نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
با عملکرد دولت شکست اصلاحطلبها در انتخابات بعدی قطعی است
روزنامه شرق در شماره پنجشنبه خود گفتوگویی با صادق زیباکلام با عنوان «سال 1400 اصولگرایان پیروز میشوند» انجام داده است.
سرویس سیاسی-
در بخشی از این گفتوگو آمده است: «سود اصلی در بحث دولت را اصولگرایان بردند. اصلا اصولگرایان نیازی نیست که کاری انجام دهند، برای اینکه اصولگرایان در انتخابات سال آینده ۹۸ مجلس را خیلی راحت به دست خواهند آورد؛ یعنی فکر نمیکنند که از حالا تا بهمن یا اسفند ۹۸ اتفاق خاصی بیفتد. همین روند خواهد بود.»
مصاحبه شونده در ادامه میگوید: «ای بسا یک مقداری هم بدتر میشود بنابراین به نظر من، مجلس یازدهم را خواهند برد و یکی، دو سال بعد هم در انتخابات ۱۴۰۰ قطعا اصولگرایان پیروز خواهند شد؛ یعنی آن ۱۶، ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی سرجایش هست، به علاوه یک چند میلیونی هم ریزش از سوی این ۲۴ میلیون که میرود به سبد آقای رئیسی یا هرکس دیگری که از اصولگرایان بیاید نامزد شود. ما شانسی نداریم؛ چه در انتخابات ۹۸ برای مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری 1400. مگر اینکه این وسط یک معجزه رخ دهد.»
عجز زیباکلام از فهمیدن یک نکته ساده!
نکته جالب این است که زیباکلام در ادامه دلیل عدم محبوبیت دولت را این گونه اظهار میکند که چون آقای روحانی با مردم سخن نمیگوید. او گفته است که پس از نخستین گزارش صدروزه رئیسجمهور یادداشتی نوشته که پس از آن یکی از دولتیها با او تماس گرفته که خیلی تند با دولت سخن میگوید! و از وی پرسیده مثلا آقای روحانی چه چیز را باید بگوید؟ و زیباکلام در پاسخ میگوید: «گفتم بگوید اگر صدتا اسکناس صدتومانی کل درآمد مملکت است در سال 96 چقدر آن دست دولت به عنوان قوه مجریه است و چقدر آن میرود جاهای دیگر که اصلا دولت هیچ کنترلی روی آن ندارد...»
این گونه توجیه تراشی برای عدم کارایی دولت یازدهم در حالی است که تنها در همین سال 97 مقدار بسیار زیادی از منابع پولی و ارزی و طلای کشور تلف شد. ماههای ابتدایی سال بود که دولت با اعلام دلار 4200 تومانی و اینکه «خیلی پولداریم»! هر کسی میخواهد بیاید و ارز 4200بگیرد پول مملکت را به سودجویان و دلالان داد. همین قصه پر غصه در سکه هم تکرار شد. حالا سؤال این است که امثال زیباکلام ماموریت دارند تا با این سخنان انحرافی ذهنها را کجا ببرند؟!
همچنین این فرد در جای دیگری از این مصاحبه گفته است: «اینکه آقای ظریف گفته پولشویی داریم به خیلیها برخورده در صورتی که بچه کلاس اول ابتدایی هم میداند که در ایران پولشویی وجود دارد»!
در این رابطه باید به آقای زیباکلام که گویا استاد دانشگاه هم هستند یادآور شویم که یک بچه کلاس اول ابتدایی هم اگر سخنان منتقدان را میخواند میفهمید که هیچ کس به وجود پولشویی در ایران ایرادی نگرفته بلکه ایراد آنجا بود که ایشان عدهای را (مخالفان CFT ) را به پولشویی متهم کرد و منتقدان تمام حرفشان این بود که ایشان باید برای حرفش سند ارائه کند. آیا فهمیدن این حرف این اندازه مشکل است؟!
افزایش قیمت 90 درصدی قیمت مسکن و بیعملی دولت
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: «بر اساس تازهترین گزارش بانک مرکزی از بازار مسکن تهران در آبان ۱۳۹۷، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به ۹ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان رسیده که نسبت به ماه مشابه سال قبل 91/5 درصد افزایش نشان میدهد. همچنین تعداد معاملات انجام شده طی این ماه ۶۹۰۰ فقره بود که نسبت به آبان ماه سال گذشته کاهش 53/6 درصدی و نسبت به ماه گذشته نیز کاهش 26/7 درصدی را نشان میدهد.»
