نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
از آدمهای تکراری و لیستهای تکراری کاری برنمیآید!
روزنامه ابتکار در سرمقاله دیروز خود نوشت: «ایفای نقشهای جدید و اجرای نقشههای نو، از «آدمهای تکراری» و «لیستهای تکراری» برنمیآید..ما برای پیگیری راهبردهای جدید، نیازمندِ انسانهای جدید هستیم... این نسل از مدیران فعلی ، چیزی بیش از این در آستین ندارد... اجرای راهبردهای جدید، آدمهای جدید میخواهد.»
سرویس سیاسی-
روزنامههای زنجیرهای مدعی اصلاحات که تا دیروز در نقش تبلیغاتچی لیست امیدیها مردم را به پیروی کورکورانه سیاسی و «تَکرار» و رأی دادنهای فلهای به لیست امید تشویق و ترغیب میکرد، این روزها و در پی عیان شدن عملکرد فضاحت بار لیستهای تکراری به نقد تند و تیز و ابراز پشیمانی روی آوردهاند تا برای کنشگری در ایام انتخابات آینده ،بتوانند بار دیگر با سوار شدن بر موج دوقطبیهای انتخاباتی و منجی مردم نشان دادن خود، آرا را به سوی خود جلب کنند.
اصلاحطلبی در منجلاب و چنبره قدرت بیشتر گرفتار شده
«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیسدولت اصلاحات در گفت وگو با روزنامه شرق گفت:«هرچه میگذرد، میبینند که اصلاحطلبی در منجلاب و چنبره قدرت بیشتر گرفتار شده و بازی آن بیشتر منطق قدرت را پیدا میکند، گفتمان آن با قدرت ممزوج میشود و خب بنابراین دچار یک نوع رتروتوپیا میشود...بعضی از بهاصطلاح اصلاحطلبان، از جریان اصلاحطلبی یک برج بابل ساختند و تلاش دارند از پلههای این برج بالا بروند و به عرش قدرت برسند..»
وی چندی پیش هم در گفتوگو با وقایع اتفاقیه گفته بود: «از اصلاحطلبان مومیایی و فسیل شدهای که دیری است نمیجوشند و به تاریخ پیوستهاند و مجسمه خود را در موزه اصلاحطلبی در گوشهای نهاده و خود به مناسبات قدرت پیوستهاند، از اینها امیدی ندارم، کسانی که بارها با اصطلاح ژنرالهای خود تعریف کرده از ایشان نام بردهام، کسانی که برای جریان اصلاحطلبی نه هزینه نظری پرداختند نه هزینه عملی و نه در گذشته اصلاحطلبی نام و نشانی از آنها نیست، دفعتاً یافت شدند و طمع در میوههای نارس باغ دیگران کردند و تلاش دارند از این فضا بهرهای ببرند و منافع خودشان را تأمین کنند، فسیلتر از آن هستند که بشود به آنها برای حرکت و تغییر و یک فضای جدید دخیل بست».
گفتنی است یکی از رفتارهای مضحک جریان مدعی اصلاحطلبی این است که علیرغم تصاحب کرسیهای قدرت از پاسخگویی درخصوص وضع موجود طفره رفته و همواره ژست اپوزیسیون به خود میگیرند.
هذیانگویی یک مدعی اصلاحطلبی روی دور تند!
روزنامه ایران دیروز در گفتوگو با یک مدعی اصلاحطلبی نوشت: «در طول این سالها دولت اصلاحات و نیز دولت تدبیر و امید نقش امنیتبخشی برای ایران و ایرانیان ایفا و سایه شوم جنگ را از میهن دور کردهاند. هر دو دولت مانع ایجاد اجماع جهانی علیه ایران شدند و اجازه طرح پرونده کشورمان را در شورای امنیت سازمان ملل ندادند و از تصویب تحریمهای الزامآور جهانی علیه ما جلوگیری کردند. ایرانستیزی را نیز تا حدود قابلتوجهی مهار کردند و بر اعتبار بینالمللی کشور افزودند. از منظر اقتصادی هر دو دولت تورم بالای ۳۰ درصد به ارث رسیده را کنترل و راه را تا حدی برای سرمایهگذاری خارجی باز کردند و اگر کارشکنی دولت پنهان نمیبود، میتوانستند گامهای بزرگ بیشتری به سود توسعه میهن و بهبود رفاه مردم بردارند.»
مدعیان اصلاحات درحالی ادعا میکنند که سایه شوم جنگ را از کشور دور کردهاند، که اساسا سایه جنگ برآیند رویکردها و مواضع ذلیلانه و منفعلانه افراطیون مدعی اصلاحطلبی بوده است. این افراد فراموش کرده اندکه در دولت اصلاحات هر روز از سایه جنگ و احتمال حمله نظامی به ایران به خود میلرزیدند و کوتاه آمدنها و وادادگیهایشان نه تنها سایه جنگ را دور نکرد که ایران به محور شرارت هم لقب گرفت.
