kayhan.ir

کد خبر: ۱۴۰۰۸۱
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۳
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

فشار مدعیان اصلاحات به دولت برای فرافکنی‌ به جای مسئولیت‌پذیری




سرویس سیاسی ـ
مدعیان اصلاح‌طلبی طرح سوال‌ از رئیس‌جمهور را فرصتی طلایی برای بهره‌برداری نامشروع سیاسی از روحانی قرار داده‌اند.
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «روحانی باید در صحن علنی مجلس به مردم بگوید ‌‌ای مردم عده‌ای در کشور درصدد به زانو درآوردن دولت منتخب شما هستند. او باید درباره آنها که دولت پنهان هستند افشاگری کند.»
 ترفند نخ‌نما برای پوشاندن ناکارآمدی
یکی از انتقادهای جدی به دولت یازدهم این بود که مجموعه دولت در اغلب موارد با پروژه‌های جنگ روانی، گفتاردرمانی را بر اقدام و عمل ترجیح می‌داد. در این روش حل مشکلات اساسی به آینده - مانند دوران پسابرجام - حواله داده می‌شد و اقدام قابل توجهی انجام نمی‌شد. علاوه ‌بر این تمامی مشکلات و کم‌کاری‌ها را به دولت قبل و منتقدان دولت حواله می‌داد و برای حل آن راهکار ارائه نمی‌کرد. در نهایت دولت با دوقطبی‌سازی و دامن زدن به مجادلات غفلت‌آور، ذهن مردم را از مطالبه کارنامه و کارآمدی دولت منحرف می‌کرد.
در طول چهارسال نخست دولت یازدهم با فرافکنی به نام «دولت قبل» مواجه بودیم و اکنون در حالی که یک‌سال از دوره دوم دولت تدبیر و امید می‌گذرد، متاسفانه فرافکنی‌ها برای پوشاندن ناکارآمدی و عدم برنامه داشتن دولت همچنان ادامه دارد و در شکل جدید فرافکنی دولت و حامیانش با ترفندی نخ نما با چیزی خیالی به نام «دولت پنهان» روبه‌رو هستیم. مدعیان اصلاحات طرح سؤال از رئیس‌جمهور را فرصتی طلایی برای تله‌گذاری و بهره‌برداری نامشروع سیاسی از روحانی قرار داده‌اند تا به اهداف باندی خود نائل شوند.
زیرآبی ضدانقلاب در پروپاگاندایی به وسعت خزر!
روزنامه ایران در شماره روز پنجشنبه در سرمقاله خود نوشت: «کنوانسیون تعیین رژیم حقوقی دریای خزر در حالی به امضای سران 5 کشور ساحلی دریای خزر رسیده است که پیرامون بحث مالکیت ایران از این دریا پس از فروپاشی شوروی سابق مباحث زیادی مطرح شده است. بسیاری از منتقدان در حالی به این موضوع می‌پردازند که به نظر می‌رسد از گذشته تاریخی دریای خزر و مفاد معاهدات گلستان و ترکمانچای مطالعه دقیقی نداشته‌اند. پیشینه رژیم حقوقی دریای خزر به دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای که به ترتیب در سال‌های 1813 و 1828 منعقد شد، بازمی‌گردد. ایران بر اساس این عهدنامه‌ها به‌ویژه پیمان ترکمانچای، از داشتن نیروی دریایی نظامی در دریای خزر منع شد و تنها کشتی‌های جنگی روسیه حق حضور در دریای خزر داشتند و مجاز بودند تا سواحل ایران نیز حرکت کنند.»
ایران افزود: «ایران و روسیه پس از گذشت نزدیک به دو قرن از امضای دو معاهده یادشده در سال‌های 1921 و 1940 موافقتنامه‌هایی را امضا کردند که در این اسناد از دریای خزر به عنوان دریای ایران و شوروی یاد شده و به همین واسطه برخی از این عبارت برداشت دریای مشترک یا بحث پنجاه- پنجاه را مطرح می‌کنند. یعنی بر پایه این اسناد، گفته شده است که دریای خزر، دریای ایران و شوروی است و هر دو کشور می‌توانند به طور مساوی از آن بهره‌برداری کنند. اما چرا بر اساس این اسناد، سهم ایران نمی‌تواند 50 درصد باشد؟ اول اینکه این اسناد هرگز درباره حق مالکیت ایران و شوروی بر بستر و زیربستر دریای خزر صراحت نداشته است و این بحث را مسکوت گذاشته است. دوم آنکه اگر دریای خزر به استناد قراردادهای 21 و 40 براساس 50 درصد برای ایران و 50 درصد برای 4 کشور دیگر برآمده از دل شوروی سابق در نظر گرفته شود، دراین صورت بخش بزرگی از سواحل کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان در محدوده ایران قرار می‌گیرند و عملاً چنین مدلی امکانپذیر نیست و برخلاف قواعد حقوق بین‌المللی و تمامیت ارضی این کشورهاست.»
