kayhan.ir

کد خبر: ۱۳۳۱۲۲
تاریخ انتشار : ۰۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۳۵

اختلال پیام­‌رسان یا اخلال­گری دولت؟!(نگاه)

مرتضی بخشنده

در این روزها که سرعت و کیفیت پیام‌­رسان‌های داخلی از دغدغه‌های مردم است، بسیاری از افراد گمان می‌کنند، مشکلِ پائین بودنِ سرعت و کیفیت پیام‌­رسان‌های داخلی از ضعف نرم‌افزارهای داخلی ناشی می­‌شود، اما واقعیت، غیر از این است؛ واقعیت این است که دولت نه‌تنها برنامه‌ای برای حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی ندارد، بلکه حتی از گذاشتن چوب لای چرخ پیام­‌رسان‌های داخلی نیز دریغ نمی‌کند.
توضیح مطلب بالا این است که، دولت داغدار و عزادارِ سود میلیاردی خویش است که در فراق تلگرام، از دست داده است؛ چراکه تلگرام از چند جهت برای دولت سود داشت؛ نخست اینکه یکه‌تازی پیام‌رسان‌های خارجی در کشور، به معنای مصرف هرچه بیشتر پهنای باند خارجی است و این امر برای دولت که خریدوفروش انحصاری پهنای باند را در اختیار دارد، به معنای سود هزاران میلیاردی است! دوم اینکه‌ دولت ده‌ها C.D.N در اختیار تلگرام گذاشته بود و با این کار، سودش چند برابر شده بود، چراکه اطلاعات را در این‌ها ذخیره می‌کرد و دیگر نیازی به مصرف پهنای باند خارجی نبود و همین اطلاعات ذخیره شده را به اسم پهنای باند خارجی به مردم می‌فروخت! چه معاملة پرسودی! شاید دولتی‌­ها نمی‌دانند که این کار نوعی کلاه­برداری است،‌ آن‌ هم کلاهبرداری از مردمی که دولت باید محافظ حقوق شهروندی‌شان باشد،‌ لذا برای برگرداندن همین سود میلیاردی است که دولت در کار پیام‌رسان‌های داخلی اخلال می­‌کند تا راه برای وارد کردن یک پیام‌رسان خارجی دیگر، باز باشد.
آری! مشکل از پیام‌رسان‌ها نیست، مشکل از نگاه معیوب دولتی‌ها است. شاهد این مطلب اینکه، همان سی‌.‌دی.‌إن‌هایی را که به تلگرام داده بودند، در اختیار پیام‌رسان‌های داخلی نمی‌گذارند تا سرعت پیام‌رسان‌های داخلی نیز مانند تلگرام بالا رود! شاهد دیگر اینکه، دولت ‌Q.O.S یعنی پهنای باند تضمینی را در اختیار پیام‌رسان‌های خارجی قرار داده است، یعنی پهنای باند کشور، ابتدا در خدمت خارجی‌ها است، اگر آنها سیر شدند و دیگر نیازی نداشتند، آن‌گاه نوبت به پیام‌رسان‌های داخلی می‌رسد که از خورده‌‌ریزه‌ها و ته‌ماندة پهنای باند کشور استفاده کنند. آری! مافیای خرید و فروش انحصاری پهنای باند، نگران سود خویش است و استقلال نسبی در فضای مجازی را به معنای نابودی خویش می‌داند و بدان رضایت نمی‌دهد.
کارِ عدم حمایت، بلکه کارِ سنگ‌اندازی‌ها و چوب‌های لای چرخ، به جایی رسیده است که مسئولان پیام­رسان‌های داخلی نیز با اینکه می‌دانند اعتراض به دولت، هزینه سنگینی برای‌شان خواهد داشت، و ممکن است تمام سرمایه خویش را که با قرض و وام جمع کرده‌ و به میدان کالای ایرانی آورده‌اند، از دست بدهند و ورشکسته شوند، با ‌این‌حال لب به اعتراض گشوده‌اند، برای نمونه، سید میثم سیدصالحی، مدیر سروش می‌نویسد:
«مشکل فعلی، پهنای باند نیست. اختصاص فضا در LCT و مرکز امام، اختصاص نود CDN در اپراتورها، حذف ترجیح ترافیک بین‌الملل، سرویس رایانش و ذخیره ابری و نیز اختصاص کانال مستقیم پیامک، موارد زیرساختی حیاتی است که در اختیار سروش نیست.»
همچنین، مدیر آی­گپ، درباره اختلالات این پیام‌رسان می‌نویسد:
«متاسفانه در هر بار قطعی تلگرام خصوصا این چند روز، به­‌طور کاملا اتفاقی اینترنت مختل می‌شود تا کسانی که در این بین به سرشون زد یه سر هم به پیام­رسان‌های داخلی بزنند، اول کاری، پشت دست­شان را داغ کنند و عطای هرچی آپ داخلی هست را به لقائش ببخشند.»
چرا مسئولان تصمیم‌هایی را اتخاذ می­‌کنند که برآیند آن، این است که «دولت حامیِ ملت نیست»! چرا باید دوروف مقرب‌تر از داخلی‌ها باشد؟! چرا باید دوروف دردانة دولت باشد و محبت‌های گاه‌ و ‌بی‌گاه به او، آنقدر زیاد باشد که ملت با خود بگوید: مگر بین دولت و دوروف چه چیزی می‌گذرد که ملت از آن بی‌خبر است؟! دولتِ محرمانه‌ها، چه چیز دیگری را مخفی کرده که ملت باید شاهد این‌همه حمایت از تلگرام و شاهد این‌همه چوب لای چرخ خودی‌ها، باشد؟! مردم این درد را باید با کدام چاه در میان بگذارند که حتی در سال «حمایت از کالای ایرانی»، جایگاه «خودی» و «ناخودی» برای مسئولان روشن نشده است و آن حمایتی که از تلگرام داشتند، از پیام‌­رسان‌های داخلی دریغ می‌شود!