نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
طومار مردمی علیه FATF خشم مدعیان اصلاحات را برانگیخت
زنجیرهایها دیروز عصبانیت خود از به تعويق افتادن و مسکوت ماندن لايحه الحاق دولت بــه كنـــوانسيون ضد امنیت ملی مقابله با تامين مالي تروريسم را با حمله به اقدام نمایندگان مجلس در برافراشتن طومار مردمی 50 هزار امضایی نشان دادند. روزنامههای حامی دولت و مدعی اصلاحطلبی این اقدام را که در اعتراض بهFATF صورت گرفت، پوپولیستی و طومار بازی خواندند. حمایت تمام قد مدعیان اصلاحات از کنوانسیونهایی مانندFATF در شرایطی است که گردانندگان این معاهدات بینالمللی اگر حسابشان پاک بود، جلوی تأمین مالی داعش را میگرفتند.
سرویس سیاسی ـ
روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود به تطهیر FATF پرداخت و نمایندگان مخالف این طرح استعماری را به شدت مورد حمله قرار داده و تمسخر کرد!
بزک کنندگان برجام به دنبال تطهیر FATF
در بخشی از گزارش شرق آمده است: «همزمان برخي از آنها که برجام و پرچم کاغذي آمريکا را در مجلس آتش زده بودند، به سمت ديوارههاي جلوي هيئترئيسه رفتند. پژمانفر ديگر نماينده مخالف لايحه، از کيسهاي که آورده بودند، شروع به بيرونآوردن بنرها و پارچهنوشتهها کرد؛ يک بنر را روي مانيتور بزرگ در بال چپ مجلس انداختند، دومي را از بالاي هيئترئيسه آويزان کردند. روي آنها معلوم نبود چه نوشته شده است. سومي را بيرون آوردند؛ کريميقدوسي، پژمانفر، دهقان، ذوالنور و ابطحي. مشغول سومي که شدند انگار تازه لاريجاني متوجه فعاليت آنها شده بود؛ آن هم به اين دليل که يکي از پارچهنوشتهها يا همان طومارشان را از بالاي هيئترئيسه و تقريبا از مقابل لاريجاني آويزان کردند.»
روزنامه اعتماد هم با انتخاب تیتر «طومار بازی» برای گزارش خود، به اقدام نمایندگان مجلس حمله کرد. این روزنامه در مطلب دیگری در این زمینه نوشت: «در شرايطي كه وزارت خزانهداري امريكا با آن همه كارشناس و زبدگان اقتصادي تبديل به اتاق جنگ عليه جمهوري اسلامي شده است و پيچيدهترين طرحها عليه كشورمان به مرحله اجرا در ميآيد آيا ما ميتوانيم با داد و فرياد به مقابله بپردازيم؟ آيا دولت با دستان بسته و بانكها با حداكثر محدوديتها ميتوانند از پس تحريمهاي ظالمانه امريكا برآيند؟»
اعتماد در گفتوگو با یک نماینده حامی دولت هم نوشت: «احساس كردم آقاي لاريجاني ترسيد كه مبادا اين لايحه راي نياورد. به همين دليل با اين ترفند، ادامه رسيدگي به لايحه را عقب انداخت كه آنهايي را كه تمام فشنگهايشان را پُر كرده بودند، زمين بزند... به نظر ميرسد با اين تعويق ٢ماهه عملا انرژي دلواپسان گرفته شد. اين يك تاكتيك بود.»
پیرامون ماهیت FATF و لوایح چهارگانه زیر مجموعه آن در ادوار مختلف طی یکی دو سال اخیر بسیار نوشتهایم. مهمترین موضوعی که ممکن است ذهن مخاطبان را در بدو امر به خود مشغول کند «نام فریبنده» این لوایح است: «مبارزه با منابع مالی تروریسم» و «مبارزه با پولشویی».
نظام سلطه در دهههای اخیر مکانیزمهای پیچیدهای را برای سیطره بر کشورهای دیگر طراحی کرده است. با استقلال کشورهای تحت سلطه و آگاهی بخشی مبارزان علیه استعمار، دیگر عملا استعمار به شکل سنتی ممکن نبود. طنز تلخ ماجرا آن است که کشورهایی که روزی سردمداران استعمار دیگر کشورها بودند، در این ساز و کار جدید در شمار مدعیان نخست «حقوق بشر»، «مبارزه با جرائم سازمان یافته»، «مبارزه با پولشویی» و «مبارزه با تروریسم» قرار گرفتند.
