kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۲۶۶
تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۹
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

ترساندن مردم از سایه جنگ ترفندی نخ نما برای تکرار برجام‌های دیگر

سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان در سرمقاله دیروز نوشت: «تشکیل ستادی عملیاتی زیر نظر برایان هوک به عنوان گروه اقدام ایران، در زنجیره اقدامات دونالد ترامپ علیه ایران، محسوب شده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است... آنها که برداشتی ساده انگارانه از اقدامات بین‌المللی دارند، تصور می‌نمایند ترامپ پیشنهاد مذاکره را مستقل از این اقدام مطرح ساخته بوده و خوشحالند که با مخالفت ایران، مذاکره به شکست منتهی شده است و یا احیانا تشکیل ستاد عملیات علیه ایران با پیشنهاد مذاکره بین دو کشور بی‌ارتباط است.»
این روزنامه زنجیره‌ای در ادامه نوشت: «در چارچوب سیاست‌های غیرقانونی ترامپ علیه ایران که از خروج از توافق هسته‌ای شروع و به اعمال تحریم‌ها کشانده شد، مذاکره دیپلماتیک با ایران نقش مهمی در این مجموعه سیاست بازی می‌کرد. مخالفت برخی در ایران با دولت برای انجام مذاکره در زمان برجام، باعث خوشحالی تندروها در آمریکا گردید زیرا راه را برای اقدامات بعدی آمریکا علیه ایران باز نمود. درحالی‌که مذاکره دیپلماتیک همواره مانعی برای انجام عملیات خصمانه دولتی علیه دولت دیگر محسوب می‌گردد و تا وقتی این مذاکرات ادامه داشته باشد، طرف قوی‌تر در محذوریت قرار دارد که به‌سوی عملیات نظامی‌رود. اگر دست ترامپ برای اقدامات مستقیم نظامی علیه ایران بسته باشد، دوستان آمریکا در منطقه که برای درگیر شدن با ایران لحظه شماری می‌کنند، شروع‌کننده چنین اقداماتی خواهند بود. بدین ترتیب‌، مسئولان باید از اینکه فضای نظامی سایه افکند، شدیدا پرهیز داشته باشند زیرا اولین تاثیر آن بر حوزه اقتصاد و سرمایه می‌باشد. ایران دراین شرائط به‌طور جدی نیازمند آرامش و ثبات است.»
هراس افکنی در افکار عمومی و ایجاد رعب و وحشت از آینده و ترساندن مردم از سایه جنگ یکی از ترفندهای نخ نمای مدعیان اصلاحات برای پیشبرد اهداف مغایر با منافع ملی از سوی این طیف است.
ایجاد رعب و وحشت از سایه جنگ توسط مدعیان اصلاحات در حالی است که این طیف پیش از این مدعی بود که با برجام سایه جنگ از کشور رفت. این جماعت همچنین مدعی بودند که اگر رقبای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 پیروز شوند، سایه جنگ به کشور باز می‌گردد!
طیف مدعی اصلاحات با هراس‌افکنی از آینده در پی جاده صاف‌کنی برای مذاکره با آمریکا و تحمیل برجام‌های بعدی است.
این در حالی است که مذاکرات هسته‌ای منجر به برجام، جدیدترین نمونه و البته یک عبرت بزرگ در موضوع مذاکره با آمریکاست. دولتمردان و اصلاح‌طلبان مدعی بودند که در صورت مذاکره با آمریکا و امضای توافق، تمامی تحریم‌ها به تاریخ پیوسته و مشکل رکود و بیکاری و گرانی و حتی آب خوردن مردم رفع خواهد شد. اما در نهایت صنعت هسته‌ای ایران تعطیل شد ولی تحریم‌ها سرِ جای خود باقی ماند.
رهبر معظم انقلاب-22 مرداد 97- در دیدار اقشار مختلف مردم فرمودند نه جنگ می‌شود و نه مذاکره می‌کنیم.

وقتی که راه‌حل‌هاي اصلاحات براي مشكلات، خودشان معضل می‌شوند!
