کشور به آن کشور سفرکنند و... البته با وقاحت تمام به ریش ملت و فوتبال وقانون بخندند!
این است که درباره اتفاقات اخیر و اقداماتی که هم از سوی کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال و هم از طرف قوه قضائیه در برخورد با مفاسد و عناصر فرصتطلب یا متخلف و یا مفسد آغاز شده بالاتر اظهار امیدواری کردیم که با قاطعیت و صلابت ادامه پیدا کند.
این گونه اقدامات هرچقدر به نفع فوتبال و ورزش و سلامت فرهنگی جامعه است به همان اندازه و بلکه بیشتر به ضرر جریانات مخرب و عناصر عوضی آمدهای است که به لطف ودرسایه فقدان نظارت در این فوتبال به منافع نامشروع و جایگاههای فراتر از لیاقت و تخصص و شایستگی دست پیدا کردهاند.
مهمتر از همه همان که چند سطر بالاتر به آناشاره کرده وآن «سلامت اخلاقی و فرهنگی جامعه و به ویژه نسل جوان و نوجوان» کشور است.
در واقع مسئله فقط فوتبال نیست بلکه آنچه که مهمتر از همه است و بیش از هر چیز باید مورد توجه متولیان امور و مدیران اجرایی و قانونی و قضائی باشد خطری است که از ناحیه همین افراد وعناصر منفعت جو و بعضا مفسد فرهنگ عمومی جامعه و سلامتی اخلاقی نسل جوان کشور را به خطر میاندازد.
چرا که برای این جماعت هیچ چیز جز منافع و ارضای خواستههای غیر مشروعشان اهمیت ندارد و قانون و اخلاق و فرهنگ و نسل جوان و پیشرفت ورزش و فوتبال و... از نظر اینها «حرف مفت» است و بس!
این است که میبینیم همه چیز و همه کس را به عنوان «ابزاری» میبینند که باید در خدمت اهداف آنها عمل کنند و به کار گرفته شود. این ابزار میتواند کیسه بیتالمال باشد یا رسانه ملی و نشریاتی که باید در خدمت سلامت نسل جوان و ارتقا فرهنگ وپیشرفت ورزش باشد و خلاصه هر چیز دیگری.