همراهی مجمع روحانیون با فتنه سبز (پاورقی)
خاتمى كه پيش از اينها صراحتآ از نبود امكان تقلب گسترده در سيستم انتخاباتى ايران سخن رانده بود، به يكباره در روز 25 خرداد با صدور بيانيهاى به مناسبت تظاهراتى كه بنا بود حاميان موسوى در تهران برپا كنند، بدون اين كه به ماهيت رخداد مورد نظر خود اشاره كند نوشت : «آنچه در جريان انتخابات اخير رياستجمهورى اتفاق افتاد باعث خدشهدار شدن اعتماد عمومى و منجر به واكنشهاى طبيعى و پراحساس مردم عزيز ما در سراسر كشور شده است. اين حق مسلم مردم است كه خواستار حفظ آراى خود شوند و وظيفه مسلّم مسؤولان كشور است كه امانتدار اين آراء باشند و تلاش كنند اعتماد عمومى را كه بزرگترين پشتوانه كشور و نظام است حفظ و تقويت شود».669
Research@kayhan.ir
از سوى ديگر كانديداى ناكام مجمع روحانيون مبارز، علىرغم تمام تلاشهاى مسؤولان و شخصيتهاى مذهبى و سياسى و ديدارهاى متعدد آنان با وى، همچنان بر ابطال انتخابات پاى مىفشرد و بدون طى كردن راه قانونى برای بررسى موارد مورد نظرش، ديكتاتورى نوينى را در پيش گرفت.
در اين ميان تعدادى از اعضاى مجمع روحانيون مبارز در همراهى با «ديكتاتور سبزجامه» كه سر نهادن به آراء مردم را برنتافته بود از هيچ تلاشى براى رسيدن به خواستههايش دريغ نكردند!
پس از برگزارى راهپيمايى غيرقانونى حاميان موسوى از خيابان انقلاب تا ميدان آزادى كه به دعوت شبكههايى همچون بىبىسى فارسى و صداى آمريكا شكل گرفت و در ساعات پايانى آن بر حمله تعدادى از اغتشاشگران به حوزه 117 قدس و كشته و زخمى شدن تعدادى انجاميد. علىاكبر محتشمىپور (عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز) ضمن تشبيه كردن اين راهپيمايى غيرقانونى حاميان موسوى با راهپيماييهاى سال 1357، خشونتطلبى طرفداران خود را به عوامل نفوذى رقيب نسبت داد و آب تطهیر بر ياران موسوى ريخت و آنها را مبرّا دانست!
اين عضو ارشد مجمع روحانيون و رئيس كميته صيانت از آرا در اين باره گفت :
«شيرينى حادثه حضور مردم تهران با حادثهآفرينى تعدادى از افراد به آتش و خون كشيده شد و اين عوامل نفوذى و احتمالا متعلق به جريان رقيب مىباشد كه اين اقدام آرام مردم را برنمىتابند و با آتش زدن يك ماشين و سپس ورود نيروهاى مسلح و شهادت هفت تن اقدامات خود را انجام دادند . . . به جريان طالبانى و خشونتگرا كه نمىتوانند حركت اسلامى مردم را ببينند و با اقدامات خشونتطلبانه خود مىخواهند حركت مردم را خاموش كنند، هشدار مىدهم راه شما اشتباه است و نمىتوانيد به نتيجه برسيد».670
سيد محمد خاتمى (رئيس شوراى سياستگذارى مجمع روحانيون مبارز) نيز با صدور بيانيهاى اعتراضهاى خيابانى را حق مردم دانست و اظهار داشت :
«صدها هزار نفر در مسيرى كه تنها در روزهاى انقلاب و بزرگداشت انقلاب اسلامى چنين جمعيتى به خود ديده، درحقيقت اعتراضى روشن و صريح است به آنچه به عنوان نتيجه انتخابات اعلام شده و نشان از اين درد دارد كه اعتماد مردم بزرگترين پشتوانه انقلاب و كشور است لطمه ديده و همه بايد براى بازگرداندن اعتماد ملى تلاش كنيم . . . پاسخ به درخواست بر حق مردم براى صيانت از آراىشان تجديد اين انتخابات يا تعيين يك هيأت صاحب صلاحيت بىطرف، شجاع و حقيقتياب (و نه آنان كه خود در اين ماجرا متهم هستند) براى بررسى ماجرايى است كه بر اين انتخابات گذشته است؛ انتخاباتى كه دلايل و شواهد كافى مانع از اعتماد به نتايج اعلام شده آن مىشود . . . همه بايد قدر اين ملت شريف، بزرگوار و آگاه را بدانند و به اعتراضات مسالمتآميز و مدنى آنان توجه شايسته كنند».671
