اخبار ویژه
موضع خلاف قانون دو مقام دولتی درباره اقدام مجمع تشخیص مصلحت نظام
دولت درباره اعلام نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به FATF و لوایح مربوط به آن تجاهل میکند.
به گزارش رجانیوز، هنوز یک ماه از دیدار رهبر انقلاب با نمایندگان مجلس و مخالفت علنی ایشان با FATF نمیگذرد که پافشاری دولتیها و برخی نمایندگان بر این موضوع باعث شده که هنوز پیوستن به این معاهده خطرناک از دستور کار مسئولین کشور خارج نشود.
مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا در نامهای به شورای نگهبان نظر تخصصی خود درخصوص لوایح چهارگانه را اعلام کرد. در این نامه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کردهاند که تصویب این لوایح منجر به شناسایی فعالیتهای اقتصادی ایران و تحریم بیشتر میشود. به بیان دیگر کنوانسیون پالرمو و سایر بندهای مورد درخواست گروه FATF در جهت شناسایی دقیق فعالیتهای اقتصادی اشخاص حقیقی و حقوقی صورت میگیرد که در مرحله بعد مورد هدف تحریم و فشار دشمن قرار گیرند، در حالی که در شرایط تحریم، پذیرش تعهدات مندرج در این کنوانسیون و شروط گروه اقدام FATF بهمعنای تسلیم شدن در برابر خواستهای مخرب نظام سلطه در حوزه اقتصادی خواهد بود.
این نامه در استدلالهای خود ثابت میکند که تصویب این لوایح مغایر با امنیت ملی و سیاستهای کلی کشور است. همین امر باعث شد تا دولتیها بدون اشاره به محتوای متقن آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام حمله کنند.
حسینعلی امیری معاون پارلمانی دولت گفته است طبق قوانین ایران، مجمع تشخیص مصلحت نظام نمیتواند به شورای نگهبان نظر مشورتی بدهد. امیری گفته است نیازی به چنین اظهارنظری از سوی مجمع نبود و ورود مجمع به این مسئله را یک اتفاق جدید خوانده است!
محمود واعظی، رئیسدفتر روحانی هم به برچسب زدن به مجمع تشخیص پرداخت و گفت: بخشهایی از مطالبی که مطرح شده، ارتباطی به مجمع تشخیص ندارد و مربوط به شورای عالی امنیت ملی است. فکر میکنم کار عجولانهای شده و پخته نبوده است!
نکته جالب اینجاست که مجمع تشخیص مصلحت نظام دقیقا با عمل به ابلاغیه «مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» که در تاریخ 93/2/22 توسط رهبرانقلاب صادر شده بود چنین نظر کارشناسی را داده و در صورتی باید به مجمع انتقاد وارد میشد که این نهاد در قبال چنین قانون مهمی سکوت میکرد.
اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آنها را از وظایف رهبری برشمرده است. وظیفه نخست در سالیان گذشته به اعتبار جایگاه مستشاری مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام گرفته است تا آنجا که تاکنون بالغ بر 34 مورد سیاستهای کلی تدوین و پس از تایید، توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است.
اما نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام وظیفه جدیدی است که رهبر انقلاب در تاریخ 93/2/2 برعهده بازوی مشورتی خود گذاشته است. این وظیفه مهم در چند سال گذشته کمتر به آن توجه شده است. کمیتهای خاص برای پیگیری چنین مهمی تشکیل شد تا قانون رسمی کشور روی زمین نماند. شاید به دلیل ناآشنایی دولتیها با این وظیفه مجمع تشخیص و مغفول ماندن آن در سالهای گذشته است که نماینده پارلمانی دولت آن را به عنوان «اتفاق جدید» معرفی میکند.