افزایش سرسامآور قیمت مسکن در سالهای اخیر یکی از نتایج کارنامه بسیار ضعیف آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی است.
زمانی که آخوندی در تابستان 92 متصدی وزارت راه و شهرسازی شد، قیمت هر مترمربع مسکن در تهران حدود 3/8 میلیون تومان بود. در آن مقطع به علت آنکه حدود یک میلیون واحد از ساختمانهای مسکن مهر که در دولت دهم کلید زده و ساخته شده بود، به مرحله تحویل رسیده بود، از فشار تقاضا بر بازار به شدت کاسته شد.
بیش از یک میلیون واحد مسکن مهر نیز با 70 درصد پیشرفت به دولت یازدهم تحویل داده شد؛ اما دولت یازدهم اعتقادی به مسکن مهر نداشت و پیشرفت این طرح با حداقل سرعت جلو رفت و با وجود وعدههای مکرر و علیرغم سپری شدن بیش از 5 سال،هنوز تعداد بسیار زیادی از مردم واحدهای مسکن مهر خود را تحویل نگرفتهاند.
گفتنی است در دوره وزارت آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی، تولید مسکن به پایینترین سطح سه دهه اخیر سقوط کرد و کسادی در صنایع مرتبط با مسکن به اوج خود رسید و صدها هزار نفر بیکار شدند.
متاسفانه دولت هیچ برنامهای در حوزه مسکن ندارد.
این وام تنها کفاف خرید یخچال را میدهد!
«روزنامه آفتاب یزد» در گزارشی به بیتدبیریها در موضوع تسهیل ازدواج پرداخته و نوشت وام ازدواج تنها کفاف خرید یخچال را میدهد.
در این گزارش آمده است: «افزایش سن ازدواج شاید به خودی خود یک معضل اجتماعی به شمار بیاید اما عواملی موجب این رخداد میشوند که شاید در نگاه اول تاثیر بسزایی در شکلگیری این معضل اجتماعی نداشته باشند اما وقتی کمی ریزبینانه موضوع را مورد کاوش قرار دهید متوجه میشوید که چه عواملی دست به دست هم داده و این معضل را رقم زدهاند؛ پای درددل جوانان که بنشینیم اولین موضوعی که باعث میشود آنها از ازدواج پا پس بکشند، افزایش قیمت و گرانی است؛ جوانان معتقدند که برای شروع یک زندگی با در نظر گرفتن مراسم ازدواج، حتی اگر همه چیز در حد معمولی برگزار شود نیاز به مبلغ بالایی هزینه است و حتی فکر کردن به این موضوع هم باعث میشود که عطای ازدواج را به لقایش ببخشند و زندگی مجردی را برگزینند!»
این گزارش میافزاید : «در این بین برای رفع این مشکل ساز و کاری تحت عنوان وام ازدواج در نظر گرفته شده اما جالب است بدانید که با اینکه بر قیمت اجناس، مسکن و همه اقلام اولیه مربوط به یک زندگی ساده روز به روز افزوده میشود اما وام ازدواج همچنان بر پاشنه 15 میلیونی خود باقی است!»
در بخش دیگری از این گزارش به روند نجومی گرانیها در سالهای جاری پرداخته شده و آمده است : «همه ساله یکی از موارد جذاب برای زوجین جوان در بودجههای پیشنهادی دولت، تعیین میزان تسهیلات قرض الحسنه ازدواج است، به طوری که وقتی دو سال پیش تسهیلات ازدواج از سه میلیون تومان برای هر یک از زوجین به ۱۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرد موجی از شور و نشاط در بین جوانان دم بخت پدید آمد! پس از آن هم که وام ازدواج به 15 میلیون تومان رسید جوانان بیشتری ترغیب به زندگی مشترک و گرفتن وام ازدواج شدند اما در سالهای اخیر، وقتی پای قیمتهای نجومی به میان آمد و ارزش ریال متزلزل شد این جذابیت جای خود را به نگرانی داد؛ نگرانی از اینکه چه باید کرد؟ در سال جاری با روند صعودی قیمتها، خیلی از جوانان معتقدند که 15 میلیون تومان دردی از آنها دوا نمیکند و به پروسههای اداریاش نمیارزد!»
