نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
«دانستن حق مردم است» اما نه دانستن رای نمایندگان خود!
سرویس سیاسی ـ
بهانه گیری جارچیهای «دانستن حق مردم است» نسبت به طرح شفافیت آرای نمایندگان؛ مشکل کشور این نیست که هر نماینده چه رأیی میدهد!، مدعیان اصلاحات برای دیدار روحانی و ترامپ به تکاپو افتادند، نقش دولت در گرانی و کمبود پوشک بچه، مدعیان اصلاح یا آلودهگان سیاسی کاری؟! و پشت پردههایی که توجیهگر ناکارآمدی مدیران شده است! از جمله مطالب دیروز مطبوعات زنجیرهای بود.احتمال حضور همزمان رؤسای جمهور ایران و آمریکا در مجمع عمومي سالانه سازمان ملل، زنجیرهایها را به ذوق و شوق آورد. برای نمونه روزنامه شرق در شماره روز پنج شنبه رو تیتر «احتمال حضور همزمان 2 رئيسجمهور» را انتخاب کرد و تیتر یک را به عبارت «ترامپ و روحاني در شوراي امنيت» اختصاص داد.
مدعیان اصلاحات برای دیدار روحانی و ترامپ به تکاپو افتادند
این روزنامه نوشت: «اولين مجمع عمومي سالانه سازمان ملل بعد از خروج آمريكا از برجام پيشرو است و کمکم برنامه حضور رهبران جهان در اين نشست اعلام ميشود. رئيسجمهوري ايران به روال سالهاي گذشته قرار است هفته اول مهرماه به نيويورک برود و حالا با سخناني که تاکنون گفته شده احتمال ملاقات رئيسانجمهوري ايران و آمريكا تا حدود زيادي منتفي است. بااينحال آخرين خبرها دال بر اين است که ممکن است حسن روحاني و دونالد ترامپ در يک جلسه شوراي امنيت بهصورت همزمان حضور پيدا کنند.»
دم خروس دوگانه اوبامای خوب ـ ترامپ بد
طیف ترمز بریده که با وجود عهدشکنیهای آمریکا و اروپا در برجام، آنها را بزک میکرد و منافع ملی برایش ارزشی نداشت، باید هم از این موضوع به شور و شعف بیفتد. اینها در شرایطی است که جارچیهایِ «امضای کری تضمین است»، پس از نقض عهد مکرر آمریکا در برجام، به دوگانه «اوبامای خوب ـ ترامپ بد» دامن زدند. اگر ترامپ بد و عهدشکن بود و اوباما نه، پس چطور امروز از احتمال حضور همزمان روحانی و ترامپ در سازمان ملل ذوق زده میشوند؟ این رویه نشان میدهد، آن دوگانهسازی هم عاری از حقیقت و حاکی از خیانت مدعیان اصلاحات به کشور است.
بهانهگیری جارچیهای «دانستن حق مردم است»
نسبت به طرح شفافیت آرای نمایندگان
مدعیان اصلاحات گرچه برای شعار «دانستن حق مردم است» یقه میدرند و موسم انتخابات دم از شفافیت میزنند، اما خرشان که از پل گذشت، برای تخطئه شفافیت بهانهگیری میکنند.روزنامه سازندگی در شماره روز پنج شنبه مطلبی را از محمد علی وکیلی عضو فراکسیون امید مجلس منتشر کرد. در این یادداشت آمده است: «من موافق طرح شفافیت آرا بودم اما لازمه شفافیت این است که مصونیت بعد از شفافیت وجود داشته باشد.»در بخش دیگری از یادداشت آمده است: «اینکه بیش از 100 نفر به طرحی که خودشان امضا کردند رأی ندادند نشان میدهد ما در فضای غبارآلود و پر ابهام زیست میکنیم که واقعا نمیتوان برای اصلاح آن هم کاری از پیش برد.» [!]اینکه به جای اصلاحطلبان، مینویسیم «مدعیان اصلاحات» به همین دلیل است. آنها عبارت اصلاحطلبی را یدک میکشند تا وارد مجلس و شوراها و... شوند و از اختیارات و امکانات موجود برای منافع نامشروع باندیشان بهره گیرند. اگر اصلاح ممکن نیست، چرا نام خود را اصلاحطلب گذاشتهاید و به مجلس آمدهاید؟ مردم را ماشین رأی میبینید که وعده دروغ اصلاح بدهید و به منصب برسید، بعد هم بگویید نمیشود و به درک و شخصیت مردم توهین کنید؟همین نماینده روز پنج شنبه در روزنامه ایران در همین موضوع نوشت: «برخی از نمایندگان که تعداد آنها هم کم نیست نگرانیهای جدی بابت تأثیر رأی خود در مجلس بر نظر شورای نگهبان برای احراز صلاحیت مجددشان دارند. اینکه سازوکار بررسی صلاحیتها به مسیری رفته که نمایندگان حتی نسبت به علنی شدن رأی خود که حق قانونی و مسلم آنهاست هم واهمه دارند، یعنی محدودسازی آشکار دامنه اختیارات نمایندگان برای تصمیمگیری به واسطه ابزاری که در اختیار شورای نگهبان است.» [!]نمایندهای که چنین واهمهای دارد، حتما دغدغه منافع ملی ندارد و یک جای کارش لنگ میزند.
