kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۱۰۰
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۲
نگاهی به روش‌های آموزش قرآن در جامعه(بخش پایانی)

قرائت روزانه قرآن در گرو فرهنگ‌سازی(گزارش روز)

«هر چقدر می‌توانید قرآن بخوانید.» این جمله کوتاه را شاید بارها دیده و شنیده‌ایم اما چه‌بسا کمتر به آن عمل کرده‌ایم. عبارت مذکور که آیه‌ای از آیات الهی است بندگان خدا را توصیه موکد به قرائت مستمر و مداوم قرآن کرده است.اما پاسخ ما بندگان مسلمان به این فرمایش الهی چگونه بوده است؟ به راستی چه میزان در شبانه‌روز قرآن می‌خوانیم؟ آیا محاسبه کرده‌ایم چقدر منازل ما شیعیان معطر به عطر کلام روحبخش خداوند است؟

گروه گزارش

چرا پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما جزو برنامه‌های اصلی روزانه‌شان قرائت حداقل یک حزب قرآن بود ولی الان بسیاری از ما روزها و بلکه ماهها نگاه به قرآن هم نمی‌اندازیم؟
آیا اساساً اعضای خانواده ما علی‌رغم تحصیلات مختلف توانایی قرائت قرآن را دارند؟ آیا دلمشغولی‌های زندگی روزمره ما اجازه می‌دهد وقتی هم برای قرائت روزانه قرآن بگذاریم؟
چرا بسیاری از آحاد جامعه که دانش بالای آکادمیک یا حتی حوزوی دارند قادر به تلاوت بدون غلط چند آیه از قرآن نیستند؟ آیا جریان تعلیم و آموزش قرآن مشکل دارد یا نه مشکل ریشه در جای دیگری دارد؟
در شماره پیشین صفحه گزارش از زبان چند تن از فعالان قرآنی به بیان نقاط ضعف و قوت کار تعلیم قرآن در کشور پرداختیم و در این شماره نیز به سراغ چند تن از مسئولان و مدرسان امر آموزش قرآن خصوصاً در بخش آموزش‌وپرورش رفتیم تا مسائل موردنظر را ریشه‌ای‌تر بررسی کرده و احیاناً راهکارهای مناسبی از سوی آنان مطرح نمائیم.
البته بدیهی است در یکی دو گزارش نمی‌توان تمامی مشکلات و مسائل امر آموزش قرآن را مورد کنکاش قرار داد ولی امیدواریم با انتشار این گزارش‌ها، اهل فن و صاحب‌نظران به میدان آمده و برای پویایی هرچه بهتر بحث آموزش عمومی قرآن و رفع مشکلات آن نظرات صائب خویش را مطرح نمایند.
استمرار در خواندن قرآن مهم است
مسئول تالیف کتب درسی آموزش قرآن در آموزش‌وپرورش در پاسخ به این سؤال که وضعیت روخوانی قرآن در سطح کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید، می‌گوید: تخصص بنده شاید در سطحی نباشد که به این سؤال پاسخ دقیق بدهم اما براساس برآوردهایی که ما در آموزش‌وپرورش در یکی دو سال اخیر انجام داده‌ایم این است که دانش‌آموزان در مقطع پایان دوره راهنمایی که در نظام آموزشی جدید مقطع نهم و دهم محسوب می‌شوند اغلب می‌توانند قرآن را از روی قرآن کم علامت بخوانند.
مسعود وکیل با اشاره به آزمونی که اخیراً از دانش‌آموزان راهنمایی تهران در این‌باره به عمل آمده است، می‌افزاید: نتایج این آزمون نشان داد 70درصد دانش‌آموزان در روخوانی و یا صحیح‌خوانی معمولی قرآن موفق هستند. اما آنچه در این میان مهم است اینکه شاید 20 تا 30درصد توانایی قرائت قرآن به مسئله یادگیری قواعد اصلی روخوانی برمی‌گردد ولی 70 تا 80درصد این توانایی به این مسئله برمی‌گردد که فرد آموزش دیده پس از تعلیم قرآن چقدر با قرائت آیات الهی انس دارد؟ یعنی چقدر به‌طور مستمر قرآن می‌خواند.
