آتش بازی تلگرام با اقتصاد کشور و خوابهای رنگین وزیر جوان
رضا صفری
در چند روز گذشته خبر سقوط دلار، به یکی از مهمترین اخبار کشور تبدیل شد و افراد مختلف با سلایق گوناگون علت سقوط نرخ ارز را در تفسیرهای خاص خود میدیدند؛ در میان نظرات مطرح شده، وزیر ارتباطات انتظار داشت که روزنامهها و صاحب نظران، به نقش شبکههای اجتماعی در همدلی ملی و سقوط دلار بپردازند.
در این مورد ذکر چند نکته خالی از فایده نیست:
1. خوب بود که وزیر جوان همان گونه که در جلسه استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی و وزیر اقتصاد در مجلس حضور داشت - با اینکه هیچ توجیهی برای حضور او وجود نداشت - ، در جلسه 21فروردین ماه سیف رئیسسابق بانک مرکزی با نمایندگان مجلس حضور پیدا میکرد؛ در آن جلسه ولیاله سیف گفت: « بازار ارز در سالهای گذشته در تعطیلات تا ۱۵ فروردین هیچ تحرکی نداشت و اتفاقات و التهاباتی که رخ داد فقط و فقط در فضاهای تلگرامی و شبکههای مجازی بود و قیمتهایی اعلام میشد.»
سؤال اینجاست که اگر کاهش نرخ ارز در مدت یک یا دو روز با کمک تلگرام و امثال آن بود، در این چند ماه سال 97 که هر روز و هر لحظه قیمت ارز بالا میرفت، شبکه متحد جناب وزیر خواب بود، در بستر بیماری افتاده بود یا اینکه در خدمت دلالهای بازار ارز بود؟
البته عوامل مختلفی در بالارفتن نرخ ارز دخیل بودهاند اما بدون شک فضای مجازی نیز جزو آتش بیارهای معرکه بوده است؛ چگونه است که بنا به گزارشهای مردمی، همان کانالهایی که باعث بالارفتن نرخ ارز میشدند و لحظهای قیمت میدادند، در زمان کاهش نرخ ارز به یک باره غیر فعال شدند؟ مدیریت این موارد دست کیست؟
از این گذشته در روزهای اخیر عبدالصمد خرمآبادی معاون سابق دادستان کل کشور در امور فضای مجازی به نکته مهمیاشاره کرد و گفت: «علیرغم اینکه میلیاردها تومان سرمایه مملکت صرف هاتگرام و تلگرام طلایی شده است، مدیر تلگرام اجازه نمیدهد کاربران این دو نرمافزار در حساسترین زمان جنگ اقتصادی به محتوای کانالهای (رسانهای) مورد علاقه خود دسترسی پیدا کنند و کانالی به نشانی dolaril@ را که بیش از دو میلیون نفر از طریق این دو نرمافزار عضو آن شده بودند مسدود میکند و اجازه نمیدهد این کانال و کانال دیگری به نشانی dolar_il@ که بیش از یک میلیون عضو داشت و واقعیتها را در مورد سقوط ارزش دلار و افزایش پول ملی بیان میکرد به فعالیت خود در بستر این دو نرمافزار ادامه دهد.»
2. آیا برای بازداشت تروریستهای اقتصادی فعال در بستر تلگرام، جناب وزیر میتواند به قوه قضائیه اطلاعات بدهد یا اینکه مانند حوادث دی ماه 96 عزت ایرانی باید زیر سؤال رفته و از مدیر تلگرام درخواست شود تا کانالهای ترویج دهنده خشونت و ساخت بمب مسدود شوند و مدیر تلگرام نیز در عمل به ریش ما بخندد و ما را سر کار بگذارد؟
تروریستهای رژه اهواز جان چند نفر را گرفتند و زخمی کردند و تروریستهای اقتصادی در این مدت با طمع خود، امنیت روانی و حتی جانی میلیونها ایرانی را به بازی گرفتند؛ اکنون سؤال این است که اگر حکم عاملین حادثه اهواز اعدام و امثال آن است، حکم تروریستهای اقتصادی و مهیا کنندگان فضای امن برای آنها چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی چیست؟
اگر دوباره از طریق فضای مجازی کانالیزه شده دولت، مانند دی ماه 96 خساراتی متوجه کشور و مردم شود، مسئولیت خیانت به مردم به گردن چه کسی است؟
3.به همت دولت بیتدبیر، اکثریت کاربران جاسوس افزار تلگرام را میلیونها ایرانی تشکیل میدهند؛ اما چگونه است که سرورهای تلگرام در داخل ایران نیستند؟ این عمل مانند این است که پدر و فرزند به جای اینکه مستقیماً در خانه با هم گفتوگو کنند، حرفهای خود را به یک بیگانه بسپارند تا او از اسرار آنها مطلع شود و بعد به دو طرف برساند.
