بررسی دیدگاه قرآن درباره دنیاطلبی و علل و موانع آن
دنیادوستی خـوب یـا بـد؟
منصور پورمحیطی
دنیا مهمترین ایستگاه زندگی انسان است؛ زیرا در این ایستگاه است که عصاره هر کسی معلوم و وضعیت آینده او تعیین میشود. قطاری که از خدا آغاز شده و به خدا پایان مییابد در ایستگاه دنیاست که بار خود را تعیین و جهت مقصد نهایی را مشخص میکند. با این همه بسیاری از مردم در همین ایستگاه دنیا از قطار الهی پایین میآیند و خود را سرگرم آن کرده و در نهایت با زور آنان را چون مسافرانی قاچاقی شناسایی و سوار قطار میکنند در حالی که دستها و پاهای اعمالشان بسته است و هیچ چیز برای سفرآخرت برنداشته و بیتوشه راهی سفر آخرت میشوند. نویسنده در این مطلب علل و آثار دنیاطلبی را براساس آموزههای قرآنی بیان کرده است. با هم این مطلب را از نظر میگذرانیم.
قطار زندگی در ایستگاه دنیا
بر اساس آموزههای قرآنی، قطار زندگی انسانی همانند بسیاری از موجودات دیگر دارای تکامل، از خدا آغاز و به خدا پایان مییابد.(بقره، آیه ۱۵۶) در این مسیر از ایستگاه از اویی به سوی اویی، که در یک دایره انجام میگیرد، انسان در سیر نزولی و هبوطی خود از عالم برزخ نزولی وارد دنیا میشود. در ایستگاه دنیا هر آنچه باید بردارد بر میدارد تا سپس در ایستگاههای سیر صعودی در عالم برزخ صعودی و عالم قیامت به ایستگاه آخر آخرت وارد شود.(مومنون، آیات ۹۹ و ۱۰۰)
بیگمان ایستگاه دنیا سرنوشتسازترین ایستگاه برای بشر است؛ زیرا اگرچه هر فرد انسانی دارای یک ماهیت انسانی است، ولی خود فرد انسانی است که هویت نهایی و آخرتی خود را تعیین کرده و میسازد و قالبگیری میکند. پس هر شخصی با اعمال دنیوی خویش، هویتی را برای ابدیت میسازد که میتوان از عالیترین تا پستترین را در بر گیرد؛ یعنی میتواند انسانی باشد که ماهیت انسانی را در هویتی سختتر از سنگ برای خود ساخته(بقره، آیه ۷۴؛ انعام، آیه ۴۳) یا چون گیاهان ازقبیل هیزم و چوب خشک(جن، آیه ۱۵) یا جانوران (اعراف، آیه ۱۷۹؛ فرقان، آیه ۴۴) خود را بسازد یا آنکه از فرشتگان برتر رود و در اوج کرامت و شرافت آفریدهها بنشیند.(نجم، آیه ۹)
این تغییرات در ماهیت و هویت انسان تنها در ایستگاه دنیا شدنی است؛ زیرا ایستگاه دنیا، تنها جایی است که انسان از نوعی اختیار برای صیرورت و دگرگونی برخوردار است و ایستگاهی است که عمل اختیاری با تمام آزادی فراهم است تا میان حق و باطل، خیر و شر، کفر و ایمان، زشت و زیبا، خوب و بد یکی را انتخاب کند؛ در حالی که حق و باطل و خیر و شر به او آموخته و نشان داده میشود و کارهای خیر و نیک به او الهام میشود.(شمس، آیات ۷ تا ۱۰؛ انبیاء، آیه ۷۳)
البته اصل کلی در دنیا این است که همه انسانها از یک درجه معرفتی فطری نسبت به حق و باطل و خیر و شر برخوردارند و دستگاههایی در انسان قرار داده شده که او را نسبت به خوب و بد حساس کرده و سیگنالهایی را ارسال میکند تا گرایش یا گریز پیدا کند؛ البته کسانی که این دستگاه را با بیتقوایی و خلاف حکم قلب و عقل و شرع و گناه و خطایا، دفن و یا غبارآلود میکنند، نمیتوانند به خوبی از آن استفاده کنند؛ زیرا زنگار گرفته(مطففین، آیه ۱۴) یا مهر و موم (بقره، آیه ۸ تا ۱۲؛ اعراف، آیه ۱۷۹؛ جاثیه، آیه ۲۳)شده است.
