صله رحم و صله امر الله
از نظر آموزههای قرآنی، انسان مرکب از جسم و روح است. قرآن جسم بیروح را جسد میگوید که نیازی به خوردن و آشامیدن ندارد؛ زیرا جماد است. (انبیاء، آیه 8؛ اعراف، آیه 148؛ طه، آیه 88؛ ص، آیه 34)
از نظر قرآن، روح از مصادیق امر الهی است، نه از مصادیق خلق الهی. (اسراء، آیه 85)
روح نیازی به جسم و جسد ندارد، اما وقتی در جسم وارد شد ، دیگر نیاز به جسم خواهد داشت، خواه جسم مادی دنیوی یا مثالی برزخی یا جسم اخروی.
براساس آموزههای قرآنی، روح دمیده شده در جسم، نفس یا روان نام دارد و دیگر اطلاق روح به آن تنها به سبب حالت قبل از دمیدن است، چیزی همانند اطلاق اکسیژن و هیدروژن قبل از ترکیب آن با آب. پس جسدی که روح در آن دمیده شده است، دیگر جسد نیست، بلکه جسم جاندار است و این امر دمیده شده نیز روح نیست، بلکه نفس است. (حجر ، آیه 29؛ شمس، آیه 7)
از نظر آموزههای قرآنی، جسم حضرت آدم را خدا مستقیم و بیواسطه خلق کرده است، اما جسم فرزندان از طریق واسطه والدین خلق شده و میشود، هر چند در خلقت روح، والدین نقشی ندارند. (سجده، آیه 9)
پس نقش والدین تنها در خلقت جسم است، اما نقشی در روان و نفس انسان ندارند؛ زیرا نفس، امر الهی است. از این رو در آیه 14 سوره مؤمنون از این ترکیب شگفت به عنوان انشاء یاد کرده است.
از آنجا که والدین در خلقت جسم آدمی نقش دارند، خدا صله رحم و احسان به ایشان را در کنار عبادت خود یاد کرده است. (بقره، آیه 83؛ نساء، آیه 36؛ اسراء، آیه 23)
اما از نظر آموزههای قرآنی، آنچه از صله رحم جسمی واجبتر و لازمتر است، صله امرالله است. خدا میفرماید : وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَاللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ و آنچه را خدا به پیوند آن فرمان داده، پیوند مىدهند و از عظمت و جلال پروردگارشان همواره در خشیت و هراسند و از حساب سخت و دشوار بیم دارند .(رعد، آیه 21)
از دیدگاه قرآن، خردمند مغزشناس و ملکوت نگر، به باطن و ملکوت چیزها توجه دارد و می داند آنچه از صله رحم جسمی، مهمتر است همان صله رحم امری است که مرتبط به امرالله است.
بر اساس روایات معتبر و متواتر، انسانها، پیش و بیش از آنکه با والدین جسمی خود مرتبط باشند و پیوند صلهای داشته باشند، با والدین امری خود پیوند دارند؛ از این رو باید همواره به صله امری خویش بیش از هر چیز توجه کنند.
طبق حدیثی از پیامبر(ص)، معصومین والدین امری هستند، چنانکه فرمود: انا و علی ابوا هذه الامه؛ من و علی والدین این امت اسلام هستیم.(بحارالانوار 1695 باب 6)
بنابراین باید به پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اهتمام داشته باشند. چون آن حضرات والدین حقیقی و معنوی انسان هستند؛ آنچه حقیقت انسان را تشکیل میدهد همان امرالله است که واسطه اصلی در این بخش آن حضرات هستند. پس آنچه مهمتر است، همان توجه و اهتمام به صله امری است که یکی از راههای آن، فرستادن صلوات بر محمد مصطفی و آل محمد است.
البته باید توجه داشت که در آخرت، انسانها نیازی به والدین بدنی و جسمی ندارند؛ زیرا بدن اخروی آنان همانند حضرت آدم(ع)، بیواسطه والدین خلق میشود و نسبت خویشاوندی نسبی و خونی برداشته میشود، چنانکه خدا میفرماید: فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءَلُونَ؛ پس هنگامى که در صور دمیده شود، در آن روز نه میانشان خویشاوندی نسبی وجود خواهد داشت و نه از اوضاع و احوال یکدیگر مىپرسند.(مؤمنون، آیه 101)
اما نسبت امری انسان باقی است. بویژه نسبت امری انسان با کسانی که در ایجاد و انشاء شخصیت انسان به شکل مثبت یا منفی نقش داشتهاند. خدا میفرماید: یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِیَ کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ فَأُولَئِکَ یَقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یُظْلَمُونَ فَتِیلًا؛ یاد کن روزی را که هر گروهی از مردم را با پیشوایشان مىخوانیم؛ پس کسانی که نامه اعمالشان را به دست راستشان دهند، پس آنان نامه خود را با شادی و خوشحالی مىخوانند و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمىگیرند.(اسراء، آیه 71)
باید توجه داشت از آنجا که پیامبر(ص) در تکوین امری انسان نقش مهمی دارد، مسئولیت پرورش انسان نیز به دست ایشان است و ایشان و اهل عترت(ع) به تزکیه نفس انسان میپردازند. این تزکیه با اینکه اختصاص به خدا دارد(نور، آیه 21)، ولی مظاهر تجلیات تمام اسماء الهی یعنی ائمه نیز این توان و قدرت را دارند و میتوانند به تزکیه نفس بپردازند.(جمعه، آیه 2؛ آل عمران، آیه 164؛ بقره، آیه 151)