نتیجه «معامله بد» با تیمهای پرطرفدار!(نکته ورزشی)
آنچه که چندی قبل در جریان بازی استقلال- پیکان رخ داد و شعارهایی که از اول تا آخر بازی علیه مسئولان ارشد ورزش و شخص وزیر ورزش از سوی تماشاگران سر داده شد و سخت باعث تاسف همگان شد، یکی و فقط یکی از عواقب «معامله بد» با تیمهای پرطرفدار است.
سرویس ورزشی-
روشن است حرف ما این نیست که با این دوتیم مثل نور چشمیها رفتار کنید و لی لی به لا لایشان بگذارید و حق تیمهای دیگر را ضایع کنید و به اینها بدهید. نخیر؛ کسی چنین حرفی را نمیزند. و ما اطمینان داریم طرفداران این تیمها هم چنین توقعی ندارند. حرف سر این است که اگر بر خلاف توصیه کارشناسان و اندرز ناصحان برای رعایت مصلحت فوتبال ایران و گام برداشتن جهت پیشرفت این رشته جذاب به وظیفه خود درباره سروسامان دادن این تیمها و روشن کردن وضعیت مالکیتی و مدیریتی این تیمها عمل نمیکنید، لااقل دیگر از این بدترش نکنید و نمک بر زخم هایشان نپاشید!
واقعا چه معنی دارد پانزده روز مانده به شروع لیگ، دست به تغییر مدیرعامل یکی از این تیمها میزنید؟! اگر این مدیر و عملکردش ضعیف بوده چرا زودتر و در موقع مناسبتر او را تغییر نداده و برکنار نکردهاید و اگر ضعیف نبوده و داشته کارها و وظیفهاش را انجام میداده پس چرا تغییرش دادید؟!
کار وقتی منطقی نباشد، مجابکننده نباشد، مخاطب را قانع نکند بدون شک با خود سیلی از ابهامات و شبهات را به همراه میآورد سوء تفاهمات را دامن میزند جو اعتماد را مخدوش میکند و به فضای بیاحترامی و حرمت شکنی دامن میزند به ویژه در این گیرودار کسانی هم نا آگاهانه یا مغرضانه شیطنت کنند و با انتشار تصاویر و فیلمهایی از کری خواندن یک «آقا زاده» چنین القا و تبلیغ کنند که مثلا شخص وزیر به یکی از دوتیم رقیب گرایش دارد یا اگر خودش نداشته باشد تحت تاثیر نزدیکان خود خواسته و ناخواسته در جهت تضعیف یکی از آنها تلاش میکند و...الخ!!
مایل نیستیم بیش از این به این بحث کسالتآور ادامه دهیم. این را هماشاره کردیم تا بگوییم اولا خودکرده را تدبیر نیست، ثانیا مسئولیت و انجام وظیفه را به ویژه آنجا که پای مردم و علایق و حساسیتهای آن در میان است سخت جدی بگیرید و از شوخی و دستکمگیری با احساسات مردم بپرهیزید.
مردم را باور کنید، بدانید کوچکترین قدم و پنهانیترین سخن شما توسط آنها رصد میشود و بر مبنای همینها قضاوت میکنند.
ما ضمن تقبیح مجدد بعضی رفتارها و شعارهایی که اصلا زیبنده نیست، اصلا با فضا و محیط ورزش سازگاری ندارد و پارهای از آنها به گمان ما اصلا منصفانه نیست در پایان خود را مجبور میبینیم که بعضی حرفها را که همواره و به ویژه طی این چند هفته بعد از جامجهانی مطرح کردهایم بازهم یاد آور شویم و چنین تکرار کنیم که: برای رشد و پیشرفت فوتبال مستعد ایران باید در نگرش و روش حاکم بر آن تغییرات اساسی و تحولات بنیادین صورت بگیرد. درست است که فوتبال ما به جام جهانی رفته و پنج بار هم رفته اما با توجه به واقعیات فوتبال ما و ساز وکار و مناسبات و شرایط مدیریتی و فرهنگی حاکم بر آن فوتبال ما برای اینکه به استانداردهای جهانی برسد و واقعا خود را در کلاس و سطح جهانی ببیند خیلی کارهای انجامنشده درباره آن باید انجام شود و خیلی کارهایی (که یک نمونه آن درباره بیثباتی مدیریتی است) برای این فوتبال سم است و آفت جان و سد راه پیشرفت اوست و به راحتی آب خوردن در آن انجام میشود باید ترک شود.