آقای وکیل که سالهاست در امر تألیف و آموزش روش‌های فراگیری قرآن فعال است تأکید می‌کند: به نظر بنده تمامی روش‌های آموزش قرآن پس از مدتی جواب مثبت می‌دهد و فرد متعلم علی‌رغم داشتن هر استادی اعم از ماهر یا نیمه ماهر می‌تواند قرآن را تا حدودی بخواند بنابراین مشکل سر آموزش قواعد روخوانی نیست بلکه مشکل این است که آحاد جامعه قرآن نمی‌خوانند و انس چندانی با کتاب آسمانی ندارند.
قرآن کم علامت
مسعود وکیل، علت اینکه چرا اغلب دانش‌آموزان راهنمایی در زمان تحصیل تا حدودی قادر به روخوانی قرآن هستند ولی پس از فراغت از دوره راهنمایی مجدداً دچار ضعف قرائت قرآن می‌شوند، می‌گوید: علت این است که اولاً ما در آموزش‌وپرورش قرآن کم علامت به آنها می‌دهیم که حجم علامات آن اصلاً قابل قیاس با قرآن به خط عثمان‌طه یا خطاطان ایرانی نیست و همین قرآن کم علامت با یک آموزش ساده به دانش‌آموز کمک می‌کند تا پس از مدتی بتواند قرآن بخواند. اما وقتی همین دانش‌آموز از مدرسه فارغ‌التحصیل شده و به اجتماع می‌رود چون اولاً از آن قرآن استفاده نمی‌کند و ثانیاً استمرار در قرائت قرآن ندارد با ضعف جدی در روخوانی قرآن مواجه می‌شود. این استاد قرآن در ادامه برای چندمین بار تأکید می‌کند اگر می‌خواهیم تمامی مردم بتوانند قرآن بخوانند باید عادت به خواندن مستمر قرآن را در جامعه تبدیل به یک فرهنگ کنیم. یعنی کل مسئولان کشور اعم از رؤسای قوا، وزراء، وکلا، مدیران، روحانیان، معلمان، قاریان و... باید روزانه قرآن بخوانند.
وی با اشاره به این آیه که خداوند می‌فرماید «هر چقدر برای شما میسر است قرآن بخوانید» می‌افزاید: متأسفانه بسیاری از ماها به این آیه عمل نمی‌کنیم مثلاً پدران و مادران در منازل قرآن نمی‌خوانند و آن‌وقت انتظار دارند فرزندانشان قرآن بخوانند.
یا معلمان و مدیران و حتی با عرض معذرت برخی از روحانیون انس روزانه با قرآن ندارند. این درحالی است که خداوند همان‌گونه که در قرآن بر خواندن نماز تأکید کرده بر قرائت قرآن هم سفارش موکد فرموده است. به عبارت دیگر مثلاً هر فرد مسلمان باید در شبانه‌روز طبق فرمان خداوند 17 رکعت نماز واجب بخواند. آیا همان خداوند بر قرائت مداوم قرآن تأکید نکرده است؟
بنابراین ستون آموزش عمومی قرآن و انس با کلام با خدا، خواندن روزانه قرآن است که این مداومت نیاز به فرهنگ‌سازی جدی دارد.
مسئولان باید دغدغه داشته باشند
این مقام مسئول درباره اینکه آیا برای فرهنگ‌سازی در زمینه قرائت مستمر قرآن در کشور با رسانه‌ها خصوصاً صداوسیما تعامل کرده‌اید، می‌گوید:«من این بحث‌ها را برای برخی مدیران صداوسیما مطرح کرده و از آن‌ها خواسته‌ام تا برای قرائت روزانه و مستمر قرآن در خانواده‌ها و... کار کنند ولی متأسفانه هنوز این حرف از سوی آنان به‌طور کامل درک نشده و تا زمانی که این موضوع به عنوان یک دغدغه جدی برای مسئولان رسانه ملی مطرح نباشد نمی‌توان به فرهنگ‌سازی آن امیدوار بود البته برخی شبکه‌ها بعضاً کارهایی انجام داده‌اند ولی به نظرم ایجاد فرهنگ قرائت روزانه و مستمر قرآن نیاز به تلاش بیشتری دارد و باید گفت‌وگوهای فیمابین برای تبیین ابعاد مختلف موضوع بیشتر صورت گیرد.»