وى در بيانيه ديگرى مجددآ بر حمايت خود از تجمعات غيرقانونى تأكيد كرده و با تغافل و فرافكنى از نقش بيگانگان در هدايت و حمايت از اغتشاشات و اردوكشىهاى خيابانى، انتساب اين حركتها را به بيگانگان مورد انتقاد قرار داد. خاتمى در بيانيه خود آورد: «حضور مردم در صحنه از دستاوردهاى بزرگ انقلاب اسلامى است كه بايد آن را پاس داشت و راههاى آن را گشادهتر كرد. اين حضور شكوهمند از همه بخشها و گروههاى سنى و صنفى در ايران يك پيام روشن دارد كه مردم صاحب كشور و انقلابند. اين پيام را امروز نيز بايد دريافت؛ سكوت اعتراضى و رفتار مدنى مردم در راهپيماييها هم نشانه رشد و بيدارى و مسؤوليتپذيرى مردم است و هم حكايتگر اين واقعيت انكارناپذير است كه مردم داراى حقوق اساسى و مشخص هستند كه هر نظامى موظف به رعايت آنهاست. تبليغات تحريككننده و اهانتآميز نسبت به مردم كه همواره مستقل عمل نكردهاند و انتساب حركت سالم آنان به بيگانگان خود جلوهاى از اعمال سياستهاى نادرست است كه سبب دورتر شدن مردم از حكومت مىشود».672
اين عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز در همراهى با «ديكتاتور سبزجامه» در نامه مشتركى خطاب به رئيس قوّه قضاييه از وقايع پس از انتخابات ابراز نگرانى كرده و خواستار رعايت حقوق شهروندى شدند. خاتمى و موسوى در نامه مشترك خود نوشتند: «در فضاى اجتماعى امروز شاهد حضور مردمى هستيم كه احساس مىكنند در حق آنان جفا شده است و در اعتراض خود رفتارى كاملا مدنى را نشان مىدهند».673
آنان در يك مظلومنمايى جالب افزودند: «طبق گزارشهاى متقن برخوردهاى خشونتآميز با اجتماعات و افراد عادى و نيز حمله به مجتمعهاى مسكونى و منازل مردم به جرم اين كه اعتراض خود را با ذكر مبارك الله اكبر نشان مىدهند و ضرب و جرح زنان و مردان و تخريب ساختمان و ويران كردن و مسائلى صورت مىگيرد كه با هيچ يك از معيارهاى مورد قبول نظام جمهورى اسلامى سازگار نيست و نتيجهاى جز بدبينى جامعه به نظام نخواهد داشت».674
خاتمى و موسوى در ادامه با اشاره به دستگيرى چهرههاى اصلاحطلب بيان داشتند: «دستگيرى اين شخصيتها و افراد كه غالبآ نقش فعال و مؤثرى در خدمت به مردم كشور و جلوگيرى از خشونت و رفتارهاى غيرمدنى دارند، نهتنها مشكلى را حل نخواهد كرد، بلكه موجب تخريب افكار عمومى و تشديد نگرانى و ناآرامى است».675
_________________________________________________
669- سوداى سكولاريسم، ص 349.
670- روزنامه صداى عدالت، به تاريخ 27/3/1388.
671- روزنامه اعتماد، به تاريخ 27/3/1388.
672- روزنامه صداى عدالت، به تاريخ 1/4/1388.
673- روزنامه جمهورى اسلامى، به تاريخ 28/3/1388.
674- روزنامه جمهورى اسلامى، به تاريخ 28/3/1388.
675- همان.
از سوى ديگر كانديداى ناكام مجمع روحانيون مبارز، علىرغم تمام تلاشهاى مسؤولان و شخصيتهاى مذهبى و سياسى و ديدارهاى متعدد آنان با وى، همچنان بر ابطال انتخابات پاى مىفشرد و بدون طى كردن راه قانونى برای بررسى موارد مورد نظرش، ديكتاتورى نوينى را در پيش گرفت.
در اين ميان تعدادى از اعضاى مجمع روحانيون مبارز در همراهى با «ديكتاتور سبزجامه» كه سر نهادن به آراء مردم را برنتافته بود از هيچ تلاشى براى رسيدن به خواستههايش دريغ نكردند!
پس از برگزارى راهپيمايى غيرقانونى حاميان موسوى از خيابان انقلاب تا ميدان آزادى كه به دعوت شبكههايى همچون بىبىسى فارسى و صداى آمريكا شكل گرفت و در ساعات پايانى آن بر حمله تعدادى از اغتشاشگران به حوزه 117 قدس و كشته و زخمى شدن تعدادى انجاميد. علىاكبر محتشمىپور (عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز) ضمن تشبيه كردن اين راهپيمايى غيرقانونى حاميان موسوى با راهپيماييهاى سال 1357، خشونتطلبى طرفداران خود را به عوامل نفوذى رقيب نسبت داد و آب تطهیر بر ياران موسوى ريخت و آنها را مبرّا دانست!
