نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی دولت ما نیست!
«سعید حجاریان» فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه شرق دولت را در وضعیت تعلیق در تعلیق دانسته و اظهار داشت: دولت گیج و کرخت است و میشود اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی دولت ما نیست.
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در مقدمه گفتوگوی خود با سعید حجاریان نوشته است: در این گفتوگو حجاریان به تبیین ماهیت دولت در جمهوری اسلامی و البته دولت روحانی در شرایط فعلی پرداخت و آن را شرایط تعلیق در تعلیق نامگذاری کرد. او دولت را گیج و کرخت توصیف کرد. همچنین به وضعیت نقد اقتصادی که این روزها مد شده پرداخت و گفت: توجه به نقد اقتصادی به تنهایی نوعی انحراف است. او درعینحال اعلام کرد که ما نقاد جدی و اهل هزینهدادن نداریم یا به قول او آدمهایی که پای کار باشند؛ یعنی نترسند و هدفمند کار کنند.
حجاریان در این گفتوگو برای تشریح وضعیت تعلیق در تعلیق دولت اظهار داشت: در حوزه پرتلاطم اقتصاد، ازیکطرف با متغیرهای بیرونی نظیر تحریم و... درگیر است و از طرف دیگر با سنگاندازیهای داخلی مواجه است؛ بهنحوی که امکان تصمیمگیری و کنشگری از دولت سلب شده است و هرازگاهی موضعی رقیق اتخاذ میکند، آنهم بهصورت دستوری. وضعیت در سیاست خارجی نیز به همین ترتیب است. دولت ازیکطرف با اقدامات ترامپ، نتانیاهو و عربستان دستوپنجه نرم میکند و از طرف دیگر امکان مانور از او ستانده شده؛ تا حدی که در بعضی امور بینالمللی به بازیگر درجه دوم تبدیل شده است.
حجاریان گفته است: «شاید بنیادیترین مشکل را بتوان دوگانگی دانست. برای مثال درباره اقتصاد، دولت بر پایه رصد وضعیت و با توجه به مکتب اقتصادیاش، تصمیمی را اتخاذ میکند اما نمیتواند آن را اجرائی کند و ناگزیر بهصورت دستوری، تصمیمات دفعی صادر میکند. در سیاست خارجی نیز چنین است؛ وزارتخارجه بنابر اجتهاد خود، روشی را در پیش میگیرد اما آن روش به دلایل مختلف به سرانجام نمیرسد. وضعیت «تعلیق در تعلیق» علاوهبر دولت، بهطور مستقیم بر مردم نیز تأثیر منفی میگذارد؛ چنانکه میبینیم و میشنویم، قدرت تصمیمگیری مردم کم و کمتر میشود تا آنجا که عمق آیندهنگریشان به یک روز ختم میشود.»
وی نتیجه گرفته است: «دولت کرخت و گیج است و در زمین اصلاحات بازی نمیکند... من معتقدم میشود اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی دوست ما نیست.
حجاریان در این مصاحبه دولت را گیج و کرخت خوانده است ولی مقصر اصلی را نه دولتی که گیج است و نمیداند چه بکند که منتقدین معرفی کرده است، حجاریان میگوید «واقعیت آن است که نقد اقتصاد راحتتر از نقد سیاست است، چراکه برای منتقد هزینهای به بار نمیآورد» ولیاشارهای به صدها شکایت دولت از روزنامهها و رسانههای منتقد نمیکند که همه روزه پلههای دادسرا را برای پاسخ به شکایتهای دولت بالا میروند و پائین میآیند.
حجاریان در بیانی متناقض در عین حال گفته است: «ما نقاد جدی و اهل هزینهدادن نداریم. من ذیل هسته سخت، به دنبال آدمهای بهاصطلاح پایکار و پیگیر میگردم... ما الان منتقدان نترس داریم؛ اما بیبرنامه کار میکنند و فقط راجع بهاشخاص صحبت میکنند؛ ولی باید به جای این کار پروژه تعریف کنند.»
انداختن تقصیر ناکامیها به گردن منتقدین عرف رایج پنج ساله گذشته بوده است. نکته دیگر اینکه حجاریان میگوید دولت در زمین اصلاحات بازی نمیکند و این دولت دولت ما نیست، او به این نکته اشاره نمیکند که اکثریت مدیران دولتهای یازدهم و دوازدهم اصلاحطلب بوده و بسیاری از ناکامیها نیز ناشی از مدیریت آنان است و از این رو شاید تنهاترین راه پیش روی دولت نگاهی به عملکرد گذشته برخی افراد باشد تا در انتخاب مدیران دقت بیشتری به خرج داده شود.