به طور کلی باید گفت نهادها و سازمانهایی مانند «شورای امنیت»، «بانک جهانی»، «مراکز تجارت جهانی»، «کارگروه ویژه اقدام مالی FATF » و حتی «سازمان ملل متحد» به ابزاری برای شکل جدید سلطه جویی بدل شدند. استعمارگران دیروز که سردمداران تروریسم دولتی، اشغالگری، جرایم سازمان یافته و چپاول منابع دیگر کشورها بودند، به سرعت تغییر ظاهر دادند و در قامت «مدعی حقوق بشر» و «مبارزان با تروریسم» ظاهر شدند.
حال سؤالی که ممکن است پیش آید، این است که از این نهادها چگونه برای سلطهجویی استفاده میشود و اینکه چرا منتقدان این لوایح را خطرناک میدانند؟
سادهترین راه برای مشکوک شدن به چیزی تامل در اصرار دشمن است. به این معنی که هر وقت دیدیم که دشمن در موردی پافشاری دارد، باید نسبت به آن با دیده تردید نگریست. البته ممکن است این پافشاری به صورت مستقیم صورت نگیرد یعنی آنها تمام قطعات را به نحوی کنار هم قرار میدهند که دولتها گمان کنند راهی جز این نیست. کما اینکه در موضوع برجام و وعدههای گشایش امورات بانکی نیز همین طریق توسط غربیها طی شد و نتیجه این شد که اکنون شاهد آن هستیم.
FATF اگر حسابش پاک بود، جلوی تأمین مالی داعش را میگرفت
استعمارگران در شیوههای استعمار نو به اطلاعات نیازمند هستند. این نیاز اگرچه در همیشه تاریخ بوده اما اکنون با وجود سیستمهای یکپارچه و اینترنتی این نیاز بسیار مهمتر جلوه میکند. برای نمونه کشورهای عضو در «کارگروه ویژه اقدام مالی» تحت عنوان مبارزه با پولشویی ناچار به ارائه اطلاعات بانکی خویش هستند. این اقدام عملا نافی استقلال کشورهاست و اگر این اطلاعات در اختیار دشمنان یک ملت قرار گیرد، به راحتی میتوانند برای تحت فشار قرار دادن آن ملت برنامهریزی کنند. به عبارتی قرار گرفتن اطلاعات در اختیار دشمن مصداق آن شعر است که «چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر بَرَد کالا» به همین نسبت پیرامون «کنوانسیون مبارزه با منابع مالی تروریسم» نیز باید گفت که این عنوان جذاب نیز وسیلهای برای اعمال نظرات نظام سلطه و حقنه هژمونی مورد نظر ایشان بر کشورهای دیگر جهان است. به این صورت که هر جا ملتی علیه اشغالگری و استعمارگری بیگانگان به پاخیزند (مانند حزبالله لبنان) یا اراده نظام سلطه را بر خویش تحمل نکنند (مانند یمن) با برچسب تروریسم با ایشان برخورد میشود و به همین واسطه کشورهایی که به این کنوانسیون پیوستهاند نیز ناچار از قبول اراده ستمگران خواهند شد وگرنه اگر این نهادها کارایی داشتند و به حق به «منابع مالی تروریسم» میپرداختند چرا چندین سال متمادی نتوانستند جلوی منابع مالی گروهکی مانند «داعش» را بگیرند؟ که یکی از منابع درآمدی آنها فروش نفت سوریه و عراق بود!
نکته دیگری که باید بر آن تاکید کرد آنکه بزک کنندگان برجام بدون پاسخگویی به روند غلط و خیانت بار گذشته امروز شروع به بزک و تطهیر FATF کردهاند و مشخص نیست که چه زمانی بار دیگر سکوت پیشه کرده و طرح استعماری دیگری را توجیه کنند.
برخی دولتیها به هر دری میزنند تا صندلیشان را حفظ کنند!