اين عضو ارشد مجمع روحانيون و رئيس كميته صيانت از آرا در اين باره گفت :
«شيرينى حادثه حضور مردم تهران با حادثهآفرينى تعدادى از افراد به آتش و خون كشيده شد و اين عوامل نفوذى و احتمالا متعلق به جريان رقيب مىباشد كه اين اقدام آرام مردم را برنمىتابند و با آتش زدن يك ماشين و سپس ورود نيروهاى مسلح و شهادت هفت تن اقدامات خود را انجام دادند . . . به جريان طالبانى و خشونتگرا كه نمىتوانند حركت اسلامى مردم را ببينند و با اقدامات خشونتطلبانه خود مىخواهند حركت مردم را خاموش كنند، هشدار مىدهم راه شما اشتباه است و نمىتوانيد به نتيجه برسيد».670
سيد محمد خاتمى (رئيس شوراى سياستگذارى مجمع روحانيون مبارز) نيز با صدور بيانيهاى اعتراضهاى خيابانى را حق مردم دانست و اظهار داشت :
«صدها هزار نفر در مسيرى كه تنها در روزهاى انقلاب و بزرگداشت انقلاب اسلامى چنين جمعيتى به خود ديده، درحقيقت اعتراضى روشن و صريح است به آنچه به عنوان نتيجه انتخابات اعلام شده و نشان از اين درد دارد كه اعتماد مردم بزرگترين پشتوانه انقلاب و كشور است لطمه ديده و همه بايد براى بازگرداندن اعتماد ملى تلاش كنيم . . . پاسخ به درخواست بر حق مردم براى صيانت از آراىشان تجديد اين انتخابات يا تعيين يك هيأت صاحب صلاحيت بىطرف، شجاع و حقيقتياب (و نه آنان كه خود در اين ماجرا متهم هستند) براى بررسى ماجرايى است كه بر اين انتخابات گذشته است؛ انتخاباتى كه دلايل و شواهد كافى مانع از اعتماد به نتايج اعلام شده آن مىشود . . . همه بايد قدر اين ملت شريف، بزرگوار و آگاه را بدانند و به اعتراضات مسالمتآميز و مدنى آنان توجه شايسته كنند».671
وى در بيانيه ديگرى مجددآ بر حمايت خود از تجمعات غيرقانونى تأكيد كرده و با تغافل و فرافكنى از نقش بيگانگان در هدايت و حمايت از اغتشاشات و اردوكشىهاى خيابانى، انتساب اين حركتها را به بيگانگان مورد انتقاد قرار داد. خاتمى در بيانيه خود آورد: «حضور مردم در صحنه از دستاوردهاى بزرگ انقلاب اسلامى است كه بايد آن را پاس داشت و راههاى آن را گشادهتر كرد. اين حضور شكوهمند از همه بخشها و گروههاى سنى و صنفى در ايران يك پيام روشن دارد كه مردم صاحب كشور و انقلابند. اين پيام را امروز نيز بايد دريافت؛ سكوت اعتراضى و رفتار مدنى مردم در راهپيماييها هم نشانه رشد و بيدارى و مسؤوليتپذيرى مردم است و هم حكايتگر اين واقعيت انكارناپذير است كه مردم داراى حقوق اساسى و مشخص هستند كه هر نظامى موظف به رعايت آنهاست. تبليغات تحريككننده و اهانتآميز نسبت به مردم كه همواره مستقل عمل نكردهاند و انتساب حركت سالم آنان به بيگانگان خود جلوهاى از اعمال سياستهاى نادرست است كه سبب دورتر شدن مردم از حكومت مىشود».672
اين عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز در همراهى با «ديكتاتور سبزجامه» در نامه مشتركى خطاب به رئيس قوّه قضاييه از وقايع پس از انتخابات ابراز نگرانى كرده و خواستار رعايت حقوق شهروندى شدند. خاتمى و موسوى در نامه مشترك خود نوشتند: «در فضاى اجتماعى امروز شاهد حضور مردمى هستيم كه احساس مىكنند در حق آنان جفا شده است و در اعتراض خود رفتارى كاملا مدنى را نشان مىدهند».673
آنان در يك مظلومنمايى جالب افزودند: «طبق گزارشهاى متقن برخوردهاى خشونتآميز با اجتماعات و افراد عادى و نيز حمله به مجتمعهاى مسكونى و منازل مردم به جرم اين كه اعتراض خود را با ذكر مبارك الله اكبر نشان مىدهند و ضرب و جرح زنان و مردان و تخريب ساختمان و ويران كردن و مسائلى صورت مىگيرد كه با هيچ يك از معيارهاى مورد قبول نظام جمهورى اسلامى سازگار نيست و نتيجهاى جز بدبينى جامعه به نظام نخواهد داشت».674
خاتمى و موسوى در ادامه با اشاره به دستگيرى چهرههاى اصلاحطلب بيان داشتند: «دستگيرى اين شخصيتها و افراد كه غالبآ نقش فعال و مؤثرى در خدمت به مردم كشور و جلوگيرى از خشونت و رفتارهاى غيرمدنى دارند، نهتنها مشكلى را حل نخواهد كرد، بلكه موجب تخريب افكار عمومى و تشديد نگرانى و ناآرامى است».675
_________________________________________________
669- سوداى سكولاريسم، ص 349.
670- روزنامه صداى عدالت، به تاريخ 27/3/1388.
671- روزنامه اعتماد، به تاريخ 27/3/1388.
672- روزنامه صداى عدالت، به تاريخ 1/4/1388.
673- روزنامه جمهورى اسلامى، به تاريخ 28/3/1388.
674- روزنامه جمهورى اسلامى، به تاريخ 28/3/1388.
675- همان.