درباره این گزارش نکات متعددی را میتوان گوشزد کرد از انکار توام با توهین دولتیها که هر گونه مشکل اقتصادی که قابل ذکر و توجه باشد را منکر میشوند تا حمایت زنجیرهایها از دولتی که وضع را به این روز درآورده است ولی نکته جالب اینجا است که روزنامههایی از بالا رفتن سن ازدواج گلایه میکنند که میداندار تصویب طرحهایی شدهاند که به بالا رفتن این عدد نظر دارد!
کیهان 6 آذر سال جاری در گزارشی به این مسئله پرداخته و نوشت: «حدود دو سال است که یک تیم هماهنگ، متشکل از چند نماینده مجلس شورای اسلامی (عضو فراکسیون زنان مجلس)، چند فعال اجتماعی در جمعیت امام علی(ع) به همراه فردی که در کشور انگلیس برای سیاستگذاری اجتماعی آموزش دیده است با حمایت نهادهای بینالمللی مثل یونیسف و صرف هزینههای سرسامآور برای برگزاری همایش، نشست، ساخت فیلم سینمائی و تولیدات انبوه رسانهای حول محور «ممنوعیت قانونی ازدواج در سنین پایین» فعالیت میکنند. در ابتدای این فعالیت هدف ممنوعیت ازدواج دختران در سنین زیر 18 سال بود اما پس از مخالفت مرکز پژوهشهای مجلس، یک فوریت طرحی با عنوان «اصلاح ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی» و با موضوع ممنوعیت ازدواج دختران زیر 16 سال و پسران زیر 18 سال در صحن علنی تصویب شده و برای بررسی به کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ارجاع شده است. به موجب این طرح حدود 20 درصد از ازدواجهای هر سال در کشور با چالش محدودیت یا ممنوعیت مواجه خواهد شد. شاید جالب باشد بدانید که طرح ممنوعیت ازدواج در سنین پایین، صرفاً یک تصمیم ملی و نتیجه فعالیت دو ساله چند نفر در مجامع سیاستگذاری کشور نیست؛ بلکه تکمیل یک پازل قدیمی در یک افق بلندمدت برای تغییر ساختارهای اجتماعی در کشورِ درحالتوسعهای نظیر ایران است.»
مجلسی که به تحصن ختم شد موفق بود!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «در اسفند 1378 با انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی،مجلسی متولد شد که بیشک درخشانترین مجلس پس از انقلاب بود و به باور بسیاری هنوز بهترین است.»
این روزنامه زنجیرهای، مدعی شده است که مجلس ششم درخشانترین مجلس پس از انقلاب است. در این خصوص باید گفت، در دولت اصلاحات هر وقت دولت، مردم را به خاطر سوء مدیریت اقتصادی و دهنکجی به معیشت، شاکی میکرد، پادوهای دولت در مجلس اصلاحطلب ششم بلافاصله به عملیات انتحاری و انفجار بمبهای دودزا برای منحرف کردن اذهان عمومی دست میزدند.
چندین نفر از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم در سالهای بعد از کشور متواری شده و به خدمت دشمن درآمدند.
نمایندگان مجلس ششم در نهایت به تحصن و اعتصاب دست زدند اما با بیمحلی مطلق همان مردمی رو به رو شدند که معیشت شان را تحقیر میکردند و لشکر قابلمه به دست جناح مقابل میخواندند!
مجلس ششم به عنوان مجلس اصلاحطلبان بدترین دوره در تاریخ مجالس شورای اسلامی است. مجلس ششم در حوزه نظارت نسبت به دولت ضعیفترین کارنامه را داشت و به خاطر سیاستبازی و افراطیگری، در قبال عملکردهای اقتصادی و نفتی دولت کاملاً منفعل بود. این مجلس به عنوان مجلس اصلاحات بدترین کارنامه را به خاطر آلودگی به مفاسد اقتصادی کسانی چون شهرام جزایری برجای گذاشت.
سال ۱۳۸۱، برخی نمایندگان مجلس ششم تمام فعالیتهای قانونی مربوط به حوزه نمایندگی را رها کرده و سرگرم بازیهای سیاسی شده بودند. برای این شیطنت سیاسی هم حاضر بودند شرایط عادی کشور را بحرانی معرفی کنند و با استدلال اینکه خطر حمله آمریکا به ایران نزدیک است (!) تمام اصول انقلاب را به قتلگاه بفرستند و با نامه تعارف جام زهر جای پایی برای آمریکاییها در کشور باز کنند.