مدعیان اصلاحات در بحبوحه حمله نظامی آمریکا به عراق و افغانستان نامهای موسوم به نامه 2003 را از طریق سفارت سوئیس برای مقامات آمریکایی ارسال کردند و در ازای «خروج نام ایران از محور شرارت» و «فروش قطعات هواپیما به ایران» از سوی آمریکا، تعهد دادند که ایران فعالیتهای هستهای خود را شفاف و از خلع سلاح حماس و حزبالله حمایت کند! سایه شوم جنگ را مدافعان حرم برداشتند که خائنان مدعی اصلاحطلبی میگفتند آنها برای اسد میجنگند! افراطیون مدعی اصلاحات ننگ حمایت از جاسوسان و وابستگی به دشمن را در کارنامه دارند. قبلا سنگ تمام گذاشتند برای بزک آمریکا، الان و از مدتها قبل هم برای بزک اروپا. مهم برایشان رفع حصر و کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه است چون با آنها کاسبی میکنند و رأی جمع میکنند. با مردم سرافراز و غیرتمند و بلند قدر ایران اسلامی میانهای ندارند تا مطالباتشان را بازتاب دهند. به مقدسات اسلامي اهانت ميکنند، با رانت و پول لیست میبندند، مفسد اقتصادي را استيوجابز مي نامند و به نجومي بگير ميگويند ذخيره نظام، البته همزمان روي گفت وگوي ملي هم معرکه ميگيرند! شکوه مردمسالاري ديني در سال 88 را دستمايه آشوب و معبرگشايي براي نفوذ دشمن ميکنند، به نظام تهمت تقلب ميزنند و حرمت شکنان روز عاشورا را «مردمان خداجو»! مي نامند. به قول نتانیاهو سرمایههای اسرائیلاند و همانها که رکس تیلرسون از لزوم حمایت آمریکا از آنان گفت. مشغول خدمت به منافع استکبار جهانی و جنایتکاران کودککش صهیونیست. آنها فقط عدهای را میخواهند که در خیابان گلو پاره کنند «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» تا فردایش همین را تیتر بزنند و خیانت خود و عدهای خودفروخته به منافع و مصالح کشور را مطالبه ملت جا بزنند. آنها توهمی به نام دولت پنهان برای خود دارند تا سوءمدیریت، ناکارآمدی، نقصان و کسالت و خستگی خود در خدمت به مردم را گردن آن بیندازند. به کاهش تورمی افتخار میکنند که به قیمت رکود مطلق و گرفتن نفس تولید کشور به دست آوردند.لیاقت و اندازهشان همین است که به همان احمد باطنی بنازند. وطن فروشی که به همراه چند غربگرای دست چندم دیگر به رئیسجمهور آمریکا نامه نوشتند تا وطنشان را تحریم کند!
روحانی نقدپذیر نیست
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت:«آقای روحانی نقد به دولت را نمیپذیرد و با منتقدان خود با ادبیات خاصی برخورد میکند. رئیسجمهور نشان نداده که نقدها را میپذیرد».
حتی حامیان دولت نیز به تندخویی و برخورد نامناسب دولتمردان با منتقدان اذعان دارند. بیسواد، بیشناسنامه، بیشعور، ناقصالعقل، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم، یک مشت لات و...تنها بخشی از توهینهای دولتمردان خطاب به منتقدان است.
این همه اهانت به منتقدان در حالی است که روحانی ۱۲ مردادماه ۹۲ در روز تنفیذ حکم ریاستجمهوری گفت:«پناه میبرم به خدا، از بستن دهان منتقدان»
انتظار معجزه نداشته باشید!
این روزنامه همچنین در سرمقاله خود نوشت: «هرچند دکتر حسن روحانی تا حدودی با به ثمر رساندن برجام اوضاع را مدیریت کرد و جلوی خسارتهای بیشتر را گرفت و با اینکه الان هم با یکی از طرفهای برجام که عنصر مزاحمی برای برجام بوده دچار چالش شدیم اما ما دیگر به وضعیت به آن معنا بحرانی برنگشتیم. هرچند باید تلاش کنیم این عنصر مزاحم موفق نشود که بقیه را با خودش همراه کند. قطعاً با جدا کردن متحدانش بر آمریکا فشار وارد خواهد شد که مجدداً به عمل در چارچوب برجام بازگردد. در شرایطی که هنوز سایه تحریمها را بالای سرمان داریم، انتظار اینکه آقای روحانی معجزه کند، انتظاری بیهوده است. دکتر روحانی همچنان کار آواربرداری از دولت قبل از خود را انجام میدهد».