روشن است حرف ما این نیست که با این دوتیم مثل نور چشمیها رفتار کنید و لی لی به لا لایشان بگذارید و حق تیمهای دیگر را ضایع کنید و به اینها بدهید. نخیر؛ کسی چنین حرفی را نمیزند. و ما اطمینان داریم طرفداران این تیمها هم چنین توقعی ندارند. حرف سر این است که اگر بر خلاف توصیه کارشناسان و اندرز ناصحان برای رعایت مصلحت فوتبال ایران و گام برداشتن جهت پیشرفت این رشته جذاب به وظیفه خود درباره سروسامان دادن این تیمها و روشن کردن وضعیت مالکیتی و مدیریتی این تیمها عمل نمیکنید، لااقل دیگر از این بدترش نکنید و نمک بر زخم هایشان نپاشید!
واقعا چه معنی دارد پانزده روز مانده به شروع لیگ، دست به تغییر مدیرعامل یکی از این تیمها میزنید؟! اگر این مدیر و عملکردش ضعیف بوده چرا زودتر و در موقع مناسبتر او را تغییر نداده و برکنار نکردهاید و اگر ضعیف نبوده و داشته کارها و وظیفهاش را انجام میداده پس چرا تغییرش دادید؟!
کار وقتی منطقی نباشد، مجابکننده نباشد، مخاطب را قانع نکند بدون شک با خود سیلی از ابهامات و شبهات را به همراه میآورد سوء تفاهمات را دامن میزند جو اعتماد را مخدوش میکند و به فضای بیاحترامی و حرمت شکنی دامن میزند به ویژه در این گیرودار کسانی هم نا آگاهانه یا مغرضانه شیطنت کنند و با انتشار تصاویر و فیلمهایی از کری خواندن یک «آقا زاده» چنین القا و تبلیغ کنند که مثلا شخص وزیر به یکی از دوتیم رقیب گرایش دارد یا اگر خودش نداشته باشد تحت تاثیر نزدیکان خود خواسته و ناخواسته در جهت تضعیف یکی از آنها تلاش میکند و...الخ!!
مایل نیستیم بیش از این به این بحث کسالتآور ادامه دهیم. این را هماشاره کردیم تا بگوییم اولا خودکرده را تدبیر نیست، ثانیا مسئولیت و انجام وظیفه را به ویژه آنجا که پای مردم و علایق و حساسیتهای آن در میان است سخت جدی بگیرید و از شوخی و دستکمگیری با احساسات مردم بپرهیزید.
مردم را باور کنید، بدانید کوچکترین قدم و پنهانیترین سخن شما توسط آنها رصد میشود و بر مبنای همینها قضاوت میکنند.
ما ضمن تقبیح مجدد بعضی رفتارها و شعارهایی که اصلا زیبنده نیست، اصلا با فضا و محیط ورزش سازگاری ندارد و پارهای از آنها به گمان ما اصلا منصفانه نیست در پایان خود را مجبور میبینیم که بعضی حرفها را که همواره و به ویژه طی این چند هفته بعد از جامجهانی مطرح کردهایم بازهم یاد آور شویم و چنین تکرار کنیم که: برای رشد و پیشرفت فوتبال مستعد ایران باید در نگرش و روش حاکم بر آن تغییرات اساسی و تحولات بنیادین صورت بگیرد. درست است که فوتبال ما به جام جهانی رفته و پنج بار هم رفته اما با توجه به واقعیات فوتبال ما و ساز وکار و مناسبات و شرایط مدیریتی و فرهنگی حاکم بر آن فوتبال ما برای اینکه به استانداردهای جهانی برسد و واقعا خود را در کلاس و سطح جهانی ببیند خیلی کارهای انجامنشده درباره آن باید انجام شود و خیلی کارهایی (که یک نمونه آن درباره بیثباتی مدیریتی است) برای این فوتبال سم است و آفت جان و سد راه پیشرفت اوست و به راحتی آب خوردن در آن انجام میشود باید ترک شود.