موازی‌کاری کجا خوب است؟
این فعال قرآنی درباره تعدد موسسات آموزش قرآن و اینکه آیا موازی‌کاری برخی از این موسسات اعم از دولتی و غیردولتی مناسب است یا خیر، پاسخ می‌دهد: «در این‌باره باید بین بخش دولتی و غیردولتی تفکیک قائل شویم یعنی آن بخشی که بودجه رسمی دولتی دریافت می‌کند و دارای مسئول و مدیر مشخص است که باید مورد سؤال قرار گیرد در این بخش موازی‌کاری خوب نیست. یعنی اگر آموزش‌وپرورش در یک بخشی وظیفه‌ای برایش تعیین شده باید وظیفه‌اش را به نحو احسن انجام دهد و در قبال وظیفه‌اش هم باید پاسخگو باشد و در اینجا نمی‌توانیم بگوییم چون آموزش‌وپرورش نمی‌تواند این وظیفه را انجام دهد پس باید آن را ما انجام دهیم این کار غلط است و مخل کار آموزشی و اجرایی است. اما اگر جدای از وظایف رسمی بخش‌های دولتی بخش خصوصی به امور آموزشی ورود کرد و اقدام به جذب افراد کرد این مسئله مشکلی ندارد البته حضور بخش خصوصی در امر آموزش یقیناً باید با نظارت صورت گیرد و این مؤسسات نمی‌توانند سرخود کار کنند از سوی دیگر این مؤسسات باید به نوعی به سمت خودگردانی بروند که این خودگردانی هم نه فقط ازنظر اقتصادی بلکه باید برنامه‌ریزی صحیح و جذاب در آنها صورت گیرد تا مخاطب هم قدر این برنامه‌ریزی را بداند و هزینه آن را بپردازد.
بنابراین در بخش دولتی و نیمه دولتی قطعاً موازی‌کاری شایسته نیست اما در بخش خصوصی حتی می‌تواند با استفاده از اهرم رقابت به جذب بیشتر مخاطبان و فعالیت بهتر و علمی‌تر حرکت کند.
در همین رابطه باید توجه کنیم اگر مؤسسات قرآنی ما در بخش خصوصی بتوانند با رعایت شرایط قانونی مدام توسعه یابند و تعدادشان افزایش یابد اشکالی ندارد البته در صورتی که وظایف و اهداف خود را فراموش نکنند و در همان راستا به جذب مخاطب بپردازند.
تفاوت روخوانی با روان‌خوانی
یک استاد دیگر قرآن هم درباره وضعیت روخوانی و روان‌خوانی در سطح کشور می‌گوید: روخوانی با روان‌خوانی متفاوت است. روخوانی یعنی اینکه فردی با یادگیری اطلاعات اولیه قرائت قرآن اعم از فراگیری اعراب و علامات می‌تواند قرآن را به صورت بخش‌بخش‌خوانی بخواند. در این روش فرد قرآن‌آموز حداکثر ممکن است با اطلاعات فراگرفته چند صفحه از قرآن را به صورت خیلی کند بخواند. این روش آموزشی در مقاطع ابتدایی و راهنمایی مورد استفاده قرار گرفته است و برهمین اساس می‌توان گفت در نسل جدید توانایی روخوانی قرآن کسب شده و اگر افرادی در این مقطع نمی‌توانند قرآن بخوانند علتش تمرین نکردن است. اما روان‌خوانی به این معناست که قرآن‌آموز هر قسمتی از قرآن را بتواند بدون غلط بخواند که متأسفانه جامعه ما تا رسیدن به این سطح فاصله زیادی دارد.
محمدحسن فریدونی، با بیان اینکه شاید حداکثر 10درصد جمعیت کشور می‌توانند روان‌خوانی قرآن را انجام دهند درباره علت این مسئله می‌گوید: «علت اصلی به عدم احساس نیاز جامعه برمی‌گردد. یعنی وقتی در فرهنگ آموزش دینی ما روان‌خوانی قرآن جای چندانی ندارد  باید شاهد ضعف جدی در بحث روان‌خوانی قرآن در سطح کشور باشیم.»
وی در تشریح بیشتر این مسئله می‌افزاید: «امروزه بسیاری از خادمان کشور در مناطق گوناگون با وجود اعتقاد و عشق به قرآن، از آشنایی با متن آیات الهی و درک مستقیم معنای آیات آن بی‌بهره یا کم‌بهره‌اند. در بسیاری از جلسات فرهنگی، تنها برخی از اعضا توانایی روخوانی درست آیات قرآن را دارند و اگر شما به‌طور اتفاقی میان کلامتان آیات قرآن را به کار ببرید حتماً باید ترجمه آن را هم بیان کنید تا منظورتان فهمیده شود. گستردگی این موضوع تا آنجاست که رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی‌هایشان در جمع اهل قرآن سخن از ضعف عمومی طلاب حوزه‌های علمیه در آشنایی با متن قرآن به میان آورده‌اند.
