kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۸۵۷۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۸
جلیلی:

هنر نسل قبل بی‌اثر کردن گزینه نظامی بود هنر نسل امروز باید بی‌اثر کردن فشارهای اقتصادی باشد

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: هنر نسل قبل بی اثر کردن گزینه نظامی بود، هنر نسل امروز باید بی‌اثر کردن فشارهای اقتصادی باشد.

سعید جلیلی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم گرامیداشت یاد و خاطره شهدای مساجد منطقه طلاب مشهد گفت: هنر نسل دفاع مقدس این بود که از خودش عملیات و رفتار و کرداری نشان داد که امروز سی سال از جنگ تحمیلی می‌گذرد و دشمن دیگر صحبت از گزینه نظامی نمی‌کند. یعنی می‌داند که این گزینه جواب نداده است. این را خودش بیان می‌کند. همین مردکی که الان رئیس رژیم آمریکا است. شما می‌بینید که او صحبت از گزینه نظامی نمی‌کند. چرا. چون شنیده است که این گزینه جواب نمی‌دهد.
جلیلی افزود: هنر آن نسل این بود که ملت ما را از آن مسائل به گونه‌ای عبور داد که امروز دیگر دشمن فکر گزینه نظامی را هم نمی‌کند. فهمیده بی‌اثر است. خب هنر نسل امروز باید چه باشد. وظیفه امروز ما چیست. امروز او تمام تلاش خودش را گذاشته که با فشار اقتصادی و رسانه‌ای و مطبوعاتی و فرهنگی فاصله مردم را دوباره از نظام کم بکند.
وی در ادامه گفت: اما هنر نسل امروز چیست؟ باید به گونه‌ای عمل کند که دشمن بداند گزینه اقتصادی و فشار اقتصادی دیگر جواب نمی‌دهد. اما رسیدن به این نقطه کار می‌خواهد. این یک مجاهدت و تلاش شبانه‌روزی می‌خواهد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: امروز می‌بینید که یکی از موضوعات اصلی دشمن این است که چرا ایران که ما می‌خواستیم سه روزه اهواز را بگیریم. بعد چند روزه انقلاب را از پا در بیاوریم، چرا ایران در مرزهای مدیترانه نفوذ دارد؟ می‌گویند ما می‌خواهیم تمام تلاش‌مان را بکنیم که ایران در منطقه نفوذ و اقتدار نداشته باشد. آیا آنها در مقابله با ما سلاح‌های کمی داشتند؟ آیا آنها برای مقابله با ما محدودیت‌های سیاسی داشتند؟ امروز همه دنیا می‌داند که اینها که به چیزی قائل نیستند. مگر اینها نگران مثلاً فلان مقررات بین‌المللی هستند؟
به گزارش تسنیم، جلیلی اظهار داشت: یادم هست روزی که قطعنامه پذیرفته شد، ما آبادان بودیم. به اهواز آمدیم. ساعت دو بود. آنجا در اخبار گفتند که قطعنامه پذیرفته شده است. ملجا ما دفتر برادر عزیزمان شهید سید اسماعیل موسوی بود. توی اتاق ایشان رفتیم که با هم صحبت بکنیم. ایشان نبودند. من یادم هست یک استراحتی کردم. بلند شدم و دیدم ایشان تشریف آوردند. آنجا خاطرم نمی‌رود آن شهید بزرگوار قبل از این که خدای نکرده نظام و انقلاب را بخواهد ملامت بکند اولین سؤالش این بود که نکند پذیرش قطعنامه به‌خاطر کوتاهی‌ها و کم‌کاری‌های ما بود. من این جمله یادم نمی‌رود.
وی در ادامه گفت: ما آن زمان شروع کردیم بحث‌هایی را که چرا این‌طور شد. چرا فلانی خوب عمل کرد. چرا فلانی خوب عمل نکرد. ایشان گفت نه. ما یک امام داریم و یک امت. اگر کسانی این وسط خلاف می‌کنند، مشکل خودشان است. وظیفه ما این است که امام را تنها نگذاریم. آیا ما امام‌مان را تنها نگذاشتیم؟ این دغدغه را داشت. با آه بیان می‌کرد که نکند ما وظیفه‌مان را انجام ندادیم. «رب استعملنی بما تسئلنی غداً عنه». خدایا، من را به آن کاری بگمار که فردا تو می‌خواهی از من سؤال می‌کنی. شاید همین دغدغه بود که او نتوانست تحمل بکند و خداوند او را هم در «منابر من نور» قرار داد. از کسانی که «مبیضه وجوههم» قرار داد. ده روز نشد که به آن اوج رسید. به او گفتند نه، بیا. تو از آنها نیستی. تو کسی هستی که وظیفه‌ات را به خوبی انجام دادی. امامت را به خوبی شناختی. قدم به قدم پشت سرش رفتی. تحلیل غلط نکردی. تحلیل‌هایی که به غلط آنچه ناشی از چیزهای دیگر است را متوجه انقلاب و ولایت کند.