نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
دروغی دیگر برای تحمیل خسارتی جدید: پیوستن به پالرمو تصمیم نظام است!
روزنامه ایران دیروز در گزارشی درخصوص پالرمو نوشت: «کار بررسی این کنوانسیون از دولت هشتم آغاز شده است و مروری بر فرآیند و تاریخچه بررسی این لایحه در دولتهای مختلف، نشان میدهد که تصویب این کنوانسیون در مجلس، در نهایت تصمیم نظام است.»
سرویس سیاسی-
دولت و مجلس هر کدام وظایفی بر عهده دارند که طبعا میبایست آنها را به نحو احسن انجام دهند. تقدیم لایحه به مجلس از وظایف دولت و بررسی و تصویب آن هم بر عهده مجلس شورای اسلامی است. مراد و منظور ارگان دولت از اینکه «تصویب کنوانسیون پالرمو در مجلس، در نهایت تصمیم نظام است» چیست؟ مگر به تکلیف، مأموریت و رسالت دولت و مجلس واقف نیست؟ میخواهد با برجسته سازی عبارت «تصمیم نظام»، تقدیم این لایحه به مجلس توسط دولت، تصویب و خسارات ناشی از آن را به گردن رهبری بیندازد؟
این رویه نادرست، در مسئله برجام هم از مهمترین محورها و خطوط خبری حامیان دولت و مدعیان اصلاحطلبی بود. دولت دُر گرانبهای هستهای را داد، آبنبات نسیه گرفت اما طرف غربی و آمریکایی همان را هم دبه کرد. طیف اعتدال ـ اصلاحات اما برای فرار از پذیرش مسئولیت این خسارت محض گلو پاره کردند که برجام خواست رهبری بوده است! و این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بنا بر اصرار دولت با مذاکره موافقت کردند اما تصریح فرمودند که «به مذاکره خوشبین نیستم.» و خط قرمزهایی را تعیین کردند که از آنها عبور شد و برای برجام 29 شرط تعیین شد که دولت بدان عمل نکرد. خط قرمزها را زیر پا گذاشتند، امتیازات نقد دادند وعدههای نسیه گرفتند، تضمین هم نگرفتند، از نقضکنندگان شکایتی داشته باشیم به نتیجه نمیرسیم، به شروط رهبری، مجلس و شورای عالی امنیت ملی عمل نکردند و جالب است که توافق یکطرفه هستهای را خواست رهبری هم عنوان میکنند! حامیان دولت آهنگ تکرار حربه «خواست رهبری» را دارند.
دولت از بهانهجویی دست بردارد!
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «اگر این احساس در بین مردم ایجاد شود که دولت همه جنبههای امور را مدنظر دارد و مسائل را بر عهده دیگران نمیاندازد و برای جبران فقدان کارآمدی، بهانه جویی نمیکند، بدون تردید حمایت مردم به کمک دولت میآید».
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «طرح مشکلات در پیشگاه ملت اقدامی ستودنی است اما مردم وقتی بیشتر به دولت اعتماد میکنند که در کنار طرح صادقانه مشکلات از جانب دولت، عزم جدی هم برای حل آن وجود داشته باشد و این مشکلات در حد حرف باقی نماند و دولت اقدامات لازم را برای رفع مشکلات ترتیب دهد».
روزنامه آرمان در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «با گذشت پنج سال از دولت حسن روحانی، امروز دیگر دولت نمیتواند مشکلات اقتصادی مردم را به دولت گذشته منتسب کند و باید پاسخگوی عملکرد اقتصادی خود باشد. این در حالی است که برخلاف اینکه مسئولان دولت عنوان میکنند اقدامات موثری در زمینه کاهش فشارهای اقتصادی مردم انجام دادهاند، اما این مسئله در زندگی مردم مشاهده نمیشود و مشکلات معیشتی مردم روزبهروز تشدید میشود. از سوی دیگر دولت حسن روحانی با گره زدن اقتصاد کشور به سرنوشت برجام ریسک بزرگی انجام داد، ریسکی که با خروج آمریکا از برجام به یک بحران تبدیل شده و آینده برجام را متزلزل کرده است».
متاسفانه دولتمردان و رسانههای زنجیرهای با ادعاهایی همچون «دولت پنهان»، «اتاق فکرهای شنبه» و موارد مشابه، با ایجاد دشمن فرضی، از پاسخگویی درخصوص کارنامه دولت و سرانجام وعدهها طفره میروند.
انگشتان بیرمق اروپا هم برجام را نجات نمیدهد!
