ورزش، گرفتار در ساختار معیوب خود
هفته گذشته و پس از کش و قوسهای فراوان سرانجام وزیر ورزش موافقت خود را با حضور مهدی تاج در راس فدراسیون فوتبال اعلام کرد تا رئیسفدراسیون فوتبال با استفاده از امتیاز ایثارگری و ماده ۶۰ قانون جامع ایثارگری مشکلی برای ماندن در این فدراسیون نداشته باشد.
سرویس ورزشی-
طی یک ماه گذشته بحث جدایی یا ماندن بازنشستههای فدراسیون فوتبال به دغدغه اصلی اهالی این رشته تبدیل شده و در آستانه جام ملتهای آسیا خیلیها نگران تعلیق فوتبال از سوی فیفا بودند. در چنین شرایطی همه منتظر اعلام موضع رسمی وزارت ورزش و جوانان بودند که مسعود سلطانی فر سرانجام به صورت صریح در این باره اعلام کرد مهدی تاج مشکلی برای ادامه فعالیت در فوتبال ندارد اما 5 عضو هیئترئیسه و سایر بازنشستهها باید پست خود را ترک کنند.
طبق قانون فیفا که مشرف به اساسنامه مصوب است، فدراسیون فوتبال یک نهاد غیردولتی محسوب میشود و دخالت دولت یا مجلس در آن نتیجهای جز تعلیق پیش رو نخواهد داشت. اما این موضوع علیرغم اینکه چند سال پیش از سوی هیئت دولت مورد تایید قرار گرفته بود در شرایطی دوباره به چالش کشیده شد که استفاده فدراسیون فوتبال از کمکهای مالی وزارت ورزش و همچنین عدم توجه جدی مسئولان به مسائل ورزش و حل کردن مشکلات به صورت آنی باعث شد با گذر زمان و اتخاذ تصمیمی از سوی مجلس شورای اسلامی و سایر مراجع بینالمللی دوباره به مشکل برخورد کنیم.
با نگاهی گذرا به مشکلات ساختاری ورزش و به خصوص فوتبال متوجه میشویم که متاسفانه هیچ عزمی برای حل این معضلات وجود ندارد. مسئله باشگاهداری؛ ماجرای بلاتکلیفی مالکیت باشگاههای استقلال و پرسپولیس، بدهیهای سنگین این دو باشگاه، موضوع حق پخش تلویزیونی و... از جمله مواردی است که حل نشده و هر بار که پای فیفا و مجامع بینالمللی به این مسائل باز میشود مسئولان ورزش و فدراسیون فوتبال تنها تلاش میکنند که بطور موقت مشکلات را حل کنند تا از زیر فشار طرفداران ورزش خارج شوند.
اوایل سال جاری بود که سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی به دنبال مشکلات و تهدیدهای جدی که از ناحیه شکایت افراد طلبکار صورت گرفته بود با اولتیماتوم و ضربالاجلهایی از سوی تشکیلات رسمی فوتبال آسیا (AFC) مواجه شدند و حتی در معرض تعلیق گرفتند. این مشکل در حالی مطرح شد که طی دو دهه اخیر تیمهای سرخابی پایتخت نه تنها برای حل آن گامی برنمی داشتند بلکه به علت عدم ثبات مدیریتی، نبود نظارت و استفاده از نیرویهای مدیریتی متخصص و... رقمهای بدهی این دو باشگاه بالا و بالاتر میرفت! با این حال با فشار مسئولان (AFC)،دخالت وزارت ورزش و جوانان و تلاش مدیران وقت باشگاههای استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی این سه باشگاه توانستند با پرداخت و تعیین تکلیف بدهیها و تأمین مدارک و اسناد مستند و ارسال به کنفدراسیون فوتبال آسیا، مجوز حرفهای خود را به دست آوردند.
از بحث بدهیهای باشگاهها که بگذریم موضوع حق پخش تلویزیونی رقابتهای فوتبال در چند سال اخیر و عدم توافق بر سر پرداخت مبلغی معین میان فدراسیون فوتبال و سازمان ورزش از یکسو وسازمان صداوسیما از سوی دیگر باعث شده علاوهبر بوجود آمدن اختلاف نظر، هنوز بین دو طرف توافقی حاصل نشود و لاینحل باقی بماند. این در حالی است که پس از بحث حضور بازنشستهها در فدراسیون فوتبال و استفاده این مجموعه از منابع مالی دولت (وزارت ورزش) مهدی تاج عنوان کرد اگر حقوق شناخته شده فوتبال از جمله حق پخش تلویزیونی، امتیازهای بازرگانی و بازاریابی و... پرداخت شود نه تنها نیازی به کمکهای مالی از دولت نداریم بلکه میتوانیم از لحاظ مالی به بخشهای دیگر کمک کنیم.
