مذمت استیلای غیرالهی بر ابدان و قلوب(سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) جاه عبارت است از یک نوع سلطه که ما از آن به استیلا تعبیر میکنیم. لذا اینکه برخی میگویند: جاه همان مقام است، درست نیست، بلکه جاه در حقیقت نوع خاصی از سلطه و استیلا است و هر کدام از جاه و ریاست ویژگیهای خاص خود را دارند... اولاً استیلا و سلطه بر دو چیز است: گاهی بر ابدان و نفوس است و گاهی بر قلوب انسانها. هر دوی اینها، یک نوع سلطه و استیلا است که البته برد سلطه بر قلبها خیلی بیشتر از سلطه بر بدنها است. اگر کسی فقط سلطه بر ابدان داشته باشد، و دل کسی را نبرده باشد، شاید بتواند چند صباحی به ضرب پول، اسلحه و تبلیغات، افرادی را مطیع خود کند، ولی این سلطه ریشهدار نیست. اما اگر بتواند دل دیگران را به دست آورد، آنگاه مردم خودشان به دنبال او میدوند و این سلطنت خیلی پایدار و عمیق است. در زبان عربی به این نوع تسلط بر دیگران «ملک» یا «سلطنت» میگویند.
ثانیاً در معارف ما این طور آمده است که ملک به طور کلی از آن خداوند است و بس. سلطه بر نفوس و بر قلوب مطلقاً از آن خدا است، و شریک هم ندارد... حضرت یوسف(ع) هم وقتی به سلطنت رسید گفت: «رب قداتیتنی من الملک» خدایا تو این ملک را به من دادی و گرنه من بر هیچ کس سلطه ندارم.(1)
______________________
1- رسائل بندگی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، ص 302
ثانیاً در معارف ما این طور آمده است که ملک به طور کلی از آن خداوند است و بس. سلطه بر نفوس و بر قلوب مطلقاً از آن خدا است، و شریک هم ندارد... حضرت یوسف(ع) هم وقتی به سلطنت رسید گفت: «رب قداتیتنی من الملک» خدایا تو این ملک را به من دادی و گرنه من بر هیچ کس سلطه ندارم.(1)
______________________
1- رسائل بندگی، آیتالله شیخ مجتبی تهرانی، ص 302