تأملی دیگر در کارنامه شعر دفاع مقدس
رضا اسماعیلی
قبل از هر چیز اشاره به این نکته ضروری است که بگویم وقفه در برگزاری برنامههای مرتبط با دفاع مقدس در سالهای گذشته، این عرصه را با نوعی رکود مواجه کرده است. به همین علت در سالهای اخیر کمتر شاهد تولید آثار فاخر ادبی با موضوع «دفاع مقدس» بودهایم. برگزاری هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس بستر مناسبی را برای پویایی دوباره ژانر ادبیات دفاع مقدس فراهم کرد که باید این فرصت را برای بالندگی و زایندگی دوباره شعر دفاع مقدس مغتنم شمرد. در مورد ویژگی مشترک آثار این دوره - نقاط ضعف و قوت- میتوان گفت که ویژگی مشترک تمام آثاری که در این دوره در بخش «شعر و نثر ادبی» مورد بررسی قرار گرفت، در مرحله اول «موضوع» و در مرحله بعد مضمون و «موضعبندی» صاحب اثر بود. به این معنا که در قدم اول کتابهایی که با موضوع دفاع مقدس چاپ و منتشر شده بودند، رصد و شناسایی
شدند. قدم دوم، توجه به مضمون و «موضع» صاحبان آثار بود، یعنی گزینش کتابهایی که پیش و بیش از «موضوع»، «موضع مند» بوده و با فرهنگ و مؤلفههای اصیل ادبیات دفاع مقدس همخونی و همخوانی داشته باشند.
با کمال تأسف باید گفت هنوز هم بسیاری از شعرهای دفاع مقدس لهجه «توصیفی» دارند و به جای تبیین و تحلیل، بهصورتگری دفاعمقدس پرداختهاند، یعنی بیشتر موضوعمندند تا موضعمند. به تعبیری دیگر، نگاه و تفکر نقادانه و تحلیلگرانه در این آثار کم است. تجلیل صرف کارساز نیست و گاهی اثر معکوس دارد. شاعر دفاع مقدس باید از منزل توصیف عبور کند و به اندیشه مخاطب تلنگر بزند. برای ارتقای کیفی شعر دفاع مقدس، مسئولان و متولیان برگزاری جشنوارهها نیز باید بهدنبال تقویت نگاه نقادانه باشند و از آثار اندیشمندانه حمایت کنند. اگر به این سمت و سو حرکت نکنیم و صرفاً بهدنبال کارهای بیخطر، فانتزی و جشنوارهای باشیم، شعر دفاع مقدس به بنبست خواهد رسید.
تبیین حقانیت دفاع مقدس برای نسل امروز
آنان که دوران دفاع مقدس را درک کردهاند، برای ثبت و ضبط فرهنگ دفاع مقدس بیکار نمینشینند. آدمهای اهل درد از درونشان سفارش میگیرند. آثار برتر نیز همیشه متعلق به کسانی است که فارغ از وسوسه نام و نان وارد این عرصه مقدس شدهاند. این افراد از دلشان سفارش میگیرند و به حُکم تکلیف دست به قلم میبرند. نسل امروز برای تولید آثار ادبی ارجمند و فاخر با موضوع دفاع مقدس، باید نه تنها تاریخ و فرهنگ دوران دفاع مقدس را بخواند، بلکه تنفس کند. نسل امروز باید حقانیت دفاع مقدس را باور داشته باشد. هرگونه ابهام و تشکیک در این موضوع کار را خراب میکند. این خیلی مهم است که منِ شاعر یا نویسنده باور داشته باشم که جنگ ما از روی زیادهخواهی و کشورگشایی نبود و اینکه ما در برابر یک جنگ تحمیلی از خودمان دفاع کردیم. در این حوزه باید «باورمندی» ما بیش از «هنرمندی» ما باشد، یعنی هنگام نوشتن داستان یاگفتن شعر برای دفاع مقدس، فقط به موضوع فکر نکنیم، بلکه «موضع» هم داشته باشیم. در غیر این صورت یقین داشته باشید خروجی کار ارزشمند نخواهد بود.
هنر فاخر و ارجمند نیز از دل «تعهد» میجوشد. شاعر وقتی حرفی برای گفتن داشته باشد، بهدنبال زیباترین قالب برای بیان آن میگردد. هنرمند متعهد همیشه سعی میکند بهترین و زیباترین کلام را برای ابلاغ پیام خود به کار گیرد. چنان که خداوند در قرآن بهترین و زیباترین کلام را برای ابلاغ پیام خود به استخدام درآورده است. شک نکنید که خلاقیت و هنرمندی محصول تعهد است. خیلی بدیهی است؛ سخنی که از دل بر نیاید، بر دل نخواهد نشست. از این منظر، برگزاری کنگره و جشنواره یک روی سکه است. مهمتر از برگزاری جشنواره، تربیت نسلی باورمند و معتقد به ارزشها و آرمانهای انقلاب است. اگر در این عرصه موفق نباشیم، اگر هر روز هم جشنواره برگزار کنیم، کارساز نخواهد بود.