مشکل کشور این نیست که هر نماینده چه رأیی میدهد!
در یادداشت دیگری از عبدالرضا هاشم زایی عضو فراکسیون امید در روزنامه سازندگی آمده است: «بنده به چند دلیل با طرح شفافیت آرای نمایندگان مخالف هستم. اول اینکه معتقدم مشکل کشور در حال حاضر این نیست که هر نماینده چه رأیی میدهد. مشکل کشور مسائلی فراتر از اینهاست و مردم به دنبال شفافیتهایی بیشتر از اینها هستند. به عنوان مثال مردم میخواهند بدانند پشت مؤسسات مالی که میلیاردها پول مردم را غارت کردند، چه کسانی و چه جریاناتی قرار دارند.» شما اگر ریگی به کفشتان نیست و حسابتان پاک است، شفافیت را از خودتان آغاز کنید.
مدعیان اصلاح یا آلودگان سیاسیکاری؟!
روزنامه سازندگی در صفحه نخست خود تیتر بزرگی را به موضوع دروغی که پیرامون بریده شدن گوش یک افغانی در فضای مجازی پراکنده شد، اختصاص داده و نوشته: «راست و دروغ گوش بری در تهران»روزنامه اعتماد البته بیشتر خود را موظف به روشنگری! میداند چرا که آقای افشانی شهردار فعلی تهران از اعضای حزب اعتماد ملی است. اعتماد ضمن تیتر یک خود که گزارشی است با عنوان «گوش بری به شیوه مجازی» یادداشت را نیز به این موضوع اختصاص داده. اما به راستی چرا اکنون و تنها در این مورد موضوع شایعات در فضای مجازی برای طیف موسوم به اصلاحطلب تا این اندازه مهم شده است؟روزنامه سازندگی در گزارش خود از تاثیر منفی این شایعه بر احساسات و عواطف جامعه گفته است و روزنامه اعتماد نوشته است: «عمر 2/5 ماهه كرسينشيني شهردار تهران... با چالشهاي بسياري همراه بوده است. چالشهايي كه به اعتقاد بسياري براي منحرف كردن شهردار تهران در ادامه راه نجفي براي مبارزه با رانت و فساد و اصلاح ساختار مالي شهرداري در پيش گرفته است، برنامهريزي ميشوند. در مقابل افشاني تلاش كرده تا امروز، به دور از تمامي اين حاشيهها و جنجالها به كار خود در آرامش ادامه دهد. گرچه با روشن شدن چگونگي ساخت كليپ از نوجواني كه گوشش آسيب ديده واقعيتي ملموس ميشود و آن اينكه كودكان و آسيبپذيران زيادي در حاشيه چرخهاي مديريت شهري بايد مراقبت شوند اما بيش از پيش ميتوان به دستها يا جرياناتي توجه كرد كه ميتوانند به سادگي يك ماجراي رسانهاي براي جلب توجه ايجاد كنند.»چرا طیف موسوم به اصلاحات که مدعیان اصلاحطلبی هستند، چنین سیاست زده با همه شئون زندگی اجتماعی و سیاسی برخورد میکنند؟! تاکنون صدها شایعه از این قبیل ساخته شده و در فضای مجازی پخش شده اما وقتی سرپیکان شایعه جانب هم حزبی یا هم مسلکی آنها قرار میگیرد واکنش آنها به صورت گسترده رخ میدهد. اینجاست که احساس وظیفه آنها نسبت به روشنگری بیدار میشود، وگرنه در موارد دیگر حتی دیده شده که گاهی رسانههای طیف موسوم به اصلاحطلب خود حتی مصدر شایعه بودهاند یا به آن دامن زدهاند. برای نمونه شایعه احضار امام جمعه مشهد به شورای عالی امنیت ملی که توسط کانال اصلاحطلبان برای مدتی بر روی خروجی این کانال قرار گرفت و سپس حذف شد که همان مدت کافی بود تا به صورت شایعهای فراگیر شود. همچنین در این اواخر روزنامه شرق دروغ بزرگی را با قصد هدف قرار دادن شعائر مذهبی در مورد زوار کشورهای دیگر مطرح کرد.آری؛ شایعه و دروغ پراکنی مذموم و قبیح است خواه علیه قالیباف مطرح شود و خواه علیه افشانی. جامعه نیز نمیپسندد که روزگاری لیستی به عنوان «املاک نجومی» منتشر شود توسط مدعیان اصلاحطلبی و از آن برای سیاست بازی سوءاستفاده شود، آنگاه وقتی دوره قالیباف تمام شد و شهردار اصلاحطلب بر کرسی «بهشت» جلوس کرد، یکی از همان افرادی که در آن لیست از او به عنوان املاک نجومیبگیر نام برده شده بود، به عنوان «معاون شهردار» منصوب شود؟البته طیف موسوم به اصلاحطلب در این مورد اخیر و برای تبرئه خویش از سیاستبازی آلوده، گفت که در مورد این فرد مرتکب اشتباه شدهایم و یا اینکه گفتند او تبرئه شده است!!