گفتنی است، با وجود اینکه در کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر که چند روز قبل نهایی شد، تفاهمی درباره بستر و زیر بستر و در مجموع تحدید حدود دریای خزر وجود نداشت و به مذاکرات آتی مؤکول شد، بنگاه‌های دروغ‌پردازی ضدانقلاب خبرها و شایعات ساختگی را پمپاژ کردند و با دامن زدن به پروپاگاندای رسانه‌ای مدعی شدند که ایران از سهم 50 درصدی خود در دریای خزر دست کشیده است! حامیان رژیم طاغوت که استان بحرین را از ایران جدا کرد، در برابر جمهوری اسلامی ایران که هشت سال جنگید و یک وجب خاک نداد، ژست منافع ملی گرفته‌اند!
مقایسه دردناک میان عملکرد دو دولت
روزنامه اعتماد در گزارش تیتر یک خود به موضوع آنچه این روزها در ترکیه می‌گذرد پرداخته و در اقدامی قابل تامل عنوان «غرور و تعصب» را برای این گزارش انتخاب کرده است؛ گزارشی که محتوای آن، روایتی از اقدامات ترکیه‌ای‌ها در نبرد اقتصادی با آمریکا است.
اگرچه در ابتدای این گزارش به مقایسه واکنش مردمان ایران و ترکیه در روزهای جنگ دلار پرداخته شده است: «باز هم در دو كشور واكنش متفاوت بود اما اين‌بار برعكس آن، مردم ايران به سمت صرافي‌ها براي خريد طلا و ارز هجوم بردند تا با خريد دلار و طلا از سرمايه‌هاي خود حفاظت كنند و همين امر باعث شد تا ارزش پول ملي ايران روز به روز كاهش يابد. اما درطرف مقابل در روزهايي كه ارزش پول ملي تركيه يعني لير در برابر دلار روز‌به‌روز كاهش پيدا مي‌كرد، مردم تركيه هم جلوي صرافي‌ها صف كشيدند اما نه براي خريد ارز بلكه براي فروش تا بتوانند ارزش پول ملي خود را حفظ كنند. حال نبرد اقتصادي براي تركيه و ايران ادامه دارد و بايد ديد دو كشور چگونه از اين بحران خارج خواهند شد.»
در ادامه عرصه این گزارش؛ ناخواسته به مقایسه‌ای دردناک میان عملکرد دولت‌های ایران و ترکیه در روزهای بحران اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی کشیده می‌شود: «اردوغان طي روزهاي گذشته اعلام كرده كه تركيه هدف يك جنگ اقتصادي است و خواستار آن شد تا ترك‌ها براي فروش دلار و يورو به منظور افزايش ارزش پول ملي تركيه قدم بردارند. اردوغان در سخنراني كه در جمع اعضاي حزب عدالت و توسعه در پارلمان سخنراني داشت، گفت: همراه با مردم به صورت قاطعانه در برابر رشد نرخ ارز، نرخ بهره و تورم مقاومت خواهيم كرد.» وي در ادامه افزود: «از استقلال اقتصادي‌مان حمايت خواهيم كرد.»
این نوشتار ادامه ماجرا را این‌گونه روایت کرده است: «برخي رسانه‌هاي خبري تركيه‌اي همچنين گزارش دادند در شرايطي كه مردم عليه آمريكا شعار مي‌دادند، تاكيد مي‌كردند كه ما در جنگ اقتصادي پيروز خواهيم شد. در اين بين حتي تصاويري از معترضان منتشر شده است كه در حال سوزاندن دلار در تركيه بودند و در برخي بانك‌ها و صرافي‌ها‌ صف‌هاي طولاني براي تبديل ارز‌هاي خارجي به لير تشكيل شده بود. اردوغان همچنين روز گذشته اعلام كرد كه تركيه محصولات الكترونيكي ايالات متحده را تحريم كرده است. وي گفت: اگر آمريكايي‌ها اپل دارند، سامسونگ در طرف ديگر هست و خودمان در اينجا وستل هم داريم ... بعد از اين سخنان گفته مي‌شود برخي از طرفداران اردوغان كه صحبت‌هاي او را شنيدند اپل‌هاي خود را شكستند.»
