تهاجم رسانهای مکمل پازل جنگ اقتصادی
محمد محمدی
در اینجا قدرت هجمه گر با تفسیرهای هدفدار و غیرواقعی و برجسته کردن ضعفها بدوناشاره به موقعیتهای برتر در طرف مقابل؛ بیوقفه در مرعوب کردن مردم ومسئولان تلاش میکند.این فرایند با بهرهگیری از ابزارهای گوناگون و پیشرفته رسانهای همچون ماهواره، اینترنت وفضای مجازی انجام شده و رسانههای غالب با فرسایشی کردن فضای جامعه ،القای نبود راهکارهای عملی در حل مشکلات و بحرانسازیهای رسانهای سعی در تحقق اهداف خود دارند.
پس از موفقیتهای ایران در زمینههای علمی و نظامی و حرکت رو به رشد در اقتصاد و در حالی که هشت سال جنگ بیسابقه نظامی علیه ایران به همراه دسیسههای منطقهای نتوانست اراده ملت را در حفظ استقلال و تمامیت ارضی به شکست بکشاند؛ دشمن با آگاهی از نقاط ضعف کشور به جنگ اقتصادی و اعمال تحریمها روی آورد.اکنون نیز به موازات تحریمهای بیسابقه اقتصادی، تهاجم رسانهای به اولویت اصلی رسانههای نظام سلطه بدل شده است.به فرموده رهبر انقلاب «هیچ شبههای نباید به ذهن راه یابد در اینکه ما یکی از اهداف اصلی و اولی تهاجم رسانهای هستیم.» در حقیقت، جنگ نرم رسانهای تکمیلکننده پازل جنگ سخت اقتصادی است و مجموع آنها جنگ هوشمند را رقم میزند. در این کارزار، نقش رسانه کمتر از سلاح نیست بلکه گاهی اوقات اثر آن حتی بیشتر از سلاح جنگی و یا تحریم است. در همین راستا، دهها شبکه ماهوارهای و صدها بلکه هزاران کانال در فضای مجازی به شدت مشغول اجرای پروژه جنگ رسانهای هستند. چندی پیش با هدف کاهش قدرت دفاعی کاربران ایرانی درعرصه شبکههای اجتماعی، ابر رسانههای گوگل، توئیتر و فیسبوک در کمتر از 72 ساعت نزدیک به هزار حساب کاربری عمدتا ایرانی را مسدود کردند تا باور سادهلوحانه به وجود گردش آزاد اطلاعات و آزادی بیان درغرب کاملا زیر سؤال برود.
با بدعهدیهای آمریکا در برجام و بازگشت دوباره تحریمها -که نسخه حل مشکلات با توسل به مذاکره را باطل کرد -، جنگ روانی و تهاجم رسانهای نیز به عنوان مکمل جنگ اقتصادی بطور جدیتری آغاز شده است. القای ناتوانی ایران در تقابل با این تحریمها در حالی است که فعالان بخش خصوصی با شناخت ظرفیتهای پیدا و پنهان اقتصاد ایران، بر قابلیت و توان کشور در جهت مقابله و چیره شدن بر محدودیتها تاکید میکنند. بنا بر اظهارات فعالان اقتصادی در بخش خصوصی، مجموع درآمد ناشی از صادرات نفت در مقایسه با توانمندی و پتانسیل بخش تولیدی کشور ناچیز است.کارشناسان اقتصاد در بعضی خبرگزاریهای معتبر جهان بر این باورند که ایران حتی در دوران تحریمهای نفتی هم میتواند با روشهای مختلف نفت صادر کند. البته این نقاط قوت و یا فعالیتهای مثبت در کشور، عموما در رسانههای مهاجم پوشش داده نمیشوند.
این روزها شاهد یک تقسیم کار نانوشته میان وضع تحریمها از سوی آمریکا و تهاجم رسانهای از طرف رسانههای انگلیسی همچون بیبیسی فارسی ونسخه عامیانه آن، من و تو هستیم. در این مورد حافظه تاریخی ملت ایران همکاری این دو قدرت سلطه گر را در طراحی و اجرای کودتای 28 مرداد از یادها نبرده است. در بحبوحه این جنگ هوشمندانه دشمن، دفاع هوشمندانه در عرصههای اقتصاد و رسانه نیز امری ضروری و اجتناب ناپذیراست. ما نیازمند بکارگیری متخصصان خبره و معتقد به اقتصاد مقاومتی وهمچنین کارشناسان مجرب درزمینه جنگ رسانهای هستیم. حل مشکلاتی همچون نقدینگیهای سرگردان، نیازمند اتخاذ رویکرد تبلیغاتی هوشمندانه در رسانه ملی و همچنین وجود مدیران شایسته اقتصادی در دولت است. با این اوصاف آموزش سواد رسانهای به اقشار مختلف جامعه، تربیت و به کارگیری کارشناسان خبره درجنگ رسانهای، انعکاس هرچه بیشتر مشکلات واقعی مردم در رسانههای رسمی و نهایتا تلاش مسئولان در ریشهکن کردن فقر و چرخیدن چرخ تولید، همواره باید سرلوحه امور باشد تا آرزوهای دشمنان بار دیگر نیز به یاس تبدیل شود.