نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شرق: تحریمها با FATF داخلی و گزندهتر خواهد شد
روزنامههای منتقد در مورد لوایح چهارگانه FATF با ذکر دلایل متقن و شواهد مستند مطالب بسیاری منتشر کردهاند، دیروز روزنامه شرق نیز در گزارشی به این موضوع پرداخت و به درستی به این نکته اشاره کرد که این لوایح تیغهای تحریم را تیز و نیشهایش را گزندهتر خواهند کرد.
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در گزارشی به FATF پرداخت و به نقل از یک منبع آگاه نوشت: «طبق برنامه اکشنپلن ايران در FATF، آنها موظفاند از تراکنشهاي ريالي ما در صورت درخواست هرکدام از کشورهای عضو گزارش دهند و ما بايد در اینباره پاسخ بدهيم. اما چطور ميتوان به آن طبق منافع ملي نظم داد، اگر خلاف واقع و گزارش غيرواقعي بگوئيم، ريسک زيادي براي ما دارد. همچنين باعث ميشود تحريمهاي مصداقي آمريكا گزنده و ريز شود و امکان دورزدن تحريمها عليه ايران را نزديک به صفر ميکند.»
بر اساس گزارش این روزنامه حامی دولت «بسياري از نهادهاي داخلي خصوصي از هرگونه تحريم آمريكا سر باز ميزنند و تحريمها تا حد زيادي داخلي ميشوند بهویژه امروز که آمريكا به لحاظ سياسي و نه فني از برجام خارج شده است. برخي از نهادهاي کشور هم ميتواند ذيل آن تعريف شود؛ مانند سپاه قدس و حتي نهادهايي که ميتواند ربطي به تسليحات نظامي نداشته باشد. بنابراين امکاني ايجاد کرديم که طرف بينالمللي ميتواند از ما شکايت کند، بنابراين ميتوان خواستار بازمذاکره روي برنامه اقدام بود. پيشنهاد به موافقان اين است که تقاضاي بازمذاکره را با توجه به شرايط خروج آمريكا از برجام مطرح كنيم.»
اینکه روزنامه شرق در این یادداشت فارغ از منافع حزبی، منافع ملی را مد نظر قرار داده و حقیقت FATF را در سطرهای فوق بیان کرده اتفاق مبارکی است. همانگونه که در این سطرها نیز آمده است FATF تیغ تحریمها را صیقل خواهد داد. ارائه اطلاعات بانکی به بیگانگان، عرصه را برای کشورمان تنگ خواهد کرد.
این روزها و در حالی که سخن از وحدت و انسجام مطرح است باید به این نکته توجه داشت که عبور از تمایلات حزبی و اولویت دادن به منافع ملی اگر سرلوحه تمام احزاب و جریانهای سیاسی قرار گیرد قطعا گام بلندی برای ایجاد وفاق و همدلی برداشته شده است.
بار دیگر همان ترفند قدیمی
تحلیل درست و واقعگرایانه شرق را با موضع روزنامه آرمان مقایسه کنید که در مطلبی نوشته بود: «با توجه به اینکه همه کشورها پذیرفتهاند که در چارچوب FATF کار کنند راهی جز الحاق ایران به این کنوانسیون وجود ندارد، اما بحث اینجاست که تاخیر در قراردادی که موجب ایجاد خسارت به کشور شود را قبول نخواهیم کرد. وقتی راه مشخص است و کارشناسان اقتصادی عنوان میکنند بدون عضویت در این کنوانسیون نمیتوان به راحتی با جهان مراودات مالی داشت، نباید راهی غیر کارشناسانه در پیش گرفت چرا که روابط بینالملل چارچوبهای علمی خاص خودش را دارد و اگر در چارچوب پذیرفته شده حرکت کنیم منافع کشور تامین شده و در غیر اینصورت کشور با آسیب مواجه خواهد شد.»
این روزنامه زنجیرهای بدون هیچ توضیح کارشناسی، مدعی شده است که تأخیر در پیوستن به FATF خسارات بزرگی برای کشورمان در پی دارد!