این ادعای روزنامه اصلاحطلب آرمان درحالی است که همین روزنامه چندی پیش بااشاره به امکانات و اختیارات گسترده دولت در مطلبی نوشته بود: «مهمترین مسئله و دلیل ناامیدی در جامعه به دولت برمیگردد، اگر دولت با امکانات و اختیاراتش فضای کشور را به سمتی ببرد که از حجم مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم بکاهد، چه کسی میتواند در مردم حس ناامیدی ایجاد کند؟ اما وقتی در مسیر تحولات اقتصادی، گشایشی در معیشت مردم رخ نمیدهد؛ شکلگیری احساس ناامیدی در آنها طبیعی است».
گفتنی است اکنون قریب به پنج سال از آغار به کار دولت روحانی سپری شده است. متاسفانه دولت به بهانههای مختلف از پاسخگویی و گزارش عملکرد طفره میرود. پیش از این نیز برخی روزنامههای زنجیرهای تاکید کرده بودند که «ترفند آواربرداری از دولت قبل» دیگر جواب نمیدهد.
مظلومنمایی به سبک زنجیرهایها
روزنامه اعتماد در شماره دیروز خود گفتوگو با «مصطفی معین»، وزیر علوم دولت اطلاحات با ژست مظلومنمایی از وی میپرسد :«اصلاحطلبان در حال حاضر بيش از آنكه از سوي رقباي سياسي درون كشور به عنوان نيروهاي برانداز و غيره متهم شوند مورد حمله و تخريب اپوزيسيون خارجنشين هستند. يعني اصلاحطلبي هم بايد از كيهان تهران بد و بيراه بشنود هم از كيهان لندن. چرا؟»
این روزنامه در حالی کیهان تهران را به تخریب اصلاحطلبان متهم کرده که از سالهای گذشته تا کنون کیهان مورد شدیدترین هجمهها از سوی طیف مدعی اصلاحطلبی در داخل و رسانههای معاند خارجی بوده است. این جریان حتی گاه اصول ابتدایی اخلاق را کنار گذاشتند و در رسانههای رسمی و غیررسمی خود نسبت به کیهان اظهارات ناروایی بیان کردهاند. درحالی که میان نقد و نظر مبتنی بر مدارک و مستندات با ترور شخصیت و تخریب فاصله است، اینکه جریانی انتظار داشته باشد که رسانههای انقلاب در برابر عملکرد ناهنجار برخی سکوت پیشه کند قطعا شدنی نیست. از طرفی ادعای هجمه از سوی رسانههای خارجی نسبت به اصلاحطلبان نیز بیشتر به یک مزاح شبیه است چرا که در مواقع حساس نظیر انتخابات همسوییها بیش از پیش نمایان شده است.
واکنش شما چه بوده آقای دکتر؟!
در ادامه این گفتوگو آقای معین افزوده است: «تلاش اصلاحطلبان براي بازگشت به قدرت فقط بر پايه اصول اخلاقي در سياست و اصل قرار دادن آرمانهايي مانند حق حاكميت ملي و دموكراسي قابل توجيه است. اين جريان سياسي نميتواند براي مثال توجيهگر همه عملكرد دولت مستقر يا مجموعه اميد در مجلس باشد و بيچون و چرا از آنها دفاع كند. نبايد بگذاريم تلاش براي حضور در قدرت براي رسيدن به آرمانهاي اصلاحطلبي، ما را به سمت و سوي محافظهكاري و ايجاد خدشه به هويت اصلاحطلبي يا لغزشها و پديدههايي چون عوامگرايي، رانتخواري، آقازادگي و بيتفاوتي و سكوت نسبت به درد و رنج مردم و خواستههاي حق آنها سوق دهد.»
در باره مواردی که مصطفی معین گفته است تنها به ذکر چند نمونه اکتفا میکنیم: نخست آنکه در همین انتخابات 96 شاهد بودیم که جریان مطلوب ایشان برای قدرت یافتن نامزد مورد حمایتشان در رسانههای رسمی و غیررسمی (مجازی) به چه اقدامات و کارهای غیراخلاقی روی آوردند. پس از انتخابات نیز مواردی از قبیل شایعه پراکنی و افترا علیه امام جمعه مشهد در کانال اصلاحطلبان و سپس انتشار گسترده این دروغ توسطاشخاص شناخته شده در این طیف به واقع تاسف انگیز بود.
دیگر آنکه آقای معین به موضوعاتی از قبیل «حقوقهای نجومی» و «صندوق ذخیره فرهنگیان» رجوع کنند و ببینند که جریان اصلاحطلبی آیا سکوت پیشه کرد یا نه؟ و یا حتی در مواردی به دفاع هم پرداخت! ضمنا ایشان به مقولاتی از قبیل «ژنهای خوب» نگاهی بیندازند و خودشان بگویند در این موارد واکنش خود ایشان چگونه بوده است!