روزنامه قانون در یادداشتی نوشت:«معضلي که تزیینی بودن راهکارهای ارائه شده بر بار کنونی مشکلات فراوان اصلاح‌طلبان، می‌افزاید، ریزش بدنه حامی دولت و اصلاحات، به دنبال انسدادی است که مشی چپ سنتی در برابر معترضان و ناراضیان به نمایش گذاشته است».
این یادداشت تصریح می‌کند: «یکی از مخاطبان این زنهار اجتماعی، می‌تواند به‌طور ویژه اصلاح‌طلبانی باشند که خود را در طول 20 سال اخیر همواره، بلندگوی قشر خاکستری و ناراضی از سیستم و جناح محافظه‌کار معرفی کرده‌اند.آنان، ضمن آنکه خود را بخشی از نظام تعریف می‌کنند، همیشه خود را سخنگوی مطالبات نادیده گرفته شده بدنه اجتماعی‌شان می‌پنداشتند. اما آنچه در بیانیه‌ها و واکنش‌های رسمی آنان هویداست، گویای همان عدم شناخت از حوادث و اعتراضات اخیر و تکرار راه‌حل‌هایی کلی و فانتزی است که گرچه چشم‌نواز و زیبا هستند اما وقایع اخیر را هدف قرار نداده و دست‌كم راه‌حلی برای آن ارائه نمی‌کنند. بارزترین این واکنش‌ها را می‌توان در سخنان و راهکارهای اخیر سید محمد خاتمی(پس از گذشت نزدیک به 8ماه از اعتراضات دی‌96)، مشاهده كرد.»
این یادداشت با‌ اشاره به اظهارات اخیر رئیس‌دولت اصلاحات می‌افزاید: «در این سخنان ضمن عذرخواهی از مردم به دليل کاستی‌های موجود، راهکارهایی 15 گانه برای «برون‌رفت از وضعیت کنونی» ارائه شده است؛ اما متاسفانه نگاهی به راه‌کارهای موجود نشان‌ می‌دهد که نسبت مستقیمی بین آنها و اعتراضات اخیر وجود ندارد... باید توجه داشت که کشور در بزنگاهی بحرانی به سر می‌برد و اگر راهکاری ارائه مي‌شود باید راهکاری عاجل و مربوط برای حل بحران باشد نه راهکارهایی که 20سال تلاش اصلاح‌طلبانه نیز نتوانسته آن را محقق كند!»
گفتنی است مدعیان اصلاحات نقش اساسی در به وجود آمدن شرایط کنونی داشته‌اند ولی با محرز شدن ناکامی دولت در حل مشکلات مردم جریان اصلاحات با لطایف‌الحیل فراوان سفره خود را از دولت جدا کرده است. آنان به دولت نگاه ساندیسی دارند، بر اساس این نگاه بایستی نهایت استفاده را از دولت برده و در نهایت ته مانده آن را به دور انداخت.
عضو سابق دفتر تحکیم و انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، 6 تیر 92 ، تحلیلی درباره رویکرد مزوّرانه و دوگانه مدعیان اصلاح‌طلبی با روحانی مطرح کرد که گذشت زمان، درستی آن را نشان داد. عابد توانچه گفته بود «اصلاح‌طلبان نگاه ابزاری دوگانه به رئیس‌جمهور منتخب دارند. از یک طرف او را پس می‌زنند تا هزینه‌ای پرداخت نکنند. از طرف دیگر تأیید می‌کنند و دو دستی به روحانی چسبیده‌اند. دست از سر روحانی برنمی‌دارند مگر مطمئن شوند چیزی به آنها نمی‌ماسد... اصلاح‌طلبان به روحانی مثل ساندیسی نگاه می‌کنند که تا زمانی که آخرین قطره ممکن در او را میک نزنند، لوله ساندیس را از آن بیرون نخواهند کشید. احتمالاً چند نوبت هم حباب و هوای خالی با طعم آبمیوه باید مکیده شود تا مطمئن شوند که دیگر نمی‌توانند از روحانی استفاده‌ای کنند. بعد همان کاری را که با هاشمی رفسنجانی کردند با او می‌کنند. اصلاح‌طلبان در وضعیت بدی گرفتار شده‌اند. از یک طرف باید به حسن روحانی بچسبند چون تنها شانس بقا و حیات آنان است. آنان به دلیل رفتارهای متناقض خود به شدت به جایگاهی که سابق بر این داشته‌اند، آسیب زده‌اند»

تحلیل عجیب از کودتای 28 مرداد
