kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۵۱۳۶
تاریخ انتشار : ۲۸ مهر ۱۳۹۷ - ۲۰:۵۱
یک اربعین عاشقی (۸)

کوچک و بزرگ رسم عاشقی را تجربه می‌کنند

محمد خامه‌یار

بیش از هر چیز، دریای محبت و عاشقی در این پیاده‌روی و حرکت عظیم جهانی هویدا است. سفری که سرشار از کرامت و بزرگی و دوست داشتن زائرین حسینی است. از هر جا عبور می‌کنیم، در مسیر هر شهر و روستا و قریه‌ای، از مهران تا بدره و کوت، از آنجا تا شهرهای دیگر، از سامرا که به کاظمین می‌آییم، این محبت و کرامات و دلدادگی را همواره فراوان می‌بینیم. حالا که در جاده نجف به کربلا قرار داریم، در جمع خوبان عالم، که مولایم همه را دور هم جمع کرده است، لطف حسین(ع) را بیشتر از هر چیز شامل حالم می‌بینم. وقتی نظر حضرتش از من برنمی‌گردد و مرا با خیل جمعیت راهی حرم می‌کند دلم آرام می‌شود.
ساعت نه صبح است که از نجف بیرون می‌آییم. همه جا و در هر قدم به صرف چای، شیر داغ، صبحانه دعوت می‌شویم.
 باور کنید هنوز ساعت ده نشده که دعوت می‌شویم به صرف ناهار! این هم از عجایب روزگار است که آن را می‌بینم. انگار موکب‌ها در پذیرایی هم باید از هم سبقت بگیرند. در سراسر جاده، در خدمتگذاری به این جمعیت این عشق و فرهیختگی را می‌بینم. جالب است که هیچ تعصبی در مهمان‌داری و پذیرایی از زائرین نیست. یعنی بین عرب و عجم، ترک و کرد فرقی نمی‌بینم. همه زائران اربعین و مهمان بارگاه سیدالشهدا(ع) هستند. بچه‌های کوچک در کنار بزرگ‌ترها ایستاده‌اند تا خود رسم عاشقی را به خوبی تجربه کنند.
و برخی چه اهل معرفت و اهل بصیرت افزایی‌اند. اهل معرفت کمتر حرف می‌زنند، اهل ذکر و دعا و زیارت عاشورا و اهل تلاوت قرآن هستند و تفاوت‌های زیادی بین کاروان امروز ما و قافله‌ای که آن روز از شام عازم کربلا بود، می‌بینند.
 اینجا همه برای خدمت دست به سینه می‌گذارند. هر وقت کسی هر چه بخواهد پذیرایی می‌شود و هر وقت هر جا بخواهد استراحت می‌کند، با این همه، وقتی صدای روضه و مرثیه، نوحه و‌گریه در هم می‌پیچد، حزن و اندوه به سوی آسمان زبانه می‌کشد.