در بخشی از این گفتوگو آمده است: «سود اصلی در بحث دولت را اصولگرایان بردند. اصلا اصولگرایان نیازی نیست که کاری انجام دهند، برای اینکه اصولگرایان در انتخابات سال آینده ۹۸ مجلس را خیلی راحت به دست خواهند آورد؛ یعنی فکر نمیکنند که از حالا تا بهمن یا اسفند ۹۸ اتفاق خاصی بیفتد. همین روند خواهد بود.»
مصاحبه شونده در ادامه میگوید: «ای بسا یک مقداری هم بدتر میشود بنابراین به نظر من، مجلس یازدهم را خواهند برد و یکی، دو سال بعد هم در انتخابات ۱۴۰۰ قطعا اصولگرایان پیروز خواهند شد؛ یعنی آن ۱۶، ۱۷ میلیون رأی آقای رئیسی سرجایش هست، به علاوه یک چند میلیونی هم ریزش از سوی این ۲۴ میلیون که میرود به سبد آقای رئیسی یا هرکس دیگری که از اصولگرایان بیاید نامزد شود. ما شانسی نداریم؛ چه در انتخابات ۹۸ برای مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری 1400. مگر اینکه این وسط یک معجزه رخ دهد.»
عجز زیباکلام از فهمیدن یک نکته ساده!
نکته جالب این است که زیباکلام در ادامه دلیل عدم محبوبیت دولت را این گونه اظهار میکند که چون آقای روحانی با مردم سخن نمیگوید. او گفته است که پس از نخستین گزارش صدروزه رئیسجمهور یادداشتی نوشته که پس از آن یکی از دولتیها با او تماس گرفته که خیلی تند با دولت سخن میگوید! و از وی پرسیده مثلا آقای روحانی چه چیز را باید بگوید؟ و زیباکلام در پاسخ میگوید: «گفتم بگوید اگر صدتا اسکناس صدتومانی کل درآمد مملکت است در سال 96 چقدر آن دست دولت به عنوان قوه مجریه است و چقدر آن میرود جاهای دیگر که اصلا دولت هیچ کنترلی روی آن ندارد...»
این گونه توجیه تراشی برای عدم کارایی دولت یازدهم در حالی است که تنها در همین سال 97 مقدار بسیار زیادی از منابع پولی و ارزی و طلای کشور تلف شد. ماههای ابتدایی سال بود که دولت با اعلام دلار 4200 تومانی و اینکه «خیلی پولداریم»! هر کسی میخواهد بیاید و ارز 4200بگیرد پول مملکت را به سودجویان و دلالان داد. همین قصه پر غصه در سکه هم تکرار شد. حالا سؤال این است که امثال زیباکلام ماموریت دارند تا با این سخنان انحرافی ذهنها را کجا ببرند؟!
همچنین این فرد در جای دیگری از این مصاحبه گفته است: «اینکه آقای ظریف گفته پولشویی داریم به خیلیها برخورده در صورتی که بچه کلاس اول ابتدایی هم میداند که در ایران پولشویی وجود دارد»!
در این رابطه باید به آقای زیباکلام که گویا استاد دانشگاه هم هستند یادآور شویم که یک بچه کلاس اول ابتدایی هم اگر سخنان منتقدان را میخواند میفهمید که هیچ کس به وجود پولشویی در ایران ایرادی نگرفته بلکه ایراد آنجا بود که ایشان عدهای را (مخالفان CFT ) را به پولشویی متهم کرد و منتقدان تمام حرفشان این بود که ایشان باید برای حرفش سند ارائه کند. آیا فهمیدن این حرف این اندازه مشکل است؟!
افزایش قیمت 90 درصدی قیمت مسکن و بیعملی دولت
روزنامه همدلی در گزارشی نوشت: «بر اساس تازهترین گزارش بانک مرکزی از بازار مسکن تهران در آبان ۱۳۹۷، متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران به ۹ میلیون و ۱۸۰ هزار تومان رسیده که نسبت به ماه مشابه سال قبل 91/5 درصد افزایش نشان میدهد. همچنین تعداد معاملات انجام شده طی این ماه ۶۹۰۰ فقره بود که نسبت به آبان ماه سال گذشته کاهش 53/6 درصدی و نسبت به ماه گذشته نیز کاهش 26/7 درصدی را نشان میدهد.»
افزایش سرسامآور قیمت مسکن در سالهای اخیر یکی از نتایج کارنامه بسیار ضعیف آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی است.