شاید برخی به هنگام برخورد با این موارد برآشفته شوند و زبان به اعتراض بگشایند. اما باید توجه داشت، آموزش فرآیندی زمانبر و تدریجی است و چنانچه در زمان و دوره مناسب آن انجام نشود، قابل جبران و جایگزینی نخواهد بود. همچنین باید توجه داشت که پاک کردن صورت مسئله مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه باید تجربه‌های گذشته را سرمایه پیشرفت آینده ساخت.
وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی آن باب آشنایی مجدد و عمیق‌تر مردم با قرآن کریم را گشود. صادقانه باید اذعان کرد که با همه اشکالات موجود، باز هم سطح فراگیری قرآن در نظام رسمی و غیررسمی، با دهه‌های قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست. اما از این واقعیت هم نمی‌توان گذشت که هیچ یک از علاقه‌مندان به اسلام و ایران از وضعیت عمومی آشنایی نسل جدید با قرآن راضی نیستند و باید با عزمی خالصانه‌ پای در راه نهاد و با تدبیر مناسب زمینه‌های جدی آشنایی و انس مردم را با قرآن کریم فراهم آورد.»
وظیفه حوزه‌های علمیه
از این مدرس قرآن می‌پرسم به نظر شما چه اقداماتی برای آموزش عمومی قرآن باید صورت گیرد، فریدونی در پاسخ می‌گوید: «اولین کار این است که مراجع عظام تقلید موضوع تعلیم قرآن را جزو درس خارج‌شان قرار دهند یعنی مؤمنین و مقلدان بدانند چقدر باید قرآن یاد بگیرند. آیا اساساً نیازی به روان‌خوانی قرآن وجود دارد؟ اگر این نیاز وجود دارد باید حوزه‌های علمیه به عنوان مبلغان و مروجان اصلی دین کمر همت ببندند و جریان تعلیم قرآن را هدایت و راهنمایی کنند. به‌نظر بنده خیلی شایسته نیست که محور جریان تعلیم قرآن در اختیار افرادی غیر از حوزه‌های علمیه باشد زیرا این مراکز گرانقدر وظیفه اصلی‌شان تعلیم و ترویج دین و مبانی دینی از جمله قرآن و سنت است و به همین جهت باید دغدغه جدی برای تبلیغ صحیح دین داشته باشند.»وی درباره نقش دولت در امر آموزش عمومی قرآن هم می‌گوید:« هر دولتی عمله اهل نظر است. به این معنا که دولتها مجری نظرات کارشناسان هستند بنابراین اگر حوزه‌های علمیه در امر آموزش عمومی قرآن قیام‌لله کنند تمامی دولت‌ها با هر سلیقه‌ای تقریباً حامی بحث آموزش قرآن خواهند بود. ضمن اینکه مهم‌ترین بخش دولتی در امر آموزش قرآن وزارت آموزش‌وپرورش است. یعنی وزارت آموزش‌وپرورش کشور اسلامی اولین وظیفه‌اش باید تعلیم قرآن باشد زیرا وظیفه اصلی دولت اسلامی تربیت الهی و قرآنی نسل جوان است البته این وظیفه با پشتوانه حوزه‌های علمیه و میدان‌داری آنها انجام شدنی است و حوزه‌های علمیه علاوه بر بحث فقاهت باید به دیگر علوم اسلامی از جمله علوم قرآنی توجه کنند.»
رهبر معظم انقلاب در همین‌باره طی بیاناتی در مورخ 70/6/31 می‌فرمایند: «در عین حالی که فقاهت اساس امر است نباید از دیگر علوم اسلامی در حوزه‌ها غفلت بشود.
 مثلاً می‌بایست علم قرآن، شناسایی قرآن، فهم قرآن و انس با قرآن به عنوان یک علم و یک رشته در حوزه‌ها وجود داشته باشد. طلاب ما باید قرآن و یا لااقل بخشی از قرآن را حفظ کنند یا حداقل با آن مأنوس باشند. چقدر مفاهیم اسلامی در قرآن هست که اگر ما بخواهیم در فقه بحث کنیم به فکر آنها نمی‌افتیم. این انزوای قرآن در حوزه‌های علمیه و عدم انس ما با قرآن برای ما خیلی مشکلات درست کرده است.»