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «آقای روحانی...اگر تشخیص داد که کسی در مجموعه دولت در حال تزلزل است و درست شدنی نیست باید او را تغییر دهد. مردم تغییرات در دولت را در راستای انسجام و راندمان کاری بالا تحمل میکنند، اما این تحمل را ندارند که دولتاشخاصی را نگه دارد که به هر دری میزنند تا فقط صندلی خود را حفظ کنند یا دری برای دورههای بعد باز کنند و هیچخروجی از خود بیرون ندهند. دولت بایستی با قدرت با این مسائل برخورد کند چون در پایان رئیسجمهور پاسخگوی تمامی این مسائل خواهد بود. مردم از مسئولان صرفا بودن در مصدر نمیخواهند بلکه توقع کار دارند.»
در روزهای گذشته، «علی جنتی» وزیر ارشاد دولت یازدهم در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفته بود: «برخی وزرا با نمایندگان پرتوقع مجلس معامله میکنند و برای اینکه به دور از سؤال یا استیضاح بمانند باجهای سنگینی به نمایندگان مجلس میدهند و برخلاف سیاستهای رئیسجمهور عمل میکنند. این موضوعات باعث شده که دولت نتواند به وظیفه و رسالتی که بر دوش دارد، عمل کند و انتظارات رئیسجمهور از اعضای کابینه بطور کامل محقق نشود.»
اکنون قریب به پنج سال از آغاز به کار دولت روحانی سپری شده است اما متاسفانه دولت کارنامه قابل قبولی از خود ارائه نداده است.
توصیه تضمین پنداران امضای کری؛ منافع آمریکا را تأمین نکنید!
روزنامه ایران نیز دیروز در مطلبی نوشت: «از آنچه در سه صحنه اخیر یعنی «نحوه اعتراض برخی نمایندگان مجلس به خروج آمریکا از برجام»، «اعتراض پرخاشگرانه به رئیس سازمان انرژی اتمی در جریان راهپیمایی روز قدس» و «اقدام روز گذشته نمایندگان که با پهن کردن طومار پارچهای در صحن مجلس سعی داشتند اعتراض خود را به لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم اعلام کنند» مشاهده شد، نمونههای تاریخی متعددی در تاریخ معاصر ایران بر جای مانده است. صحنههایی که ماحصل رفتارهای افراطی بودهاند و نشان دادهاند که متأسفانه روی دیگر سکه تندروی، تأمین اهداف دشمنان ملت بوده است. در نمونههای تاریخی البته موارد دست داشتن سرویسهای اطلاعاتی بیگانه هم وجود داشته است چنانکه در جریان مخالفتها با دولت مرحوم مصدق، مخالفان او در تهران پرچم انگلیس را آتش زدند و عکس ملکه انگلستان را با طناب به گردن سگ انداختند؛ اما بعد از کودتا مشخص شد اتفاقاً پول همه آن اقدامات را دولت انگلیس پرداخته است.»
ارگان دولت مدعی شد: «آنچه در حال روی دادن است در پازل تلاش برخی کشورها و رژیمها برای ایجاد ناامنی و ایجاد سردرگمی در حاکمیت و دولت ایران هم معنا پیدا میکند و حاصلش تأمین منافع دولت آمریکا است.»
در ناصواب و مذموم بودن انتساب لقبهای ناروا به مسئولان و اعتراضهای خارج از منطق و عقلانیت شکی نیست اما مدعیان اصلاحات که با بزک برجام و آمریکا و اروپا تأمینکننده منافع دشمنان تابلودار کشور بودند، امروز اقدام طیفی را که پیمانشکن و غیرقابل اعتماد بودن آمریکا را هشدار داده بودند، تأمینکننده منافع دولت آمریکا جا میزنند! همین افراطیون مدعی اصلاحطلبی تیتر زدند «امضای کری تضمین است» و نوشتند که «آمریکا هیچگاه به خاطر یک توافق، پرستیژ و اعتبار بینالمللی خود را خدشهدار نمیکند»!
در ادامه این مطلب آمده است: «روشن است که مقولههایی همچون برجام یا پیوستن به کنوانسیونهای بینالمللی جز با چراغ سبز مقامات عالی نظام ممکن نبوده است. چنانکه روشن است برجام به تنهایی کار دولت روحانی نبود و بدون نظر موافق رهبری نظام و اجماع حاصل در حاکمیت حتی امکان شروع مذاکرات وجود نداشت.»