روزنامه زنجیرهای شرق طی یادداشتی در شماره دیروز نوشت: «اینروزها از مهمترین رویدادهای جهان سرنوشت برجام است که ذینفعان پرتعدادی را به خود متصل دارد. در یکسوی این طنابکشی آمریکا ایستاده است و در سوی دیگر اروپا مدتی است که با صحبت از احیای قوانین مسدودکننده تحریمها مربوط به دهه ۱۹۹۰ در تلاش برای ساخت دیواری به منظور محافظت از ارتباط کاری و مالی شرکتهای خود در برابر تحریمهای آمریکاست. اما در حقیقت این قوانین که بهتازگی بر سر زبانها و در تیتر رسانهها میچرخند، کمرمقتر از آن به نظر میرسند که بتوانند برجام را از چنگال آمریکا، سالم به درآورند».
در ادامه این یادداشت آمده است: «در همتنیدگی حیات اروپا با آمریکا فقط به مسائل مالی محدود نمیشود، بلکه به لحاظ امنیت اروپا و حفظ یکپارچگی این قاره که در پیمان ناتو متبلور است، اروپا به چتر حمایت نظامی آمریکا نیاز دارد و اما در میانه این طیف گروهی از شرکتهای اروپایی چندملیتی قرار دارند که هم عملیات گستردهای را در آمریکا دارند و هم منافعی در ایران. سابقه دوران تحریمهای پیش از سال ۲۰۱۵ نیز نشان میدهد که در آن هنگام، شرکتهای بزرگی از اروپا با اخذ مجوز OFAC آمریکا توانستند با ایران کار کنند؛ ازجمله غولهای تجاری مانند هنکل آلمان، اسکانیای سوئد و نوارتیس سوئیس. بنا بر همین تجربه، توصیه امروز ما به اروپا این است که قوانین محافظتی اروپا نباید به دنبال معافیت همه شرکتهای اروپایی از تحریم آمریکا باشد زیرا چنین چیزی ناممکن است، بلکه اروپا باید بهدنبال گرفتن مجوز فعالیت برای گروهی از شرکتهای خود باشد که بتوانند در ایران سرمایهگذاری و به چرخش اقتصادی ما کمک کنند؛ بهویژه، در صادرات نفت و روابط بانکی».
نتیجه طبیعی استدلالهای مندرج در این یادداشت آن است که اروپا در میانه میدان آمریکا را برای تعامل با ایران برای نجات جنازهای که مدتها از مردنش گذشته رها نکرده و با ایران به تعامل نخواهد پرداخت.
باقی استدلالها اما و اگرهایی است که به رقابتهای ورزشی بیشتر شبیه است تا دنیای سیاست، زمانی که یک تیم اکثر بازیها را باخته یا به مساوی کشانده است کارشناسان فوتبال میگویند اگر فلان تیم ببازد و بهمان بازی مساوی شود و در بازی دیگر نیز گلی زده نشود و همزمان در یک بازی ده گل رد و بدل شود امکان صعود تیم ما وجود دارد!
طبیعی است که به این اما و اگرها نمیتوان دل بست و اتکا داشت و چه بهتر که تیمی بدون اما و اگر صعود کند و به برد و باخت دیگران کاری نداشته باشد.
درگیری در جلسه اعتماد ملی باعث ناامیدی نسبت به اصلاحطلبان میشود
روزنامه قانون در گزارشی به درگیریهای رخ داده در جلسه اخیر حزب اعتماد ملی پرداخته و نوشت: «یک کنگره پس از 10 سال نه با سلام و صلوات که با دعوا و درگیری پایان یافت. حزب اعتماد ملی که در 10 سال گذشته با فراز و نشیبهای بسياری روبهرو بوده، جمعه گذشته اقدام به برگزاری کنگره در کانون توحید تهران کرد اما این کنگره در نهایت به دلیل آنچه اختلافات دو جناح در میان اعضای این حزب خوانده میشود با درگیری به پایان رسید».
در ادامه این گزارش آمده است:«ماجرا به یک اختلاف در درون این حزب پس از حصر مهدی کروبی، دبیرکل این حزب باز میگردد. اختلافاتی که در دوسال گذشته به اوج خود رسید تا جایی که رسول منتجب نیا ، قائممقام دبیرکل طی نامهای به مهدی کروبی از قائممقامی وی، عضویت در شورای مرکزی و عضویت در حزب استعفا داد. حال به نظر میرسد با درگیریهای جمعه شب، این اختلافات وارد فاز جدیدی شود اما دلایل وجود این اختلافات در حزب اعتماد ملی چیست؟».