گویا روند «راه بینداز و جا بینداز» و «تلقین خسارت در صورت تأخیر در تصویب» و در نهایت «تصویب عجولانه به هر قیمت»، به ترفند مشترک برای تحمیل توافقات خسارت بار تبدیل شده است.
در شهریور ۹۴ درحالیکه کمیسیون برجام مشغول بررسی متن توافق هستهای بود و ابهامات زیادی درباره نقاط ضعف آن مطرح میشد؛ حامیان و مسئولین دولتی در کنار روزنامههای زنجیرهای با هدف تحت فشار قرار دادن نهادهای رسمی نظام که مسئول بررسی و تصویب برجام بودند، ادعا میکردند تأخیر در اجرای برجام روزانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار به کشور ضرر وارد میکند!
ضمن آنکه به نظر میرسد که برخی در جهت تحمیل اراده خود متاسفانه به گزارههای نادرست و خلاف واقع نیز روی میآورند همانگونه که در متن روزنامه آرمان در سطری گفته شده است که «با توجه به اینکه (FATF) را همه کشورها پذیرفتهاند...!» بیشک اگر گزارهها غلط کنار هم چیده شود نتیجهای که حاصل خواهد شد نیز غیرواقعی و غلط خواهد بود. نویسندگان روزنامه آرمان باید به این نکته توجه کنند که عبارات «همه کشورها به جز ایران» یعنی قریب به 195 کشور اما چنانکه در اسناد این نهاد در اینترنت دیده میشود گروه FATF متشکل از ۳۷ عضو اصلی و ۲ عضو ناظر است.
راستی اگر این نهاد به واقع دغدغهاش قطع منابع مالی تروریسم است چطور چند سال داعش بدون هیچ دغدغهای نفت سوریه و عراق را میفروخت؟
کدام طیف متهم است؟!
روزنامه ایران دیروز در مطلبی به جنگ روانی دشمنان نظام در موقعیت کنونی پرداخت و در رویکردی تناقضآمیز، هشدارهای منتقدان درباره آثار وخیم الحاق ایران به کنوانسیونهای ضد امنیت ملی را اصرار بر همان جنگ روانی بدخواهان کشور نامید.
ایران نوشت: «فصل مشترک جنگهای روانی هدایت شده از داخل و خارج از کشور را میتوان موجودیت و موقعیت «دولت» نامید. در واقع دولت تنها نقطهای است که هم طراحان جنگ روانی در خارج کشور آن را میزنند و هم در داخل. هر چند گستره حملات خارجیها بسیار فراتر از دولت است و تقریباً کل ارکان نظام را دربر میگیرد، اما در داخل تمرکز اصلی روی دولت گذاشته شده است. در آخرین نمونه میتوان به فضاسازیهای گسترده و گاه غیرمعمولی که در موضوع FATF رخ داد، اشاره کرد.»
این روزنامه افزود: «ارسال پیامکهای پرشمار تهدیدآمیز، طوماربازی در مجلس، سخنرانیهای پرتعداد علیه این لایحه از تریبونهای رسمی چون نماز جمعه و پخش علنی و رسمی بولتن علیه آن در رویدادهای ملی چون راهپیمایی روز قدس از جمله ابعاد این دست فعالیتها هستند... نظایر دیگری از همین دست میتوانند نمونههایی از اصرار بر جنگ روانی در داخل کشور باشند.»
ارگان دولت کنشهای منتقدان از جمله پهن کردن طومار مردمی 50 هزار امضایی در مجلس در اعتراض به پیوستن ایران به FATF را شاهدی بر همسویی آنان با جنگ روانی دشمنان بیرونی کشور عنوان کرده است. این در حالی است که آمریکاییها به صراحت خواهان عضویت ایران در FATF هستند و بر استفاده حداکثری از ظرفیت این نهاد برای افزایش اثرگذاری تحریمها بر علیه کشورمان تأکید میکنند. با این حساب منتقدان دولت و معترضان پیوستن ایران به FATF نه تنها با دشمنان تابلودار نظام همسو و همراه نیستند بلکه کنشی متضاد و متقابل با آنها دارند و پیامدهای خطرناک عضویت ایران در این کنوانسیون را هشدار میدهند. این مدعیان اصلاحات و حامیان دولتاند که با کوبیدن بر طبل الحاق ایران به FATF و یقه دریدن برای آن، در پی تکمیل پازل دشمن، زدن چوب حراج به منافع ملی و تیشه به ریشه
مقاومتاند.
