نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
غالب کردن خواستههای حزبی به نام مطالبات مردم
روزنامه اعتماد در شماره روز گذشته در یادداشتی به ریشه نارضایتیهای اخیر پرداخته و خواستههای حزبی و جناحی خود را به نام مطالبات مردم ایران جا زده و تامل برانگیز آنکه حل شدن آن را حلال مشکلات مردم عنوان کرده است!
سرویس سیاسی-
در بخشی از این ریشه یابی مشکلات امروز جامعه!! در روزنامه اعتماد آمده است: «وقتي به مطالبات جامعه توجه نشود، نارضايتيها انباشته شده و بحرانها به شكل مسائل حاد خود را نشان ميدهند. خيلي بهتر بود كه پيشتر به اين هشدارها توجه ميشد و اقدامات مقتضي و سازندهاي براي حل مشكلات صورت ميگرفت تا منجر به بحران نشود.»
تا اینجای نوشتار و توجه به پیشگیری یا درمان در همان مراحل اولیه قطعا چیزی است که مورد تاکید همه است. اما باید متذکر شویم که اگر شما نیز مانند ما پس از خواندن سطرهای مذکور در ابتدای نوشته گمان کردهاید که نویسنده در ادامه در مورد نرخ ارز و سکه، وضعیت خانه و اجاره بها و بیتفاوتی وزیر مربوطه و معاونانش، رکود و تورم، رانتهای تاسف آور در توزیع سکه و ارز دولتی یا ثبت سفارشها و عدم شفافیت مناسب در این مورد و... میخواهد سخن بگوید؛ سخت دراشتباه هستید.
آسیبشناسی قبیلهگرایانه از مشکلات
نویسنده یادداشت روزنامه اعتماد سپس تاکید میکند برای آنکه به مطالبات جامعه!! پاسخ داده شود و باید اقدامی صورت بگیرد که مردم احساس کنند که رویکردی مثبت و جدی برای حل «مشکلات جامعه»!! اتخاذ شده است.
نویسنده ضمن به کارگیری گزارههایی که در متن آنها عباراتی مانند: «جامعه»، «مشکلات جامعه»، «رویکردهای جدی و مثبت»، «بازسازی اعتماد» به بیان کشف خود از ریشه مشکلات میپردازد و مینویسد: «طليعه چنين اقداماتي ميتواند رفع حصر و محدوديتها از چهرههاي سياسي اصلاحطلب باشد»!!
اینکه ارتباط حصر با «مشکلات واقعی جامعه» از قبیل جهش چندین برابری ارز و طلا چیست، پرسشی کلیدی است که پس از خواندن این یادداشت به ذهن میرسد؟! وزیر مسکن و معاونان او گفتهاند که این افزایش سرسام آور قیمت خانه و اجاره بها طبیعی است، اما در بطن جامعه یک چیز کاملا غیرطبیعی رخ داده است و آن این است که خانوادهها باید هزینه رهن و همچنین اجاره بها را 2برابر کنند تا خانهای برای سکونت بیایند و با توجه به اینکه مسکن جزو نخستین و مهمترین نیازهای خانوادههاست این یعنی مشکلی واقعی برای جامعه. روزنامههای طیف موسم به اصلاحطلب هم مینویسند که رفع حصر کلید و طلیعه حل مشکلات است!
با توجه به اینکه اکنون مسئولین اداره کشور در قوه مجریه اکنون از طیف اعتدالی و اصلاحاتی هستند و تصمیمها توسط آنها گرفته میشود کنار هم گذاشتن گزارههای فوق مخاطبان را به چه مفهومی رهنمون میکند؟ لازم به ذکر است که در سطری از این نوشته نویسنده میگوید البته حصر تنها مشکل جامعه نیست! غافل از اینکه تعمیم خواستههای حزبی و جناحی به مشکل جامعه آدرس غلط است و دیگر اینکه آن را در میان مشکلات جامعه بر طلیعه نشانده که حل آن گرهگشای دیگر مشکلات خواهد بود!!