اروپا خود را خرج منافع ایران در برابر آمریکا نخواهد کرد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اتحادیه اروپا به دلیل اینکه سالیانه حدود 1200 میلیارد دلار مبادله بازرگانی با آمریکاییها دارد، نمیتواند مقاومت خود در برابر آمریکا را ادامه دهد. از طرفی آمریکاییها در بسیاری از صنایع بزرگ اتحادیه اروپا بهخصوص آلمان، فرانسه و انگلستان و همینطور بانکها و بیمههایش سرمایهگذاری کردهاند... بیانیه مشترک خانم موگرینی و با وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس که به منظور مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران قوانین مسدودساز تحریمهای ایران را از امروز اجرایی میکند این پیام را میرساند که... شرکتهای کوچکتری که محدودیتهای بینالمللی ندارند و مورد تنبیه آمریکا قرار نمیگیرند، به فعالیتهای خود در ایران ادامه دهند که البته آنها هم چندان معلوم نیست این شرکتها بخشخصوصی هستند و زیر نظر دولت قرار نمیگیرند و به نظر خودشان بستگی دارد».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «اتحادیه اروپا خود را خرج منافع ایران در برابر آمریکا نخواهد کرد».
گفتنی است آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- در دولت اوباما، توافق هستهای را نقض کرد. این عهدشکنی و نقض فاحش برجام در دولت ترامپ نیز ادامه پیدا کرد اما کشورهای اروپایی عضو 1+5 و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بدون اعتراض عملی به عهدشکنیهای واشنگتن، با شانتاژهای آمریکا درباره توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران اعلام همراهی کردند. این رویکرد پس از خروج آمریکا از برجام نیز ادامه یافت.
بیانیه اخیر اتحادیه اروپا در واکنش به تحریمهای ضدایرانی بیش از پیش ثابت کرد که تکرار ادبيات کلي و مبهم و شعارزده و بدون ارائه تضمينهاي مشخص درباره مواخذه آمريکا در شوراي امنيت و نحوه مقابله با تحريمهايي که عملا برجام را از بين ميبرد، همچنان مشکل اروپاييها در ادعاي پايبندي به برجام است.
روزنامههای زنجیرهای علیرغم اذعان به همصدایی اروپا با آمریکا، همچنان به برجام اروپایی دلخوش هستند.
باید شبیه ویتنام شویم!
روزنامه همدلی در سرمقاله خود نوشت: «اگر سیاستمداران دنبال حل مشکلات هستند باید واقعگرا باشند. گذشته را نمیشود تغییر داد اما آینده را میتوان ساخت. توقف در گذشته یعنی مانعتراشی بر سر حل مسایل و بیتوجهی به آینده... ویتنامیها 20 سال بعد از جنگ با آمریکا روابط دیپلماتیک برقرار کردند و این رابطه سال به سال گستردهتر شد. رژیم ویتنام هنوز هم کمونیستی و ادامه دهنده راه هوشیمین است، اما امروز آمریکا یکی از اصلیترین شرکای اقتصادی ویتنام است و بسیاری از برندهای پوشاک آمریکا در ویتنام تولید میشود. ویتنام محیط جذابی برای سرمایهگذاران آمریکایی است. حتی آمریکا تحریم تسلیحاتی ویتنام را برداشت. ما هم میتوانیم راه مستقل و مخصوص خود را برای پیگیری منافع ملی دنبال کنیم.»