به هر حال، همه امکانات در دنیا فراهم است تا انسان ابدیت خود را با اعمال خویش بسازد و هویتی ابدی برای خود داشته باشد. از این رو دنیا را دنیای اعمال نامیدهاند که سرنوشت ابدی در آن رقم میخورد و در آخرت معلوم میشود که چه چیزی از خود ساخته است؛ زیرا در آخرت ملکوت هر کسی ظهور و بروز میکند. امیرمومنان درباره نقش کلیدی و اساسی دنیا برای تعیین تقدیر و سرنوشت ابدی انسان میفرماید: «الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَ حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ؛ امروز روز عمل بدون حساب و فردا روز حساب بدون عمل است.»(نهجالبلاغه، خطبه ۴۲)
از دیدگاه آموزههای قرآنی عمل که شامل ایمان و کارهای دیگر نیک و صالح است، آدمی را برای ابدیت خدایی میکند و این امکان را فراهم میآورد تا دست و پای او در آخرت باز باشد و مانند خداوند با قول خویش هر چه خواهد را داشته باشد؛ یعنی همان طوری که خداوند با قول «کن» میسازد و میآفریند(بقره، آیه ۱۷۷؛ آل عمران، آیات ۴۷ و ۵۹؛ انعام، آیه ۷۳؛ یس، آیه ۸۴؛ نحل، آیه ۴۰)، انسان در قیامت و بهشت خویش با قول«سبحانک اللهم»(یونس، آیه ۱۰؛ روایات تفسیری ذیل آیه) میسازد و میآفریند.
اما کسی که عمل صالح نداشته باشد، در قیامت هر چند که همه چیز را میداند و میشناسد(ق، آیه ۲۲)، ولی این شناخت در حوزه اراده و عمل او هیچ تاثیر و نقشی نخواهد داشت؛ زیرا دست و پای عمل او از جمله ایمان بسته است(یس، آیه ۶۵؛ مومنون، آیات ۹۹ و ۱۰۰؛ غافر، آیه ۷۱)؛ و دنیا تنها جای عمل است که دیگر جمع شده و از میان رفته و زمین و آسمانی دیگر آفریده شده که دیگر قابلیت عمل را ندارد.(ابراهیم، آیه ۴۸)
دنیاطلبی، خروج از قطار آخرت
دنیا ایستگاه آخر نیست، اما برخی دنیا را ایستگاه آخر فرض کرده و از قطار پیاده میشوند و برای خود بساط سکونت دائمی فرض میکنند؛ در حالی که باید آن را تنها یک ایستگاه بدانند و اگر پیاده میشوند سریع ره توشه برگیرند و از فرصت کوتاه عمر استفاده کنند تا بتوانند دستپر به سمت آخرت سفر کنند. خداوند در آیات سوره عصر میفرماید که دنیا همانند عصر زندگی بشر است؛ در یک فرصت کوتاه شب در میآید و عمر پایان مییابد. هر کسی در این عصر زندگی چنان فشرده میشود که عصاره او در میآید و مشخص میشود که تا چه اندازه ساختار خوب و خیر یا بد و شر دارد؛ زیرا سنت ابتلاء و امتحان چنان انسانها را در بر میگیرد که هر کسی بارها و بارها در لحظات زندگی به شکلی در بلا و آزمون قرار میگیرد.(عنکبوت، آیه ۲؛ بقره، آیه ۱۵۵؛ محمد، آیه ۳۱؛ انفال، آیه ۳۷)
خداوند درباره نسبت دنیا و آخرت میفرماید: یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاهًْ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَهًْ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ؛ اى قوم من، این زندگى دنیا تنها کالایى ناچیز است و در حقیقت، آن آخرت است که سراى پایدار است.(غافر، آیه ۳۹)
