دشمن اسلام یا دشمن ایران؟ (زلال بصیرت)
یکی از مسائلی که کمتر در مورد آن اندیشیدهایم این است که رفتارها، موضعگیریها، انتخابها و حتی انتخاب دین ما بر چه معیار و اساسی بوده است؟ این در حالی است که تأکید اصلی انبیا، بهخصوص پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بر تقویت بنيانهاي فکري و باورهای اصلی بوده است.
در بین افراد جامعه انواع تفاوتها و اختلافات وجود دارد، برخی اختلافات، رحمت الهی و سبب بقاء نسل هستند، مانند اختلاف زن و مرد؛ برخی تفاوتها نیز بدون اختیار آدمی و بر اساس عوامل طبیعی است که قابل تغییر نیز نیستند؛ مانند اختلاف در لهجه، قوم، نژاد و ملیت؛ اما برخی اختلافات به سبب اختیار افراد بوده و قابل تغییر نیز هستند؛ مانند اختلاف در دین و گرایشات اجتماعی و سیاسی. اتفاقاً اختلافاتی که جدیتر است و بیشتر موجب درگیری میشود، همین نوع از اختلافات است.
یافتن راه حق از طریق اندیشیدن
سؤال این است كه اصلاً چرا این اختلافات وجود دارد و چرا همگان یک دین را انتخاب نمیکنند که اختلافی بین آنها نباشد؟ این اختلافات مبتنی بر مسائل بنیادین فکري است و هر کسی بايد اين مسئله را برای خودش حل کند که آیا دین و مذهب که به خاطر آن با دیگران اختلاف پیدا کرده، صحیح است یا نه. کسانی که عقل بیداری دارند سعی میکنند این مسائل را برای خود حل کنند؛ نه اینکه صرفاً به خاطر تولد در خانوادهاي شیعه، شیعه شوند. متأسفانه این افراد، اندک هستند.
خداوند پیامبرانی را فرستاد تا راه مستقیم را به مردم نشان دهند و آنها را در اين جهت به انديشيدن وادارند. همه پيامبران بر دو مسئله ایمان به خدا و روز قیامت تأکید داشتند؛ اما جا دارد که درباره این مسئله تأمل شود که آيا واقعاً خدایی وجود دارد یا خیر و آيا واقعاً ما باید روزی به خاطر اعمالمان پاسخگو باشیم یا خیر. حال، اگر ما تنبلی کردیم و صرفاً به دليل تقلید از پدران، راهی را برگزیدیم، آیا در صورت گمراهی، عذری خواهیم داشت؟
گاهی عدهای میگویند چون ما ایرانی هستیم، گفتههاي آن مرد عرب به ما ربطی ندارد و ما باید تابع سنت و آئین نياكانمان باشیم، آیا جا ندارد یک انسان سخن پیامبران را بشنود و حداقل درباره آنها فکر کند؟ آیا اینکه صرفاً از رفتارهاي نیاکان تبعيت كنيم، ما را به حقیقت ميرساند؟ اتفاقاً مشرکان هم در برابر دعوت پیامبران چنين استدلال میکردند که آباء و اجداد ما بتپرست بودند؛ ما هم آئین آنها را ادامه میدهیم! آیا چنین منطقی، صحیح و قابل قبول است؟ كمترين كاري كه ما بايد انجام دهيم این است که بينديشيم كه آیا سخن پیامبر صحیح است یا نه.
یکی از نواقص اصلی جامعه، پذیرش گرایشهای عقیدتی و سیاسی از روی تقلید است. لازم است گاهی درباره خدا، روز قیامت و سخنان انبیا بیندیشیم که آیا درست است یا خیر؛ اگر گفتههاي ايشان صحیح است، ما چه وظایفی در برابر خدا داریم؛ چه كارهايی را باید انجام دهیم و از چه اموری باید پرهیز کنیم؛ چه کسی را باید الگوی خود قرار دهيم و از فرمان چه کسی اطاعت کنیم؛ اگر آخرتی هست، چگونه به اعمال ما رسیدگی خواهد شد؛ اينها مسائل بنياديني است كه ما بايد براي آنها پاسخي پيدا كنيم.
رفتارهای روزمره ما نیز متأثر از همین گرایشهای عقیدتی و مسائل بنیادین است، تمام رفتارهای فردی، تعامل با خانواده و فعالیتهای اجتماعی ما، همگي متأثر از نوع نگرش ما نسبت به این مسائل است.