درخصوص موضوع حق پخش تلویزیونی حتی شاهد بودیم اینفانتینو رئیسفیفا در یکی از سفرهای خود به ایران به صراحت اعلام کرد که ایران برای از دست ندادن جایگاهش در فیفا باید حق پخش را به باشگاهها پرداخت کند. او حتی این موضوع را بسیار حیاتی و مهم خواند و گفت در همه جای دنیا این اتفاق میافتد و ایران نمیتواند مستثنی باشد. در چنین شرایطی که پای فیفا و مجامع بینالمللی به پارهای از مسائل و مشکلات ورزش کشورمان باز شده است انتظار میرود که مسئولان کشورمان به خاطر عدم محرومیت و فرار از جریمههای مالی هم که شده بحث حق پخش را حل کنند.
متاسفانه فوتبال ما گرفتار مشکلات کهنه و ریشهای است و اگر اراده و عزمی برای حل آن به صورت «ریشه ای»نباشد چه بسا این روزمرگی چند سال دیگر آن را با مشکلات جدی روبرو کند.
متأسفانه این اراده و عزم اصلاحی تاکنون کمتر درباره فوتبال- و بلکه ورزش ما- از سوی مسئولان به کار گرفته شده و آنان بیشتر دلخوش به کسب نتایج زودگذر و مقطعی شدهاند و از حل و برطرف کردن موانع و مشکلات بطور ریشهای طفره رفتهاند. باشگاهداری و مسائل مربوط به آن یکی از مسائل اساسی این فوتبال است که تاکنون از سوی هیچ مسئولی برای ساخت و سازمان دادن به آن اقدام اساسی صورت نگرفته است و اگر مسئولی، وزیری، در این باره، خواسته است، قدمی بردارد و تلاشی صورت دهد، آن قدم و تلاش در نطفه خفه شده و به سرانجامی نرسیده است.
تجربه حضور در پنجمین دوره جام جهانی که چندی پیش با افتخار با کی روش پشت سر گذاشتیم و انشاءالله حضور پرقدرت در جام ملتهای فوتبال آسیا که کمتر از یک ماه دیگر در کشور امارات آغاز میشود آرزوی هر ایرانی خواهد بود، اما این موفقیت که باعث افتخار همه ایرانیان هم هست، نباید موجب گمراهی، فریب، انحراف اذهان و غافل شدن از واقعیتهای فوتبال ایران شود.
هر گاه ورزش از سوی مسئولان جدی گرفته شد، هر وقت نخواستیم کم کاری و غفلتهای خود را در سایه آمار و ارقام پنهان کنیم، هر گاه نخواستیم با پروندهسازیهای دروغین برای تشکیلات (AFC) مشکلات را بطور موقت حل کنیم ،خصوصیسازی باشگاهها را عملی اجرا کنیم و با آن شعار تبلیغاتی ندهیم و... آن روز، روزی خواهد بود که میتوان به آینده ورزش امیدوار بود.
سخن آخر اینکه مسئولان ورزش میبایست فارغ از حاشیهها و مشغولیتها و دل بستن به نتایج زودگذر کارهای ساختاری در ورزش که سالهاست معطل و روی زمین مانده را در اولویت کاری خود قرار دهند و با انجام آن اساس، ریشه و ساختار ورزش را اصلاح کنند. بدون شک این روز هر چقدر عقب بیفتد، پیآمدهای منفی آنچه از لحاظ فنی و چه از نظر فرهنگی و اخلاقی بدتر خواهد بود. ما مثل خیلی از دلسوزان ورزش در این باره به سهم و وظیفه خود نوشتهایم و انجام این امور اساسی و ساختاری و پرهیز از روزمرگی را در مقاطع مختلف مدیریتی به عنوان یک مطالبه مهم جامعه ورزش از مسئولان نظام خواستار شدهایم.