نگاهی مستند به خسارات اشغالگران در جنگ جهانی دوم به ایران-14
نامه تحصیلکردگان ایرانی به محمدرضا پهلوی:
پیمان سهگانه اشغالگری را مشروع و راه شکایت را مسدود میکند
نامه تاریخی نخبگان ایرانی به محمدرضا پهلوی
مبنی بر لغو پیمان تحمیلی سه گانه
نکته بسیار قابل تامل اینکه علیرغم خفقان و استبداد و دیکتاتوری رضاخانی، در همان زمان 193 نفر از اقشار تحصیل کرده ایرانی اعم از دکتر و مهندس طی نامهای به محمدرضا پهلوی نسبت به قرارداد «اتحاد سه گانه» اعتراض کرده و آن را مغایر با منافع ملی ایران اعلام میکنند. در نامه فوق آمده بود:
سند:
از طرف 193 نفر دکتر و مهندس و تحصیل کرده ایرانی به پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی، وضعیتی... که دراشغال کشور شاهنشاهی توسط قوای خارجی ایجاد شده در تاریخ دنیا عموما و در گذشته ایران به خصوص بیسابقه میباشد. قراردادی شبیه به آنچه که امروز میان کشور شاهنشاهی از طرفی و همسایگان شمالی و جنوبی از طرف دیگر مطرح شد، یک دفعه دیگر در سی و چهارسال قبل میان سه دولت مورد بحث قرار گرفته است. قرارداد مزبور از طرف نمایندگان دو دولت به وزارت امورخارجه ایران ارجاع گردید که پس از بحث در هیئت وزراء به مجلس شورای ملی برای تصویب پیشنهاد گردید ولیکن در جواب آن، ابلاغ وزیر امورخارجه به نام اعلیحضرت پادشاه ایران استقلال و آزادی سیاسی ایران را گوشزد نمود و مصونیت ایران را در قبال تمام قراردادهایی که مورد نظر یک یا چند دولت بوده و برعلیه منافع و شئونات ملی میباشد، اعلام کرد. معاهده مزبور نه تنها از تصویب مجلس نگذشت بلکه مورد بحث نیز واقع گردید.
اعلیحضرتا با آگهی کامل به وخامت اوضاع کنونی ایران و اعتراف به لزوم فداکاری برای نجات مملکت، توجه مبارک را به ضررهای جبران ناپذیری که تصویب این قرارداد برای آتیه مملکت در بر دارد، معطوف نموده و از ذات مقدس ملوکانه به نام آخرین احساسات جامعه ایرانیت عاجزانه استدعا میکنیم حاضر نشوند تا با تصویب این قرارداد، بزرگترین خیانت تاریخی ممکنه به این کشور بشود.
ایرانیان انتظار دارند وزراء امروزی به همکار قدیم وطن پرستی که در راه آزادی و استقلال ایران جان بازی کرده، تاسی جسته در جواب قرارداد بگویند امروز که قدرت دارید هرچه میخواهید بکنید ولیکن تصویب قراردادی که به حیات ایران لطمه وارد آورد را از ما انتظار نداشته باشید.
اعلیحضرتا تصویب این قرارداد توسط مجلس شورا نه تنها تجاوز واشغال امروزی مملکت را مشروع میکند بلکه راه هرگونه استخلاص قانونی را در آتیه نیز مسدود مینماید. زخمهای پیاپی که به بدن این مملکت وارد میشود به حد کفایت مهلک است که از طرف نمایندگان جراحات علاج ناپذیر دیگری بدان علاوه نشود.
اعلیحضرتا در چنین موقعی که مملکت خطرناکترین مراحل تاریخی خود را میپیماید، ملت ایران امیدوار است هیئت وزیران و نمایندگان مجلس پی به خطرات جانی که تصویب این پیمان برای آینده مملکت در بر دارد، برده و از موافقت با آن خودداری نمایند.
اگر بخواهند برخلاف انتظار و برعلیه منافع مملکت قرارداد مزبور را از تصویب مجلس بگذرانند ما امروز با صدای بلند عدم صلاحیت مجلس را که نمایندگانش از طرف ملت انتخاب نشده و غاصب حقوق ملی میباشند اعلام نموده و میگوییم که جامعه ایرانی لوایح و قوانینی را که از تصویب چنین هیئتی بگذرد لغو و از درجه اعتبار ساقط میداند.
امضای 193 نفر از اساتید و دکترها و مهندسان مملکت
۱۵/۱۰/۱۳۲۰ ۵۰
شاید این نامه یکی از اسناد تردید ناپذیر همت و غیرت ملتی باشد که 20 سال حاکمیت رضاخانی و اینکاشغال سراسری بیگانگان، همه انگیزه و جرآت و شهامتش را تضعیف کرده و در آستانه نابودی قرارداده بود. اما گروهی از اقشار نخبه این ملت، خطر را کاملا درک کرده و از همین روی آخرین تیر ترکش خویش را رها ساخته بودند. ولی دریغ که نه رضاخان به آن نامه توجه کرد، یا لااقل فرصت توجه داشت و نه جانشین و صدراعظمان و نمایندگان و دولتیانی که از ترس ارتشهای بیگانه اگر به کاسه لیسی نرفته بودند، سر در جیب فرو کرده و دم برنمی آوردند.