دستاورد پدیده عظیم انقلاب اسلامی
باید با خود بیندیشیم که آیا این پدیده عظیم پیروزی انقلاب اسلامی و برقراری نظام اسلامی در کشور به ما ربطی دارد و آیا در مقابل آن وظیفهای داریم؟ با خود بیندیشیم و ابتدا این مسئله را برای خود حل کنیم که آیا نظامی که برای برپایی و دوام آن صدها هزار شهید تقدیم شده است، آیا بر حق است یا خیر و آیا کسانی که جانشان را در این مسیر دادهاند، بر ما حقی دارند یا خیر؟
اگر انقلاب اسلامینبود، بسیاری از ما جهنمی میشدیم و ما با انقلاب اسلامی از هلاکت نجات یافتیم، خداوند این پدیده عظيم را به دست یکي از بندگان صالح خود که به دنبال هیچ پست و مقام و ثروتی نبود و زندان و تبعید و داغ فرزند را در این راه به جان خریده بود، محقق کرد و ما در سایه اين انقلاب به عزتی رسیدیم که قابل تصور نبود. آیا عزت امروز ما به خاطر ایرانی بودن ماست یا به خاطر اسلام؟ همان اسلامی که امام(ره) با حرکت خود آن را به ما آموخت.
حضرت امام(ره) مصداق «داعی الی الله» بود. او اسلام واقعی را تبیین کرد و عدهای نیز به دعوت او لبیک گفتند و حاضر شدند در این مسیر انواع رنجها و شکنجهها را تحمل کرده و جان خود را در این راه نثار کنند تا اسلام بر کشور حاکم شود. آیا این همه شهید تقديم شد تا ما ایرانی شویم؟ مگر قبل از آن ایرانی نبودیم؟!
اگر جنگيدن فقط برای خاک و وطن ارزش داشته باشد، پس بعثیها هم که در مقابل ایران ایستاده بودند و برای کشورشان میجنگیدند، کار پسندیدهای کردهاند! ما باید به اين نكته توجه داشته باشیم که ایرانی، عراقی و افغانی بودن که بر اثر عوامل طبیعی و خارج از اختیار ما بوده، موجب عزت ما نمیشود. آنچه سبب عزت و افتخار است، ایمان به خدا از روی عقل و اختیار است.
تفکر براي شناختن راه حق و به دنبال آن، ایمان به خدا و قیامت، بهترین بهرهای است که میتوان به برکت خون صدها هزار شهید از این انقلاب گرفت. اگر كسي اهل دنیا و فارغ از دین باشد، رفتارهايش ارزشی نخواهد داشت، تلاشهاي چنين كساني برای کسب رفاه مادي بیشتر خودشان است و به فرمايش حضرت علی(ع) مانند سگاني است كه عوعوکنان به جان هم ميافتند. آنچه سبب ميشود ما از حیوانیت نجات یافته و اشرف مخلوقات باشیم، ایمان به خدا و عمل بر اساس اين عقیده است.
دشمنان ما، دشمن اسلام هستند نه ایران
امروز هم اگر ما با دشمني روبهرو هستيم، دشمن اسلام است، نه دشمن ایران! شاه هم ایرانی بود، اما چون نوکر آنها بود، با او مشکلی نداشتند؛ اما امروز که ايران به برکت اسلام، عزت پیدا کرده، مستکبران عالم كه از همین اسلام سیلی خوردهاند، با ایران اسلامی دشمن هستند.
عظمت امام(ره) حتی دشمنانش را نیز تسخير كرده بود؛ لذا معروف بود که هنگام سخنرانی امام(ره)، رئیسجمهور آمریکا برنامههایش را قطع میکرد تا سخنرانی ايشان را به صورت مستقیم برای او ترجمه کنند! این عزت کجا و ذلت ایرانی قبل از انقلاب کجا؟!
زمانی ارزش مردم ایران از سگ آمریکایی هم کمتر بود و کسی حق تعرض به يك سگ آمریکایی را نداشت؛ اما امروز سران آمريكا ایران را بزرگترین و خطرناکترین دشمن خود میدانند. آنها پیروزیهای متعدد كشورهاي منطقه را از آن ایران عنوان ميكنند و هر چند وحشیانه به مردم یمن حمله میکنند، اما پیروزیهای مردم یمن را نیز از ایران میدانند.
خروج از آن ذلت و رسيدن به اين عزت به دست یک بنده مخلص خدا صورت گرفت، متأسفانه ما کمتر به این مسئله فكر کردهایم که اسلام و انقلاب منشأ چه برکاتی بوده است.
امروز جانشین امام راحل(ره) نیز نقش خود را به خوبی ایفا کرده است، زندگی رهبر معظم انقلاب از بسیاری از ما سادهتر است؛ ايشان در سن 80 سالگی به اندازه سه جوان سی ساله کار میکنند؛ شيوه زندگی و فعاليت ایشان با کسانی که طمع رسیدن به پست و مقام دارند، بسيار متفاوت است و مقایسه رهبر انقلاب با برخی مسئولان اشرافی به مثابه مقایسه حضرت موسی(ع) با فرعون، یا پیامبر اكرم (ص) با ابوجهل است.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام ظله) در جمع گروهي از مسئولان مرزبانی و دریابانی سراسر کشور؛ قم؛ 4/4/97
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.