به یاد شهید سیدباقر طباطبایینژاد
لحظهای غفلت نكنید كه دشمنان اسلام در كمیناند(حدیث دشت عشق)
شهید سیدباقر طباطبایینژاد به سال ۱۳۴۱ ﻫ..ش در یكی از محلههای جنوب شهر تهران، در خانوادهای روحانی متولد شد. پدرش «حاج سید عباس طباطبایی نژاد» و اجداد بزرگوارش از طرف پدر، مرحوم حجتالاسلام «حاج میرزا علی طباطبایی» و از طرف مادر، مرحوم حجتالاسلام «حاج شیخ علی مهدوی ظفرقندی»، هر دو از علما و فضلای به نام منطقه اردستان و زواره میباشند.
با صدای اولین گلولههای دشمن بعثی، كه سكوت مرزها را درهم شكست و ضد انقلاب كوردل جدیتر از همیشه در خاك مقدس كردستان ندای هل من مبارز سر میداد، آن بزرگوار (كه یك ماه پیش از این حادثه به عضویت سپاه درآمده بود) پس از گذشت یك هفته از جنگ تحمیلی، همراه با عدهای از دلاورمردان سپاه عازم كردستان شدند تا به وظیفه خود عمل نموده و كردستان مظلوم را از لوث وجود این یاغیان پلید پاك سازند.
ایشان در مدت هشت سال مبارزه خستگیناپذیر در محورهای غرب كشور با مسئولیتهای متفاوت مانند مسئولیتپرسنلی ستاد غرب، فرماندهی سپاه سقز، فرماندهی سپاه باختران، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی قرارگاه نصر رمضان، به دفاع از آرمانهای والای جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
در پنجم مرداد ۱۳۶۷ درحالیكه عازم عمق خاك عراق بود، با عدهای دیگر از همرزمانش در كمین بعثیان ملحد گرفتار و پس از نبردی سخت به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در جوار حق مأوا گزید.
بخشی از وصیتنامه شهید:
لحظهای غفلت نكنید كه دشمنان اسلام در كمینند. به تبعیت از فرمان امام در صحنه بوده و همیشه تابع و مطیع فرمان ولایتفقیه باشید تا از لغزشها و ضربات و لطمات مصون بمانید. بكوشید قلم و قدم و تلاش و كلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحكام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد.
با صدای اولین گلولههای دشمن بعثی، كه سكوت مرزها را درهم شكست و ضد انقلاب كوردل جدیتر از همیشه در خاك مقدس كردستان ندای هل من مبارز سر میداد، آن بزرگوار (كه یك ماه پیش از این حادثه به عضویت سپاه درآمده بود) پس از گذشت یك هفته از جنگ تحمیلی، همراه با عدهای از دلاورمردان سپاه عازم كردستان شدند تا به وظیفه خود عمل نموده و كردستان مظلوم را از لوث وجود این یاغیان پلید پاك سازند.
ایشان در مدت هشت سال مبارزه خستگیناپذیر در محورهای غرب كشور با مسئولیتهای متفاوت مانند مسئولیتپرسنلی ستاد غرب، فرماندهی سپاه سقز، فرماندهی سپاه باختران، فرماندهی سپاه پاوه و فرماندهی قرارگاه نصر رمضان، به دفاع از آرمانهای والای جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
در پنجم مرداد ۱۳۶۷ درحالیكه عازم عمق خاك عراق بود، با عدهای دیگر از همرزمانش در كمین بعثیان ملحد گرفتار و پس از نبردی سخت به درجه رفیع شهادت نایل آمد و در جوار حق مأوا گزید.
بخشی از وصیتنامه شهید:
لحظهای غفلت نكنید كه دشمنان اسلام در كمینند. به تبعیت از فرمان امام در صحنه بوده و همیشه تابع و مطیع فرمان ولایتفقیه باشید تا از لغزشها و ضربات و لطمات مصون بمانید. بكوشید قلم و قدم و تلاش و كلام و همه اعمالمان در جهت رضای خدا و استحكام جمهوری اسلامی و پیشرفت انقلاب اسلامی باشد.