یا قبول پیمان تحمیلی و یا فروپاشی کشور و نظام سیاسی!
سید محمود کاشانی درباره شرایط این قرارداد برای طرفین آن میگوید:
«... عهد نامه سه جانبه کوچکترین امتیازی برای ایران نداشت و سراپای مندرجات این عهد نامه سه جانبه به سود متفقین بود که در حقیقت آثار تجاوز را تبدیل به اتحاد میکرد و آنها را از مسئولیت مبرا میساخت. اما مسئلهای که در اینجا وجود دارد، این است که اسناد و مدارک برجای مانده که به پارهای از آنها اشاره شد، گویای این هستند که در این عهد نامه، زور و فشار وجود داشته، همانطور کهاشغال ایران با تجاوز و تهدید امکان پذیر گردید... یک دلیل دیگر که تحمیلی بودن این پیمان را برای ما مشخص میکند، این است که بخشهای زیادی از این پیمان قبل از تصویب اجرا شده بود. فقط اینها میخواستند لباس قانونی به این کار یعنیاشغال ایران بپوشانند و مسئلهاشغال به اتحاد دولتی تبدیل شود و بتواند در جبهه شوروی از امکاناتی که دارند، استفاده کنند و میبینیم بلافاصله در 9 بهمن ابراز شادمانی کرده و واکنشهای مثبت نشان داده و از همان لحظه کارهایی را هم انجام نداده بودند، شروع به انجام میکنند... نکته جالب این است که عین عبارتی که در نامههای متفقین آمده، گفتهاند اگر دولت ایران حاضر به امضای این عهدنامه نشود، این عمل را حمل برخصومت میکنند. این در واقع یک تهدید آشکار است. یعنی یا این عهدنامه بپذیرید و یا اینکه آن را خصومت دیگر تلقی کرده همانطور که وجود تعدادی آلمانی در ایران را دستاویز قراردادند. عدم پذیرش عهدنامه را هم دستاویز قرارداده برای تجاوزات بیشتر و فروپاشی نظام سیاسی ایران...»۵۱
ورود ارتش ایالات متحده آمریکا به خاک ایران
ناتوانی انگلیس در رساندن سریع کالا و ملزومات جنگی به شوروی باعث شد که در اواخر سال 1942 میلادی، انگلیس از ایالات متحده آمریکا که تازه به نفع متفقین وارد جنگ شده بود، درخواست کمک کند. روزولت، رئیسجمهوری آمریکا با این تقاضا موافقت کرد و در نتیجه آمریکاییها نیز به جمعاشغالگران ایران پیوستند. در سال 1943، قریب به 30 هزار نیروی نظامی و فنی آمریکایی بدون کسب موافقت دولت ایران راهی سرزمین ما شدند.
دولت آمریکا حتی به یادداشت اعتراضی ایران نیز وقعی ننهاد و پیشنهاد الحاق به پیمان «اتحاد سه گانه» را هم نپذیرفت. اشغالگران آمریکایی در ایران ابتدا به عنوان میسیون ایران و سپس فرماندهی خدمات خلیج فارس و بعد فرماندهی خلیجفارس نامیده شدند. در واقع براساس پیمان سه گانهای که توسط رژیم شاه و اعوان و انصار فرماسونرش در سال 1320 به این سرزمین تحمیل شد، حاکمان روس و انگلیس و آمریکا در ایران کشتند و سوختند و هست و نیست این ملت را به غارت بردند و ادعا کردند که سند دوستانهای با کشور ایران به امضاء رسانده اند!
قتل و غارت در سرزمین ایران
شبیخون غافلگیرانه نیروهای انگلیس و روس به ایران در نیمه شب سوم شهریور 1320 و انهدام قسمت مهمی از نیروی دریایی و بمباران شهرهای بیدفاع واشغال نظامی که از نظر متفقین برای رساندن کمک به شوروی و حفظ مرز هندوستان و منابع نفتی ایران و عراق و دفاع از قفقاز و پیروزی بر آلمان هیتلری امری حیاتی بود، منجر به به ترک مقاومت و سپس منتهی به فرار رضاخان شد. قوایاشغالگر بیگانه پیمانی تحمیلی تحت عنوان پیمان سه گانه با دولت ایران به امضاء رساند که مفاد و مواد آن بدون موافقت ایران، از قبل نوشته شده و به تصویب رسیده بود. اما پیمان فوق در ابتدا به طور ظاهری هم مانع از ظلم و جنایت و خباثتاشغالگران در سرزمین هایاشغالی نشد. آنها به هرگونه تجاوزی برای پیشرفت مقاصد و منافع خود دست یازیدند. بیش از نیمی از وسایل نقلیه اعم از کامیونهای دولتی و کامیونهای متعلق به مردم را مصادره کردند. راهها و خطوط آهن و بنادر شمالی و جنوبی را در اختیار خود گرفتند و کالاهای موجود در بنادر را ضبط کردند. از همین روی دولت و ملت ایران را برای تامین نیازهای مختلف خود سخت در تنگنا گذاشتند.