گفتنی است جریان شیفته غرب یا همان غربگرایان داخلی همواره کلید حل مشکلات اقتصادی کشور یا رسیدن به توسعه اقتصادی را در گرو رابطه با آمریکا عنوان میکنند و با تضعیف توان و ظرفیتهای عظیم داخلی نمونههایی نظیر ژاپن یا همین ویتنام را مثال میزنند که با اینکه سالها در حال جنگ با آمریکا بود اما با فراموشی گذشته با آمریکا رابطه برقرار کردهاند و به توسعه اقتصادی رسیده اند، اما در مقابل این ادعای مضحک پاسخ نمیدهند که مگر ایران قبل از انقلاب و در دوره پهلوی در بالاترین سطح روابط با آمریکا نبود و آمریکاییها در این کشور شاه و نخستوزیر تعیین نمیکردند؟ پس فقر و بدبختی و فلاکت مردم در آن دوره ناشی از چه بود؟ چرا پاسخ نمیدهند که مگر مذاکرات 5 ساله هستهای و برجام با تحمیل هزینههای سنگین و دادن امتیازات نقد از جیب مردم با همین رویکرد نماندن در گذشته انجام نشد، مگر دولت تدبیر و امید با همین امید واهی تمامی تعهدات خود به آمریکا را نه حتی به صورت کامل بلکه فراتر از تعهدات انجام نداد ؟ پس چرا نه تنها مشکلی از اقتصاد کشور را حل نکرد و تحریمها برداشته نشد بلکه دایره مشکلات کشور را بزرگتر کرد و بر حجم تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه کشورمان افزود ؟ کدام ناظر منصف و کارشناس اقتصادی امروز تایید میکند که رشد اقتصادی شرق آسیا وابسته به رابطه با آمریکا است و به اتکای ظرفیتهای داخلی و تعصب آنها بر تولید ملی نیست؟
از ترس مرگ باید خودکشی کنیم!
روزنامه زنجیرهای بهار یادداشت «حسین موسویان» دیپلمات پیشین را منتشر کرده است که وی در این یادداشت به دلایل پیشنهاد خود برای پاسخ مثبت ایران به درخواست مذاکره ترامپ پرداخته است!
در بخشی از این یادداشت آمده است: درمورد مذاکره با ایران، جان بولتون در طرح خود چنین آورده است: «بعد از خروج ایران از برجام، دولت آمریکا باید شعار مذاکره با ایران را طرح کند زیرا ایرانیها دیگر با آمریکا مذاکره نخواهند کرد و لذا این امکان به آمریکا داده خواهد شد که از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال کردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده کند.»
موسویان افزوده است: «هنگامی که ترامپ چند روز قبل مذاکره بدون پیش شرط با ایران را مطرح کرد، من شک نداشتم که ایران آن را رد خواهد کرد. لذا در مقاله منتشره در روزنامه اعتماد تحت عنوان «اگر جای روحانی بودم»، نوشتم که رئیسجمهوری در پاسخ به ترامپ، به وی پیشنهاد سفر به تهران بدهد. عدهای در داخل کشور از پیشنهاد من تعجب کرده، برخی آن را طنز خواندند و برخی هم به من نوشتند شما در چند مصاحبه اخیر تأکید کردهاید که در شرایط فعلی با مذاکره با آمریکا مخالفید حالا چه شد که نظرتان برگشت؟»
وی ادامه داده است: «من قبلاً پنج دلیل خود در مورد مفید نبودن مذاکره در شرایط فعلی را توضیح دادهام و قصد تکرار ندارم. اما برای من روشن بود که اصرار ترامپ بر آمادگی برای گفتوگو با تهران، بخشی از سناریوی از قبل طراحی شده دیپلماسی عمومی کاخ سفید علیه ایران است و بهتر است ایران با طرح سفر ترامپ به تهران، این سناریو را عقیم کند.»
ایران در چند سال گذشته و در چارچوب برجام با آمریکا مذاکراتی داشته است که ایالات متحده به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده است مذاکره در چنین شرایطی به اذعان خود موسویان مطلوب نیست ولی او در عین حال میگوید اگر نپذیریم آنان سوءاستفاده میکنند، گویی مذاکره برای خود مذاکره مهم بوده و نتایج آن از هیچ اهمیتی برخوردار نیست در حالی که یکی از انتقادهای مدعیان اصلاحات به مذاکرات پیش از دولت یازدهم این بوده که این مذاکرات برای نفس خود مذاکره صورت میگرفته است!
در ماجرای برجام نیز اینگونه شد در حالی که قرار بود تحریمها یکجا و پس از امضای برجام برطرف شوند امروز مدعیان اصلاحات میگویند اینکه آبروی آمریکا در میان جهانیان رفته و تنها مانده است کافی است و بیخیال برگشت تحریمها یا افزوده شدن بر میزان آنها!
پیشنهاد مدعیان اصلاحات شبیه ضربالمثل معروف است که میگوید، فلانی از ترس مرگ خودکشی کرده است!
