دولت به اصلاح ساختار اقتصادی خود اهتمام کند(خبر ویژه)
روزنامه تعادل از روزنامههای اقتصادی حامی دولت، نسبت به تعلل دولت در اصلاح ساختار اقتصادی خود با وجود ناکارآمدی گسترده ابراز تعجب کرد.
این روزنامه نوشت: دولت خود باید نسبت به اصلاح ساختار کابینه اقدام کند اما متاسفانه در این میان سردرگم است، چنانکه در همین هفته گذشته قصد تفکیک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را داشت که خیلی زود از آن منصرف شد.
بدینترتیب اگر از یک سو با بیثباتی جایگاه وزرای تعدادی از وزارتخانههای مهم و احتمال تغییر آنها مواجهایم، به لحاظ ساختار سازمانی نیز ثبات و آرامش را در دستگاه دولت مشاهده نمیکنیم. این بیثباتی وقتی افزون میشود که با فقدان راهبرد مشخص در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی نیز مواجه میشویم و گذران امور را عمدتا بهصورت روزمره شاهدیم.
سوال مهم این است که چرا دولت امر سازماندهی خود را که امری بدیهی و از وظایف ذاتی آن است به درستی انجام نمیدهد؟! به هر حال ضعف در اصلاح تشکیلات دولت به نحوی که کارآمدی آن را افزون سازد نه مرتبط با دشمنیهای خارجی و نه حتی ناشی از کارشکنی و مخالفتهای داخلی است! اینکه دولت نمیتواند نمایندگان مجلس را در دفعات مختلف، مثلا متقاعد به ضرورت تفکیک وزارت صنعت، معدن و تجارت نماید (فارغ از صحیح یا برخطا بودن این اقدام) جز به ضعف نظام اقناعسازی بازمیگردد؟!
در مثال فوق، دولت اصرار دارد که شرایط موجود و سختیهای آتی حکم میکند که حوزه تولید صنعتی از بازرگانی جدا شود تا بتواند اعمال حاکمیت بهتری در این حوزهها داشته باشد. مجلسیان اما غالبا این استدلال را ناکافی و بهانهای برای گسترش تشکیلات دولت که مخالف برنامههای توسعهای است میدانند. نظام کارشناسی دولت اما نمیتواند نمایندگان را متقاعد کند که چنین نیست و در مجموع این تفکیک یا سایر اصلاحات تشکیلاتی دولت به نفع توسعه کشور است. این ضعف استدلالی متاسفانه آنچنان شدید است که حتی با وجود فشارها و لابیها و... نتوانسته بخش بزرگی از نمایندگان طرفدار دولت را نیز با خود همراه کند. چرا؟!
بحران بزرگ دولت، بحران نظام تصمیمسازی آن است. اینکه دستگاه مسئول این امر نمیتواند بسترهای لازم و نگرش منسجم و سیستمی را برای تصمیمگیری صحیح فراهم و در اختیار دولت و سایر قوا و نهادهای تصمیمگیر قرار دهد.