زمانی که آخوندی در تابستان 92 متصدی وزارت راه و شهرسازی شد، قیمت هر مترمربع مسکن در تهران حدود 3/8 میلیون تومان بود. در آن مقطع به علت آنکه حدود یک میلیون واحد از ساختمانهای مسکن مهر که در دولت دهم کلید زده و ساخته شده بود، به مرحله تحویل رسیده بود، از فشار تقاضا بر بازار به شدت کاسته شد.
بیش از یک میلیون واحد مسکن مهر نیز با 70 درصد پیشرفت به دولت یازدهم تحویل داده شد؛ اما دولت یازدهم اعتقادی به مسکن مهر نداشت و پیشرفت این طرح با حداقل سرعت جلو رفت و با وجود وعدههای مکرر و علیرغم سپری شدن بیش از 5 سال،هنوز تعداد بسیار زیادی از مردم واحدهای مسکن مهر خود را تحویل نگرفتهاند.
گفتنی است در دوره وزارت آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی، تولید مسکن به پایینترین سطح سه دهه اخیر سقوط کرد و کسادی در صنایع مرتبط با مسکن به اوج خود رسید و صدها هزار نفر بیکار شدند.
متاسفانه دولت هیچ برنامهای در حوزه مسکن ندارد.
این وام تنها کفاف خرید یخچال را میدهد!
«روزنامه آفتاب یزد» در گزارشی به بیتدبیریها در موضوع تسهیل ازدواج پرداخته و نوشت وام ازدواج تنها کفاف خرید یخچال را میدهد.
در این گزارش آمده است: «افزایش سن ازدواج شاید به خودی خود یک معضل اجتماعی به شمار بیاید اما عواملی موجب این رخداد میشوند که شاید در نگاه اول تاثیر بسزایی در شکلگیری این معضل اجتماعی نداشته باشند اما وقتی کمی ریزبینانه موضوع را مورد کاوش قرار دهید متوجه میشوید که چه عواملی دست به دست هم داده و این معضل را رقم زدهاند؛ پای درددل جوانان که بنشینیم اولین موضوعی که باعث میشود آنها از ازدواج پا پس بکشند، افزایش قیمت و گرانی است؛ جوانان معتقدند که برای شروع یک زندگی با در نظر گرفتن مراسم ازدواج، حتی اگر همه چیز در حد معمولی برگزار شود نیاز به مبلغ بالایی هزینه است و حتی فکر کردن به این موضوع هم باعث میشود که عطای ازدواج را به لقایش ببخشند و زندگی مجردی را برگزینند!»
این گزارش میافزاید : «در این بین برای رفع این مشکل ساز و کاری تحت عنوان وام ازدواج در نظر گرفته شده اما جالب است بدانید که با اینکه بر قیمت اجناس، مسکن و همه اقلام اولیه مربوط به یک زندگی ساده روز به روز افزوده میشود اما وام ازدواج همچنان بر پاشنه 15 میلیونی خود باقی است!»
در بخش دیگری از این گزارش به روند نجومی گرانیها در سالهای جاری پرداخته شده و آمده است : «همه ساله یکی از موارد جذاب برای زوجین جوان در بودجههای پیشنهادی دولت، تعیین میزان تسهیلات قرض الحسنه ازدواج است، به طوری که وقتی دو سال پیش تسهیلات ازدواج از سه میلیون تومان برای هر یک از زوجین به ۱۰ میلیون تومان افزایش پیدا کرد موجی از شور و نشاط در بین جوانان دم بخت پدید آمد! پس از آن هم که وام ازدواج به 15 میلیون تومان رسید جوانان بیشتری ترغیب به زندگی مشترک و گرفتن وام ازدواج شدند اما در سالهای اخیر، وقتی پای قیمتهای نجومی به میان آمد و ارزش ریال متزلزل شد این جذابیت جای خود را به نگرانی داد؛ نگرانی از اینکه چه باید کرد؟ در سال جاری با روند صعودی قیمتها، خیلی از جوانان معتقدند که 15 میلیون تومان دردی از آنها دوا نمیکند و به پروسههای اداریاش نمیارزد!»