آخرین شاهد تصریح و استقبال آمریکا از پیوستن ایران به FATF ، سخنان عجیب سیگال مندلکر، معاون وزارت خزانهداری یا همان اتاق جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است. مندلکر که در نشستی به میزبانی لابی ضدایرانی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» صحبت میکرد، جزئیات درخواستهای FATF از ایران را مطرح کرده و نسبت به طولانی شدن روند تصویب لوایح استعماری در مجلس ایران از جمله کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم(TF) معترض شده است.
روزنامه ایران این روزها که گرانی سایه خود را بر بسیاری از بازارها افکنده، به تقلای خاصی در پوشاندن ناکارآمدی دولت در مدیریت بازار، رونق اقتصادی و حل معضلات معیشتی افتاده است. ارگان دولت منتقدان و دلواپسان را زیر آتش گرفته؛ یک روز آنها را عامل گرانی، روز دیگر آنان را همسو با جنگ روانی دشمن عنوان میکند.
بیجا، مغشوش و عقبگرد بود!
«بیجا، مغشوش و عقبگرد» اینها توصیف روزنامهای زنجیرهای از اظهارات رئیسجمهور بود. آفتاب یزد در مطلبی نوشت: «سخنرانی رئیسجمهور در برابر اصحاب رسانه در ماه مبارک رمضان مغشوش، بیجا و به نوعی یک عقبگرد بود. در واقع در شرایطی که انتظار میرفت حداقل شخص حسن روحانی بسان گذشته متمایز نسبت به سایر مقامات دولتی عمل کند، نطقی کرد که ضدامید بود. او در این سخنرانی به گونهای تحولات جاری را تحلیل کرد که گویی چند خبرنگار ساده مسبب مشکلات هستند».
روحانی در نشست مذکور گفته بود: «آمار مستند گواه آن است که تولید خودرو، سکه و تأمین منابع ارزی کشور نسبت به پارسال حتی از رشد برخوردار بوده و نوسانات و تلاطمهایی که این روزها در بازار شاهد آن هستیم بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، ناشی از جنگ روانی است ... دولت همواره از انتقاد مشفقانه و دلسوزانه استقبال کرده و آن را به نفع دولت و کشور دانسته و میداند، اما تخریب، تهمت و دروغ نه تنها باعث تضعیف دولت و نظام بلکه بالاتر از آن باعث تخریب مبانی اخلاق میشود؛ انتشار اخبار دروغ دادن آدرس غلط به مردم و ناامید کردن آنها از آینده است».
بنابر مستندات متعدد، عملکرد دولت در حوزه اقتصاد و حل مشکلات معیشتی مردم، قابل قبول نیست. اما متاسفانه بهجای اقدام و عمل همچنان شاهد انداختن تقصیرها به گردن دیگران و ایجاد دشمن فرضی و خیالی و درگیری مستمر با آن و در نهایت تشدید فضای دوقطبی و حاشیه سازی از سوی برخی از مقامات ارشد دولت هستیم.
بازی اروپا با ایران با کارت ترامپ
روزنامه اعتماد در شماره دیروزش مصاحبهای را با یک فعال سیاسی اصلاحطلب انجام داده است.