حامیان خسارت محض برجام میکوشند این توافق یکطرفه را خواست رهبری جا بزنند. رهبر معظم انقلاب با اصرار دولت با مذاکرات موافقت و همان ابتدا تأکید کردند که «به مذاکره خوشبین نیستم.» تیم مذاکرهکننده از خط قرمزها عبور کرده، امتیازات نقد داده یک مشت وعده نسیه گرفته، درّ هستهای را داده آبنبات چوبی نسیه گرفته، تضمین هم نگرفته، بین دادهها و ستاندهها هم توازن برقرار نکرده؛ از نقض برجام شکایت هم کنیم، تحریم میشویم، بعد افراطیون مدعی اصلاحطلبی هم این طور جا میزنند که برجام خواست رهبری بوده!
ایران افزود: «اما حالا آمریکا بدعهدی کرده و از توافق خارج شده و گفته است که با برجام سر آمریکا کلاه رفته است؛ اتفاقاً این موضع نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده ایران در نهایت دقت و مهارت این متن حقوقی را تهیه کردهاند. متنی که اروپاییها به آن متعهد ماندهاند و آمریکا به تنهایی از آن خارج شده است و وضعیتی بیسابقه را از تنهایی آمریکا رقم زده است.»
اگر در برجام سر آمریکا کلاه رفته، چرا آمریکا خواستار مادامالعمر شدن برجام است؟ اروپا تصریح میکند که «هیچ تضمینی به ایران نمیدهیم»، «ما به خاطر ایران، درگیری استراتژیک و تجاری با آمریکا پیدا نخواهیم کرد» و «هدف ما، مذاکرات جدید برای تکمیل برجام و در حوزههای موشکی و نقش منطقهای ایران است» بعد مدعیان اصلاحات نسبت به همدستی و تقسیم کار آمریکا و اروپا سرشان را زیر برف کردهاند و میگویند آمریکا در وضعیتی بیسابقه از تنهایی به سر میبرد!
همدستان براندازان و ژست ضد براندازی!
روزنامه اعتماد دیروز گفتوگویی را با یک نماینده عضو فراکسیون امید منتشر کرد. اعتماد در اشاره این گفتوگو نوشت: «رفتارشناسي جريانهاي اپوزيسيون برانداز چندي است كه مورد توجه كنشگران اصلاحطلب قرار گرفته است چرا كه نيروهاي برانداز در شبكههاي مجازي حمله به گفتمان اصلاحات و نيروهاي سياسي اصلاحطلب را در دستور كار خود قرار دادهاند.»
این نماینده مجلس در این زمینه به اعتماد میگوید: «اصلاحطلبي در مقام عمل تنها چيزي است كه ميتواند اين توطئهها را خنثي كند...براندازان وجود اصلاحطلبان را مانع تحركات تجزيهطلبانه و خشونتطلبانه خودشان ميدانند.»
خود این نماینده با حاشیهسازی و دروغپردازی علیه مراجع معظم تقلید و قوه قضائیه کنشهایی دلچسب براندازان دارد اما حالا ژست ضد براندازی گرفته! جالب است. این ژست به قیافه افراطیون مدعی اصلاحات زار میزند. این جماعت که نام اصلاحطلب بر خود گذاشتهاند، در برهههای مختلف اثبات کردهاند که منظور از این اصلاحات، نهایتا فروش منافع ملی و همدستی با دشمن در براندازی نظام است. آنها سرمایههای براندازان به حساب میآیند نه مانع تحركاتشان. طیف برانداز انتقادی هم اگر به مدعیان اصلاحات دارند، از آن جهت است که آنان را برای ادامه خیانتها و جنایتهایشان علیه منافع ملی تقویت و تشجیع کنند.
عضو فراکسیون امید ادعای خندهدار دیگری هم دارد: «نجابت و التزام اصلاحطلبان و دغدغهاي كه براي خدشه وارد نشدن بر امنيت كشور دارند، زياد است.»
افراطیون مدعی اصلاحطلبی البته دقیقا عکس این مطلب را در فتنه 88 به رخ جهان کشیدند. وقتی که در تهمت زدن به نظام و اردوکشی خیابانی و آشوبافکنی مسابقه گذاشته بودند. تلاش این طیف غربگرا و خودباخته برای زدن چوب حراج به مصالح کشور، بارها نقاب اصلاحطلبی را از چهره آنان انداخته است.