صادق زیباکلام از تئوریسین‌های اصلاحات در گفت‌و‌گو با روزنامه ابتکار به بررسی کودتای 28 مرداد پرداخت و گفت:«معمولا زمانی کودتاها به این شکل اتفاق می‌افتند که وقتی مردم صبح از خواب بیدار می‌شوند می‌بینند ارتش در شهرها مناطق حساس را در اختیار گرفته و دولت فعلی و اعضای آن بازداشت شده‌اند. اما ما می‌بینیم که کودتای 28 مرداد اصلا به این صورت نبود، مردم صبح روز 28 مرداد زمانی که از خواب بیدار شدند همه چیز عادی و مصدق همچنان نخست‌وزیر بود. هیچ خبری از کودتا نبود. اما از همان ساعات نخستین صبح روز 28 مرداد دسته‌های چند‌10 نفری و به تدریج چندصد نفری و هزار نفری در خیابان‌های اصلی تهران به راه افتادند و به نفع شاه شعار دادند. در ادامه این تعداد در ساعات بعدی یعنی چهار ساعت بعد تعدادشان به ده‌ها هزار نفر می‌رسد. ساعت یک بعدازظهر بود که رادیو تهران و کاخ نخست‌وزیری را گرفتند. این ده‌ها هزار نفر ایرانی بودند. آنها مردم شهر تهران بودند. این افراد از آمریکا و یا کشور دیگری نیامده بودند. سؤالی که مطرح می‌شود این است که این افراد چه انگیزه و دلیلی برای طرفداری از شاه داشتند.»
چنین ادعایی از سوی این فرد در حالی مطرح می‌شود که سازمان سیا 5 سال پیش با انتشار برخی از اسناد محرمانه کودتا، پس از 60 سال بطور رسمی به نقش خود در این ماجرا اعتراف کرد.سال 2013 این اسناد که با گذشت شش دهه سرانجام از طبقه‌بندی محرمانه سرویس اطلاعاتی آمریکا خارج شدند، در آرشیو امنیت ملی آمریکا و نیز مجله «فارین پالیسی» منتشر شدند.
مجله «فارین پالیسی» در حاشیه انتشار این اسناد آورده؛ «سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا برای تحقق اهداف خود در اجرای کودتا، پروژه‌ای چندلایه و پیچیده را همزمان به پیش بردند: استفاده از ماشین پروپاگاندای خود برای تخریب وجهه سیاسی محمد مصدق، رشوه دادن به برخی از نمایندگان وقت پارلمان ایران، سازماندهی نیروهای نظامی و در نهایت به راه انداختن راه‌پیمایی‌ها و اعتراضات خیابانی.»

رئیس فراکسیون حقوق شهروندی: ما برتریم؛ بیشتر احترام بگذارید!
روزنامه اعتماد در گزارشی به موضوع نامه نماینده‌اشنویه پرداخته که خطاب به دادستان کل کشور نوشته شده است.
در گزارش اعتماد آمده است:«منتظري [دادستان کل کشور] تاكيد كرد: «ذره‌اي اعتقاد نداريم كه شبكه‌ها را ببنديم و وكيل و نماينده هم حرف‌هاي بي‌ربط نزنند و شعار ندهند.»... عبدالكريم حسين‌زاده نماينده اصلاح‌طلب مجلس كه رياست فراكسيون حقوق شهروندي مجلس را نيز برعهده‌دارد ديروز در نامه‌اي سرگشاده به اين اظهارات واكنش نشان داد و ضمن تاكيد بر لزوم احترام دوچندان از سوي مقامات در نهادهاي انتصابي به مسئولان بخش‌هاي انتخابي حاكميت، پيشنهاد كرد كه آقاي منتظري نيز به فعاليت در فضاي مجازي بپردازد.»
موضوع قابل تامل در این نامه آن است که این نماینده انتخاب بخشی از ارکان نظام توسط رای ملت را عاملی برای فخر دانسته است. این نگاه کج نماینده مجلس که خود در بطن قانونگذاری قرار دارد تاسف‌برانگیز است. این نماینده باید بداند که دادستان و قاضی در نظام‌های دیگر نیز منصوب می‌شوند. به نگاه قبیله‌ای این نماینده دقت کنید: باید به وزرا و ما نمایندگان احترام دو برابر گذاشته شود چون به ما رای داده‌اند! فخرفروشی آن هم با رای مردم!