در بخشی از این گفتوگو آمده است: «خيلي به ندرت درمورد برجام صحبت كردهام. عامدانه وارد اين بحث نشدهام. زماني كه بالاخره ترامپ راي آورد. يك ادبيات خاص در جامعه ما شكل گرفت. يك فضاي خاص شخصيتي براي او ترسيم شد و فرض بر اين بود كه احمق است. شايد همانجا براي اولين و آخرين بار در مورد او تحليل كردم و هنوز همان نظر را دارم. اگر او يك احمق و يك آدم سخيف است و موفق ميشود در يك تسابق بزرگ و پيچيده سياسي پيروز ميدان شده تصميمها و تدبيرات احمقانه خود را بر جهان عاقلي تحميل و سياستهاي خود را ديكته كند؛ آن جهان بايد يكبار در آيينه خود را نگاه كند و ببيند كه كيست و چيست كه توسط يك احمق به اين راحتي در بازي قرار ميگيرد.»
این تحلیلگر مسایل سیاسی میافزاید: «ترديد ندارم كه اروپاي امروز با كارت ترامپ بازي خواهد كرد و حركت امروز اروپا قسمتي از بازي بزرگي است كه قبلا مشخص شده است. ترديد ندارم كه يكي از طراحان بزرگ اين بازي ترامپ و تيم ترامپ است. بستگي دارد كه در اين شرايط پيچيده جهاني ما چه نقشي براي خود قايل هستيم و چه نقاشيای براي خود ترسيم ميكنيم. تابلويي كه مقابل خود ميگذاريم چيست و به كجا ميرويم؟ اگر به بنبست رسيديم چه خواهيم كرد؟ اگر به شرايطي رسيديم كه يكي بعد از ديگري آشكارا در بازي ترامپ رفتند، چه خواهيم كرد؟ اين امر نيازمند اين است كه علاوهبر داشتن يك رويكرد بيروني عقلايي، بر درون تمركز كنيم. در دورن بايد تلاش كنيم كه سرمايه اجتماعي را تقويت كنيم.»
آن سوی هیجانات زودگذر فوتبالی!
روزنامه شرق در یادداشتی به پیروزی اخیر فوتبالی ایران در بازیهای جام جهانی پرداخته و نوشت: «نميدانم چرا درباره فوتبال قهرماني احساسي مثل بقيه هموطنانم ندارم که از شوق پيروزي بر تيم مراکش پايکوبي کردند. در مقابل، اين نوع هيجانات را کاذب اما قابل احترام ميدانم.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «درحاليکه فوتبال برزيل زبانزد همگان شده بود، آمار کودکان ولگرد در خيابانهاي سائوپائولو به حدود نيم ميليون ميرسيد. با خودم فکر ميکردم علت چيست؟ چرا مردم برزيل بهجاي اين همه هيجاني که براي فوتبال بهخرج ميدهند، همت نميکنند تا فقرشان را ريشهکن کنند؟ همينطور فکر ميکردم چه ايرادي دارد تب فوتبال موجب فراموشي رنجِ فقر شود، حتی بهقدر چند روز يا چند هفته و مگر چه اشکالي دارد مردم برزيل غرق در رنج فقر و فساد باشند، اما به فوتبالشان هم دلخوش باشند؟»
نویسنده افزوده است: «نگارنده نه ضد ورزشم و نه ضد ورزش فوتبال، اما با پديدهاي که بر فوتبال بار شده است، موافق نيستم و تصور ميکنم مانند برزيل دهه 70 شمسي شدهايم. شايد ريشه اين مسئله را بتوان در توانايي بشر در خلق هيجانات فراطبيعي يافت.»
گفتنی است در شماره دیروز کیهان طی گزارشی به این مسئله پرداخته و نوشتیم: «بسیاری از کارشناسان معتقدند این پیروزی تیم ملی فوتبال باعث میشود که تا حدودی نگاهها از اقتصاد به سمت ورزش معطوف شود و برای مدتی مردم مشکلات اقتصادی را فراموش کنند، به عبارت دیگر شادی مردم ایران در پی موفقیت تیم ملی فوتبال کشورمان در حد سرخوشی لحظهای و زودگذر است که شاید بتوان به آن بهعنوان مُسکن نگاه کرد.»