توجیهگران حقوقهای نجومی
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم «سید محمود علیزاده طباطبایی» نوشت: آقای رئیسجمهور! الگوی ما حکومت عدل علی است؟ در حکومت عدل علی مدیران جامعه موظف بودند خود را با ضعیفترین و ناتوانترین مردم همسو کنند؛ بیعدالتی مردم را به اعتراض میکشاند.»
در ادامه این یادداشت آمده است: « آقای رئیسجمهور! شما اطلاع دارید بعضی از کارگران چند ماه است که حقوق نگرفتهاند؟ شما اطلاع دارید برخي اسوههای جهاد و شهادت، یعنی بازنشستگان نیروهای مسلح، معیشت مناسبي ندارند؟ آیا همانقدر که در پرداخت حقوق مدیران حساسیت وجود دارد، در تأمین نیازمندیهای سایر خدمتگزاران هم حساسیتی هست؟ آیا در پرداخت حقوق مدیران عالیرتبه یک روز تأخیر پیش آمده است؟ آیا حقوق و زندگی این مدیران همتراز و همسان مردم عادی است؟ »
سوالاتی که نویسنده روزنامه شرق از رئیس جمهور پرسیده است پیش از این در برهههای گوناگون از جمله انتشار فیشهای نجومی برخی مدیران از سوی منتقدان دلسوز مطرح شده بود ولی روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات در هجمهای گسترده علیه کیهان به دفاع تلویحی از حقوقهای نجومی و مالهکشی بر آن پرداخته و این قبیل امور را طبیعی دانسته بودند!
عقدهگشایی مدعیان اصلاحات
روزنامههای زنجیرهای به هر بهانه ای، به عقده گشایی علیه آیتالله جنتی میپردازند.
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «استعفای جنتی از شایعه تا واقعیت» نوشت: «جنتی رکورددار دبیری شورای نگهبان؛ آیتالله جنتی از سال 71 تا به امروز بر کرسی دبیری شورای نگهبان تکیه زده است...البته آیتالله جنتی با استعفا و کنارهگیری آشناست چنانکه در اسفند 96 پس از 25 سال، از امامت جمعه تهران استعفا داد...عباسعلی کدخدایی در واکنش به این سؤال که «آیتالله جنتی اخیرا از امامت نماز جمعه تهران خداحافظی کردند. آیا ایشان صحبتی هم از ترک شورای نگهبان کرده است»، گفت: «صحبتی نبوده، خیر. نماز جمعه به هر حال اقتضائات خاص خودش را داشت و ایشان هم داشتند برخی سمتهای خود را کاهش میدادند، بر همین اساس از امامت نماز جمعه و ریاست ستاد امر به معروف باهم کنارهگیری کردند» و در پاسخ به این سؤال که «گفته میشود آیتا... جنتی چند مرتبه از عضویت شورای نگهبان استعفا دادهاما رهبر انقلاب نپذیرفتند، آیا صحت دارد»، تصریح کرد:«من نشنیدهام». البته نشنیدن خبر استعفای جنتی با عدم تایید آن دو موضوع متفاوت است. نباید از نظر دور داشت که کدخدایی و مواضع او بسیار به آیتالله جنتی نزدیک است و این پاسخ را نمیتوان رد قطعی استعفای جنتی دانست. البته برخی معتقدند قانون بازنشستگی باید در مورد نهادهایی مانند شورای نگهبان هم اعمال شود، اما ظاهرا این نهاد از استثناهاست».
لازم به ذکر است که یکی از علتهای اصلی هجمه گسترده به آیتالله جنتی، امانت داری، شجاعت و دقت تحسینبرانگیز ایشان در سنگر شورای نگهبان است. در حقیقت نگاه تیزبین آیتالله جنتی در شورای نگهبان، توطئه بسیاری از منحرفان را در جهت دست اندازی به مناصب نظام خنثی کرده است.
به همین دلیل روزنامههای زنجیرهای به هر بهانه ای، به عقده گشایی علیه آیتالله جنتی میپردازند.
