شبکههای اجتماعی و سلبریتیها
محمد محمدی
این پدیده هرچند مسئله اول جامعه ایرانی نیست، اما با گره خوردن آن با حوزههای مهمی همچون امور سیاسی، مذهبی و اقتصادی؛ نمیتوان از کنار آن به سادگی گذشت. توهم مرجعیت اجتماعی، تبلیغ زندگیاشرافی با برندهای خارجی، پمپاژ روحیه یاس و ناامیدی به عموم مردم، نمایش تعارض با سبک زندگی اسلامی - ایرانی و نهایتا ترویج پوپولیسم فکری؛ بخشی از آسیبهای این قشر درطی این سالها بوده است.
رئیسسابق انجمن جامعهشناسی ایران بر این باوراست که تعداد فالوئرهای میلیونی بعضی سلبریتیها در مقایسه با اعضای دو سه هزارنفری کانالهای نخبگان فکری و فرهنگی، باعث میشود احساس خوبی به این افراد دست داده و در نتیجه پیامهای آنان براساس عواطف باشد نه براساس اندیشه، که این مسئله در بلندمدت سطح دانایی جوانها را کاهش داده و عواطف، جای افکار را خواهد گرفت. از دید ایشان، سلبریتیها در دیگرکشورها نیز در صنعت فرهنگ نقش دارند، یا برخی هنرمندان در عرصه محیط زیست یا فعالیتهای مردمگرایانه حضور دارند، اماهیچ گاه نقش اندیشمند را بازی نمیکنند و به یک معنا، تفکیک نقشها در این کشورها به رسمیت شناخته شده است.
با یک جستوجوی ساده در پستهای ارسالی این افراد در فضای مجازی، کمتر نکته یا مطلبی در رابطه با فنون بازیگری، هنر خوانندگی و رموز یا تکنیکهای فوتبال میتوان یافت؛ اما پستهایی از مطالب احساسی گرفته تا تبلیغ برند، ترویج سبک زندگی غربی و پیامهای سیاسی یا اقتصادی همراه با تحلیلهای سطحی، همواره در آنها موج میزند! در اینجا سؤال اصلی این است که آیا یک دریبل زن خوب درفوتبال، میتواند تحلیل گر خوبی در اقتصاد کلان هم باشد؟! و یا یک بازیگرمشهور سینما قادر است دراین اوضاع پیچیده منطقهای، اولویت دفاعی کشور را به درستی تشخیص دهد؟!
به نظر میرسد عدم پاسخگویی صریح و به موقع از سوی کارشناسان مربوطه به تحلیلهای سطحی این افراد ،که در سطح گستردهای هم بازنشر مییابد، این توهم را ایجاد میکند که آنان مجازند_صرفا به دلیل شهرت بالا و تعداد فراوان فالوئر _هر آنچه را که به ذهنشان میرسد، بدون نیاز به هیچ استدلال منطقی بازنشر دهند.
امروزه سلبریتیها بسیاری از برندها و سبکهای جدید را از طریق تبلیغات در فضای مجازی و حتی در سطح شهر روی کار میآورند، زیرا آنها دیده میشوند! این مسئله «دیده شدن» به قدری مهم است که این افراد در حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله و حوادث اجتماعی همچون حملههای تروریستی _خصوصا در کشورهای غربی و نه در منطقه ما _ بلافاصله واکنش نشان داده و موضع میگیرند. نوع پوشش برخی از سلبریتیها در جشنوارههای سینمایی،گاهی اوقات آنچنان مضحک است که هرگز نمیتوان آن را با یک هنرمند واقعی مقایسه کرد.
سلبریتی ماندن و تلاش برای فراموش نشدن هم عموما از دغدغههای این افراد است و به این منظور، ارسال پستهای متعدد، انتشار تصاویر خصوصی، نمایش سفرهای خارجی و مانند آن، اقداماتی برای جلب توجه بیشتر و تلاش برای فراموش نشدن است. از دید روان شناسان این حوزه، برای عده زیادی از آدمها دیده نشدن سخت است و منجر به حالت مرگ روانشناختی برای آنها میشود. به همین منظور گرفتن عکس یا تصویر به هنگام رفتن به یک رستوران یا یک کنسرت؛ در جهت دریافت تحسین و اظهار نظرهای مختلف از سوی مخاطبان صورت میگیرد.
حس کنجکاوی مردم نیز در این رابطه کمک زیادی به سلبریتیها کرده و در حقیقت باید گفت که این مردم هستند که سلبریتیها را بزرگ میکنند.در این پدیده اجتماعی، توجه رسانهها، شرکتهای تجاری یا تبلیغاتی و نزدیک بودن به سیاستمداران میتواند نقش مهمی در به بازی گرفتن این افراد درمسائل اقتصادی همچون تبلیغ یک برند و یا رویدادهای سیاسی همچون انتخابات ایفا کند. در سایه کم توجهی رسانه ملی -به عنوان بزرگترین دستگاه سلبریتی ساز- به گروههای مرجع واقعی همچون نخبگان اجتماعی و فرهنگی؛سلبریتیها که نمایندگان اقلیتی خوش گذران و مرفه از جامعه هستند، این روزها در شبکههای اجتماعی، خود را نماینده و یا حتی هدایتگر افکار عمومی مردم معرفی میکنند!
به نظر میرسد در کنار پدیدههایی همچون مصرفگرایی، تجملگرایی، آقازادگی و غرب زدگی؛ سلبریتی و سلبریتی زدگی نیز نیازمند کاوشها و تحلیلهای جامعهشناسانه و روان شناسانه نخبگان دانشگاهی باشد.از این منظر است که میتوان امید داشت سلبریتیها با شناخت جایگاه حقیقی خود و رعایت ارزشهای اجتماع؛ روزی به یک سرمایه اجتماعی با ارزش تبدیل شوند.