روزنامه شرق در مقدمه گفتوگوی خود با سعید حجاریان نوشته است: در این گفتوگو حجاریان به تبیین ماهیت دولت در جمهوری اسلامی و البته دولت روحانی در شرایط فعلی پرداخت و آن را شرایط تعلیق در تعلیق نامگذاری کرد. او دولت را گیج و کرخت توصیف کرد. همچنین به وضعیت نقد اقتصادی که این روزها مد شده پرداخت و گفت: توجه به نقد اقتصادی به تنهایی نوعی انحراف است. او درعینحال اعلام کرد که ما نقاد جدی و اهل هزینهدادن نداریم یا به قول او آدمهایی که پای کار باشند؛ یعنی نترسند و هدفمند کار کنند.
حجاریان در این گفتوگو برای تشریح وضعیت تعلیق در تعلیق دولت اظهار داشت: در حوزه پرتلاطم اقتصاد، ازیکطرف با متغیرهای بیرونی نظیر تحریم و... درگیر است و از طرف دیگر با سنگاندازیهای داخلی مواجه است؛ بهنحوی که امکان تصمیمگیری و کنشگری از دولت سلب شده است و هرازگاهی موضعی رقیق اتخاذ میکند، آنهم بهصورت دستوری. وضعیت در سیاست خارجی نیز به همین ترتیب است. دولت ازیکطرف با اقدامات ترامپ، نتانیاهو و عربستان دستوپنجه نرم میکند و از طرف دیگر امکان مانور از او ستانده شده؛ تا حدی که در بعضی امور بینالمللی به بازیگر درجه دوم تبدیل شده است.
حجاریان گفته است: «شاید بنیادیترین مشکل را بتوان دوگانگی دانست. برای مثال درباره اقتصاد، دولت بر پایه رصد وضعیت و با توجه به مکتب اقتصادیاش، تصمیمی را اتخاذ میکند اما نمیتواند آن را اجرائی کند و ناگزیر بهصورت دستوری، تصمیمات دفعی صادر میکند. در سیاست خارجی نیز چنین است؛ وزارتخارجه بنابر اجتهاد خود، روشی را در پیش میگیرد اما آن روش به دلایل مختلف به سرانجام نمیرسد. وضعیت «تعلیق در تعلیق» علاوهبر دولت، بهطور مستقیم بر مردم نیز تأثیر منفی میگذارد؛ چنانکه میبینیم و میشنویم، قدرت تصمیمگیری مردم کم و کمتر میشود تا آنجا که عمق آیندهنگریشان به یک روز ختم میشود.»
وی نتیجه گرفته است: «دولت کرخت و گیج است و در زمین اصلاحات بازی نمیکند... من معتقدم میشود اصلاحطلبان بگویند دولت روحانی دوست ما نیست.
حجاریان در این مصاحبه دولت را گیج و کرخت خوانده است ولی مقصر اصلی را نه دولتی که گیج است و نمیداند چه بکند که منتقدین معرفی کرده است، حجاریان میگوید «واقعیت آن است که نقد اقتصاد راحتتر از نقد سیاست است، چراکه برای منتقد هزینهای به بار نمیآورد» ولیاشارهای به صدها شکایت دولت از روزنامهها و رسانههای منتقد نمیکند که همه روزه پلههای دادسرا را برای پاسخ به شکایتهای دولت بالا میروند و پائین میآیند.
حجاریان در بیانی متناقض در عین حال گفته است: «ما نقاد جدی و اهل هزینهدادن نداریم. من ذیل هسته سخت، به دنبال آدمهای بهاصطلاح پایکار و پیگیر میگردم... ما الان منتقدان نترس داریم؛ اما بیبرنامه کار میکنند و فقط راجع بهاشخاص صحبت میکنند؛ ولی باید به جای این کار پروژه تعریف کنند.»
انداختن تقصیر ناکامیها به گردن منتقدین عرف رایج پنج ساله گذشته بوده است. نکته دیگر اینکه حجاریان میگوید دولت در زمین اصلاحات بازی نمیکند و این دولت دولت ما نیست، او به این نکته اشاره نمیکند که اکثریت مدیران دولتهای یازدهم و دوازدهم اصلاحطلب بوده و بسیاری از ناکامیها نیز ناشی از مدیریت آنان است و از این رو شاید تنهاترین راه پیش روی دولت نگاهی به عملکرد گذشته برخی افراد باشد تا در انتخاب مدیران دقت بیشتری به خرج داده شود.
