چگونگی مقابله با افکار انحرافی(۲)(پرسش و پاسخ)
پرسش:
امام رضا(ع) در دوران با برکت خود، چه روشها و سازوکارهایی را برای مقابله با افکار و جریانهای انحرافی اتخاذ کردند؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به اوضاع فرهنگی آن دوران و شکلگیری فرهنگ و معارف شیعی به شکل کامل اشاره کردیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی میگیریم.
از مباحث و مناظرات کلامی روشن میشود عمدهترین عوامل ایجاد فرقههای کلامی و انحرافات در مسائل اعتقادی آشنایی مسلمانان با ادیان و جنبشهای دیگر بود؛ بویژه نهضت ترجمه در دوره عباسیان که بعضاً دستخوش غرضورزیهای مترجمان گردید و زمینه مساعدی را در این زمینه فراهم آورد. البته عوامل دیگری چون برداشتهای مختلف از معارف دینی نیز تأثیر بسزایی در رواج فرقههای کلامی داشت.
هدف مأمون از تشکیل این محافل علمی، نشان از علم دوستی او یا تظاهر به آن بود. در اصل باید وی را از این زاویه، متمایز از دیگر خلفای عباسی دانست؛ بهویژه که مذاق عقلی او و همراهیاش با معتزله، او را بر آن میداشت در برابر اهل حدیث ایستادگی کرده، آنان را منکوب سازد؛ با این حال مسئله در اینجا خاتمه نمییافت. مأمون از تشکیل چنین جلساتی هدف دیگری نیز داشت. او میخواست با کشاندن امام رضا(ع) به بحث، تصوّری را که عامه مردم درباره ائمه اطهار(ع) داشتند و آنان را صاحب علم خاص لدنی میدانستند، از بین ببرد. مأمون، اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آنحضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این، به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود؛ اما هیچکس با آنحضرت روبرو نمیشد جز آنکه به فضل او اقرار کرده، به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشد، ملتزم میگردید.
شیوههای مبارزه امام رضا(ع) با افکار منحرف
الف) مناظره
از آنجا که فضای حاکم بر جامعه اسلامی در زمان حکومت مأمون، مملوّ از آرا و نظریات مختلف از سوی گروههای گوناگون بود، طبیعتاً نقش امام رضا(ع) در برابر این امواج فکری، بسیار خطیر و حساس بود. یکی از جریاناتی که امام(ع) در دوران خویش با آن مواجه گردید، بحثهای کلامی بود که از ناحیه جریانات گوناگون فکری به سرعت فراگیر شد و موجب گردید در هر زمینه اختلاف نظر ایجاد شود. دو گروه «معتزله» و «اهل حدیث» در برپایی این جدالها و جنجالهای فکری، بیشترین سهم را دارا بودند. در برابر این دو گروه – که یکی عقل را بر نقل ترجیح میداد و دیگری نقل را بر عقل – امام(ع) میکوشید موضع خود را بیان فرماید، از این رو؛ بخش عمده روایاتی که از آن حضرت نقل شده در موضوعات کلامی آن هم در شکل پرسش و پاسخ و احیاناً مناظرات است.
امام رضا(ع) در مناظراتی که مأمون به صورت تحمیلی تشکیل میداد، با پیروان مذاهب و مکاتب مختلف جهان گفتوگو و مناظره میکردند که از نگاه برون دینی همچون همایشهای بینالمللی بین ادیان بود و از نگاه درون دینی چنین گفتوگوهایی بین فرقههای گوناگون با شیعه دوازده امامی در تاریخ اسلام نظیر ندارد.
هنگامی که مناظرهکنندگان به مقام والای علمی حضرت رضا(ع) پی میبردند به آگاهی تمام و کمال ایشان اقرار میکردند و حتی خود مأمون چندین مرتبه بیان داشت: «هذا أعلم هاشمی».(توحید صدوق، ص454) البته بعید نیست مأمون در عین اینکه میخواسته برتری حضرت بر سایر علویان دیگر معلوم شود، در عین حال میخواسته حضرت از بعضی علمای دیگر شکست بخورد تا هم شکستی برای آنحضرت باشد و هم سرشکستگی برای کل اولاد ابوطالب؛ لذا به سلیمان مَروَزی که از متکلمان خراسان بود،گفت: «من به سوى تو نفرستادهام مگر به جهت معرفتم به توانایی تو و مراد من چیزى نیست، مگر آنکه او را از یک حجت قطع و مغلوب کنى».(همان، ص 442)
ادامه دارد