امیرمومنان علی(ع) میفرماید: و اعلموا للجنه عملها: فان الدنیا لم تخلق لکمدار مقام، بل خلقت لکم مجازا لتزودوا منها الاعمال الىدار القرار. فکونوا منها على اوفاز و قربوا الظهور للزیال؛ براي رسيدن به بهشت جاويدان رفتاري متناسب با آن انجام دهيد، زيرا دنيا براي زندگي هميشگي شما آفريده نشده، گذرگاهي است تا در آن توشه آخرت برداريد، پس باشتاب، آماده كوچ كردن باشيد و مركبهاي راهوار براي حركت مهيا داريد. (نهجالبلاغه، خطبه ۱۳۲)
کسانی که دنیاطلبی پیشه میکنند در حقیقت حقیقت دنیا را نشناخته و خواستهاند اینجا را ایستگاه آخر قرار دهند؛ زیرا یا اعتقادی به آخرت ندارند یا آنکه گرفتار غفلت شده و وسوسههای نفسانی و شیطانی آنان را سرگرم دنیا کرده است. خداوند در آیاتی از قرآن میفرماید که عدم شناخت صحیح از دنیا، موجب دنیاطلبى است؛(یونس، آیه ۲۴) چنانکه برخی گمان میکنند که میتوان دنیا و آخرت را با هم جمع کرد؛ البته جمعی که هر دو را اصیل قرار دهد؛ در حالی که چنین جمعی شدنی نیست؛ زیرا یکی مقدمه برای دیگری است و باید دنیا و حسنات آن را مقدمه حسنات پایدار اخروی قرار داد نه آنکه دنیا را در کنار آخرت، اصیل شمرد.(قیامت، آیات ۲۰ و ۲۱؛ انسان، آیه ۲۷)
اصولا کسی که خود را سرگرم دنیا کرده باشد از آخرت و نیز یاد خدا غافل خواهد شد(نجم، آیه ۲۹) از همین رو حتی مسلمانان نیز گرفتار چنین توهم و بلایی میشوند و خود را سرگرم دنیا کرده و از خدا و آخرت غافل میشوند.(انفال، آیه ۶۷) به سبب همین مسئله و مشکل است که آیات بسیاری مردم را از گرفتار شدن به وسوسههای دنیا و زینتهای آن باز داشته است(کهف، آیه ۲۸؛ اعلی، آیات ۱۶ تا ۱۹)
کسی که سرگرم دنیا شده و آن را قرارگاه نهایی و ایستگاه پایانی بداند و از قطار زندگی پیاده شود، او را چون کفار(ابراهیم، آیات ۲ و ۳) و یا ناسپاسان و کفرکنندگان(انسان، آیات ۲۴ و ۲۷) به زور سوار بر قطار مرگ میکنند و به سوی آخرت سوق میدهند، در حالی که هیچ توشهای برنداشته و دست خالی و سبک وزن وارد آخرت و قیامت میشود.(سجده، آیه ۲۰؛ اعراف، آیه ۹؛ مومنون، آیه ۱۰۳)
آثار دنیاطلبی
کسانی که دنیا طلب میشوند، به دلیل آن است که یا آخرتی را قبول ندارند یا آنکه سرگرم دنیا شده و زینتهای آنها را از آخرت غافل میکند. هر دو گروه به سبب دنیاطلبی زیانهایی میبینند که در آیات قرآن به آن اشاره شده است. از جمله این آثار در حوزه عمل باطنی و جوانحی میتوان به ارتداد و گرایش به کفر (نحل، آیات ۱۰۶ و ۱۰۷)، اعراض و فراموش کردن آخرت(قیامت، آیات ۲۰ و ۲۱)، اعراض از اسلام و گرایش به کفر(هود، آیات ۱۴ و ۱۵)، محرومیت از شناخت حقایق(نحل، آیات ۱۰۷ و ۱۰۸؛ یونس، آیه ۲۴)، محرومیت از هدایت الهی(همان) و مانند آنها اشاره کرد.
