kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۶۳۱۸
تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۱۹
با تکرار سناریوی استعفا رخ می‌دهد

فرار دوباره طراحان سیاست‌های تعدیل اقتصادی از پاسخگویی به مردم

ظاهراً مسعود نیلی، دستیار ارشد اقتصادی روحانی، مانند شکست‌های گذشته و استعفاهای گذشته بار دیگر استعفا کرده و قصد دارد از نظرها پنهان شود.




در روزهای اخیر و همزمان با بی‌ثباتی قیمت ارز و طلا مطالبی درباره استعفای مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور در فضای مجازی منتشر شده است.
در همین زمینه خبرگزاری تسنیم گزارش داد، مسعود نیلی یکی از متنفذترین چهره‌های اقتصادی در تمام دولتهای بعد از جنگ با مدیریت جناح‌های کارگزاران و اصلاحات بوده است. این فارغ‌التحصیل مهندسی سازه از دانشگاه صنعتی شریف و دارنده مدرک کارشناسی ارشد طراحی سیستم‌های اقتصادی از دانشگاه صنعتی اصفهان که به استادی اقتصاد دانشگاه شریف هم رسید و دکترای اقتصاد از دانشگاه منچستر انگلستان دارد، سایه‌ای سنگین بر تصمیمات اقتصادی دولت روحانی دارد و نشان داده که همچنان حرف اول را در ساختار تصمیم‌سازی دولت می‌زند. از طرفی به نظر می‌رسد مسعود نیلی مرد استعفاهای مکرر هم هست و معمولاً بعد از هر سقوط اقتصادی استعفا کرده و از نظرها پنهان می‌شود.برای مردم ایران دوران «تعدیل اقتصادی» که از سال 1369 آغاز شد رویدادی آشنا است و نسلی که آن شرایط را درک کرده نمی‌تواند آن وضعیت را فراموش کند، اگرچه شاهد تکرار آن در سالهای بعد نیز بوده است. مسعود نیلی در 3 سال اول دولت اول هاشمی رفسنجانی معاون سازمان برنامه و بودجه و طراح اولین برنامه  5 ساله بود، در‌حالی که جایگاه محکمی در دولت هاشمی داشت، یکباره استعفا کرد و برای ادامه تحصیل به انگلیس رفت. سقوط اقتصادی که از سال 1372 شروع شد و به ورشکستگی و نکول دولت سازندگی انجامید، باعث شد طراحان لایه دوم آن از نظرها پنهان و پراکنده شوند. اما این فرارها، (برای مثال استعفای روغنی زنجانی- رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه- یا ولی‌الله سیف بعد از اختلاس 123 میلیارد تومانی در بانک صادرات و نیز مسعود نیلی در پی شکست برنامه تعدیل ساختاری) طولی نکشید و با بازگشت همراه بود؛ اولی به ریاست بانک مرکزی رسید و دیگری به مغز متفکر و برنامه‌ریز در دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی تبدیل شد.
با این‌همه مسعود نیلی فقط یک شخص نیست، وی برجسته‌ترین عضو تفکری است که در 3 دهه گذشته عرصه اقتصادی ایران را محل تاخت‌وتاز مدیریت و برنامه‌ریزی خود قرار داده است.
نیلی و همفکرانش نخستین طراحان ظهور بانکهای خصوصی در اقتصاد ایران بودند که در سالهای اخیر بسیاری از آنها به مشکل خورده و اقتصاد را به‌ اغتشاش کشیده‌اند. مدلی از بانکداری با بانکهای خصوصی در ایران ظهور کرد که مزایای بانکداری غربی را ندارد، اما همه معایب آن را دارد. این بانکها که با هدف کارآمدی وارد بازار پول شدند، به بانکهایی خانوادگی تبدیل شده‌اند که به‌راحتی 70 درصد وامهایشان را- که معمولاً با فساد پرداخت می‌شود- معوق کرده‌اند. بررسی‌های دقیق مالی نشان می‌دهد بسیاری از این وامها معوق نیست و در واقع سوخت شده است.
مسعود نیلی در راستای ادامه سیاست تعدیل اقتصادی مسئول خصوصی‌سازی شرکتهای دولتی هم شد و میراث غم‌بار خصوصی‌سازی در کارنامه مدیریتی وی برجسته است.قیمت‌گذاری‌های عجیب و غریب، محو شدن صنایع دولتی که متهم به ناکارآمدی بودند و ناکارآمد کردن صنایع با هدف توجیه چوب حراج زدن به آنها را باید دستاورد دیگر مسعود نیلی در پروژه خصوصی‌سازی دانست.
انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم باعث بازگشت مسعود نیلی و تیم اقتصادی همفکر وی به مدیریت کلان کشور شد. انتشار بسته‌های مبهم خروج از رکود بدون تورم که هرگز در روی زمین چیزی را رقم نزد تنها خروجی مرد همه‌کاره دولت حسن روحانی بوده است، سیاست‌هایی که در رسانه‌ها با افعال بدون فاعل شناخته شده و پر از افعال مجهول است.
ظاهراً مسعود نیلی مانند شکست‌های گذشته و استعفاهای گذشته بار دیگر استعفا کرده و قصد دارد از نظرها پنهان شود. شاید مدتی از وی خبری شنیده نشود و برخی وی را فراموش کنند و یا فراموش کنند چه‌نقشی در دولت حسن روحانی و رقم خوردن وضعیت کنونی داشته است، اما تجربه نشان می‌دهد که چند سال بعد بار دیگر در انظار ظاهر شده و با نقد زمین و زمان مدعی خواهد شد که برنامه‌هایی جادویی برای اصلاح وضعیت اقتصادی کشور دارد. آیا وی در آینده بار دیگر در رأس اقتصاد ایران قرار خواهد گرفت تا برنامه‌هایی که 30 سال بدون حداقلی از عایدی اجرا کرده
 تکرار کند؟