تاسف بارتر آنجاست که بدانیم این آقای نماینده رئیس‌فراکسیون حقوق شهروندی نیز هست. باید به او یادآور شد که هر شخص فارغ از مقام و منصب خود شایسته احترام است و اینکه مردم به او رای داده‌اند باعث برتری او و امتیاز ویژه برای او نمی‌شود که خواستار احترام دوبرابر شد. تفاوت نگاه را وقتی بیشتر حس می‌کنیم که بدانیم امام خمینی(ره) در این باره می‌گوید: «من آمده‌ام که به شما خدمت بکنم. من خادم شما هستم.» امام به همه مسئولان و نمایندگان نیز نهیب می‌زدند که شما باید بدانید خادم ملت هستید.
این موضوع باید آسیب شناسی شود که چرا در پس گفتار نماینده اصلاح‌طلب مجلس و رئیس‌فراکسیون حقوق شهروندی تقسیم شهروندان به درجه 1 و 2 وجود دارد که به دایره‌ای کشیده و عده‌ای را که در آن دایره هستند به واسطه رای مردم شایسته احترام دو برابر می‌داند؟!

وظیفه وکلای دولت در مجلس: توجیه کردن کم‌کاری‌ها!
این نکته به راستی موجب تاثر است که نمایندگان در خانه ملت، گویا نماینده دولت هستند و اصلا انگار نه انگار که جامعه درگیر مشکلات معیشتی و اقتصادی است. در همین شماره دیروز اعتماد یادداشت دیگری از یکی دیگر از نمایندگان حامی دولت در مجلس منتشر شده که در آن آورده است: «مثلا اين سؤال مهم وجود دارد كه آيا همه اركان نظام در رفع مشكلات موجود اقتصادي كمك‌كار دولت هستند؟ آيا افراد بانفوذ حقيقي يا حقوقي وجود دارند كه در امور مختلف مانع‌تراشي مي‌كنند و بعضا ظرفيت‌هاي حل مشكلات را مخدوش مي‌سازند؟ آيا چيزي به نام دولت پنهان وجود دارد؟ چرا پس از ٥ سال از رياست‌جمهوري آقاي روحاني و وعده تلويحي و بعضا تصريحي ايشان و مسئولان بلندپايه دولتي براي رفع حصر هنوز اين گشايش سياسي وضروري و آرامش‌بخش تحقق
نيافته است؟»
این نماینده نیز با طرح سؤالاتی سعی دارد بگوید وزرا و معاونان تقصیری ندارند و کسانی هستند که نمی‌گذارند کارها به سامان شود! این مجلس و این دست نمایندگان می‌خواهند وظیفه نظارتی را انجام دهند؟ آیا دیگرانی بودند که تصمیم‌اشتباه عرضه سکه و دلار را در بحران اقتصادی گرفتند؟ آیا تصمیم های‌اشتباه ارزی را دیگران گرفتند؟ آیا رانت‌هایی که در عرضه سکه و طلا یا در ثبت سفارش بود از فضا آمده بود؟ آیا در این شرایط بد اقتصادی دغدغه مردم حصر خانگی دو نفری است که در انتخابات 88کشور را تا مرکز شدیدترین بحران در عمر 40ساله نظام بردند؟ چرا تمام همت نماینده مجلس ما از حصر خارج کردن آنانی است که در سال 88 به قانون تمکین نکردند؟
محمدرضا پورابراهیمی رئیس‌کمیسیون اقتصادی مجلس یک روز در سالن پیرامون صحن در حین سخنانش به نکته مهمی‌اشاره کرد. او گفت که وقتی یک مقام اقتصادی در دولت مثلا به ارز قیمت‌گذاری شده قایل است و دیگر مقام اقتصادی به ارز آزاد این یعنی دو تفکر کامل مخالف هم. در چنین شرایطی اصلا موتور دولت به حرکت در نمی‌آید که لازم باشد چوب لای چرخ آن بگذارند.