در ماده هفتم متن ابلاغیه رهبر انقلاب آمده است: «رئیس مجلس شورای اسلامی موظف است پس از اعلام وصول طرحها و لوایح در مجلس، نسخهای از آن را برای اطلاع مجمع ارسال کند. همزمان با بررسی طرحها و لوایح بهخصوص قانون برنامه، قانون بودجه و تغییرات بعدی آنها در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون نظارت مجمع نیز محتوای آنها را از نظر انطباق و عدم مغایرت با سیاستهای کلی مصوب و بررسی میکند، کمیسیون نظارت مواردی را که مغایر یا غیرمنطبق (حسب مورد) با سیاستهای کلی میبیند به شورای مجمع گزارش میکند. در صورتی که مجمع هم مغایرت و عدم انطباق را پذیرفت، نمایندگان مجمع موارد مغایرت و عدم انطباق (حسب مورد) را در کمیسیونهای ذیربط مجلس مطرح میکنند و نهایتاً اگر در مصوبه نهایی مجلس مغایرت و عدم انطباق باقی ماند، شورای نگهبان مطابق اختیارات و وظایف خویش براساس نظر مجمع تشخیص مصلحت اعمال نظر میکند.»
این قانون صراحتا اعلام میدارد که مجمع تشخیص وظیفه دارد تا نسبت طرحها و لوایح مجلس، با سیاستهای کلی نظام را بررسی کند و در صورت مغایرت آنها با سیاستهای کلی نظام به مجلس شورای اسلامی اعلام کند و در صورت تایید آن در مجلس، شورای نگهبان میتواند مطابق با اختیارات و وظایف خود بر اساس نظر مجمع تشخیص عمل کند.
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در زمینه معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی در دیدار با نمایندگان و رئیس مجلس شورای اسلامی گفتند: این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنبالهرو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفتهاند شما چطور آن را رد میکنید؟
رهبر انقلاب همچنین در تبیین راه صحیح برخورد با این گونه کنوانسیونها افزودند: «همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.» ایشان افزودند: «البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند.»
روحانی: 3 گل زدیم ترکان: روی پل هستیم
مشاور ارشد رئیسجمهور درباره مذاکره با آمریکاییهای ضد ترامپ، با اشاره به اصطلاحات مطرح در ورزش کشتی گفت: الان ما روی پل هستیم باید مقاومت کنیم.
به گزارش خبر آنلاین، اکبر ترکان درباره صحبت حسامالدین آشنا که گفته «زمان مذاکره با آمریکای ضد ترامپ رسیده است» به خبرآنلاین گفت: اصطلاحاتی در ورزش کشتی وجوددارد که برای آسانسازی موضوع میگویم وقتی کسی روی پل است موقع گفتوگو و مذاکره نیست، مذاکره باید در سر پا باشد.
مشاور رئیس جمهور درباره میزان اثرگذاری لابی با آمریکاییهای مخالف دولت ترامپ اظهار کرد: الان ما در وضعیتی هستیم که باید مقاومت کنیم.
گفتنی است حسامالدین آشنا در روزهای گذشته گفته بود که زمان آن است که با آمریکای ضد ترامپ گفتوگو کنیم.
سخنان مشاور ارشد روحانی درباره روی پل رفتن دولت به اصطلاح کشتیگیران، در حالی است که آقای روحانی، برجام را فتحالفتوح بزرگ در مقابل قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا خوانده و گفته بود 3 گل زدیم و دو گل خوردیم.
با این اوصاف و براساس قضاوت آقای ترکان میتوان گفت که آقای روحانی در واقع گل به خودیها را پیروزی حساب میکرده است.
در ادامه همین سوءتفاهمها، آقای ظریف وزیر خارجه، به اظهارات اخیر وندی شرمن واکنش نشان داد و گفت «کلمات در حقوق بینالملل براساس دانش ایشان از زبان انگلیسی تعریف نمیشوند. اگر او فکر میکند Lifting به معنای پایان تحریمها نیست، به این دلیل است که با متون حقوقی آشنایی ندارد».
فارغ از معنی کلمات، آنچه روشن است و در اظهارات مقامات وزارت خارجه نیز دیده میشود این است که در عمل، تحریمها برداشته نشده و به بهانههای مختلف (بعضاً حتی سختتر از گذشته) بازگشته است و این در حالی است که دولتمردان میگفتند با توافق هستهای همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی یکجا برداشته میشود.
هفت صبح: اروپا آب پاکی را روی دست روحانی ریخت
«اروپاییها با اعلام اینکه نمیتوانیم در ایران سرمایهگذاری کنیم، آب پاکی را روی دست دولت روحانی ریختند.»