نقش دولت در گرانی و کمبود پوشک بچه
روزنامه شهروند گفتوگویی را با مدیر اجرایی یکی از شرکتهای تولید پوشک بچه منتشر کرد. در این گفتوگو آمده است: «بخشنامهای آمده بود که در بند ٥ آن مقرر شده تمام کالاهایی که مشمول ارز بانکی شدهاند، باید بیایند و اختلاف قیمت را تا سقف نرخ ارز ثانویه پرداخت کنند یا متعهد به پرداخت شوند تا کالایشان از گمرک ترخیص شود. این فرآیندی بود که در ماه گذشته منجر شد تا ٢٠ روز فعالیت گمرک متوقف شود. همین هم شد تا کالاهای خریداریشده حتی روی کامیون رفته و حقوق و عوارض پرداختشده از پشت در گمرک برگردانده شوند؛ یعنی در این اوضاع ما بهعنوان واردکننده مواد اولیه دوباره هزینه انبارداری، هزینه بارگیری و حمل مجدد و... را پرداخت کردیم، بار را از روی تریلی و کامیون پایین آوردیم و منتظر ترخیص کالاها در نوبتهای طولانی شدیم. همین هم شد تا این مشکلات در فرآیند خرید، فرستادن حواله، هزینهها، تسهیلات بانکی، نقدینگی و... ایجاد شود.»وی در پاسخ به این سؤال که یعنی چه گمرک تعطیل بود؟ گفته است: «گمرک تعطیل نبود به کالاها اجازه ترخیص داده نمیشد؛ چرا که کالاها تعیین وضع نشده بودند. حالا در این شرایط ما هم بدون مواد اولیه مانده بودیم و نمیتوانستیم تولید کنیم. در این میان ثبت سفارش یکی از مواد اولیه ما را که خیلی هم مهم است و مشمول تعرفه ٤٠ درصدی ورود میشود و خلاف ارزش واقعیاش ارزش دستوری ٤ دلار دارد را هم مشروط کرده بودند و اجازه نمیدادند ما ثبت سفارش کنیم. ما بارها از وزارت بهداشت خواهش کردیم که ثبت سفارش را باز کنند تا فاجعهای رخ ندهد و هزاران نیروی کار ما بیکار نشوند و... اما ببینید که این بیتوجهیها و این تصمیمهایی که به درستی صورت نگرفت، منجر به ناکامی در تولید شد. زمانی که تولید نتواند در ظرفیتهای مقرر وارد بازار شود، عرضه کالا دچار وقفه میشود. این موضوع موجودیت کالا در بازار را تحت تأثیر قرار میدهد. از آن طرف هم افزایش قیمت ایجاد شده که آن هم به دلیل بالا رفتن هزینههای تولید است.»مدیر اجرایی یکی از شرکتهای تولید پوشک بچه همچنین در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه برای واردات مواد اولیه پوشک بچه ارز دولتی در نظر گرفته نشده است؟ میگوید: «خیر ارزی که به ما تعلق میگیرد، ارز ثانویه است. تا همین دو هفته پیش، بانک مرکزی از هر گونه معامله ارزی تا تصمیم نهایی گروههای کالایی، خودداری میکرد. الان ما باید از محل خریدها و هزینههای جدید تولید و فروش را انجام دهیم...کمبود به دلیل کندی ترخیص مواد اولیه و افزایش قیمت به دلیل بالارفتن هزینهها رخ داده است. چرخهای که در روند عادی ٥٠ تا ٦٠ درصد زمان کمتری به خود اختصاص میداد، الان آنقدر طولانی شده که در امر تولید وقفه ایجاد شده است. افزایش تحریمها، مشکلات ناشی از نداشتن امکان دسترسی به سیستمهای بانکی جهانی، احتیاط فراوان فروشندهها، مشروطکردن نحوه فروش به زمانهای محدود و... ازجمله مهمترین دلایل اتفاقات اخیر در تولید و عرضه این محصولات است.»