روزنامه قانون در ادامه به تشریح دلایل اختلاف پرداخته و در پایان نوشته است: «اتفاقات حزب اعتماد ملی به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و فعالان حزبی و سیاسی اصلاحطلب باید به گونهای رفتار کنند که باعث ایجاد فضای نااميدکننده نسبت به اصلاحطلبان نشوند».
شباهت زنجیرهایها و دانشآموزان
روزنامه اعتماد در یادداشتی به موضوع تورم پرداخته است که خواندن این یادداشت و مقایسه آن با آنچه پیش از این توسط روزنامههای حامی دولت گفته میشد جالب توجه است.
در این یادداشت آمده است: «عمدهترين ريشههاي شكلگيري نرخ تورم در اقتصاد ايران نتيجه جهتگيريهاي حاكميت و عملكرد دولت است و اصليترين عوامل ايجاد تورم كه به شدت تحت كنترل و در اختيار حاكميت است را ميتوان به ترتيب تورم ساختاري، تورم وارداتي و تورم انتظاري دانست. در رابطه با تورم ساختاري بايد گفت از آنجا كه تكنولوژي مورد استفاده در فرآيندهاي توليدي اقتصاد ما عمدتا مستهلك است لذا بهاي تمام شده كالاها و خدمات توليدي در اقتصاد ما فزاينده بوده و تمايل به افزايش دارد و منجر به شكلگيري تورمهاي مزمن شده است. همين كالاهاي توليد شده با تكنولوژيهاي فرسوده و مستهلك در داخل كشور عمدتا كم كيفيت بوده و توان رقابت با كالاهاي مشابه خارجي را ندارد.»
حتما شنیده اید که دانشآموزان وقتی در درسی نمره 20 میگیرند، میگویند: «امروز «من» 20 گرفتم.» و زمانی که نمرهای بد نصیبشان میشود، میگویند: «امروز «معلم» به من 4 داد!»
حالا این حکایت دولت تدبیر و امید، تورم و حامیان دولت است. حتما زمانی را به یاد دارید که دولت و روزنامههای حامی آن (مانند همین اعتماد) کنترل تورم را دستاورد عظیم دولت عنوان میکردند.
همان ایام کارشناسان به دولت هشدار میدادند سیاستی که برای کنترل تورم پیش گرفته سیاستی غلط است که ابتدا از دل آن رکود بیرون خواهد زد و در ادامه دوباره همان تورم حتی شدیدتر باز خواهد گشت اما آن زمان گوش شنوایی برای شنیدن حرفهای منتقدان نبود.
در همان ایام هم این روزنامههای زنجیرهای با ژست شبهه روشنفکرانه در حال تحلیل دستاوردهای آدامسی بودند و اکنون هم بیآنکه به روی خود بیاورند باز به تحلیلهای بیعاقبت ادامه میدهند تنها تفاوت در این است که مانند دانشآموزان، کنترل تورم را دستاورد دولت متبوع خود و تاختن تورم را به گردن سیاستهای حاکمیتی میاندازند.
تسلط به زبان مذاکره به سبک تدبیر و امید!
روزنامه آفتاب یزد بااشاره به خروج آمریکا از برجام در مطلبی نوشت:«مکانیزمی برای پاسخگو کردن ناقض وجود ندارد به ویژه با توجه به اینکه ایالات متحده عضو دائم شورای امنیت است امکان اقدام حقوقی نیست و نه در منشور سازمان ملل و نه در برجام نیز سازوکاری برای آن شناخته نشده است».
یکی از مصادیق سهلانگاری در تنظیم برجام از سوی تیم مذاکرهکننده ایرانی، «مکانیسم ماشه» است. علت عدم اعتراض رسمی ایران به نقض برجام، وجود بند ۳۷ یا همان «مکانیزم ماشه» در متن برجام است که در صورت اعتراض ایران به نقض توافق توسط طرفهای مقابل، در نهایت حتی تحریمهایی که به صورت نیم بند تعلیق شده است نیز باز میگردد!. متن ضعیف برجام به گونهای تنظیم شده که طرف مقابل تعهدات را نقض میکند ولی اگر دولت ایران اعتراض کند در نهایت قطعنامههای شورای امنیت که به طور مشروط لغو شده دوباره علیه کشورمان باز میگردد!
این سهلانگاری در حالی است که دولت آقای روحانی مدعی بود که به زبان مذاکره مسلط است!