روزنامه هفت صبح از روزنامههای حامی دولت در خبری با عنوان «آب پاکی اروپاییها» از قول رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا نوشت نمیتوانیم در ایران سرمایهگذاری کنیم.
رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد که این بانک نمیتواند در ایران سرمایهگذاری کند. به گزارش یورونیوز، ورنر هویر تصریح کرد با وجود حمایت این بانک از تلاش اتحادیه اروپا برای زنده نگاه داشتن توافق هستهای ایران، بانک سرمایهگذاری اروپا «نمیتواند نقش فعالی داشته باشد.»
بانک سرمایهگذاری اروپا که نهاد اعطای وام و اعتبار و تضمین سرمایهگذاری اتحادیه اروپا است نگران است که فعالیت در ایران موجب شود تا سهام این بانک در بازارهای آمریکا کاهش پیدا کند، هویر تأکید کرد که تعهدات این بانک معادل 500 میلیون یورو اوراق قرضه است.
اتحادیه اروپا با هدف امکانپذیر کردن نقل و انتقال پول به ایران بعد از اعمال تحریمهای آمریکایی در ماههای آینده، به بانک سرمایهگذاری اروپا مجوز فعالیت در ایران را اعطا کرد. البته این تصمیم قانونگذاران اروپا که در مرداد ماه اجرایی میشود این نهاد را ملزم به همکاری با ایران نمیکند.
ورنر هویر که در یک نشست مطبوعاتی در کمیسیون اروپا به سؤال خبرنگاران پاسخ میداد گفت: «هیچ بانک اروپایی در حال حاضر در ایران فعال نیست و ما باید به این واقعیت توجه داشته باشیم که اگر در ایران فعال شویم، مدل کسبوکار بانک را به مخاطره میاندازیم.»
انتشار این خبر در حالی است که رسانههای زنجیرهای در خبری جعلی و بدون منبع مشخص مدعی شدند اروپا اعتبار 80 میلیارد دلاری به ایران اختصاص میدهد.
سریعالقلم: دولت، آمریکا را نمیشناخت وگرنه وعدههای برجامی نمیداد
مشاور سابق روحانی گفت تصور دولت در برجام از ابتدا اشتباه بود و اتکا به اروپا برای حفظ برجام نیز اشتباه است.
محمود سریعالقلم در مصاحبه با «اندیشه پویا» گفته است: همزمان با مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی، فضایی در کشور ایجاد شد که میگفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریمها برداشته میشود، سرمایهگذاری خارجی فوراً شروع میشود و همه مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟ چرا خیلی صریح به افکار عمومی گفته نشد که ما با آمریکا چندین مسئله اختلافبرانگیز داریم و چرا نگفتیم که خیلی از این مسئلهها را نمیتوانیم حل کنیم اما مسئله هستهای را میتوانیم حل کنیم؟ وزارت خارجه به گونهای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد و این اشتباه بود.
وی میافزاید: پیشتر هم گفتم که بخشی از مشکلات ما به مسائل شناختی بر میگردد. اگر کسی آمریکا را بشناسد میداند که در سیاستگذاریهای دولت و حاکمیت آمریکا نسبت به ایران و منطقه خاورمیانه، جایگاه یهودیان آمریکا بسیار تعیینکننده است و موضع آنها در بیست سال اخیر ثابت بوده است. آنها میگویند که آمریکا و ایران نمیتوانند مسائلشان را در حوزههای هستهای، اقتصادی و تاریخی مثل بیست و هشتم مرداد و گروگانگیری حل کنند و به مسئله اسرائیل نپردازند آنها مدعیاند که هیچ کدام از این موضوعات حل نمیشود مگر اینکه آن موضوع مدنظر آنها هم حل شود.
سریعالقلم گفت: سادهانگارانه بود که تصور میکردیم اگر در مسئله هستهای با آمریکا توافق کنیم، آمریکاییها اعم از خزانهداری و کاخ سفید و کنگره آمریکا دیدگاهشان را نسبت به ما تغییر میدهند و تحریمها تخفیف پیدا میکند، این دیدگاه رومانتیک شاید ناشی از فقدان شناخت آمریکا بود.
به نظر میرسد قدری عجله وجود داشته که گشایشی برای کار اقتصادی صورت پذیرد. شاید افراد متوجه نقش قدرتمند لابیها در آمریکا نبودند.
وی در ادامه گفته است: حدود ۲۰ سال است که این تخیل در دستگاه دیپلماسی ما وجود دارد که ما میتوانیم اروپا را از آمریکا جدا کنیم، این نشاندهنده این است که ما مطالعات را جدی انجام ندادهایم که بفهمیم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) چه تشکلی است و نمیدانیم که اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ اروپا و آمریکا چقدر به هم پیوسته است؟ OECD یک بلوک عظیم است و ۷۰ درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. ارقام تجارت بین اروپا و آمریکا را باید مطالعه کنیم تا متوجه شویم که سیاست اروپا و آمریکا را نمیتوان از هم جدا کرد. آمریکا با اتحادیه اروپا 686 میلیارد دلار، با چین 636 میلیارد دلار، با کانادا 582 میلیارد دلار و با ژاپن 204 میلیارد دلار تجارت میکند. حتی آمریکا با مکزیک 616 میلیارد تجارت دارد و فقط از مکزیک، آمریکا سالانه 12 میلیارد دلار میوه و سبزیجات وارد میکند حتی روسیه هم نتوانسته سیاست اروپا و آمریکا را از هم جدا کند.
سریعالقلم درباره سرنوشت برجام پس از خروج آمریکا گفت: عمده گشایشی که در برجام قرار بود تحقق پذیرد متوجه آمریکا است و اگر آمریکا از آن خارج باشد، بقیه اعضا نقش بنیادی ندارند. اروپاییها توان اقناعی نسبت به سیاست آمریکا در رابطه با ایران را ندارند. به یک معنا ما به نقطه صفر در مشکلات ایران و آمریکا بازگشتهایم و اگر از تحریمها صحبت میشود، ناشی از این وضعیت است.
اظهارات اخیر سریعالقلم از موضع دانای کل و اینکه «میدانستم برجام به ثمر نمینشیند» درحالی است که وی در اوج مذاکرات، از موضع دفاع از رویه دولت روحانی به صداوسیما و منتقدان حمله کرده و گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیاری ضعیف است. درنتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت میشویم. صداوسیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک میکند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتیاش است، درباره جریان هستهای نظرخواهی میکند.»
سریعالقلم در مصاحبه اخیر مدعی شده «ریاست جمهوری محدودیتهای فراوانی دارد و توان تغییر در سیاستها را ندارد. در بهترین شرایط شاید بتوان 10 تا 15 درصد اصلاح ایجاد کرد»! البته این قبیل شبهروشنفکران متلون مزاج معمولا در انتخابات، حامی نامزدهای مخالفخوان هستند اما وقتی وعده همان نامزدها خلاف واقع از آب درمیآید مدعی میشوند فاقد اختیار است؛ حال آنکه در همین ماجرای برجام، نظام با وجود بدبینی مطلق به آمریکا و اروپا، اجازه داد نظر صددرصد غلط برای چندمین بار به بوته آزمون گذاشته شود.
دولت درباره اعلام نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام نسبت به FATF و لوایح مربوط به آن تجاهل میکند.
به گزارش رجانیوز، هنوز یک ماه از دیدار رهبر انقلاب با نمایندگان مجلس و مخالفت علنی ایشان با FATF نمیگذرد که پافشاری دولتیها و برخی نمایندگان بر این موضوع باعث شده که هنوز پیوستن به این معاهده خطرناک از دستور کار مسئولین کشور خارج نشود.
مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیرا در نامهای به شورای نگهبان نظر تخصصی خود درخصوص لوایح چهارگانه را اعلام کرد. در این نامه اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کردهاند که تصویب این لوایح منجر به شناسایی فعالیتهای اقتصادی ایران و تحریم بیشتر میشود. به بیان دیگر کنوانسیون پالرمو و سایر بندهای مورد درخواست گروه FATF در جهت شناسایی دقیق فعالیتهای اقتصادی اشخاص حقیقی و حقوقی صورت میگیرد که در مرحله بعد مورد هدف تحریم و فشار دشمن قرار گیرند، در حالی که در شرایط تحریم، پذیرش تعهدات مندرج در این کنوانسیون و شروط گروه اقدام FATF بهمعنای تسلیم شدن در برابر خواستهای مخرب نظام سلطه در حوزه اقتصادی خواهد بود.
این نامه در استدلالهای خود ثابت میکند که تصویب این لوایح مغایر با امنیت ملی و سیاستهای کلی کشور است. همین امر باعث شد تا دولتیها بدون اشاره به محتوای متقن آن به مجمع تشخیص مصلحت نظام حمله کنند.
حسینعلی امیری معاون پارلمانی دولت گفته است طبق قوانین ایران، مجمع تشخیص مصلحت نظام نمیتواند به شورای نگهبان نظر مشورتی بدهد. امیری گفته است نیازی به چنین اظهارنظری از سوی مجمع نبود و ورود مجمع به این مسئله را یک اتفاق جدید خوانده است!
محمود واعظی، رئیسدفتر روحانی هم به برچسب زدن به مجمع تشخیص پرداخت و گفت: بخشهایی از مطالبی که مطرح شده، ارتباطی به مجمع تشخیص ندارد و مربوط به شورای عالی امنیت ملی است. فکر میکنم کار عجولانهای شده و پخته نبوده است!
نکته جالب اینجاست که مجمع تشخیص مصلحت نظام دقیقا با عمل به ابلاغیه «مقررات نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام» که در تاریخ 93/2/22 توسط رهبرانقلاب صادر شده بود چنین نظر کارشناسی را داده و در صورتی باید به مجمع انتقاد وارد میشد که این نهاد در قبال چنین قانون مهمی سکوت میکرد.
اصل 110 قانون اساسی تعیین سیاستهای کلی نظام و نظارت بر حسن اجرای آنها را از وظایف رهبری برشمرده است. وظیفه نخست در سالیان گذشته به اعتبار جایگاه مستشاری مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام گرفته است تا آنجا که تاکنون بالغ بر 34 مورد سیاستهای کلی تدوین و پس از تایید، توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است.
اما نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام وظیفه جدیدی است که رهبر انقلاب در تاریخ 93/2/2 برعهده بازوی مشورتی خود گذاشته است. این وظیفه مهم در چند سال گذشته کمتر به آن توجه شده است. کمیتهای خاص برای پیگیری چنین مهمی تشکیل شد تا قانون رسمی کشور روی زمین نماند. شاید به دلیل ناآشنایی دولتیها با این وظیفه مجمع تشخیص و مغفول ماندن آن در سالهای گذشته است که نماینده پارلمانی دولت آن را به عنوان «اتفاق جدید» معرفی میکند.
در ماده هفتم متن ابلاغیه رهبر انقلاب آمده است: «رئیس مجلس شورای اسلامی موظف است پس از اعلام وصول طرحها و لوایح در مجلس، نسخهای از آن را برای اطلاع مجمع ارسال کند. همزمان با بررسی طرحها و لوایح بهخصوص قانون برنامه، قانون بودجه و تغییرات بعدی آنها در مجلس شورای اسلامی، کمیسیون نظارت مجمع نیز محتوای آنها را از نظر انطباق و عدم مغایرت با سیاستهای کلی مصوب و بررسی میکند، کمیسیون نظارت مواردی را که مغایر یا غیرمنطبق (حسب مورد) با سیاستهای کلی میبیند به شورای مجمع گزارش میکند. در صورتی که مجمع هم مغایرت و عدم انطباق را پذیرفت، نمایندگان مجمع موارد مغایرت و عدم انطباق (حسب مورد) را در کمیسیونهای ذیربط مجلس مطرح میکنند و نهایتاً اگر در مصوبه نهایی مجلس مغایرت و عدم انطباق باقی ماند، شورای نگهبان مطابق اختیارات و وظایف خویش براساس نظر مجمع تشخیص مصلحت اعمال نظر میکند.»
این قانون صراحتا اعلام میدارد که مجمع تشخیص وظیفه دارد تا نسبت طرحها و لوایح مجلس، با سیاستهای کلی نظام را بررسی کند و در صورت مغایرت آنها با سیاستهای کلی نظام به مجلس شورای اسلامی اعلام کند و در صورت تایید آن در مجلس، شورای نگهبان میتواند مطابق با اختیارات و وظایف خود بر اساس نظر مجمع تشخیص عمل کند.
گفتنی است رهبر معظم انقلاب در زمینه معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی در دیدار با نمایندگان و رئیس مجلس شورای اسلامی گفتند: این معاهدات ابتدا در اتاقهای فکر قدرتهای بزرگ و برای تأمین منافع و مصالح آنها پخت و پز میشود و سپس با پیوستن دولتهای همسو یا دنبالهرو یا مرعوب، شکلِ به ظاهر بینالمللی میگیرد بهگونهای که اگر کشور مستقلی مانند ایران، آنها را قبول نکند او را مورد هجوم شدید قرار میدهند که مثلاً ۱۵۰ کشور پذیرفتهاند شما چطور آن را رد میکنید؟
رهبر انقلاب همچنین در تبیین راه صحیح برخورد با این گونه کنوانسیونها افزودند: «همانگونه که درباره «برخی کنوانسیونهای بینالمللیِ اخیراً مطرح شده در مجلس» گفتیم، مجلس شورای اسلامی که رشید و بالغ و عاقل است، باید مستقلاً در موضوعاتی مثل مبارزه با تروریسم یا مبارزه با پولشویی قانونگذاری کند.» ایشان افزودند: «البته ممکن است برخی مفاد معاهدات بینالمللی خوب باشد اما هیچ ضرورتی ندارد با استناد به این مفاد به کنوانسیونهایی بپیوندیم که از عمق اهداف آنها آگاه نیستیم یا میدانیم که مشکلاتی دارند.»
روحانی: 3 گل زدیم ترکان: روی پل هستیم
مشاور ارشد رئیسجمهور درباره مذاکره با آمریکاییهای ضد ترامپ، با اشاره به اصطلاحات مطرح در ورزش کشتی گفت: الان ما روی پل هستیم باید مقاومت کنیم.
به گزارش خبر آنلاین، اکبر ترکان درباره صحبت حسامالدین آشنا که گفته «زمان مذاکره با آمریکای ضد ترامپ رسیده است» به خبرآنلاین گفت: اصطلاحاتی در ورزش کشتی وجوددارد که برای آسانسازی موضوع میگویم وقتی کسی روی پل است موقع گفتوگو و مذاکره نیست، مذاکره باید در سر پا باشد.
مشاور رئیس جمهور درباره میزان اثرگذاری لابی با آمریکاییهای مخالف دولت ترامپ اظهار کرد: الان ما در وضعیتی هستیم که باید مقاومت کنیم.
گفتنی است حسامالدین آشنا در روزهای گذشته گفته بود که زمان آن است که با آمریکای ضد ترامپ گفتوگو کنیم.
سخنان مشاور ارشد روحانی درباره روی پل رفتن دولت به اصطلاح کشتیگیران، در حالی است که آقای روحانی، برجام را فتحالفتوح بزرگ در مقابل قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا خوانده و گفته بود 3 گل زدیم و دو گل خوردیم.
با این اوصاف و براساس قضاوت آقای ترکان میتوان گفت که آقای روحانی در واقع گل به خودیها را پیروزی حساب میکرده است.
در ادامه همین سوءتفاهمها، آقای ظریف وزیر خارجه، به اظهارات اخیر وندی شرمن واکنش نشان داد و گفت «کلمات در حقوق بینالملل براساس دانش ایشان از زبان انگلیسی تعریف نمیشوند. اگر او فکر میکند Lifting به معنای پایان تحریمها نیست، به این دلیل است که با متون حقوقی آشنایی ندارد».
فارغ از معنی کلمات، آنچه روشن است و در اظهارات مقامات وزارت خارجه نیز دیده میشود این است که در عمل، تحریمها برداشته نشده و به بهانههای مختلف (بعضاً حتی سختتر از گذشته) بازگشته است و این در حالی است که دولتمردان میگفتند با توافق هستهای همه تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی یکجا برداشته میشود.
هفت صبح: اروپا آب پاکی را روی دست روحانی ریخت
«اروپاییها با اعلام اینکه نمیتوانیم در ایران سرمایهگذاری کنیم، آب پاکی را روی دست دولت روحانی ریختند.»
روزنامه هفت صبح از روزنامههای حامی دولت در خبری با عنوان «آب پاکی اروپاییها» از قول رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا نوشت نمیتوانیم در ایران سرمایهگذاری کنیم.
رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا روز چهارشنبه اعلام کرد که این بانک نمیتواند در ایران سرمایهگذاری کند. به گزارش یورونیوز، ورنر هویر تصریح کرد با وجود حمایت این بانک از تلاش اتحادیه اروپا برای زنده نگاه داشتن توافق هستهای ایران، بانک سرمایهگذاری اروپا «نمیتواند نقش فعالی داشته باشد.»
بانک سرمایهگذاری اروپا که نهاد اعطای وام و اعتبار و تضمین سرمایهگذاری اتحادیه اروپا است نگران است که فعالیت در ایران موجب شود تا سهام این بانک در بازارهای آمریکا کاهش پیدا کند، هویر تأکید کرد که تعهدات این بانک معادل 500 میلیون یورو اوراق قرضه است.
اتحادیه اروپا با هدف امکانپذیر کردن نقل و انتقال پول به ایران بعد از اعمال تحریمهای آمریکایی در ماههای آینده، به بانک سرمایهگذاری اروپا مجوز فعالیت در ایران را اعطا کرد. البته این تصمیم قانونگذاران اروپا که در مرداد ماه اجرایی میشود این نهاد را ملزم به همکاری با ایران نمیکند.
ورنر هویر که در یک نشست مطبوعاتی در کمیسیون اروپا به سؤال خبرنگاران پاسخ میداد گفت: «هیچ بانک اروپایی در حال حاضر در ایران فعال نیست و ما باید به این واقعیت توجه داشته باشیم که اگر در ایران فعال شویم، مدل کسبوکار بانک را به مخاطره میاندازیم.»
انتشار این خبر در حالی است که رسانههای زنجیرهای در خبری جعلی و بدون منبع مشخص مدعی شدند اروپا اعتبار 80 میلیارد دلاری به ایران اختصاص میدهد.
سریعالقلم: دولت، آمریکا را نمیشناخت وگرنه وعدههای برجامی نمیداد
مشاور سابق روحانی گفت تصور دولت در برجام از ابتدا اشتباه بود و اتکا به اروپا برای حفظ برجام نیز اشتباه است.
محمود سریعالقلم در مصاحبه با «اندیشه پویا» گفته است: همزمان با مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی، فضایی در کشور ایجاد شد که میگفت اگر برجام شکل بگیرد، تحریمها برداشته میشود، سرمایهگذاری خارجی فوراً شروع میشود و همه مشکلات حل خواهد شد. این تصور از برجام از ابتدا اشتباه بود. من متعجبم که چرا موضوع به جامعه دقیق منتقل نشد؟ چرا خیلی صریح به افکار عمومی گفته نشد که ما با آمریکا چندین مسئله اختلافبرانگیز داریم و چرا نگفتیم که خیلی از این مسئلهها را نمیتوانیم حل کنیم اما مسئله هستهای را میتوانیم حل کنیم؟ وزارت خارجه به گونهای وانمود کرد که انگار با برجام همه مسائل حل خواهد شد و این اشتباه بود.
وی میافزاید: پیشتر هم گفتم که بخشی از مشکلات ما به مسائل شناختی بر میگردد. اگر کسی آمریکا را بشناسد میداند که در سیاستگذاریهای دولت و حاکمیت آمریکا نسبت به ایران و منطقه خاورمیانه، جایگاه یهودیان آمریکا بسیار تعیینکننده است و موضع آنها در بیست سال اخیر ثابت بوده است. آنها میگویند که آمریکا و ایران نمیتوانند مسائلشان را در حوزههای هستهای، اقتصادی و تاریخی مثل بیست و هشتم مرداد و گروگانگیری حل کنند و به مسئله اسرائیل نپردازند آنها مدعیاند که هیچ کدام از این موضوعات حل نمیشود مگر اینکه آن موضوع مدنظر آنها هم حل شود.
سریعالقلم گفت: سادهانگارانه بود که تصور میکردیم اگر در مسئله هستهای با آمریکا توافق کنیم، آمریکاییها اعم از خزانهداری و کاخ سفید و کنگره آمریکا دیدگاهشان را نسبت به ما تغییر میدهند و تحریمها تخفیف پیدا میکند، این دیدگاه رومانتیک شاید ناشی از فقدان شناخت آمریکا بود.
به نظر میرسد قدری عجله وجود داشته که گشایشی برای کار اقتصادی صورت پذیرد. شاید افراد متوجه نقش قدرتمند لابیها در آمریکا نبودند.
وی در ادامه گفته است: حدود ۲۰ سال است که این تخیل در دستگاه دیپلماسی ما وجود دارد که ما میتوانیم اروپا را از آمریکا جدا کنیم، این نشاندهنده این است که ما مطالعات را جدی انجام ندادهایم که بفهمیم سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) چه تشکلی است و نمیدانیم که اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ اروپا و آمریکا چقدر به هم پیوسته است؟ OECD یک بلوک عظیم است و ۷۰ درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد. ارقام تجارت بین اروپا و آمریکا را باید مطالعه کنیم تا متوجه شویم که سیاست اروپا و آمریکا را نمیتوان از هم جدا کرد. آمریکا با اتحادیه اروپا 686 میلیارد دلار، با چین 636 میلیارد دلار، با کانادا 582 میلیارد دلار و با ژاپن 204 میلیارد دلار تجارت میکند. حتی آمریکا با مکزیک 616 میلیارد تجارت دارد و فقط از مکزیک، آمریکا سالانه 12 میلیارد دلار میوه و سبزیجات وارد میکند حتی روسیه هم نتوانسته سیاست اروپا و آمریکا را از هم جدا کند.
سریعالقلم درباره سرنوشت برجام پس از خروج آمریکا گفت: عمده گشایشی که در برجام قرار بود تحقق پذیرد متوجه آمریکا است و اگر آمریکا از آن خارج باشد، بقیه اعضا نقش بنیادی ندارند. اروپاییها توان اقناعی نسبت به سیاست آمریکا در رابطه با ایران را ندارند. به یک معنا ما به نقطه صفر در مشکلات ایران و آمریکا بازگشتهایم و اگر از تحریمها صحبت میشود، ناشی از این وضعیت است.
اظهارات اخیر سریعالقلم از موضع دانای کل و اینکه «میدانستم برجام به ثمر نمینشیند» درحالی است که وی در اوج مذاکرات، از موضع دفاع از رویه دولت روحانی به صداوسیما و منتقدان حمله کرده و گفته بود: «تربیت عقلی در خانواده و مدرسه بسیاری ضعیف است. درنتیجه ما احساسی، غریزی و پوپولیستی تربیت میشویم. صداوسیمای ما هم متاسفانه به این جریان کمک میکند. از یک لبوفروش یا راننده تاکسی که تمام روز را سرگرم حل مشکلات معیشتیاش است، درباره جریان هستهای نظرخواهی میکند.»
سریعالقلم در مصاحبه اخیر مدعی شده «ریاست جمهوری محدودیتهای فراوانی دارد و توان تغییر در سیاستها را ندارد. در بهترین شرایط شاید بتوان 10 تا 15 درصد اصلاح ایجاد کرد»! البته این قبیل شبهروشنفکران متلون مزاج معمولا در انتخابات، حامی نامزدهای مخالفخوان هستند اما وقتی وعده همان نامزدها خلاف واقع از آب درمیآید مدعی میشوند فاقد اختیار است؛ حال آنکه در همین ماجرای برجام، نظام با وجود بدبینی مطلق به آمریکا و اروپا، اجازه داد نظر صددرصد غلط برای چندمین بار به بوته آزمون گذاشته شود.