دولت با تنفسهای مصنوعی، تلاش خود را برای زنده نگه داشتن تلگرام انجام داده است؛ به راستی چه مذاکره محرمانهای بین دولت و تلگرام انجام شده است؟
اگر گفته میشود که این مذاکرات با اجازه دادستانی صورت گرفته، چرا پس از حکم دادستانی مبنی بر فیلتر تلگرام، سگهای زرد برادر شغال یعنی هاتگرام و تلگرام طلایی به یک باره سر برآوردند و جلوی سیل خروج مردم از تلگرام به سمت پیام رسانهای داخلی را گرفتند؟
دولت از اختصاص دادن فضای مجازی کشور به تلگرام چه سودی میبرد؟ چرا فیلترشکنهای دولتیهاتگرام و تلگرام طلایی، پس از تعیین مهلت برای تبدیل شدن به یک پیام رسان مستقل، دوباره با توجیهات گوناگون تلگرام را از پنجره داخل آوردند و به فعالیت خود ادامه میدهند؟
آیا ارتباطی بین تمدید مهلت فعالیت این دو و تلگرام X که قرار است با قابلیت و تهدیدهای جدید عرضه شود، وجود دارد؟
4. چگونه یک پیام رسان بیگانه که مدیر آن در واکنش به فیلتر تلگرام با حمایت از فیلم 300، ماهیت ضدایرانی خود را هم نشان داده است، فضای مجازی کشور را تصرف کرده است و حق حاکمیت کشور را هم به رسمیت نمیشناسد و به همین راحتی در کشور تاخت و تاز میکند؟ نام میدان دادن به یک نفوذی از دیدگاه دولت چیست؟
داده کاوی یا (data maining) که در واقع ناموس یک کشور محسوب میشود، چگونه در اختیار فردی خارجی و به گمان برخی صهیونیست، قرار میگیرد که نه تنها هیچ تضمینی بر حفظ آنها از سوی او وجود ندارد، بلکه قرائن مختلف نشان میدهد که از این داده کاوی برای ضربه زدن به کشور استفاده میشود؟
5. شبکههای اجتماعی با توجه به تأثیرات کلان در فرهنگ، امنیت، سیاست و اقتصاد، جزو مهمترین مسائل کشورها محسوب میشوند؛ در مسائل کلان نباید منتظر اقدام بخش خصوصی بود، بلکه این حاکمیت است که باید به این عرصهها ورود پیدا کند و از بخش خصوصی نیز برای پیشبرد اهداف کمک بگیرد.
جنگهای فضای مجازی، واقعیتر از جنگهای حقیقی
در دنیای امروز جنگهای فضای مجازی، واقعیتر از جنگهای حقیقی هستند و نقشههای جنگهای حقیقی در بستر فضای مجازی گسترانده میشوند؛ به همین دلیل کشورهای مختلف، نسبت به حفظ حاکمیت سایبری خود حساسیت نشان میدهند همان گونه که نسبت به حفظ مرزهای جغرافیایی حساس هستند.
رسانههای امروز مانند چاقو و اسلحه فقط ابزار محض نیستند؛ رسانههای امروز با محتوای هدفمند و مدیریت آن از دور و وارونه جلوه دادن حقایق برای مردم، در تاریکترین نقطههای جهان اثر میگذارند؛ ابزار محض پنداشتن آنها نگاه سادهاندیشانه به واقعیت فضای مجازی است.
رهبر انقلاب در سخنرانی ورزشگاه آزادی در جمع بسیجیان، ابزار رسانهای را به سلاح شیمیایی تشبیه کردند؛ به راستی اگر دیروز و امروز و فردا این سلاحهای شیمیایی بر پیکر جامعه نفوذ کرده و یا میکند، چه کسانی متهم ردیف اول جنگ رسانهای علیه کشور هستند؟
6.دلسوزان کشور با توسعه فضای مجازی نه تنها مخالفتی ندارند بلکه از مسئولین به ویژه وزارت ارتباطات انتظار دارند که بر اساس اسناد بالادستی نظام، شبکه ملی اطلاعات، اینترنت پاک و ارزان قیمت با سرعت بالا را سرلوحه کار خود قرار دهند و با مغالطه کاری ذهن مردم را مشوش نکرده و تبدیل به مصرفکننده دستاوردهای دشمنان این مرز و بوم نشوند و نوآوری داشته باشند.