موضوع دوم داشتن تخصص و دانش و بینش ادبی است. بدون تسلط و اشراف بر ظرایف و دقایق ادبی، نمیتوانیم به دلها نفوذ و اثری ماندگار خلق کنیم. چنان که رهبر معظم انقلاب نیز بارها گفتهاند: «هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هرتمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیامهای حق و باطل نیست.»
دیگر اینکه لازمه کار در حوزه دفاع مقدس مطالعه و تحقیق است. هم مطالعه کتابخانهای و هم تحقیق میدانی. شاعر و نویسنده دفاع مقدس علاوه بر مطالعه کتابهای پژوهشی، باید از چهاردیواری خانه بیرون بزند، به میان مردم جنگزده برود و از چشم آنها به دنیا نگاه کند. باید با خانوادههای داغدار شهدا، جانبازان و آزادگان حشر و نشر داشته باشد. باید از نزدیک مصائب یک جانباز و معلول دوران جنگ را هنگام تردد در شهر و عبور از خیابان ببیند. باید با فرزند شهیدی که هر روز زخم زبان همکلاسیهایش را در مدرسه تحمل میکند و در خلوت شبها پنهانی گریه میکند لمس کند. باید با درد جانکاه همسر شهیدی که هر روز در کوچه و خیابان نگاه سنگین مردم را تحمل میکند، آشنا باشد. اینها چیزهای خیلی خیلی مهمی است. بدون آشنایی با این دنیا نمیتوان دست به قلم برد و در مورد بازماندگان زخمی دوران دفاع مقدس دست به خلق اثر زد. اگر هم بر فرض اثری تولید شود، از واقعیات به دور و محصول توهمات و تخیلات شاعر یا نویسنده خواهد بود. امیدوارم در عرصه ادبیات دفاعمقدس به این ظرایف و دقایق توجه داشته باشیم.
حلقههای گمشده
شعر دفاع مقدس
شعر دفاع مقدس در مقایسه با سایر ژانرهای ادبی- از نظر کمی و کیفی - کارنامه پر و پیمانتری دارد. در طول چهار دهه گذشته شاعران بسیاری فراز و نشیبهای سرنوشتساز دفاع مقدس را دستمایه خلق و آفرینش آثار فاخر ادبی قرار دادهاند.
شعر دفاع مقدس در تمام سالهای بعد از انقلاب در کسوت یک بسیجی جان برکف، همیشه در صحنه حضور داشته و رسالت خود را در پاسداری از انقلاب بخوبی انجام داده است ولی این حرف به معنای به کمال رسیدن آن نیست. برای رسیدن به قله هنوز راهزیادی باقی مانده است.
پازل شعر دفاع مقدس هنوز کامل نیست. قطعاتی در این پازل مفقود است که باید بهدنبال پیدا کردن آنها باشیم. یکی از این قطعات «منظومهسرایی» است. باید صادقانه اعتراف کنیم که ما در این عرصه کمکاری کردهایم. شاید هم چیزی بیشتر از کمکاری. چون براستی در حوزه منظومهسازی اثر استخوانداری برای عرضه کردن نداریم.
باید از این به بعد به سمت تولید منظومههای فاخر حماسی حرکت کنیم. منظومههای فاخر و ماندگاری از جنس شاهنامه فردوسی. این حوزهای است که تاکنون مغفول مانده است.
البته از زندهیاد نصرالله مردانی در عرصه غزل حماسی کارهای خوبی به یادگار مانده است؛ کارهایی که بیشباهت به کار فردوسی در عرصه مثنوی نیست. فردوسی بزرگ در روزگار خویش با عشقی که به ایران و ایرانی داشت، در قالب مثنوی، شاهکار بیبدیلی به نام «شاهنامه» را خلق کرد. مردانی نیز با کشف قابلیتهای ارجمند غزل پارسی، اثری حماسی به نام «خون نامه خاک» را سرود. ولی کار مردانی منظومهسرایی نبود. امروز باید برای احیای این گونه ادبی سرمایهگذاری کنیم.
قطعه دیگری که در پازل شعر دفاع مقدس جای آن خالی است، «شعر کودک و نوجوان» است. البته در این حوزه کارهایی شده ولی این کارهای پراکنده در مقابل عظمت حماسه دفاع مقدس خیلی ناچیز است. باید برای احیای این حوزه طرحی نو دراندازیم. حرکت لاکپشتی عطشجامعه را ارضا نمیکند.
به تبیین و تحلیل نقش بانوان در شعر دفاع مقدس نیز کمتر توجه شده است. زنان در نقش مادر، همسر و خواهر شهید نقش بسیار تعیینکنندهای در خلق حماسههای دفاع مقدس و پیروزی رزمندگان داشتهاند که حتماً باید به آن پرداخته شود.
گذشته از این، ما شهیدان زن نیز کم نداریم. خیلی از بانوان در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. این دقیقه از چشم شاعران ما پنهان مانده است، یعنی آن گونه که شایسته و بایسته است به آن نپرداختهایم. امروز روزی است که باید این کوتاهیها را جبران
کنیم.