اروپا خود را خرج منافع ایران در برابر آمریکا نخواهد کرد
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«اتحادیه اروپا به دلیل اینکه سالیانه حدود 1200 میلیارد دلار مبادله بازرگانی با آمریکاییها دارد، نمیتواند مقاومت خود در برابر آمریکا را ادامه دهد. از طرفی آمریکاییها در بسیاری از صنایع بزرگ اتحادیه اروپا بهخصوص آلمان، فرانسه و انگلستان و همینطور بانکها و بیمههایش سرمایهگذاری کردهاند... بیانیه مشترک خانم موگرینی و با وزرای خارجه آلمان، فرانسه و انگلیس که به منظور مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران قوانین مسدودساز تحریمهای ایران را از امروز اجرایی میکند این پیام را میرساند که... شرکتهای کوچکتری که محدودیتهای بینالمللی ندارند و مورد تنبیه آمریکا قرار نمیگیرند، به فعالیتهای خود در ایران ادامه دهند که البته آنها هم چندان معلوم نیست این شرکتها بخشخصوصی هستند و زیر نظر دولت قرار نمیگیرند و به نظر خودشان بستگی دارد».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «اتحادیه اروپا خود را خرج منافع ایران در برابر آمریکا نخواهد کرد».
گفتنی است آمریکا از اولین روز اجرای برجام- دی ماه ۹۴- در دولت اوباما، توافق هستهای را نقض کرد. این عهدشکنی و نقض فاحش برجام در دولت ترامپ نیز ادامه پیدا کرد اما کشورهای اروپایی عضو 1+5 و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بدون اعتراض عملی به عهدشکنیهای واشنگتن، با شانتاژهای آمریکا درباره توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران اعلام همراهی کردند. این رویکرد پس از خروج آمریکا از برجام نیز ادامه یافت.
بیانیه اخیر اتحادیه اروپا در واکنش به تحریمهای ضدایرانی بیش از پیش ثابت کرد که تکرار ادبيات کلي و مبهم و شعارزده و بدون ارائه تضمينهاي مشخص درباره مواخذه آمريکا در شوراي امنيت و نحوه مقابله با تحريمهايي که عملا برجام را از بين ميبرد، همچنان مشکل اروپاييها در ادعاي پايبندي به برجام است.
روزنامههای زنجیرهای علیرغم اذعان به همصدایی اروپا با آمریکا، همچنان به برجام اروپایی دلخوش هستند.
باید شبیه ویتنام شویم!
روزنامه همدلی در سرمقاله خود نوشت: «اگر سیاستمداران دنبال حل مشکلات هستند باید واقعگرا باشند. گذشته را نمیشود تغییر داد اما آینده را میتوان ساخت. توقف در گذشته یعنی مانعتراشی بر سر حل مسایل و بیتوجهی به آینده... ویتنامیها 20 سال بعد از جنگ با آمریکا روابط دیپلماتیک برقرار کردند و این رابطه سال به سال گستردهتر شد. رژیم ویتنام هنوز هم کمونیستی و ادامه دهنده راه هوشیمین است، اما امروز آمریکا یکی از اصلیترین شرکای اقتصادی ویتنام است و بسیاری از برندهای پوشاک آمریکا در ویتنام تولید میشود. ویتنام محیط جذابی برای سرمایهگذاران آمریکایی است. حتی آمریکا تحریم تسلیحاتی ویتنام را برداشت. ما هم میتوانیم راه مستقل و مخصوص خود را برای پیگیری منافع ملی دنبال کنیم.»
