در نامهای به رئیس رسانه ملی مطرح شد
نقش صداوسیما در توهم یادگیری و غفلت از مصالح تربیتی با تبلیغات پر حجم آموزشی
اعضای هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش با ارسال نامهای به رئیس رسانه ملی، نسبت به اثرات منفی تبلیغات صداوسیما در زمینه کتب کمک درسی و موسسات آموزشی هشدار دادند.
در این نامه خطاب به دکتر علی عسکری آمده است: «اگرچه نظام آموزشی کشور خالی از مشکلات نیست، اما همراهی سازمانها و دستگاههای برونبخشی از جمله صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با این مشکلات مبتلابه و تشدید آنها، توجیه منطقی نداشته حتی اثرات مخربی را درپی خواهد داشت.
بخش قابل توجهی از برنامههای شبکههای مختلف صدا و سیما به تبلیغ مستقیم و غیرمستقیم منابع کمک درسی به بهانه موفقیت دانشآموزان در آموزش مدرسهای (منتهی به کنکور و روشهای آمادگی برای آن) اختصاص داده شده است. این برنامههای تبلیغاتی که در حجم وسیعی و در بهترین ساعات پر مخاطب بر روی آنتن میرود، از یک سو موجب تشویش خاطر خانوادهها و اضطراب شدید دانشآموزان شده و از سوی دیگر بهصورت پنهان و ضمنی این پیام را القا میکند که منابع اصلی درسی و آموزشهای رسمی مدرسهای ناقص و ناکافی است. از این رو، به نقش و جایگاه آموزش و پرورش رسمی و مدرسهای بهعنوان یک نهاد حاکمیتی حساس و خطیر در جامعه، صدمه سختی زده و میزند.
در پی القای این پیام نامناسب که از طریق امواج گسترده تبلیغاتی رسانه ملی، در سطح گستردهای از جامعه صورت میگیرد، تولیدات کنترل نشده مکتوب و غیرمکتوب، تحت عنوان منابع کمک درسی (تجاری و عموماً کمکیفیت) راه خود را به خانههای دانشآموزان و حتی کلاسهای درس و مدارس باز کرده و نتیجه چنین وضعیتی شکلگیری مطالبات سطحی آحاد جامعه از مدرسه نیز شده است. به این معنی که توقع و انتظار از مدرسه بهجای ارائه فرصتهای تربیتی ارزشمند و زندگیساز و آمادگی فرزندان این مرز و بوم برای زندگی سالم، سازنده و پاک، به کار بر روی کتابهای بازاری (کمک درسی) و اجرای تستهای آسیبزا، چرخش یافته است. تا جایی که فهم عموم از پیشرفت تحصیلی مدرسهای به چنین موفقیتهای صوری سطحی فروکاسته شده است و توجه همگان را به سمتوسوی روشهای یاددهی یادگیری ضعیف و توسعه «توهم یادگیری» سوق داده است. گویی نقش و جایگاه نظام آموزشی بهویژه در دوره متوسطه، آماده کردن دانشآموزان برای موفقیت در آزمون ورود به دانشگاه خلاصه شده است. همه اینها در جامعه منجر به شکلگیری پدیده «گرداب آموزشی» گردیده که حجم عظیمی از سرمایههای مادی و معنوی جامعه را در خود بلعیده و نابود میسازد. متاسفانه این پدیده، به صورت آشکار و نهان مزاحم ایجاد فرصتهای یادگیری با کیفیت در سالهای زندگی مدرسهای شده و دست و پای اولیای مدارس را برای فراهم آوردن فرصتهای مناسب یادگیری بسته است. در حالی که اگر این حجم از امواجی که از طریق صدا و سیما منتشر میگردد، بر روی نیازهای حیاتی و حقیقی نسل نوجوان و کسب تواناییها و شایستگیهای ضروری آنان متمرکز شود آثار عظیم و ارزشمندی در جامعه بر جای میگذارد.
از آنجا که اصل فراگیر «اولویت مصالح تربیتی کودکان و نوجوانان» تصریح شده در مبانی نظری سند تحول بنیادین نظام تربیت رسمی و عمومی، بر عملکرد تمامی نهادهای حاکمیتی کشور جاری و حاکم است؛ از جنابعالی انتظار میرود، برنامههای تبلیغاتی مورد اشاره را نه از منظر معیار کمّی و مادی مانند حجم و جذب مخاطب و کسب منابع مالی بلکه از منظر مصالح تربیتی نسل نوجوان جامعه، مورد عنایت و ارزیابی دقیق قرار دهید تا بهواسطه آن ذائقه تربیتی نسل نوجوان و بهویژه خانوادهها، از امور سطحی به سمت ارزشهای تربیتی اصیل و زندگیبخش، متحول گشته و نسل نوخاسته را برای ورود به زندگی در جامعه پرچالش آینده آماده کنند. شایان ذکر است که اگر ملاک و معیار دسترسی به تریبونهای صدا وسیما، قدرت مالی نهادها و موسسات باشد، تردیدی نیست که اصل « اولویت مصالح تربیتی» در جامعه معطل خواهد ماند و از این روند، جامعه با آسیبهای جدی مواجه خواهد شد.
بهطور مشخص پیشنهاد میشود که برنامههای آموزشی شبکههای مختلف سیما، ناظر به برنامههای درسی رسمی مدرسهای و آمادگی برای کنکور که شرح آن رفت، تنها در شبکه هفت متمرکز شده و این برنامهها با نظارت هیئتی از معلمان خبره آموزش و پرورش و متخصصان تهیه و پخش شده و به تبع آن، تبلیغات حجیم کتابهای کمک درسی و روشهای نامتعارف و غیراصولی کسب موفقیت در کنکور (که به سطحیگرایی آموزشی و تربیتی منجر شده است) بسیار محدود شود. خوشبختانه مصوبات اخیر شورای عالی آموزش و پرورش راه را برای ممانعت از تبلیغ آزمونهای فراگیر و کتابهای کمک درسی دوره ابتدایی فراهم کرده است.»
اعضای هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش