kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۸۶۸
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۵

راهکارهای مقابله با محاصره و تحریم اقتصادی از نگاه قرآن

علی جواهردهی

یکی از روش‌های دشمنان در تقابل با امت اسلامی، محاصره و ایجاد انواع محدودیت‌ها از جمله محدودیت‌های اقتصادی در راستای به زانو در آمدن امت و عقب‌نشینی از مواضع حق طلبانه و ستم ستیزانه آنان است.
مروری بر تاریخ صدر اسلام نشان می‌دهد که تحریم اقتصادی مسلمانان از سوی دشمنان سابقه‌ای بس دراز دارد و معاندان و مخالفان اسلام با استفاده از این روش اقتصادی سعی داشتند مسلمانان را از راه و روش و آیینی که در پیش گرفته بودند باز دارند قرآن کریم در آیاتی چند به مسلمانان می‌آموزد که چگونه تحریم و محاصره اقتصادی دشمنان را خنثی کنند که مقاله حاضر در این‌باره بحث کرده است.

مفهوم شناسی حصر و محاصره
حصر در اصل لغت عربی به قبض شکم و یبوست و همچنین محکم و سخت بستن چیزی از همه جوانب به طوری که هیچ‌گونه راه خروجی نداشته باشد، گفته می‌شود. از همین رو، به عاجز و ناتوان و همچنین بخیل این واژه اطلاق می‌شود. پس هر گونه معنای ایجاد محدودیت کامل مانند انحصاری کاری یا ایجاد ناتوانی کامل برای انجام کاری، نوعی در قبضه گرفتن و محکم و سخت بستن انسان است به طوری که عاجز و ناتوان گردد. محصور کسی است که گرفتار در چیزی یا امری است به طوری که نتواند از آن بیرون آید.
در اصطلاح اصولی «حصر» به معنای محدود کردن چیزی به موضوعی است؛ یعنی: حصر حکم به اختصاص حکم به موضوعی معیّن و سلب آن از سایر چیزها است؛ مانند: إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاهَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ ولیّ شما تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آورده‏‌اند همان كسانى كه نماز برپا مى دارند و در حال ركوع زكات مى‏ دهند.(مائده، آیه 55)
محاصره اقتصادی به معنای ایجاد حصار فیزیکی و یا غیر فزیکی و محدودیت‌های مطلق یا نسبی در حوزه فعالیت‌های اقتصادی نسبت به شخص یا مردم در یک منطقه جغرافیایی مانند شهر یا کشوری است تا از مقاومت و استقامت دست برداشته و خود را تسلیم خواسته‌های محاصره‌کننده نمایند.
محاصره اقتصادی در ‌اشکال گوناگونی چون تحریم‌ها انجام می‌گیرد تا مردمی از هر گونه توان اقتصادی محروم شوند و توانایی بهره‌مندی از اقتصاد و آسایش و رفاه را نداشته باشند.
در عرصه بین‌المللی در جهان امروز، تحریم یا سانکشِن (Sanction) فعالیتی است که به وسیله یک یا چند بازیگر بین‌المللی به عنوان مجری تحریم، علیه یک یا چند کشور دیگر به عنوان هدف تحریم، به منظور مجازات این کشورها، با اهداف محروم ساختن آنها از انجام برخی مبادلات یا وادار ساختن آنها به پذیرش هنجارهایی معین و مهم از دید مجریان تحریم، اعمال می‌شود.
در اینجا منظور از «مجری تحریم» کشوری یا گروهی بین‌المللی است که نویسنده سناریوی تحریم باشد، هرچند ممکن است در اعمال محاصره بیش از یک کشور شرکت داشته باشد و منظور از «هدف» کشور یا کشورهایی است که هدف اصلی تحریم واقع می‌شوند.
اما تحریم‌های اقتصادی، هرگونه اعمال محدودیتی است که بر تجارت و سرمایه‌گذاری بین‌المللی کشور هدف، در راستای وادار ساختن به تغییر سیاست یا نظام سیاسی یا نابودی ملتی و مانند آنها وضع می‌شود.
اهداف و فلسفه محاصره اقتصادی و مقابله با آن
از نظر قرآن، دشمنان همواره در اندیشه این هستند تا مومنان را به تسلیم وا داشته و آنان را از مسیر حق و حقانیت و دفاع از عدالت و قیام و اجرای آنان باز دارند. همچنین تمام تلاش دشمنان این است که مومنان را از مواضع اصولی خویش از جمله حمایت از مظلومان و مستضعفان عالم در برابر ظالمان و مستکبران باز دارند، در حالی که این امور از مهم‌ترین مواضع دولت وامت ولایی در سیاست خارجی است.(نساء، آیه 75)
براساس دیدگاه قرآن، عقب‌نشینی نسبت به اصول و مواضع اصولی در هیچ زمانی و حالی، جایز و روا نیست، و امت اسلام و حکومت اسلامی نمی‌بایست از مواضع اصولی خویش کوتاه آید؛ زیرا دشمنان تا زمانی تسلیم یا تغییر رفتار و آیین، دست از فشار و تهدید بر نخواهند داشت و محاصره جز با تغییر نظام سیاسی اسلام و عقب‌نشینی از آیین آن پایان نمی‌پذیرد. خدا می‌فرماید: وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى الله هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ؛ و هرگز يهوديان و مسیحیان از تو راضى نمى ‏شوند، مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى، بگو در حقيقت تنها هدايت‏ خداست كه هدايت واقعى است و چنانچه پس از آن علمى كه تو را حاصل شد، باز از هوس‌هاى آنان پيروى كنى، در برابر خدا سرور و ياورى نخواهى داشت. (بقره، آیه۱۲۰)
خدا همچنین می‌فرماید: إِنَّهُمْ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَلَنْ تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا؛ اگر آنان بر شما دست‏ يابند سنگسارتان مى كنند يا شما را به كيش خود بازمى‏ گردانند و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهيد ديد. (کهف، آیه 15)
خدا درباره دیگر اهداف محاصره‌ها و تحریم‌های اقتصادی دشمنان علیه امت و دولت اسلام به این نکته توجه می‌دهد که یکی از اهداف دشمنان، از محاصره و تحریم اقتصادی ، پراکنده ساختن امت از پیرامون نظام ولایی و رهبری و تضعیف نظام اسلامی است. از همین رو دشمنان اسلام با تحریم اقتصادی بر آن هستند تا مردم و امت تحت فشار اقتصادی قرار گیرند و از نظام سیاسی اسلام ببرند. خدا می‌فرماید: هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ الله حَتَّى يَنْفَضُّوا وَللهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالارْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ؛ آنان كسانى‏‌اند كه مى‏‌گويند به كسانى كه نزد پيامبر خدايند انفاق مكنيد تا پراكنده شوند و حال آنكه گنجينه‌هاى آسمان‌ها و زمين از آن خداست، ولى منافقان درنمى‏‌يابند. (منافقون، آیه ۷)
اصولا از نظر قرآن، اقتصاد مایه قوام اجتماع و ستون اصلی خیمه‌ای به نام اجتماع است (نساء، آیه 5)؛ زیرا این اقتصاد است که مردمان را در کنار هم جمع کرده و به تبادل و همکاری برای رفع نیازها وادار می‌سازد؛ چرا که امنیت غذایی و تامین آسایش یکی از دو مولفه و عنصر اساسی خوشبختی و سعادت انسانی و بلکه بقای انسان است؛ از این‌رو، هرگونه تهدید نسبت به اقتصاد به‌ویژه امنیت غذایی و آسایشی مردم به معنای فروپاشی چیزی به نام نظام اجتماعی است. به طور طبیعی کسی که اقتصاد جامعه‌ای را با تحریم و محاصره اقتصادی هدف حملات بی‌امان خویش قرار داده است، نابودی ملت و مردمی را می‌خواهد؛ زیرا با نابودی اقتصاد نه ملتی می‌ماند و نه نظام سیاسی. بر همین اساس تحریم‌های اقتصادی مردم و نظام اجتماعی آنان را به عنوان یک ملت و امت هدف قرار می‌دهد. منافقان به عنوان دشمنان داخلی با توجه به این جایگاه اقتصاد، در تحریم امت بر آن هستند تا نظام سیاسی ولایی را نابود سازند و اهداف کفر آمیز خویش را تحقق بخشند.
دشمنان داخلی با ایجاد کمبودها از جمله کمبودهای نقدینگی و غذایی و مانند آنها تلاش می‌کنند که امت اسلام را تحت فشار قرار دهند تا دست از مواضع اصولی خویش بردارند و رهبری و نظام را تنها بگذارند. به طور طبیعی این دشمنان داخلی به انواع گوناگون روش‌ها دشمنان بیرونی را نسبت به ابزار تحریم ومحاصره و میزان کارآمدی و ناکارآمدی آن آگاه می‌کنند و بسترهای تحریم و محاصره فراگیر را به آنان نشان می‌دهند و حتی بسته‌های پیشنهادی در راستای توفیق در این راه به دشمنان ارائه می‌کنند.
این در حالی است که از نظر قرآن، اگر امت اسلام ایمان واقعی داشته باشند، هرگز تحت تاثیر تحریم و محاصره اقتصادی قرار نخواهند گرفت؛ زیرا این خدا است که روزی را قسمت می‌کند و در نهایت با صبر و استقامت و پایداری می‌توانند محاصره را بشکنند و به اهداف خویش نیز دست یابند. (احزاب، آیات 7 تا 25)
البته از نظر قرآن برای کسب موفقیت علیه محاصره‌کنندگان لازم است تا نظام اسلامی با بهره‌گیری از همه توان علمی و عملی امت اقدام به برنامه‌ریزی در شرایط بحرانی کند؛ چنان‌که حضرت یوسف (ع) در شرایط بحرانی خشکسالی مصر این‌گونه عمل کرد. (یوسف، آیات 47 تا 55) از جمله این برنامه‌ریزی‌ها صرفه‌جویی در همه ابعاد از سوی حکومت و امت اسلامی است که می‌تواند از هر‌گونه اسراف و تبذیر جلوگیری به عمل آورده و با اولویت بخشی به امنیت غذایی و مانند آن بودجه و سرمایه امت اسلام را از حوزه کالاهای تشریفاتی خارج کند و در مسیر درست به کار اندازد. در حقیقت توجه امت و امام به حوزه مصرف و صرفه‌جویی مهم‌ترین عامل در پیروزی و شکست محاصره‌کنندگان خواهد بود.(همان)
براساس آیات قرآن، یکی از مهم‌ترین راهکارها در راستای مقاومت و مقابله با محاصره‌کنندگان و تحریم‌های آنان، قناعت‌ورزی و تکیه بر اقتصاد و توان داخلی در سایه توکل و اعتماد به خدا است. خداوند در قرآن جبران تنگناها و مشکلات اقتصادى درصورت قطع رابطه با مشرکان و تکیه بر اقتصاد داخلی را به مومنان وعده داده و فرموده است: أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَهً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ الله عَلِيمٌ حَكِيمٌ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، حقيقت اين است كه مشركان ناپاكند ،پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر در اين قطع رابطه از فقر بيمناك هستيد، پس به‌زودى خدا اگر بخواهد شما را به فضل خويش بى‌‏نياز مى‏‌گرداند كه خدا داناى حكيم است. (توبه ۲۸)
 پیشینه تاریخی محاصره و تحریم
محاصره به قصد تسلیم شخص یا امتی از دیرباز به کار رفته است. این محاصره‌ها شامل محاصره‌های نظامی، فرهنگی و اقتصادی بوده است. به عنوان نمونه فرعونیان برای تسلیم بنی‌اسرائیل آنان را در محاصره نظامی قرار دادند به طوری که همه راه‌ها بر آنان بسته شده بود و در محدوده جغرافیایی میان دریا و لشکریان چنان محاصره شدند تا خود را تسلیم کنند.(بقره، آیه 50؛ شعراء، آیات 60 تا 66) بيان نجات بنى‌اسرائيل و غرق شدن فرعونيان، در پى شكافته شدن دريا، دلالت بر اين دارد كه فرعونيان، بنى‌اسرائيل را محاصره كرده، در صدد هجوم به آنان بودند.
دشمنان پیامبر(ص) و امت اسلام نیز بارها به شیوه محاصره نظامی و اقتصادی و مانند آنها توسل جستند تا مسلمانان را تسلیم خواسته‌های مشرکانه خویش کنند و زمینه عقب‌نشینی آنان از مواضع اصلی و اصولی را فراهم آورند. (احزاب، آیات 9 و 13 و 19 تا 23)
مسلمانان در محاصره نظامی شهر مدینه از ناحیه بالا و پایین شهر مدینه  از سوی ارتش متحد مشرکان مورد محاصره قرار گرفتند به طوری که برخی از مسلمانان گرفتار بدگمانی حتی نسبت به خدا و وعده‌های او شده و رفتارهای نادرست و ناخوشایند بروز می‌دادند؛ این در حالی بود که مومنان هنگام رویارویى آنان با احزاب کافر و محاصره‌کننده مدینه از روحیه بالایی برخوردار بوده و حتی محاصره موجب افزایش ایمان آنان شده بود با آنکه دشمنان کافر از قدرت و شوکت نظامی و وضعیت اقتصادی بسیار بالایی برخوردار بودند.(احزاب، آیات 9 تا 23)
از نظر قرآن، مومنان مدینه با ایمان راسخ خود به وعده‌هاى خداوند و پیامبر(ص) در جریان محاصره نظامى مدینه به وسیله احزاب متّحد مشرکان ، با اطاعت‌پذیرى از خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) به رغم قدرت و شوکت دشمنان کافر، نشان دادند که حملات و تهاجمات دشمن نه تنها موجب نمی‌شود تا آنان از مواضع اصولی خودشان کوتاه بیایند بلکه موجب افزایش ایمان و دلگرمی بیشتر به وعده‌های الهی در موفقیت و پیروزی اهل صبر و استقامت و ایمان شده و با شجاعت و  استقامت مثال زدنی به مقابله با محاصره کنندگان پرداختند به طوری که شکست را برای مشرکان متحد و احزاب آنان رقم زدند.(احزاب، آیات 9 تا 22)
برخی از مفسران گفته‌اند مراد از وعده‌های الهی در این آیات احزاب، همان‌اشاره به سخنى است كه قبلاً پيامبر (ص)به ایشان فرموده بود: احزاب مشرك و دشمنان مختلف شما دست به دست هم مى‌دهند و به جنگ شما مى‌آيند، امّا بدانيد پيروزى با شما است. (مجمع‌البيان، ج 7 - 8 ، ص 549)
به هر حال، به سبب استقامت و افزایش ایمان مومنان مدینه، امدادهای غیبی به مدد ایشان آمده و پیروزی مومنان و شکست مشرکان را رقم زد.
یادآوری این نکته مهم و اساسی است که یهودیان مدینه با آنکه با پیامبر(ص) و دولت سیاسی ولایی پیامبر(ص) پیمان صلح و عدم تعرض بسته بودند، اما به این پیمان پایبند نبوده و خیانت کرده و با مشرکان مکی همراهی و همکاری داشتند. مفسّران بر اين نكته اتّفاق دارند كه مقصود از «جنود» در آیات سوره احزاب از جمله آیه 9 سوره، همان گروه‌هاى مشرك و يهوديانی هستند كه در يك تصميم گروهى جهت در هم كوبيدن مسلمانان به مدينه هجوم آوردند و مدینه را از همه سو به محاصره خویش در آوردند. (مجمع‌البيان، ج 7 - 8،  ص532)
از نظر قرآن، قدرت خداوند، عامل پراکنده شدن مشرکان و دیگر احزاب متّحد، از اطراف مؤمنان مدینه و نیز پایان محاصره نظامى مدینه به سود مسلمانان، بدون درگیرى نظامى و بدون پیروزى کافران بوده است. این شکست چنان به کام دشمنان تلخ آمد که چون مار گزیده به دور خویش می‌گشتند و از خشم و غیظ در حال انفجار بودند.(احزاب، آیات 9 تا 25؛ مجمع‌البيان، ج 7 - 8 ،  ص 550)
عوامل پیروزی مومنان شکست محاصره کنندگان مدینه
از نظر قرآن بر اساس آیات 9 تا 25 سوره احزاب، عوامل چندی در موفقیت مومنان مدینه و شکست محاصره کنندگان نقش اساسی داشته است که عبارتند از:
1- نیک گمانی به خدا: هر چند که برخی از مسلمانان سست ایمان که هنوز قلب‌هایشان با آزمون‌های الهی با ایمان آمیخته نشده بود، نسبت به وعده‌های الهی بدگمان بودند، اما اکثریت اهل مدینه نسبت به خدا حسن ظن داشته و با اعتماد به این حسن ظن در برابر محاصره‌کنندگان ایستادگی و پایداری کردند و موفقیت را برای خود رقم زدند.
2- ایمان به خدا: مومنان، به خدا و وعده‌های الهی ایمان داشته و موفقیت اسلام و مومنان را در سایه اطاعت از خدا و رسول‌الله(ص) باور داشتند. از این رو، صبر و استقامت ورزیدند و در برابر فشارها عقب‌نشینی نکردند. این گونه بود که موفقیت را برای خود و  اسلام رقم زدند.
3- امدادهای غیبی: از مهم‌ترین عوامل موفقیت و پیروزی مومنان، امدادهای غیبی است که مومنان را در شرایط بسیار سخت یاری می‌رساند. بنابراین، مومنان اگر ایمان خویش را تقویت کنند، به طور طبیعی مورد عنایت و امدادهای الهی در شرایط نابرابر قرار می‌گیرند.
4- افزایش ایمان: قرار گرفتن در شرایط سخت و ابتلاء‌ها که به عنوان سنت‌های الهی در قرآن مطرح است، خود یکی از مهم‌ترین عوامل افزایش ایمان در مومنان مدینه بوده است؛ زیرا آنان شرایط خویش را براساس سنت الهی تحلیل کرده و به توصیه‌های خدا در این شرایط از جمله صبر بر مصیبت و بلا توجه یافته و این گونه مورد عنایت امدادی قرار گرفتند.
5- پیروی از اسوه: از نظر قرآن از دیگر عوامل پیروزی مومنان مدینه در شکست محاصره کنندگان ، پیروی از رهبری اسوه است که شخصیت محوری در مدیریت و هدایت مومنان داشته و مومنان به تصمیم‌ها و فرمان‌های او بی‌چون و چرا پایبند بودند. از نظر قرآن همین رویه و روش باید از سوی امت در موارد دیگر نیز به کار گرفته شود تا موفقیت و پیروزی علیه محاصره کنندگان و دیگر تهدیدات علیه امت به دست آید.
این در حالی بود که در همان زمان، دشمنان از طریق عوامل و ستون پنجم خویش از منافقان در مدینه بذر نفاق و تردید می‌افکندند و فعالیّت تبلیغاتى منافقان، براى درهم شکستن جبهه مسلمانان، و به نفع احزاب متّحد محاصره‌کننده مدینه در جریان بود. (نگاه کنید: احزاب، آیات 9 تا 13)
نکته قابل توجه در جریان محاصره مدینه اینکه در کنار جنگ سخت نظامی و محاصره و بسیج همه احزاب و دشمنان سوگند خورده، دشمنان با استفاده از دوستان و یاران داخلی خود در مدینه به جنگ روانی امت آمده و با همسویى منافقان با احزاب متّحد محاصره‌کننده مدینه، تلاش بسیاری را براى تضعیف روحیّه مسلمانان داشتند. آنان گاه با حضور در خط مقدم و رفتارهای مایوس‌کننده تلاش داشتند تا بذر نومیدی و شکست را در میان مردم مدینه بکارند. از این رو، منافقان با ایجاد تزلزل، اضطراب و فرار از جنگ، در زمان محاصره، به همراهی و همگانی با نیروهاى محاصره‌کننده مدینه پرداختند تا این گونه جبهه داخلی را سست ساخته و بذر شکست و ناکامی را در دل‌ها بکارند و موفقیت را برای محاصره کنندگان و تحریم‌کنندگان رقم زنند.(همان)
بر همین اساس همواره لازم است امت و حکومت اسلامی نسبت به مواضع افراد داخلی که به ظاهر از امت ولی در عمل در خدمت دشمنان هستند مواضع روشن و اصولی داشته باشند و اجازه ندهند منافقان و نفوذی‌های دشمن در خدمت دشمن به اهداف خویش دست یابند. باید توجه داشت که همکارى و همسویى منافقان با محاربان و دشمنان، در تفرقه‌افکنى بین مؤمنان و توطئه علیه اسلام و مسلمانان یک شیوه دائمی و همیشگی آنان است و آنها هرگز از ضربه زدن به خودی‌ها و مومنان دست برنمی‌دارند.(همان؛ توبه، آیات 107 تا 109)
محاصره همه‌جانبه مومنان در مکه
در تاریخ اسلام مسلمانان بارها تحت انواع محاصره‌ها قرار گرفته‌اند که از جمله مهم‌ترین آنها، محاصره در شعب ابی‌طالب(ع) بود که از سخت‌ترین محاصره‌ها در تاریخ بشریت نسبت به اهل حق و حقانیت و پیامبران و مومنان است.
پس از اینکه چند سال از بعثت پیامبر گذشت، قریش دید که تمام تلاش هایش در محدود کردن رسول خدا ناموفق بوده است. سران قریش می‌دیدند که کسانی مانند حمزه عموی پیامبر مسلمان شده‌اند و مسلمانان به حبشه رفته‌اند و هر روز نیز اسلام گسترش بیشتری می‌یابد. لذا مجلسی تشکیل دادند و در آن تصمیم گرفتند که مسلمانان را تحت فشار اقتصادی و اجتماعی بگذارند. آنان قصد داشتند با این کار هم از شمار مسلمانان بکاهند وهم بنی هاشم را که حامی رسول خدا بودند وادار کنند که پیامبر را تسلیم آنها کنند.
آنان عهدنامه‌ای نوشتند و داخل کعبه آویزان کردند و سوگند خوردند که ملت قریش، تا دم مرگ طبق مواد زیر رفتار کند.
1 ـ همه گونه خرید و فروش با هواداران محمد تحریم می‌شود؛
2 ـ کسی حق ندارد با مسلمانان ارتباط زناشوئی برقرار کند؛
3 ـ ارتباط و معاشرت با آنها اکیداً ممنوع می‌شود؛
4 ـ در تمام پیشامدها باید از مخالفان محمد طرفداری کرد.
بنی‌هاشم و در راس آن ابوطالب وقتی اوضاع را چنین دیدند، برای حفظ جان پیامبر مجبور شدند که همگی به شعب ابوطالب میان کوه ابوقبیس و شعب ابن عامر بروند، چرا که دیگر نمی‌توانستند با کسی مراوده و ارتباطی داشته باشند و نیز در آن صورت بهتر می‌توانستند از جان پیامبر دفاع کنند. ابوطالب برای اینکار در نقاط مرتفع شعب افرادی برای دیده‌بانی گماشت تا آنها را از هر گونه پیشآمد با خبر سازند.
این محاصره که در سال هفتم بعثت شروع شد. سه سال طول کشید و یکی از سخت‌ترین دوره‌های زندگی پیامبر و مسلمانان به شمار می‌رود. آنها نمی‌توانستند مایحتاج خود را تهیه کنند، زیرا کسی حاضر به معامله با آنان نبود. قریش کسانی را مامور کرده بود اجازه ندهند کسی برای مسلمین آذوقه ببرد.
کار به جایی رسید که جوانان و مردان، با خوردن یک دانه خرما در شبانه‌روز زندگی می‌کردند. در تمام این مدت، فقط در ماه‌های حرام که امنیت در سرتاسر شبه جزیره حکمفرما بود، بنی‌هاشم از شعب بیرون آمده و به داد و ستد مختصری ‌اشتغال می‌ورزیدند. پیامبر اسلام نیز فقط در همین ماه‌ها توفیق نشر و پخش آئین خود را داشت.
سرانجام وضع مسلمانان و بنی‌هاشم به حدی رسید که بعضی از سران قریش را تحت تاثیر قرار داد و تصمیم گرفتند که عهدنامه را ملغی سازند. در همین زمان، پیامبر به علم الهی، ابوطالب را از خورده شدن پیمان مشرکین توسط موریانه آگاه کرد. این یکی از معجزات پیامبر بود، زیرا هیچ کس، در کعبه را نگشوده بود.
وقتی مشرکان، پیمان را بیرون آوردند، مشاهده کردند که موریانه تمام عهدنامه را به جز عنوان «بسمک اللهم» خورده است. مجموع این مسائل سبب شد که تعهد قریش از بین برود و بنی‌هاشم بار دیگر آزاد شدند. اندکی پس از بیرون آمدن از شعب دو تن از عزیزترین افراد پیامبر یعنی ابوطالب و خدیجه درگذشتند. (نگاه کنید: سیره رسول خدا‏، ص 361، فروغ ابدیت، سبحانی، ج 1، ص 353، به نقل از تاریخ طبری، ج 2، ص 78.)