به چاهی افتاد که خود کَنده بود
روزنامه بهار در گزارشی با عنوان «روحانی در مثلث فشار» یکجانبهگرایی را بزرگترین چالش دولت عنوان کرد و نوشت: «روحانی که با ادعای داشتن کلید تمامی قفلها وارد میدان انتخاباتی شد، نمیدانست که در آیندهای نزدیک تصمیماتش موجب کلید خوردن مخالفتها علیه خود او میشود. از همان زمان تا کنون برنامههای دولت در پیچ و تاب وعدههای عملی نشده قرار گرفت که تنها راهحل برای برون رفت از مشکلات حرف درمانی و پرداختن به ادامه وعدههایی بود که فرجامی در پی نداشتند».
این روزنامه حامی دولت تصریح کرد: «اصرار دولتیها بـر عاقلانه بودن برنامه هایشان و انداختن مشکلات کشور به گردن دولت قبل راهکاری بود که میتوانسـت علاوهبر راندن مخالفان از دروازه نهاد ریاستجمهوری به مردم، امید بیشتری در تغییر و تحولات دهد. اما دولت مردان فکر نمیکردند اگر قرار باشد همیشه مشــکلات را بر گردن دیگری بیاندازند و دستاوردهای نیم بند خود را در بوق و کرنا کنند، دیر یــا زود رویگردانی مردم آغاز خواهد شد».
روزنامه بهار در ادامه نوشت: «به تبع گرانی دلار و کاهش ارزش پولی ملی، شــرایط به گونهای رقم خورد که یادآور ســال91 بود. تعطیلی صنایــع کوچک و بــزرگ، رکود در بازار و عــدم خرید و فــروش اجناس به خاطر مشــخص نبودن قیمت واقعی دلار و همچنین بازگشت تحریمها، کار را به جایی کشاند که فشــارها برای ترمیم کابینه دولت دوازدهــم افزایش پیدا کــرد». این در حالی است که حسن روحانی در دوران انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم با شعار «به عقب باز نمیگردیم» بــه صراحت دوران محمود احمدینژاد را یادآور میشد که مردم با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکردند. این شعار برای آن بود که با کنار زدن سایر رقبا، زمام امور به راحتی در دســت دولت اعتدال قرار گیــرد. اما تنها یک ســال بعــد، تمام شعارها و برنامههای روحانی برعکس از آب در آمد و زمام امور از دست دولت خارج شد.
برجام بزرگترین تهدید دولت
این روزنامه در ادامه برجام را بزرگترین تهدید امروز برای روحانی دانست و اضافه کرد : «روحانی در هنگامه توافق هستهای تمام امید خود را به ثمر بخش بودن این توافق بست تا بتواند از برجام به عنوان برگ برنده استفاده کند. اما اکنون با خروج آمریکا از توافق هســته ای، برجام تبدیل به تهدیدی علیه خود او شده است.
روحانی اکنون باید با پذیرشاشــتباهات خود اقــدام به اســتفاده از تــوان داخلی و بهره منــدی از افرادی کند که در راســتای فشارها کم نیاورده و بیشتر از منافع خودی به فکربرنامههای مدون دولت باشند.»
گفتنی است این روزها که مشکلات کشور بر اثر سوء مدیریت و بیکفایتی دولت به اوج خود رسیده اصلاحطلبان سعی دارند به تدریج حساب خود را از دولت جدا کنند. این موضوع را در موج مصاحبهها و مطالبی که در رسانههای زنجیرهای این جریان در این زمینه به راه افتاده میتوان مشاهده کرد. این درحالی است که اصلاحطلبان چه در انتخابات سال 92 و چه در انتخابات سال96 به طور تمام قد از حسن روحانی حمایت کردند با این بازیهای رسانهای اذهان مردم از موضوع اصلی منحرف نمیشود و این جریان ناگزیر باید هزینه سیاسی حمایت از دولت روحانی را بپذیرند.