درباره این گزارش نکات متعددی را میتوان گوشزد کرد از انکار توام با توهین دولتیها که هر گونه مشکل اقتصادی که قابل ذکر و توجه باشد را منکر میشوند تا حمایت زنجیرهایها از دولتی که وضع را به این روز درآورده است ولی نکته جالب اینجا است که روزنامههایی از بالا رفتن سن ازدواج گلایه میکنند که میداندار تصویب طرحهایی شدهاند که به بالا رفتن این عدد نظر دارد!
کیهان 6 آذر سال جاری در گزارشی به این مسئله پرداخته و نوشت: «حدود دو سال است که یک تیم هماهنگ، متشکل از چند نماینده مجلس شورای اسلامی (عضو فراکسیون زنان مجلس)، چند فعال اجتماعی در جمعیت امام علی(ع) به همراه فردی که در کشور انگلیس برای سیاستگذاری اجتماعی آموزش دیده است با حمایت نهادهای بینالمللی مثل یونیسف و صرف هزینههای سرسامآور برای برگزاری همایش، نشست، ساخت فیلم سینمائی و تولیدات انبوه رسانهای حول محور «ممنوعیت قانونی ازدواج در سنین پایین» فعالیت میکنند. در ابتدای این فعالیت هدف ممنوعیت ازدواج دختران در سنین زیر 18 سال بود اما پس از مخالفت مرکز پژوهشهای مجلس، یک فوریت طرحی با عنوان «اصلاح ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی» و با موضوع ممنوعیت ازدواج دختران زیر 16 سال و پسران زیر 18 سال در صحن علنی تصویب شده و برای بررسی به کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ارجاع شده است. به موجب این طرح حدود 20 درصد از ازدواجهای هر سال در کشور با چالش محدودیت یا ممنوعیت مواجه خواهد شد. شاید جالب باشد بدانید که طرح ممنوعیت ازدواج در سنین پایین، صرفاً یک تصمیم ملی و نتیجه فعالیت دو ساله چند نفر در مجامع سیاستگذاری کشور نیست؛ بلکه تکمیل یک پازل قدیمی در یک افق بلندمدت برای تغییر ساختارهای اجتماعی در کشورِ درحالتوسعهای نظیر ایران است.»
مجلسی که به تحصن ختم شد موفق بود!
روزنامه همدلی در مطلبی نوشت: «در اسفند 1378 با انتخابات مجلس ششم شورای اسلامی،مجلسی متولد شد که بیشک درخشانترین مجلس پس از انقلاب بود و به باور بسیاری هنوز بهترین است.»
این روزنامه زنجیرهای، مدعی شده است که مجلس ششم درخشانترین مجلس پس از انقلاب است. در این خصوص باید گفت، در دولت اصلاحات هر وقت دولت، مردم را به خاطر سوء مدیریت اقتصادی و دهنکجی به معیشت، شاکی میکرد، پادوهای دولت در مجلس اصلاحطلب ششم بلافاصله به عملیات انتحاری و انفجار بمبهای دودزا برای منحرف کردن اذهان عمومی دست میزدند.
چندین نفر از نمایندگان اصلاحطلب مجلس ششم در سالهای بعد از کشور متواری شده و به خدمت دشمن درآمدند.
نمایندگان مجلس ششم در نهایت به تحصن و اعتصاب دست زدند اما با بیمحلی مطلق همان مردمی رو به رو شدند که معیشت شان را تحقیر میکردند و لشکر قابلمه به دست جناح مقابل میخواندند!
مجلس ششم به عنوان مجلس اصلاحطلبان بدترین دوره در تاریخ مجالس شورای اسلامی است. مجلس ششم در حوزه نظارت نسبت به دولت ضعیفترین کارنامه را داشت و به خاطر سیاستبازی و افراطیگری، در قبال عملکردهای اقتصادی و نفتی دولت کاملاً منفعل بود. این مجلس به عنوان مجلس اصلاحات بدترین کارنامه را به خاطر آلودگی به مفاسد اقتصادی کسانی چون شهرام جزایری برجای گذاشت.
سال ۱۳۸۱، برخی نمایندگان مجلس ششم تمام فعالیتهای قانونی مربوط به حوزه نمایندگی را رها کرده و سرگرم بازیهای سیاسی شده بودند. برای این شیطنت سیاسی هم حاضر بودند شرایط عادی کشور را بحرانی معرفی کنند و با استدلال اینکه خطر حمله آمریکا به ایران نزدیک است (!) تمام اصول انقلاب را به قتلگاه بفرستند و با نامه تعارف جام زهر جای پایی برای آمریکاییها در کشور باز کنند.