طیف اصلاح‌طلب؛ با شعار اتحاد اما علیه اتحاد
همان‌طور که خواندید در روزهای بحران کاهش ارزش پول ملی دولت ترکیه به مردمش می‌گوید که حتی دلارهای خود را برای فروش به صرافی‌ها بیاورند اما در ایران دولت تدبیر و امید چه کرد: عرضه دلار و طلا را بیشتر کرد، به مسافران خارجی در روزهای بحران ارزی 500 تا 1000 دلار داد تا برای تفریح به خارج از کشور بروند، دلار 4200 تومانی را با رانت‌هایی که در کار بود، به اسم واردات کالاهای ضروری به سودجویان و مفسدان اقتصادی داد تا همچون زالو در این شرایط سختی جامعه بیشتر خون ملت را بمکند و فربه شوند و...
لازم به ذکر است که این گزارش در بخشی آورده است: «اگرچه سياست‌هاي اقتصادي اين كشور چالش‌هايي را در تركيه به وجود آورد اما در عمل تحريم‌هاي امريكا موجب شد تا مردم تركيه مشكلات را فراموش كنند و حتي احزاب مخالف دولت نيز پشت سر اردوغان در برابر آمريكا قرار گيرند.»
در این باره باید گفت که متاسفانه طیف موسوم به اصلاح‌طلب هرجا که بویی از نزدیکی و اتحاد آمده برای ویران کردن آن اقدام کرده است. برای نمونه پس از اظهارات رئیس ‌محترم جمهور، سخنرانی سردار سلیمانی در حمایت و پشتیبانی از روحانی صورت گرفت اما ده - دوازده نفر از نمایندگان طیف موسوم به اصلاح‌طلب در مجلس طی تذکری به روحانی از او خواستند از اظهارنظرهای مقامات «غیرمسئول»!! جلوگیری کند. همچنین آنجا که طیف منتقد، در جنگ اقتصادی با آمریکا به حمایت از مواضعی از روحانی آمد آنها به حاشیه‌سازی شدید علیه منتقدان روی آوردند. در همین اعتماد هم نوشتند.
آقای دیپلمات! سیاست خارجی جای توهم و قصه‌پردازی نیست!
روزنامه شرق در یادداشتی به نوشته اخیر سید حسین موسویان درباره پاسخ مثبت به درخواست مذاکره ترامپ پرداخته و پیشنهادهای وی مبنی بر دعوت ترامپ به ایران و مذاکره با وی با حضور سردار سلیمانی و نیز قرار دادن برنامه‌های ایران‌شناسی برای رئیس‌جمهور آمریکا و... را توهم نویسنده خواند.
در این یادداشت آمده است: «فارغ از قضاوت‌هایی که در سال‌های اخیر درباره شخصیت و عملکرد جناب آقای موسویان به ویژه در مذاکرات هسته‌ای با سه کشور اروپایی منجر به موافقت نامه سعدآباد، مطرح شده و می‌شود، از دید من ایشان با سابقه مدید کار در سطوح عالی وزارت خارجه و شورای عالی امنیت ملی و با داشتن تجربه ریاست ماموریت دیپلماتیک (سفیر) ایران در آلمان و عضویت در هیئت مذاکره‌کننده هسته‌ای، دیپلماتی مبرز تلقی می‌شد. از همین رو با وجود مهاجرت به خارج نوعا نقطه نظرات و تحلیل‌های ایشان را ذی قیمت و در خور توجه می‌دانستم؛ اما یادداشت اخیر ایشان که متضمن برخی قصه‌پردازی‌ها است، مرا و لابد بسیاری افراد دیگر را دچار حیرت و شگفتی کرد.»
نویسنده در ادامه پیشنهادهای موسویان را مورد ارزیابی قرار داده و این پیشنهادها را توهم و رویاپردازی خوانده است.