ورود خارجیها به حوزه تولید پوشک در ایران و تعطیلی کارخانههای داخلی
وی سؤال «چندی پیش رئیس اتحادیه خرازیها، خبر داد که حدود ١٠ کارخانه تولید پوشک یا تعطیل شدهاند یا درحال تعطیلی هستند، این موضوع چقدر درست است؟» را اینطور جواب میدهد: «بله کاملا درست است، این کارخانهها در طول سالهای گذشته دچار این اتفاق شدهاند، دلیل آن هم واردات بیرویه است. برخی از شرکتهای بینالمللی در ایران سرمایهگذاری کردند و سهم زیادی در بازار ایران را در اختیار داشتند، متاسفانه همین اتفاق منجر به خروج تولیدکنندههای بومی و در نهایت تعطیلی بخشی از کارخانهها شد.»روزنامه ایران نیز چند روز قبل در گزارشی عدم اختصاص ارز دولتی به واردات مواد اولیه پوشک را علت گرانی این کالا دانست.
پشت پرده یک گزارش
روزنامه شرق در شماره روز پنجشنبه یادداشت منتشر شده در «فارین پالیسی» را با عنوان «مرد پشت پرده سیاست منطقهای ایران» بدون ذکر نویسنده آن بازنشر کرد. این یادداشت که در رسانههای داخلی از جمله ایسنا نیز منتشر شده است، در صدد القای آن است که سیاست خارجی و به خصوص منطقهای ایران در دست دولت نبوده و این «علیاکبر ولایتی» است که مدیریت سیاست خارجی را به عهده دارد.شرق گرچه این مطلب را به نقل از ایسنا منتشر کرده و هر دو رسانه از ذکر نام صاحب یادداشت خودداری کردهاند و از عباراتی مانند «به نوشته فارین پالیسی» استفاده شده است، اما روحالله فقیهی، سردبیر یکی از رسانههای زنجیرهای مدعی اصلاحات نویسنده این یادداشت است. نویسندگان نشریات و رسانههای زنجیرهای نظرات خود را که به دلایلی نمیتوانند در نشریات داخلی بازنشر کنند، به رسانههای خارجی داده و در ادامه به نقل از این رسانهها در داخل بازنشر میکنند!در این یادداشت آمده است: «فارینپالیسی معتقد است علیاکبر ولایتی به تعامل با غرب خوشبین نیست و در این زمینه محافظهکاری بیشتری دارد و علنا شک و تردید خود را درباره عمل اروپا به تعهداتش درباره توافق هستهای مطرح کرده است.»در بخش دیگری از این یادداشت آمده است: «در صحنه منطقهای این علیاکبر ولایتی است که کشتی سیاست خارجی ایران را هدایت میکند؛ چهرهای بانفوذ که مدتهاست مشاور آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب، در زمینه سیاست خارجی است. به نوشته فارینپالیسی، هرکس که به درک استراتژیهای کنونی ایران در سیاست خارجی علاقهمند باشد، بهتر است موضع ولایتی در داخل ایران و در سفرهای مکررش به کشورهای منطقه را بررسی کند. چالش حیاتی برای غرب، درک جهانبینی محافظهکارانه ولایتی است که هم از عملگرایی ظریف مجزاست و هم با نگاه ایدئولوژیک تندروهای ایران متفاوت است. با اینکه ولایتی در عرصه خارجی تقریبا چهرهای ناشناخته (در مقایسه با ظریف) است، اما یکی از چهرههای ثابت سیاست ایرانِ پس از انقلاب بوده است.»این یادداشت در پی القای آن است که مشکلات کنونی ایران نه بر اثر ناکارآمدی و بیکفایتی برخی مدیران دولت یازدهم و دوازدهم که ناشی از مدیریت سیاست خارجی از بیرون دولت است و این در حالی است که رئیسجمهور پیش از ظهور و بروز شکست برخی سیاستهای خارجی از جمله برجام بارها گفته بود که مسئولیت همه امور با او است و امروز که نتیجه خسارتبار این سیاستها روشن شده است، میگویند مسئولیتی با ما نیست و این دیگران هستند که مدیریت سیاست خارجی و داخلی دست آنان است!