گفتنی است جریان شیفته غرب یا همان غربگرایان داخلی همواره کلید حل مشکلات اقتصادی کشور یا رسیدن به توسعه اقتصادی را در گرو رابطه با آمریکا عنوان میکنند و با تضعیف توان و ظرفیتهای عظیم داخلی نمونههایی نظیر ژاپن یا همین ویتنام را مثال میزنند که با اینکه سالها در حال جنگ با آمریکا بود اما با فراموشی گذشته با آمریکا رابطه برقرار کردهاند و به توسعه اقتصادی رسیده اند، اما در مقابل این ادعای مضحک پاسخ نمیدهند که مگر ایران قبل از انقلاب و در دوره پهلوی در بالاترین سطح روابط با آمریکا نبود و آمریکاییها در این کشور شاه و نخستوزیر تعیین نمیکردند؟ پس فقر و بدبختی و فلاکت مردم در آن دوره ناشی از چه بود؟ چرا پاسخ نمیدهند که مگر مذاکرات 5 ساله هستهای و برجام با تحمیل هزینههای سنگین و دادن امتیازات نقد از جیب مردم با همین رویکرد نماندن در گذشته انجام نشد، مگر دولت تدبیر و امید با همین امید واهی تمامی تعهدات خود به آمریکا را نه حتی به صورت کامل بلکه فراتر از تعهدات انجام نداد ؟ پس چرا نه تنها مشکلی از اقتصاد کشور را حل نکرد و تحریمها برداشته نشد بلکه دایره مشکلات کشور را بزرگتر کرد و بر حجم تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه کشورمان افزود ؟ کدام ناظر منصف و کارشناس اقتصادی امروز تایید میکند که رشد اقتصادی شرق آسیا وابسته به رابطه با آمریکا است و به اتکای ظرفیتهای داخلی و تعصب آنها بر تولید ملی نیست؟
از ترس مرگ باید خودکشی کنیم!
روزنامه زنجیرهای بهار یادداشت «حسین موسویان» دیپلمات پیشین را منتشر کرده است که وی در این یادداشت به دلایل پیشنهاد خود برای پاسخ مثبت ایران به درخواست مذاکره ترامپ پرداخته است!
در بخشی از این یادداشت آمده است: درمورد مذاکره با ایران، جان بولتون در طرح خود چنین آورده است: «بعد از خروج ایران از برجام، دولت آمریکا باید شعار مذاکره با ایران را طرح کند زیرا ایرانیها دیگر با آمریکا مذاکره نخواهند کرد و لذا این امکان به آمریکا داده خواهد شد که از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال کردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده کند.»
موسویان افزوده است: «هنگامی که ترامپ چند روز قبل مذاکره بدون پیش شرط با ایران را مطرح کرد، من شک نداشتم که ایران آن را رد خواهد کرد. لذا در مقاله منتشره در روزنامه اعتماد تحت عنوان «اگر جای روحانی بودم»، نوشتم که رئیسجمهوری در پاسخ به ترامپ، به وی پیشنهاد سفر به تهران بدهد. عدهای در داخل کشور از پیشنهاد من تعجب کرده، برخی آن را طنز خواندند و برخی هم به من نوشتند شما در چند مصاحبه اخیر تأکید کردهاید که در شرایط فعلی با مذاکره با آمریکا مخالفید حالا چه شد که نظرتان برگشت؟»
وی ادامه داده است: «من قبلاً پنج دلیل خود در مورد مفید نبودن مذاکره در شرایط فعلی را توضیح دادهام و قصد تکرار ندارم. اما برای من روشن بود که اصرار ترامپ بر آمادگی برای گفتوگو با تهران، بخشی از سناریوی از قبل طراحی شده دیپلماسی عمومی کاخ سفید علیه ایران است و بهتر است ایران با طرح سفر ترامپ به تهران، این سناریو را عقیم کند.»
ایران در چند سال گذشته و در چارچوب برجام با آمریکا مذاکراتی داشته است که ایالات متحده به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده است مذاکره در چنین شرایطی به اذعان خود موسویان مطلوب نیست ولی او در عین حال میگوید اگر نپذیریم آنان سوءاستفاده میکنند، گویی مذاکره برای خود مذاکره مهم بوده و نتایج آن از هیچ اهمیتی برخوردار نیست در حالی که یکی از انتقادهای مدعیان اصلاحات به مذاکرات پیش از دولت یازدهم این بوده که این مذاکرات برای نفس خود مذاکره صورت میگرفته است!
در ماجرای برجام نیز اینگونه شد در حالی که قرار بود تحریمها یکجا و پس از امضای برجام برطرف شوند امروز مدعیان اصلاحات میگویند اینکه آبروی آمریکا در میان جهانیان رفته و تنها مانده است کافی است و بیخیال برگشت تحریمها یا افزوده شدن بر میزان آنها!
پیشنهاد مدعیان اصلاحات شبیه ضربالمثل معروف است که میگوید، فلانی از ترس مرگ خودکشی کرده است!