همچنین در حوزه رفتار و عمل جوارحی میتوان به آثاری چون نزاع و اختلاف(آل عمران، آیه ۱۵۲)، اشاعه فحشا و فساد جنسى در جامعه(نور، آیه ۳۳)، بیاعتنایی به فقیران و بریدن از مؤمنان تهیدست و بىاعتنایى به آنان و توجّه به رفاهمندان(کهف، آیه ۲۸)، تبعیض در تعالیم و احکام دین(بقره، آیات ۸۵ و ۸۶)، خودنمایى و تجمّلگرایى و نیز برانگیخته شدن خوى دنیاطلبى افراد دنیاطلب(قصص، آیه ۷۹)، ترک جهاد و مقابله با ظلم و کفر(توبه، آیه ۳۸)، شتابزدگى و نداشتن دوراندیشى(اسراء، آیه ۱۸؛ قیامت، آیه ۲۰)، هواپرستی(اعراف، آیه ۱۷۶)، گناه(انسان، آیات ۲۴ و ۲۷)، قتل(بقره، آیات ۸۵ و ۸۶)، محرومیت از تزکیه نفس(اعلی، آیات ۱۴ و ۱۶ ) و مانند آنها اشاره کرد.
البته باید توجه داشت که آثار دنیاطلبی شامل آثار مادی و معنوی دنیوی و نیز آثار اخروی است. خسران و زیان در آخرت(نحل، آیات ۱۰۷ و ۱۰۹)، خشم خدا(همان)، محرومیت از تقرب به خد(اعراف، آیات ۱۷۵ و ۱۷۶) و دوزخ و مانند آن از جمله دیگر آثار دنیاطلبی خواهد بود.
کیفر دنیاطلبان
البته پیش از این برخی از آثار دنیاطلبی بیان شد که خود به معنای مجازات دنیاطلبان است؛ اما برای تاکید بیشتر برخی از مهمترین کیفرهای دنیاطلبی در اینجا بیان میشود.
دنیاطلبان که شامل کافران(یونس، آیه ۷)، غافلان(همان)، متخلفان(آل عمران، آیه ۱۵۲)، طغیانگران (نازعات، آیات ۳۷ و ۳۸)، گناهکاران(انسان، آیات ۲۴ و۲۷)، مشرکان (همان)، منافقان(احزاب، آیات ۱۲ و ۱۶) و مانند آنها میشوند، در دنیا و آخرت گرفتار انواع و اقسام بلایا و عذابها میشوند.
از جمله مهمترین مجازاتهای اخروی آنان میتوان به گرفتاری در دوزخ (اسراء، آیه ۱۸)، گرفتار شدن به آتش آن(یونس،آیات ۷ و ۸)، انواع و اقسام عذابهای اخروی(نحل، آیات ۱۰۶ و۱۰۷)، محرومیت از امدادهای الهی(بقره، آیه ۸۶ و مانند آن) اشاره کرد.
موانع دنیاطلبی
همان طوری که عدم شناخت حقایق هستی از جمله عدم شناخت و باور به قیامت و یا اصالتبخشی به دنیا در کنار آخرت موجب میشود که انسان گرفتار دنیاطلبی شود، برخی از امور نیز به عنوان مانع از این امر میشود.
خداوند ایمان به خدا و آخرت را یک مانع جدی در سر راه دنیاطلبی بر میشمارد (قصص، آیات ۷۹ و۸۰) چنانکه تعقّل و تفکّر و درک برترى آخرت بر دنیا، مانع دنیاطلبى است (انعام، آیه ۳۲؛ اعراف، آیه ۱۶۹؛ قصص، آیه ۶۰) در حقیقت اندیشه درباره برترى آخرت و ناپایدارى نعمتهاى زودگذر دنیا، مانع از دنیاطلبى میشود که در آیات دیگر قرآن از جمله ۲۴ سوره یونس به آن توجه داده شده است.
تقوا (اعراف، آیه ۱۶۹)، صبر(قصص، آیات ۷۹. ۸۰)، علم و دانش(همان)، عمل صالح(همان)، کتب آسمانی و تعالیم و آموزههای وحیانی آن(اعراف، آیه ۱۶۹) مهمترین موانع در سر راه دنیاطلبی افراد است که خداوند در این آیات به آنها توجه داده است.